آقای هاشمی مملکت داری جناح بازی نیست
در همه سالهای پس از پایان جنگ ایران و عراق تا همین روزهایی که کشور به کشور در خاورمیانه در آتش خشونت و ناامنی میسوزد، ایران در موقعیتی نبوده و نیست که بتواند بودجه دفاعی خود را به کمتر از آنچه هست، برساند.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، تذکر این نکته به کسی همچون آیتالله هاشمیرفسنجانی که خود سالها جزو حلقه اول اداره و تصمیمگیریهای کلان کشور بوده، زیره به کرمان بردن است. او در شرایطی از تمثیل پایان جنگ جهانی و محرومیت آلمان و ژاپن برای داشتن نیروی نظامی به عنوان دلیل پیشرفت علمی استفاده میکند که حداقل هشت سال بعد از پایان جنگ، مسئولیت بستن بودجه کل کشور را برعهده داشته است.
اگر هم منظورش از تمثیل پایان جنگ، این توافقنامه نیمبند کذایی برجام است که سادهلوحی خاصی میخواهد که پس از آن همه توصیف فتحالفتوحی از برجام، شرایط امروز ایران را در موقعیت شکستخوردگان جنگ جهانی دوم بدانیم که باید تسلیم غرب شده و خود را از نیروی نظامی محروم سازد.
سراغ این فکر وحشتناک هم نمیرویم که وقتی بحث محدود کردن نظامی ایران توسط غرب در میان است، این عبارات چه پالسهایی به غرب میفرستد. گرچه آن دوگانه «ناآگاهی یا خیانت» هم که رهبر انقلاب در مورد جمله «دنیای فردا، دنیای گفتمانهاست نه موشکها» فرمودند، همچنان سر جایش است؛ ولی فیالحال میگذریم، چرا؟ چون رئیس مجمع تشخیص مصلحت کسی نیست که این بدیهیات کشورداری را نداند.
از سویی شاید برای آیتالله هاشمی و حامیانشان جالب باشد که بدانند همین آلمان و ژاپن در سالجاری به ترتیب حدود 39 و 40 میلیارد دلار بودجه نظامی داشتهاند. در حالی که این رقم در مورد جمهوری اسلامی ایران فقط 12 میلیارد دلار است.
سیاستگذاریهای اصلاحطلبان و شخص آقای هاشمی که سالهای اخیر شدیداً تغییر کرده و لیدر مخالفان سابق خود شدهاند، بیشاز حد مصداقی شده است. یک روز که دولت را در دست دارند، انتقاد به دولت را کارشکنی میدانند؛ روزی که خود در مقام نقد دولت هستند، از هیچ تخریبی فروگذار نمیکنند.
روزی که مخالفشان انتخابات را ببرد، زیر میز قانون و رأی ملت میزنند؛ روزی که خودشان انتخابات را ببرند، از پیام 24 خرداد میگویند و احترام به رأی ملت. روزی که آنها رئیسجمهور باشند، پی افزایش اختیارات رئیسجمهوری هستند، روزی که دیگری رئیسجمهور باشد، میگویند چرا پی مدیریت جهانی است! نظارت استصوابی اگر رقبای ما را ردصلاحیت کند، خیلی خوب است و اگر رفقای ما را رد کند، اصل موجودیتش را باید زیر سؤال برد. وزارت اطلاعات تحت نظر ما باید دعوت به فعالیت اقتصادی شود، اما سپاه با همه سابقه در این زمینه باید پس زده شود.
دولت اگر دست ماست، مجلس هم باید همسو باشد، دولت اگر دست رقباست، مجلس همسو باعث عدم نظارت مجلس بر دولت میشود.
این سیاستگذاری جناحی به بودجهبندیها هم توسعه مییابد، نهادها برای تخصیص بودجه و حتی پرداخت بودجه تخصیصی به نهاد زیردست ما و نهاد غیرزیردست ما تقسیم میشوند و هر کدام برای جناح مربوط باشند، بودجه بیشتری دریافت میکنند. بودجه دولت افزایش مییابد و بودجه صداوسیما کم میشود.
بودجه رفقای یک مؤسسه زیاد میشود و بودجه قوه قضائیه را نمیدهیم. اینگونه است که در تخصیص بودجه نظامی بیش از اینکه موقعیت ایران به دلیل حضور در جنگ سوریه و مؤلفههایی دیگر همچون وجود همه گزینههای روی میز رئیسجمهور امریکا و رژیم صهیونیستی و ... مدنظر قرار گیرد، به این توجه میشود که نیروهای نظامی که زیردست ما نیستند، پس این همه بودجه برای چه؟ یعنی عملاً منافع جناحی به جای منافع ملی مدنظر قرار میگیرد.
ما انتظار زیادی نداریم، فقط میگوییم در شأن جناب آیتالله نیست که منافع ملی را اینگونه جناح زده به تحلیل و تفسیر بنشیند. ما سطح او را حتماً از خرده تحلیلگرهای اصلاحطلب بالاتر میدانیم.
منبع: جوان
انتهای پیام/