بررسی و تحلیل ۱۵ علت درونی و بیرونی گرایش به عرفانهای نوظهور
علل و عوامل گرایش مردم به عرفانهای نوظهور را میتوان در دو گروه کلّی قرار داد؛ عوامل فردی یا «علل درونی» و عوامل محیطی یا «علل بیرونی»ای که موجب گرایش به این عرفانها میشود.
خبرگزاری تسنیم- محمدحسن نجاری:
در یادداشتهای گذشته در مورد نقش صهیونیسم در فرقهسازی و اهدافی که از چنین اقداماتی دنبال میشود ، سخن گفته شد. در این یادداشت قصد داریم تا به تبیین یکی از مهمترین سؤالات مربوط به عرفانهای نوظهور پرداخته و بدان پاسخی مناسب دهیم. این مسئله «علل گرایش مردم و به خصوص جوانان کشور ما به این جریانهای انحرافی» است.
ارائه پاسخ صحیح و مناسب به این سؤال از آن جهت اهمیّت دارد که نخستین قدم در راه مقابله با گرایش مردم به عرفانهای نوظهور و کم اثر کردن اقدامات دشمنان اسلام در ترویج این عرفانها، شناسایی علل گرایش به این عرفانها است. لذا تا تمامی عوامل گرایش به جریانهای انحرافی مورد شناسایی قرار نگیرد، نمیتوان راهکاری مناسب را برای مقابله با این قبیل از حملات دشمن ارائه کرد. «افزایش گرایش جوانان به عرفانهای نوظهور» و «سرعت یافتن ترویج عقاید رهبران این قبیل از جنبشها و جریانهای به ظاهر معنوی در میان مردم»، اهمیّت پاسخگویی مناسب به سؤال مذکور را بیش از پیش روشن میسازد.
علل و عوامل گرایش مردم به عرفانهای نوظهور را میتوان در دو گروه کلّی قرار داد؛ عوامل فردی یا «علل درونی» و عوامل محیطی یا «علل بیرونی»ای که موجب گرایش به این عرفانها میشود.
پیش از معرّفی عوامل درونی گرایش به عرفانهای نوظهور، ذکر این نکته ضروری است که لازمه گرایش افراد به عرفانهای نوظهور، داشتن تمامی عوامل درونی ذیل نیست؛ بلکه ممکن است وجود یک یا دو علّت در درون افراد، موجب گرایش ایشان به این عرفانها شود.
تبیین عوامل درونی گرایش به عرفانهای نوظهور
1. فطرت معنویت جوی انسان
یکی از مسائل مسلّم و غیر قابل انکاری که در مورد انسان وجود دارد، نیاز شدید انسان به معنویت است که از فطرت و سرشت او نشأت میگیرد. «در طول تاریخ، ایرانیان بیش از سایر مردم جهان به معنویت توجّه و تمایل نشان دادهاند. از همین رو میتوان گفت فرهنگ ایران، فرهنگی عرفانی و معنوی است و جامعه ایرانی پیشینهای عرفانی و مذهبی دارد. تمایل ایرانیان به کتب معنوی و عرفانی و علاقه ایشان به آثار بزرگانی چون حافظ، سعدی، ابوسعید ابوالخیر و خواجه عبدالله انصاری این مسئله را تأیید میکند1 ». ادّعاهای دروغینی که در مورد ارائه معنویت از سوی رهبران عرفانهای نوظهور مطرح میگردد، موجب میشود که برخی از مردم، به بیراهه رفته و برای دستیابی به معنویت به پیروی از این عرفانها بپردازند.
نکته قابل توجّه آنکه سرمایهداران صهیونیست نیاز انسان به معنویت را به عنوان فرصتی مناسب برای سرمایهگذاری و کسب سود میدانند؛ به خصوص آنکه معنویت در جهان حاضر موضوعی نایاب و گرانبها محسوب میگردد که مردم حاضر هستند برای بدست آوردن آن سرمایهگذاری کنند. کتابها، دورههای آموزشی گوناگون، ساختن خدایان در کشورهای مختلف به خصوص هند که از دیرباز مورد توجّه سرمایهداران صهیونیست2 بوده است و تشویق مردم برای زیارت آنها، کسب و کار پُررونقی را برای این سرمایهداران فراهم کرده است. «به عنوان مثال سای بابا در هند که در یک روستا به نام پورجا زندگی میکرد، به عنوان خالق جهان معرّفی شد و امروزه آن روستا دارای فرودگاه، هتلهای متعدّد و فروشگاههای بزرگی است که با سرمایههای کلان ایجاد شده و سود سرشاری را با خود به دنبال دارد3 ».
2. نیاز انسان به آرامش
یکی دیگر از نیازهایی که موجب گرایش به عرفانهای نوظهور میگردد، نیاز انسان به آرامش است که جزو یکی از مهمترین نیازهای انسان محسوب شده و در سعادت یا گمراهی او تأثیرات قابل توجّهی دارد. سرکردگان عرفانهای نوظهور که به نیاز انسان به کسب آرامش واقف هستند، این نیاز بسیار مهم را دستمایهای برای جذب مردم به عقاید پوچ و باطل خود قرار دادهاند. به عنوان مثال، در یوگا تلاش میشود تا از طریق ورزش، انسانها به آرامش دست یابند. لکن باید در نظر داشت که تمامی راهکارهایی که برای رسیدن به آرامش از سوی رهبران عرفانهای نوظهور ارائه میشود، در واقع همچون مسکّنهایی هستند که نه تنها مشکل اصلی فرد را برطرف نمیکنند، بلکه موجب میشوند تا شخص با عطش بیشتری این راهکارها را تکرار کند.
3. بیرغبتی انسانها نسبت به مسائل علمی و دینی
یکی از مهمترین علل گرایش به عرفانهای نوظهور در کشور ما، سطح پایین معلومات اشخاص است. در عصر حاضر، مردم وقت کمتری را برای بالا بردن سطح معلومات علمی و دینی خود صرف میکنند. خلأ حاصله از این مسئله، نه تنها راه سوء استفاده را برای دنیادوستان فراهم میسازد، بلکه موجب میگردد که فرد توانایی شناخت مسیر حق از باطل را نداشته و در برخی از موارد، به دست خود در دام دشمن بیفتد. آمارهایی که در مورد سرآمد مطالعه در کشورمان ارائه میشود، وضعیّت اسفبار علمی جامعه را بیش از پیش مشخّص میسازد.
4. شهوتپرستی
در عرفانهایی که امروزه میان مردم و جوانان ترویج میگردد، خداوند هیچ جایگاهی نداشته و بدیهی است که نتیجه چنین اعتقادی، عدم پایبندی به مسائل شرعی و اخلاقی است. از همین رو، در میان پیروان عرفانهای نوظهور و به خصوص بزرگان این عرفانها، وجود مشکلات اخلاقی و بیبند و باری امری عادّی محسوب میشود. همین مسئله، موجب میشود آن دسته از افرادی که به دنبال شهوتپرستی و شهوترانی هستند، به این عرفانها گرایش و تمایل پیدا کنند.
5. راحت طلبی در مسائل دینی
از دیگر عوامل گرایش به عرفانهای نوظهور، راحتطلبی افراد در مسائل دینی است. برخی از افرادی که به عرفانهای نوظهور گرایش پیدا میکنند، افرادی هستند که قصد دارند تا بدون تحمّل سختی، به هدف نهایی خود که رسیدن به درجات معنوی است، دست پیدا کنند. برخی دیگر نیز عمل به دستورات دینی را سخت دانسته و میل آنها به راحتطلبی و در عین حال، نیاز آنها به معنویّت، موجب میگردد که به عرفانهای نوظهور گرایش پیدا کنند.
6. روح کنجکاو و جستجوگر افراد (به خصوص جوانان)
کنجکاو بودن افراد و به خصوص جوانان، یکی دیگر از دلایل گرایش به عرفانهای نوظهور است. متأسفانه در برخی از موارد که منجر به جذب جوانان به این گروهها شده است، فرد در ابتدای امر به خاطر کنجکاوی و برای آگاهی از سخنان رهبران و بزرگان این جریانهای انحرافی وارد جلسات آنها شده است. لکن به دلیل نداشتن آگاهی کافی نسبت به مسائل دینی و عدم مشورت با افراد مطّلع، گرفتار شده و به پیروی از رهبران این عرفانها پرداخته است.
7. میل به متفاوت بودن و دیده شدن
برخی از مردم (به خصوص جوانان) به واسطه میل به متفاوت بودن و دیده شدن و بدون آنکه کوچکترین آگاهیای نسبت به حقیقت عرفانهای نوظهور داشته باشند، جذب این گروهها میگردند. این دسته از افراد، پس از آگاهی نسبت به عقاید رهبران این عرفانها، تلاش میکنند تا با بیان این عقاید در جمعهای مختلف، نظر دیگران را به سوی خود جلب کنند.
8. ثروت حاصله از گرایش به عرفانهای نوظهور
یکی از عوامل گرایش به عرفانهای نوظهور، ثروتی است که از طریق ورود به جمع مروّجین و مبلّغین این عرفانها عائد فرد میگردد. در توضیح پیرامون این مسئله باید گفت برخی از افراد به دلیل ناتوانی در برطرف کردن حوائج مادّی وارد این عرفانها شده و با طی کردن دورههای کوتاه، تبدیل به مروّجین و معلّمین این عرفانها میگردند و با آموزش آنچه که خود از رهبران این عرفانها فرا گرفتهاند، مبالغ قابل توجّهی را به دست میآورند. نمونه بارز این مسئله را میتوان در عرفان حلقه مشاهده کرد که بسیاری از مسترهای آن درآمدهای میلیونی داشته و وجود همین درآمدها، موجب شده است که در عرفان حلقه باقی مانده و از رهبر آن حمایت کنند.
تبیین عوامل بیرونی گرایش به عرفانهای نوظهور
1. عدم برخورد به موقع و مناسب مسئولین ذیربط با گردانندگان عرفانهای نوظهور
یکی از مهمترین دلایل رشد چشمگیر گرایش به عرفانهای نوظهور، عدم برخورد به موقع و مناسب مسئولین ذیربط با گردانندگان این عرفانها در ایران است. متأسفانه افرادی که وظیفه مقابله با این قبیل از حملات دشمن را دارند، علاوه بر عدم توانایی در شناسایی به موقع این عرفانها، راهکار مناسبی را نیز در جهت مبارزه با آنها مورد استفاده قرار نمیدهند. به عنوان نمونه، در زمینه برخورد با عرفان کیهانی (حلقه) مسئولین کشور در زمانی به فکر برخورد با رهبر این عرفان افتادند که وی سالها افکار و عقاید خود را از طُرُق مختلفی چون «جلسات علنی و پنهانی»، «فعّالیت در فضای مجازی» و «نگارش آثار مختلف» در میان مردم منتشر کرده و حتّی افراد بسیاری را در جهت ترویج افکار خود تعلیم داده بود. یوگا نیز یکی دیگر از عرفانهای نوظهوری است که در حال حاضر وضعیّتی مشابه با عرفان حلقه را داشته و حتّی مبلّغین خود را برای گذراندن دورههای آموزشی به کشور هند میفرستد. با این حال، هنوز برخورد مناسبی با مروّجین آن صورت نگرفته است.
نکته بسیار مهم دیگری که در برخورد با عرفانهای نوظهور وجود دارد، آن است که برخی از مسئولین بر این باور هستند که به صرف مجازات رهبران این عرفانها، میتوان این قبیل از جریانهای انحرافی را در کشور ریشهکن کرد. این در حالی است که تقریباً تمامی عرفانهای نوظهور با سالها فعّالیت مداوم و مستمر توانستهاند جایگاهی را برای خود در میان مردم ایجاد کنند و بدیهی است که در برخورد با آنها، باید از فعّالیتهای فرهنگی مداوم و مستمر استفاده کرد. به عبارت سادهتر، این عرفانها یک روزه به وجود نیامدهاند که بتوان با برخورد یک روزه آنها را ریشهکن کرد.
خاطر نشان میگردد مقام معظّم رهبری در طی سالهای گذشته، مکرّراً مسئولین را نسبت به جنگ نرم فرهنگی و تهاجم فرهنگی دشمن برحذر داشته و ایشان را به مبارزه در این عرصه بسیار مهم فرا خواندند. لکن نامناسب بودن اقدامات مسئولین نسبت به مبارزه با حملات فرهنگی دشمن و در برخی از موارد، بیتوجّهی ایشان به عرصه فرهنگ موجب شد تا مقام معظم رهبری کلید واژگانی را که در این زمینه بکار میبردند، تغییر داده و از اصطلاح «ولنگاری فرهنگی» سخن به میان آورند تا بدین ترتیب، برخی از مسئولین را از خواب غفلت بیدار سازند.
2. عدم ارائه تصویر مناسب از دین
ارائه نشدن تصویری مناسبی از دین از سوی فعّالان این عرصه، یکی دیگر از عوامل گرایش به عرفانهای نوظهور است. در توضیح پیرامون این مسئله باید گفت اگرچه دین اسلام و مذهب تشیّع، آخرین و کاملترین برنامه انسانسازی به حساب میآید، لکن «عدم توانایی در نشان دادن جنبههای به روز دین» و «عمل نکردن برخی از افراد سرشناس به مسائل دینی»، موجب میگردد که تصویری نامناسب از دین در اذهان عمومی شکل گرفته و مردم به اشتباه تلاش کنند تا نیاز خود به معنویت و دینداری را از طُرُق دیگری از قبیل گرایش به عرفانهای نوظهور برطرف سازند.
3. عدم نظارت بر فضای مجازی
یکی دیگر از عوامل گرایش به عرفانهای نوظهور را میتوان عدم نظارت بر فضای مجازی (به خصوص شبکههای اجتماعی) دانست. در توضیح پیرامون این مسئله باید گفت گردانندگان عرفانهای نوظهور در ایران، فعّالیت قابل توجّهی را در فضای مجازی داشته و دارند و بسیاری از جوانان، نخستین مراحل آشنایی با عقاید منتشره از سوی رهبران این عرفانها را در فضای مجازی (به خصوص تلگرام) تجربه میکنند. حجم و کیفیّت فعّالیت گردانندگان این عرفانها در فضای مجازی حاکی از برنامهریزی بسیار دقیق و حساب شدهای است که از سوی دشمنان اسلام و به خصوص صهیونیست در زمینه تهاجم فرهنگی دنبال میشود.
4. فشارهای ناشی از زندگی
بر کسی پوشیده نیست که زندگی در زمان و شرایط کنونی، صرف نظر از ثروتمند بودن یا فقیر بودن افراد، فشارهایی را بر روی ایشان وارد میسازند. وجود همین فشارها، در وهله نخست موجب از بین رفتن آرامش و آسایش افراد شده و در وهله دوّم شرایطی را به وجود میآورد که اشخاص به دنبال بدست آوردن آرامش باشند. حال با توجّه به فعّالیتهای چشمگیر گردانندگان عرفانهای نوظهور در ایران و با در نظر گرفتن بیرغبتی یا نبود فرصتی برای مطالعه، بسیاری از افراد به اشتباه، مسیر نادرست عرفانهای نوظهور را برای کسب آرامش انتخاب میکنند.
5. گفتار جذّاب و قابل فهم این عرفانها
بر عکس نویسندگان داخلی که آثار خود را به گونهای مینگارند که خواندن و درک مطالب آن برای مخاطبان مشکل و همراه با تکلّف است، نویسندگانی که به ترویج عرفانهای نوظهور میپردازند با استفاده از قصّه، حکایت، خاطره و با زبانی شیرین و جذّاب تأثیرات ژرفی را بر خوانندگان خود، به ویژه جوانان میگذارند4. به عنوان مثال، بیشترین خوانندگان آثار افرادی چون پائولو کوئیلو در ایران، قشر تحصیل کرده و جوانانی هستند که در جستجوی پاسخی برای پرسشها، نیازها و خواستههای خود هستند5.
6. سستی بنیانهای نظام خانواده
سستی بنیان خانواده در جهان کنونی، یکی دیگر از مهمترین مسائلی است که موجب گرایش اعضای خانواده (به خصوص مادران و فرزندان) به عرفانهای نوظهور میگردد. در توضیح پیرامون این مسئله باید گفت مادران و فرزندانی که در نظام خانواده به نیازهای مختلف آنها پاسخ مناسبی داده نمیشود، تلاش میکنند تا نیازهای خود را از طُرُق دیگری و در خارج از فضای خانواده برطرف سازند. از سویی فعّالیت چشمگیر عرفانهای نوظهور و از سوی دیگر عدم آگاهی مادران و فرزندان نسبت به ماهیّت حقیقی این عرفانها موجب میگردد تا ایشان به راحتی در دام گردانندگان این جریانهای انحرافی افتند.
7. مهر تأیید زدن بر عرفانهای نوظهور از سوی بزرگان علوم روانشناسی و فرا روانشناسی غربی
یکی دیگر از مسائلی که موجب گرایش مردم به عرفانهای نوظهور میگردد، نظریاتی است که روانشناسان غربی در جهت اثبات علمی فوائد این عرفانها صادر کردهاند. در شاخههای مختلف روانشناسی به خصوص در روانشناسی فیزیولوژیک به پدیدههایی چون مدیتیشن، شادی و سایر مفاهیمی که در عرفانهای نوظهور به آنها تأکید شده است، به عنوان عاملی برای رسیدن انسان به آرامش نگاه شده است. جالب آنکه بزرگان این عرصه برای مهر تأیید زدن بر عقایدی که از سوی رهبران این عرفانها منتشر میشود، آزمایشاتی را نیز انجام داده و تلاش کردهاند تا به نظریات خود رنگ و بوی علمی دهند6. دانشمندان علوم فرا روانشناسی نیز با مطالعه پدیدههایی چون هیپنوتیزم، روشنبینی، هاله بینی، پیشگویی و ... تلاش میکنند تا اثبات کنند که از طریق دستورات موجود در عرفانهای نوظهور، میتوان قدرتهای خارقالعادهای را که در درون انسان نهفته است، آزاد کرده و مورد استفاده قرار داد7 .
1. ر.ک: شریفی دوست، حمزه؛ کاوشی در معنویتهای نوظهور؛ بررسی ده جریان فعّال در ایران، قم: نشر معارف، 1392، چاپ دوّم، ص 24.
2. برای مطالعه بیشتر در مورد خانوادههای پر قدرت صهیونیست در انگلستان و ایران و اقدامات ایشان در هند ر.ک: شهبازی، عبدالله؛ زرسالاران یهود و پارسی استعمار بریتانیا و ایران، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1377 ه.ش.
3. ر.ک: شریفی، احمد حسین؛ درآمدی بر عرفانهای حقیقی و عرفانهای کاذب، قم: پرتوی ولایت، 1391، صص 26-27.
4. اردشیری لاجیمی، حسن؛ سراب معنویت، قم: مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، 1394، ص 29.
5. باقریان موحد، سیّد رضا؛ نگاهی به آثار و اندیشههای پائولو کوئیلو، قم: مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، 1384، ص 6.
6. برای مشاهده یکی از این کتاب ر.ک: بنسون، هربرت؛ آرامش بیکران: مدیتیشن خلّاق، بازیابی گنجینه نهان، مترجم: رضا جمالیان، تهران: نسل نو اندیش، 1386.
7. برای مشاهده یکی از این کتاب ر.ک: واتسون، لیا؛ فوق طبیعت، مترجمان: شهریار بحرانی و احمد آرزومند، تهران: امیرکبیر، 1377، چاپ چهارم.
انتهای پیام/