عدمجایابی بورسیهها در دانشگاهها گویای ادعای خلاف واقع وزارت علوم است
مجمع دانشجویان و دانشآموختگان بورسیه در بیانیهای تأکید کرد: هیچ دادگاهی ادعای وزارت علوم درباره بورسیهها را تأیید نکرده است.
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری تسنیم، مجمع دانشجویان و دانشآموختگان بورسیه در بیانیهای نکاتی را درباره پرونده بورسیهها مطرح کردند.
در ابتدای این بیانیه آمده است: پیرو مصاحبه آقای دکتر فرهادی، وزیر محترم علوم دولت موسوم به تدبیر و امید در خصوص بسته شدن پرونده بورسیهها با خبرگزاری تسنیم، جهت اطلاع و تنویر افکار عمومی ملت شریف ایران بهویژه جامعه دانشگاهی نکات زیر بیان میگردد.
این بیانیه میافزاید: براساس قرائن موجود اساساً آقای دکتر فرهادی در وزارت علوم بهصورت مسلوب الاختیار در بیخبری کامل از مجموعه بزرگ زیردست خود به سر برده و یک حلقه بسته مافیایی مشغول انتقال اطلاعات کاملاً دروغ و جهتدار در امور مهم و جنجالی وزارت علوم، مانند رشد علمی، آمار دانشجویان، وضعیت فرهنگی، جذب هیئت علمی، رانتخواری برخی متنفذین در ورود به مقطع دکترا و پرونده بورسیهها به ایشان میباشند.
در ادامه این بیانیه تأکید شده است: صراحتاً توانایی آقای فرهادی را برای اداره عالمانه و بدون حاشیه یک وزارتخانه مهم جمهوری اسلامی ایران، زیر سؤال برده و ادامه این وضع تأسفبار و بسیار بیسابقه، نه بهصلاح دولت مدعی تدبیر و امید و نه بهصلاح جامعه علمی و دانشگاهی است. متأسفانه باند قدرتمند متشکل از اتاق جنگ وزارت علوم، از طرفی ایشان را در بیخبری محض نگه داشته و از طرف دیگر با ترغیب ایشان به اظهار نظرهای کذب مبتنی بر اطلاعات دروغ، خود را در حاشیه امن قرار داده است. بهگونهای که با آمد و رفت وزرا و سرپرستان مختلف، شاکله این باند مافیایی تغییری نکرده است.
بیانیه مذکور خاطرنشان کرد: آقای دکتر فرهادی از بسته شدن پرونده بورسیهها سخن گفته است، اما نگفته است که؛ آیا واقعاً میداند شرایط بورسیه چیست؟ و مطالبات مصرّح قانونی دانشجوی بورسیه از چهقرار است؟ یک مقام ارشد دولتی آیا نباید اخبار مربوط به حوزه تحت مسئولیت خود را بهصورت مستقیم از منبع اصلی دریافت کند؟ آیا میتوان باور کرد که آقای فرهادی طی حدود دو سال وزارت، حتی یک بار نیز در جریان مطالبات بهحق و نامههای دانشجویان بورسیه قرار نگرفته باشد؟ آیا قابل باور است که این فرد از آییننامه اعطای بورس سال 1364 یعنی دورانی که خود مسئولیت وزارت آموزش عالی کشور را بهعهده داشته است بیخبر باشد و نداند تعریف دانشجوی بورسیه چیست و اکنون از بسته شدن پرونده دانشجویان بورسیه و حل مشکلاتشان خبر میدهد؟
در ادامه این بیانیه تأکید شده است: مطالبات دانشجویان بورسیه بسیار فراتر از یک ادامه تحصیل میباشد، زیرا بسیاری از دانشجویان بورسیه یا در آزمون دکترای روزانه قبول شده بودند و آن را به خاطر استفاده از بورس رها کردهاند یا از بهترین دانشگاههای اروپا و آمریکا و کانادا پذیرش داشته و به شوق ماندن و خدمت در وطن، به تعهدات سنگین بورس تن داده و در داخل مشغول به تحصیل گردیدهاند.
بیانیه مذکور یادآور شده است: طبق تعریف قانونی، دانشجوی بورسیه دولت جمهوری اسلامی ایران، به منظور تامین نیاز اعضای هیئت علمی بورس شده و در این خصوص یک قرارداد دو طرفه میان دانشجو و وزارت علوم به نمایندگی از دولت، بسته میشود و طبق این تعهد دو طرفه، دانشجو در مقابل سلب حق داشتن درآمد غیردانشگاهی و نیز اشتغال همزمان با تحصیل از خود، باید به مدت دو برابر استفاده از بورس تحصیلی به عنوان هیئت علمی برای دولت جمهوری اسلامی خدمت کند.در مقابل نیز دولت موظف است به منظور جبران سلب حق اشتغال از دانشجو و به منظور رفع دغدغههای مادی دانشجوی بورسیه محروم از اشتغال همزمان با تحصیل، به پرداخت مستمری ماهانه به او اقدام کند.
در نامه مذکور تاکید شده است: این روال در تمام طول مدت حیات نظام مقدس جمهوری اسلامی برقرار بوده و اکثریت قابل توجهی از اعضای هیئت علمی مخصوصا مسئولان فعلی وزارت علوم و حتی همان اعضای باند مافیایی وزارت علوم دولت مدعی تدبیر و امید، از این شیوه به جایگاه فعلی خود رسیدهاند. بر اساس اصول حقوقی هیچ کس حق لغو این بورسیه که به تایید شورای مرکزی بورس وزارت علوم رسیده است، را ندارد و تنها راه لغو آن ظلم، قلدری، سرکشی و گردنکشی در برابر قانون و حقالناس (یعنی کاری که دولت تدبیر و امید با دانشجویان بورسیه کرده است) میباشد.
در بخش دیگری از این نامه آمده است: تعداد بسیاری از دانشجویان دارای حکم جایابی طبق دستور و ظلم مجموعه تحت مدیریت آقای دکتر فرهادی، با لغو جایابی مواجه شدهاند که این مشکل نیز کماکان پابرجاست وهر روز نیز بر تعداد انها افزوده میشود. همچنین تعداد بسیار زیادی "بالغ بر 1600 نفر" از دانشجویان بورسیه فاقد جایابی بوده که در سه سال گذشته با همان شیوه قلدرانه و ظالمانه وزارت زیر نظر آقای فرهادی از انجام جایابی بازماندهاند و وزارت علوم از جایابی آنان طفره میرود. و همچنین شهریه 540 نفر از دانشجویان بورسیه نیز تاکنون به حساب دانشگاهها واریز نشده است و تعداد 39 نفر نیز بهصورت ظالمانه ممنوع التحصیل شدند که هیچ دادگاه صالحهای تاکنون پرونده این دانشجویان را بررسی و صحت ادعای وزارت علوم را نیز تایید نکرده است.
این نامه میافزاید: در متن تعهد محضری دانشجویان بورسیه صراحتاً محل خدمت دانشجو "وزارت علوم تحقیقات و فناوری" اعلام شده است و بر این اساس نیز دانشجو "ملزم به جایابی" نیست.پس وزارت علوم باید اولا در مدت تحصیل مستمری ماهانه تمام دانشجویان (اعم از دارای جایابی و یا فاقد جایابی) را علاوه بر شهریه پرداخت نماید، ثانیا وزارت علوم به نمایندگی از دولت مکلف است طبق این بند از تعهد قانونی دو طرفه، به جایابی دانشجو پس از فراغت از تحصیل اقدام نماید و دانشجو نیز موظف است هر محلی را که وزارت علوم مشخص میکند، به عنوان محل خدمت بپذیرد.
در نامه مذکور تاکید شده است: فارغ از تمام استدلالهای فوق شاید حادثه ناگوار پیش آمده برای مرحوم ایوب آقایی، دانشجوی مظلوم بورسیه دانشگاه کاشان و اهل یکی مناطق دور افتاده و محروم استان ایلام، در تیر ماه 1395، بهترین گواه برای اثبات کذب بودن ادعای خلاف واقع آقای فرهادی مبنی بر حل مشکل دانشجویان بورسیه باشد.
در پایان نامه آمده است: به آقای فرهادی توصیه میکنیم در فرصت اندک باقی مانده به عمر این دولت پیش از آن که دیر شود، یا خود را از مهلکه اخروی ظلم به حدود 3700 دانشجوی مظلوم بورسیه کنار بکشد، یا به وجدان خود رجوع کند و شجاعانه جبران مافات نماید و با ظالمین و فتنهگرانی که در زیر سایه بیخبری وزیر مشغول انهدام پایههای علم و دانش در ایران اسلامی هستند، برخورد نماید.
انتهای پیام/