جزییاتی از آخرین آماریوزپلنگ ها در دهمین گرامیداشت « روز یوزپلنگ»/ نفس‌های‌آخر یوز ایرانی


از کجا معلوم؟ شاید آخرین نسلی باشیم که یوزپلنگ‌ها را در دشت می‌بیند که لم داده و آفتاب گرفته‌اند. هنوز دو‌سال نشده که این جفت پشت فنس‌های پارک پردیسان میهمان شده‌اند تا نسل یوزپلنگ‌ها منقرض نشود.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، باید نخست کفش‌ها را در تشتی از آب فرو کرد و بعد به راهروی روباز بلندی رفت که «کوشکی» و «دلبر» در آن قرنطینه شده‌اند. از کجا معلوم؟ شاید آخرین نسلی باشیم که یوزپلنگ‌ها را در دشت می‌بیند که لم داده و آفتاب گرفته‌اند. هنوز دو‌سال نشده که این جفت پشت فنس‌های پارک پردیسان میهمان شده‌اند تا نسل یوزپلنگ‌ها منقرض نشود. جز این دو، دوربین‌های تله‌ای در این 4ماه تصویر 36یوز دیگر را هم ثبت کرده‌اند که شاید 6تایشان ماده باشند: امیدهای آخر این نسل. رجبعلی کارگر،  معاون پروژه بین‌المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی راهنمای دیدن کوشکی و دلبر است. «در منطقه حفاظت‌شده توران، جایی هست به اسم دلبر.  دلبر از آن‌جا به پردیسان آمد. کوشکی هم از کسی به همین نام به اداره محیط‌زیست تحویل داده شد. دلبر الان 6ساله است و کوشکی 9ساله. وظیفه ما نگهداری در اسارت نیست. وظیفه ما حفاظت در طبیعت است. حالا به حسب تصادف دو توله از مادر جدا شدند و بزرگ شدند و دیگر قابل رها شدن در طبیعت نیستند. این هم کاری تحقیقاتی است و هم حفاظتی. همین دوتا باعث شدند یوز شناخته و حفاظت از آن جدی‌تر شود.» کوشکی آرام قدم برمی‌دارد و زیر سایه‌ای لم می‌دهد. بعد با دمش پشه‌ها را می‌رماند و چشمش را می‌بندد. «اینجا مال این دوتاست. برای هر کدام بخشی در نظر گرفته شده و یک بخش هم برای جفت‌گیری‌شان است. مشاوران بین‌المللی به این کار نظارت دارند. دوربین‌های مدار بسته همه لحظاتشان را ثبت می‌کند.» از آن‌سوی فنس‌ها صدای خرناسه دلبر می‌آید. او پرده‌های روی فنس را کنار می‌زند و با وقار جلو می‌آید. محمد قربانی، محیط‌بانی است که با 4محیط‌بان دیگر، هوای جفت را دارد و خوب می‌شناسدشان. «دلبر خانم عصبانی است، می‌گوید خیلی نزدیکم نشوید. وزیر محیط‌زیست فرانسه همین دیروز آمد و یوزها را دید. زیاد آدم ببیند عصبی می‌شود. گوشتخوارها همین رفتار را دارند. سیر که می‌شوند، زیر آفتاب لم می‌دهند.»


آنچه پشت فنس‌ها رخ می‌دهد تنها بخشی از طرح ملی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی است. 13‌سال است که دفتر توسعه ملل متحد با سازمان حفاظت محیط‌زیست برای حفاظت از یوزپلنگ آسیایی همکاری می‌کند. در دفتر هومن جوکار که مدیر پروژه ملی یوزپلنگ آسیایی است،  در هر گوشه عکسی از یوزپلنگ به دیوار آویخته شده است. پروژه‌ای که برای بهبود حفاظت در زیستگاه یوزپلنگ ایرانی، پایش و تحقیق، آگاه‌سازی و آموزش و حفاظت با مردم تلاش می‌کند. او 4‌سال است که با این طرح همکاری می‌کند و توضیحات بیشتری درباره زندگی یوزپلنگ‌های ایرانی می‌دهد.

چرا یوزپلنگ آسیایی تا این حد ناشناخته است؟ حتی مردم هم تا پیش از فعالیت پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی، بیشتر شیر و پلنگ را می‌شناختند تا یوزپلنگ ایرانی. چرا یوزپلنگ آفریقایی بیشتر دیده و شناخته شده؟


این‌گونه اگرچه ناشناخته است، نوع آفریقایی‌اش، از 40‌سال پیش مورد مطالعه‌های بی‌شماری قرار گرفته است. در نبود اطلاعاتی از یوزپلنگ آسیایی، داده‌های مطالعات گونه آفریقایی به آن نسبت داده شد، اما از نیمه دوم پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی، پیگیر داده‌های رفتارشناسی نوع آسیایی شدیم، مثلا پیش از این، همه تصور می‌کردند یوزپلنگ آسیایی به‌طور عمده روزگرد است، حتی در کتاب‌های معرفی گوشت‌خواران این موضوع عنوان شده است، ولی به تازگی عکس‌هایی از دوربین‌های تله‌ای نشان داده که آنها به‌خصوص در تابستان شبگردند. درحال حاضر هر اطلاعاتی به دست‌مان می‌رسد، با اطلاعات یوز آسیایی جابه‌جا می‌کنیم.


  از جمعیت یوز ایرانی آمار متفاوتی داده می‌شود، در آخرین آمار گفته می‌شد تعدادشان از 70 قلاده کمتر است.


بحث‌برانگیز‌ترین موضوع درباره یوزپلنگ، جمعیتش است، چراکه برآورد جمعیت گونه‌هایی که تراکمشان پایین است، آسان نیست. برای به دست آوردن آمار جمعیت این‌گونه دو روش داریم، یکی سرشماری و دیگری برآورد. در سرشماری، گونه‌ها دانه‌دانه شمرده می‌شوند اما برای یوزپلنگ که مطلقا دیده نمی‌شود، این روش جوابگو نیست، بنابراین روش دوم برای یوز استفاده می‌شود که برآورد با نمونه‌گیری است، اما رقم‌های داده شده با نرم‌افزارهای موجود برای تحلیل داده‌ها دقیق نیستند یا عدد خیلی بالا می‌دهد یا خیلی پایین. نرم‌افزارها برای تخمین حداقل تراکم‌گونه طراحی شده اما جمعیتی که ما داریم، از حداقل تعیین‌شده در این برنامه‌ها هم کمتر است. مثلا نمی‌توان 3عکس دوربین تله‌ای از یک منطقه را به کل زیستگاه تعمیم داد. باید تکنیکی برای جمعیت‌های پایین طراحی شود. موضوع دیگر گریز ماده‌ها از مناطق دارای دوربین است و البته شاید ما دوربین را جای نادرست کاشته‌ایم.


در این سال‌ها، هرکسی با توجه به دانش و تجربه خود آماری می‌داد. مثلا ‌سال 91 آمار 124یوزپلنگ داده شده بود اما ما دنبال عدد دقیق بودیم و بعد از 4ماه رقم تخمینی 40تا 70را اعلام کردیم، اما باز هم دانش‌مان درباره جمعیتشان کم است. اخیرا با 80دوربین پوشش خوبی از منطقه توران داشتیم و در دوماه عکس‌ها را آنالیز کردیم اما آمار با آنچه ما در دوربین ثبت کردیم، متفاوت است، چون منابع دیگری هم برای شمارش وجود دارد و یکی از محیط‌بانان تصویر یک یوز مادر با ٤ توله‌اش را ثبت کرد. اینها در این دوماه حتی یک‌بار هم از جلوی 80دوربین ما رد نشده بودند، اما ضعف‌های تکنیکی هم دراین‌باره وجود دارد که مخصوص ایران نیست. «سارا دورانت» که الان با ما همکاری می‌کند، بعد از 30‌سال کار در آفریقا هنوز می‌گوید، شمال آفریقا را نتوانسته پایش کند. تحلیل همه عکس‌های دوربین تله‌ای نشان می‌دهد، کل ماده‌ها فقط 10‌درصد عکس‌ها را تشکیل می‌دهند. این یعنی ماده‌ها کمتر از جلوی دوربین رد می‌شوند و «دورانت» که از مشاوران ما است، هم این را تأیید کرد، اما مشکل وقتی بزرگ می‌شود که درچند ‌سال متوالی یوز ماده‌ای نبینیم. اتفاقی که اکنون در یزد افتاده، این بحران جمعیت در یزد نگران‌کننده است.


از پارسال تاکنون 36یوزپلنگ از جلوی دوربین‌ها عبور کرده‌اند. این آمار مربوط به همه مناطق تحت‌نظر است، به جز «راور» که به خاطر وجود اشرار دوربین‌گذاری نشده است. کل یوزها فقط آنها نیستند که در دوربین ثبت می‌شوند. همین رقم در نرم‌افزار 70را نشان داده که با این اوصاف 40تا 70یوزپلنگ درست‌تر است.


  دیروز در نشست خبری انجمن یوزپلنگ ایرانی گفته شد فقط 2یوز ماده باقی مانده و باید فاتحه این‌گونه را بخوانیم. ماجرا چیست؟


آماری که داده شد، تنها براساس دوربین‌گذاری و پایش در ایستگاه‌هایی بود که خود این انجمن انجام داده است. پروژه ملی حفاظت یوزپلنگ، مرکز اطلاعاتی مرجع است، چون به جز دوربین‌های کل مناطق، از منابعی چون محیط‌بانان و مشاهدات مستقیم و اطلاعات انجمن‌ها هم بهره می‌گیرد. دو ماده‌ای که از آن حرف زده‌اند، در میاندشت دیده شده اما در دوربین‌های تله‌ای ما در 4ماه اخیر 36یوزپلنگ دیده شده که در میاندشت 2و در توران هم 2یوز ماده ثبت شده است، اما با رویت محیط‌بانان و تصاویر شاهدان، ما به وجود 5تا 6ماده یوزپلنگ امیدواریم اما باز هم این چیزی از نگرانی ما کم نمی‌کند.


عاقبت کوشکی و دلبر چه شد؟ بعضی از همین تکثیرنشدن یوزپلنگ در پارک پردیسان شاکی بودند و می‌گفتند طرح نتیجه نداده. چه نقشه‌ای برای این جفت در اسارت کشیده‌اید؟


پیش از آغاز پروژه، تجربه مشابه‌ای در ایران نداشتیم. در دنیا فقط سه- چهار مرکز تکثیر یوزپلنگ در اسارت هست. یکی در باغ وحش «فوتا» در ایرلند، یکی در امارات، یکی موسسه اسمیت سونیان در آمریکا و بعد آفریقای جنوبی که نتایج خوبی داشتند. شان مک کویین و تیمش از نخستین کسانی بودند که چنین تجربه‌ای در امارت داشتند و از آنها درخواست همکاری کردیم تا سازوکار را توضیح دهند. آنها متخصص تکثیر طبیعی یوزپلنگ هستند؛ روشی که ریتم شبیه‌سازی‌شده‌ای به طبیعت دارد. وقتی دیدند فقط یک نر و ماده داریم، گفتند در بهترین حالت، امکان تکثیر 30‌درصد بیشتر نیست. با این اوصاف بنا شد که به جای تکثیر، مرکزی برای نگهداری، پایش و بازپروری یوزپلنگ آسیایی ساخته شود. با این شرایط، قراردادی بسته شد و انتقال، ریتم غذایی و ترتیب نزدیک‌شدن جفت به هم با هماهنگی‌شان مک کویین بود.

در فصل جفت‌گیری دوربین‌ها در پایان روز بازبینی می‌شود و اگر نشانه‌هایی از ورود به فاز جفت‌گیری باشد، فیلم برای «شان» در ایرلند ایمیل می‌شود و او دستوراتی می‌دهد، اما با تمام تلاش‌ها جفت‌گیری هنوز صورت نگرفته. ما یک فصل جفت‌گیری را در زمستان گذشته پشت سر گذاشتیم، بدون این‌که موفقیت‌آمیز باشد. امسال دومین شانسی است که ممکن است برای جفت‌گیری طبیعی این دو داشته باشیم، اما پیش از ورود به فصل سرما، به این فکر کردیم که اگر از تکثیر طبیعی ناامید شدیم، چه کنیم؟ راه‌های مختلفی برای تکثیر گونه‌ها هست. برای همین با مرکز دیگری در آلمان تماس گرفتیم که تخصص‌شان تکثیر گونه‌های درخطر انقراض از روش‌هایی با مداخله انسان است. قرار شد این گروه بررسی کند اگر امسال بارداری دلبر اتفاق نیفتاد، روش دیگر امتحان شود. در این گروه یک نفر دقیقا در تکثیر یوزپلنگ به این روش تجربه دارد و مهرماه به ایران خواهد آمد.


  بالاخره یوز آسیایی یا ایرانی؟


حالا که گونه یوز آسیایی فقط در ایران باقی مانده، چند سالی است اسم «یوزپلنگ ایرانی» را گرفته اما نام علمی‌اش Asiatic cheetah است، یعنی یوزپلنگ آسیایی.


  عامل اصلی تهدید نسل یوزپلنگ‌ها چیست؟


تهدیدات درحال چرخش است. در ابتدا زیستگاه‌ها حفاظت‌شده نبودند و این معضل بود. حالا مقاومت‌مان بیشتر درمقابل تغییرات زیستگاهی است. درمقطعی بحران تعداد طعمه بود که با تقویت نیروهای محیط‌بانی وضع در اغلب زیستگاه‌ها معکوس شده است. مثلا الان در یزد بیشتر حیات‌وحش مناسب علفخواران شده. این از بابتی اگرچه برای یوز مناسب است، اما می‌بینیم که جمعیت این‌گونه کمتر شده. جاده‌ها، سگ‌های گله و گوشتخواران بزرگ جثه از اصلی‌ترین مشکلات حال حاضرند. پارک ملی کویر، امن‌ترین ایستگاه کشور است، چون از مراکز انسانی دور و وسیع است و تنوع زیستگاهی و تراکم طعمه بالایی دارد، اما یوزپلنگ درطول ١ ‌سال گذشته تقریبا در آن منقرض شده. یک علت این اتفاق افزایش جمعیت گرگ است. گرگ زیاد شده چون جمیت حیات‌وحش قابل تغذیه‌اش زیاد شده است.


فرمول تکاملی اغلب گونه‌ها استفاده هرچه بیشتر از شانس‌های جفت‌گیری برای تداوم نسل است، اما یوز این‌طور نیست. این حیوان یک‌سال را برای تربیت توله‌ها از دست می‌دهد و به همین دلیل هر یک‌سال درمیان باردار می‌شود. بچه‌ها تا از مادر جدا می‌شوند، گروهی از همسالان تشکیل می‌دهند و دو- سه‌سال با هم زندگی می‌کنند اما همین برای ما مصیبت درست کرده، همه‌شان با هم از جاده می‌گذرند و اگر تصادف شود، بقیه گروه تا چند روز به این منطقه برمی‌گردند تا یوز از دست رفته را با خودشان ببرند اما خودشان هم زیر خودرو می‌روند. به همین دلیل به انقراض نزدیک شده‌اند. اوایل این رفتار را نمی‌شناختیم اما حالا تا یک یوز تصادف می‌کند، گروهی جمع می‌کنیم و تا چند روز دوطرف جاده زنجیره انسانی می‌زنیم. پارسال دو تا تلفات داشتیم، یکی درجاده عباس‌آباد و دیگری لاشه‌ای که خارج از مناطق حفاظت‌شده پیدا شد و پارسال‌ سال سیاه یوزپلنگ نام گرفت. الان چشم امید همه به یوزپلنگ ایران است که در روند این پروژه به نفع گونه‌های دیگر و مناطق هم بوده است، مردم محلی هم همین‌طور بهره‌مند شده‌اند.


زیستگاه‌های یوزپلنگ در ایران دقیقا کجاست؟


درحال حاضر به‌طورکلی 10 منطقه اصلی یوز داریم و 4 منطقه نوپدید. در پارک ملی کویر، تقریبا درحال انقراض است. از طرفی توران و میاندشت بهترین مناطق ما هستند و یوزپلنگ‌ها در آن هر‌ سال زادآوری خیلی مناسبی دارند. همین جا حداقل دو تا ماده یوز هست و تعدادی توله. این‌جا نقطه امیدمان است. منطقه «نایبندان» و «راور» هم از مناطق خوب است. بدترین مناطق بافق، درنجیر و سیاه‌کوه هستند. جمعیت در این 3پرخطر است و دو‌سال‌ونیم است که یوز ماده‌ای در دوربین‌های این مناطق دیده نشده. کالمند هم درگذشته یوز داشت، اما 10سالی است که مشاهده‌ای گزارش نشده. از طرفی مناطق نوپدیدی هم داریم. مثلا عباس‌آباد درحوزه شهرستان نائین اصفهان. راور بین کویر لوت و کویر نمک در کرمان، میاندشت که بازگشت یوز داشته و پارک ملی گلستان. همچنین منطقه درونه پایین سبزه‌وار هم یوزپلنگ دیده شده که ممکن است یوزهای توران باشند.


با وجود آمار داده شده باید به زندگی یوزپلنگ ایرانی ناامید باشیم؟


هرطرف را درست می‌کنیم، مشکل دیگری متولد می‌شود. بزرگترین مشکل را اکنون در یزد داریم که ماده‌ای در آن دیده نشده است. کل پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی، بر محور حفظ زیستگاه و کیفیت اکولوژیک یعنی آب، غذا و امنیت است. درطول اجرای پروژه یزد درحد توانش به بهشت تبدیل شد، اما تعداد کل و بز از حد توان اکولوژیک بالاتر رفت. کارشناسان گفتند: از کل و بزها برداشت کنید اما سازمان به خاطر افکار عمومی مجوز شکار نمی‌دهد و امسال جمعیت بالای 100تا را به خاطر کمبود غذا از دست دادیم و یوزپلنگ هم کاهش پیدا کرد. وقتی درباره این تعداد 36تایی یوز صحبت می‌کنیم، یعنی در هر زیستگاه یک یا دو ماده هست و با این وجود احتمال از بین رفتنشان هست و از بین رفتن ماده یعنی انقراض. این نگرانی همیشه ما است. فاجعه سال‌هاست رخ داده و اکنون در مرز انقراض یوزپلنگ‌ها مانده‌ایم.

منبع: شهروند

انتهای پیام/

بازگشت به سایر رسانه‌ها