نبرد حلب و تشدید شکاف و اختلاف در گروههای تروریستی
پیروزیهای ارتش سوریه در نبرد حلب و عقب نشینیهای گروههای تروریستی باعث تشدید اختلافات بین آنها شده است و این گروهها یکدیگر را به خیانت متهم میکنند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری تسنیم از دمشق، شکاف و جدایی صفوف گروههای تروریست موجود در ریفهای حلب و ریف حماه و ادلب را در نوردیده است. این شکافها و انشعابها بعد از آن آغاز شد که ارتش سوریه و هم پیمانانش دانشکدههای نظامی در حلب را به کنترل خود در آوردند و معبری را که تروریستها به سمت محلههای شرقی شهر حلب ایجاد کرده بودند، بستند.
بزرگترین اختلافی که نبرد حلب ایجاد کرد، بین دو گروه مسلح جیش الفتح و احرار الشام بود. عبدالله المحیسنی قاضی شرعی جیش الفتح تلاش کرد که فرماندهی نبرد را برعهده گرفته و همه گروههای مسلح را وارد نبرد علیه ارتش سوریه در حلب و حمله به مواضع آن ارتش کند، اما این تلاش با مخالفت برخی از گروههای مسلح روبرو شد و باعث بروز اختلافات گسترده بین آنها شد و این گروههای مسلح یکدیگر را به خیانتکاری متهم کردند و مسئولیت شکست سنگین در شهر حلب را به گردن یکدیگر انداختند.
اختلاف بین المحیسنی و گروه احرار الشام، باعث شد تا این گروه، المحیسنی را متهم کند که علاوه بر سخنرانیهای تحریک آمیزش و اقدامش در سرباز گیری از کودکان و نوجوانان، در تلاش برای بسیج گروههای مسلح علیه گروه احرار الشام است و او همچنین عناصر مسلح را تشویق میکند تا از گروه احرار الشام جدا شده و به گروه جیش الفتح ملحق شوند.
در اطراف شهر حلب نیز بازار اتهام زنی دوجانبه بین جیش الفتح و شبه نظامیان جیش الحر - در سایه عقب نشینی جیش الحر از نبردهای منطقه دانشکدههای نظامی و عزیمت به ریف شمالی شهر حلب برای نبرد با ارتش ترکیه علیه گروه تروریستی داعش- گرم است و جیش الفتح و شبه نظامیان جیش الحر یکدگر را به خیانت متهم میکنند. المحیسنی این عقب نشینی را خیانت عناصر مسلح (جیش الحر) در جبهه دانشکدههای نظامی دانست و گفت که جیش الحر "جهاد" علیه ارتش سوریه را رها کرد و به سمت پولهای ترکیه رفت.
در مقابل، جیش الحر این اتهامها را رد کرد و علت عقب نشینی خود از نبرد منطقه دانشکدههای نظامی را بدین خاطر دانست که تصمیم گیری درباره نبردها در دستان المحیسنی و جیش الفتح است و آنها نقشی برای دیگر گروهها قائل نیستند و همچنین پولها را در انحصار خود گرفتهاند و آنها را بین عناصر مسلح تقسیم نمیکنند.
کمی آن طرف تر در جبهه حلب، گروه مسلح "جند الاقصی" که از گروه جیش الفتح و برخی دیگر از گروههای هم پیمان با این گروه، جدا شد، حمله گستردهای را به مناطقی در ریف شمالی حماه آغاز کرد. این امر بیانگر نبود فرماندهی واحد گروههای مسلح در شمال سوریه است؛ جائیکه که هر گروه در تلاش برای به راه انداختن نبرد خاص خود و بدست آوردن اهداف مورد اهمیت فقط خود را دارد.
"جیش حماه" ساختار تروریستی جدیدی است که به گفته "ابوعمر الحموی" از مسئولان گروه احرار الشام بدنبال جمع کردن گروههای منطقه حماه برای فعالیت در شهر حماه و ریف آن به طور متحد است. ابوعمر الحموی درعین حال به اعتراض گروه تروریستی جبهه النصره به نبرد حماه به خاطر نبردهای حلب اشاره کرد و همچنین بعید دانست که گروه جند الاقصی در این ساختار وارد شود زیرا با گروه احرار الشام اختلاف دارد. در نتیجه این امر به معنای تشدید موارد اختلاف و انشعاب در بین این گروههای مسلح است.
همه اینها در زمانی است که خشم اهالی شهر ادلب علیه گروه جیش الفتح به خاطر از دست دادن هزاران نوجوان و کودکی که المحیسنی آنها را درگیر نبردهای اخیر در ریف جنوبی حلب کرده است، رو به افزایش است. این وضعیت شمار ذخیره عناصر مسلح در شهر ادلب را به طول کلی تهدید می کند و از کاهش آن حکایت دارد.
منابع معارضان نزدیک به شبه نظامیان گروه احرار الشام که زیر چتر جیش الفتح هستند، تاکید کردند: تبعات چیزی که عناصر مسلح آن را "حماسه حلب" خواندند، تاثیر منفی زیادی بر بنیان گروههای مسلح در ادلب گذاشت؛ بویژه بعد که از اینکه اطلاعات میدان نبرد از کشته شدن شمار زیادی از عناصر مسلح خصوصا از واحد "نیروهای نفوذ کننده نسل جدید" آنها حکایت داشت. عناصر این واحد با سخنرانیهای تحریک آمیز مذهبی برای نبردهایی به خدمت گرفته شدند که تنها در خدمت مقاصد خارجی و در صدر آنها ترکیه بود.
منابع یاد شده گفتند: از فرماندهی گروه جیش الفتح به مسئولان واحدهای هماهنگی دستور داده شد تا شمار واقعی زیاد کشتههای خود را که اکثرا نوجوانان و کودکان بودند، فاش نکنند؛ نوجوانان و کودکانی که پیش از بردن آنها به نبرد نامتناسب و بی فایده از نظر نظامی، تنها بیش از سه هفته در پادگان های گروههای مسلح آموزش ندیده بودند.
این منابع پیش بینی کردند که نبردهای حلب در ساختار جمعیتی شهر ادلب اختلال ایجاد کند زیرا از یک سو این ساختار شمار زیادی از افراد رده سنی 15 تا 35 سال خود را از دست داده است و از سوی دیگر، فاکتور خارجی در این بافت محلی افزایش یافته و عناصر تکفیری از اکثر مناطق دنیا آمدهاند و سرنوشت و آینده این استان در دستان گروه جیش الفتحی افتاده است که فرماندهی آن را از آغاز سال گذشته میلادی، جبهه النصره بدست دارد.
انتهای پیام/