موسیقی؛ وسیله عیاشی یا تلطیف روح؟


اختلاف نظرهای این روزها درباره برگزاری کنسرت درمشهد و دیگرشهرها،اظهارنظرهای متفاوت اهالی فرهنگ وهنرونهادهای حاکمیتی وقضایی درباره موسیقی،به همراه سوءاستفاده گسترده رسانه‌های معاندازاین چالش،نظام جمهوری اسلامی را با این سؤال جدی مواجه کرده است... .

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، «بالاخره می‌خواهد با موسیقی چه کند؟» سوالی که فارغ از جنجال‌های این روزها موضوع نشستی بود تا در آن به بررسی عمیق و تحلیلی این مقوله پرداخته شود.

گروه هنر و ادبیات انجمن اندیشه و قلم در پی پاسخ به این پرسش، نخستین نشست از سلسله نشست‌های «فقه و موسیقی؛ تقابل یا تعامل» را با عنوان «موسیقی؛ ممنوع یا مشروع؟» و با حضور آقای پیروز ارجمند، مدیرکل سابق دفتر موسیقی وزارت ارشاد و حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر ابوالقاسم حسینی ژرفا استاد حوزه و پژوهشگر فقه موسیقی، در روز سه‌شنبه 16 شهریور، در محل پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار کرد.

 

غنا چیست؟


دکتر غلامحسین حسینی ژرفا در ابتدای نشست گفت: غنا از نظر بیشتر فقیهان صدای امتداد یافته‌ای است که در گلو غلت بخورد و موجب طرب شود. طرب نیز نوعی از خودرهیدگی و سبُکی است که خواه بر اثر شادی به وجود آید و خواه بر اثر غم. بر همین اساس بیشتر نواهای از دیرباز رایج در محافل اسلامی و بسیاری از نغمه‌های سرداده شده در منابر روضه‌ها، مولودی خوانی‌ها و حتی بسیاری از قرائت‌های قرآن همگی غنا هستند. این غنا با تمدن و زندگی مردم کشور ما فاصله زیادی دارد.


در ادامه نشست دکتر ژرفا با اشاره به اینکه دین نقشه راه زندگی است افزود: بر این اساس یک انسان دین‌دار از دین انتظار دارد که برای تأمین نیازهای اساسی زندگی او راهکار داشته باشد. راهکاری که بر هر سه بنیاد وجود آدمی یعنی حکمت، فطرت و طبیعت مبتنی باشد. حکمت عقل خالص و بدون آلایش است، فطرت گرایش‌های اصیلی که خداوند با دمیدن روحش در ما قرار داد و طبیعت به معنای گرایش‌های غریزی انسان. اگر عالم دین با در نظر گرفتن این هر سه بنیاد به نیازهای اصلی انسان جواب ندهد، انسان به تدریج از او و دین او فاصله می‌گیرد. اول در افکار او شک کرده و بعد رفته‌رفته در خود دین تردید می‌کند.


این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه گفت: در اواخر دوران خلافت امویان و دوره‌ای از خلافت عباسیان، خلفا سعی کردند با بهره بردن از موسیقی مردم را از خاندان پیامبر(صلی‌الله علیه و آله) دور سازند. آنان بهترین خنیاگران و رامشگران را از ایران و برخی کشورها به خدمت گرفتند تا نیروی عظیم این هنر را به نفع دربار مصادره کنند. آنان نه فقط موسیقی را از روح و هدف اصلی آن که تلطیف روح بود، خالی کردند، بلکه در کنار آن بساط عیاشی و میگساری و قمار و انواع آلودگی‌ها را برپا کردند. در این وضعیت تنها راه ممکن در زمانی که قدرت ائمه علیهم‌السلام توسط دستگاه خلافت تضعیف شده بود این بود که به شیعیان‌شان هشدار دهند به این آب مسموم لب نزنند و حتی به آن نزدیک نشوند. مبنای مخالفت بعضی از فقها ناشی از آن دسته از روایاتی است که در این فضا از سوی ائمه علیهم‌السلام گفته شده‌اند.

 

موسیقی ذاتاً حرام نیست


دکتر ژرفا در ادامه به مبانی قرآنی درباره موسیقی اشاره کرد و گفت: در اصلی‌ترین منبع فقه یعنی قرآن، هیچ نکوهشی از موسیقی نیست. وی بی‌پایه بودن حرمت ذات موسیقی در قرآن را حتمی دانست و با اشاره به یکی از آیات قرآن اظهار کرد: خداوند به پیامبر(صلی‌الله علیه و آله) می‌فرماید: «بگو پروردگار من فقط زشتی‌های فاحش را -چه آشکار و چه پنهان- و گناه و تجاوز به حق دیگران را حرام گردانیده و اینکه چیزی را شریک خدا سازید که دلیلی بر آن نازل نکرده و اینکه چیزی را که نمی‌دانید به خدا نسبت دهید.» در این آیه از واژه «انّما» استفاده شده که به قول علما ادات حصر است و این یعنی بیرون از این پنج منطقه تحریم، هیچ چیز حرامی وجود ندارد.


حجت الاسلام و المسلمین حسینی ژرفا درباره موضع روایات در قبال موسیقی ضمن بیان روایتی از امام رضا (علیه‌السلام) که از رسول خدا روایت کرده‌اند: « قرآن را با آواز خوش بخوانید؛ زیرا آواز خوش، زیبایی قرآن را افزون می‌کند.» افزود: طبق یک گزارش که سیدجواد عاملی فقیه بزرگ قرن 12 و 13 نقل کرده، 25 روایت در نکوهش موسیقی وجود دارد و 12 روایت در ستایش آن. پس بدانید این تصوری که برای ما ساخته شده که ما صدها روایت در نکوهش موسیقی داریم و فقط 2 الی سه روایت در ستایش موسیقی، واقعی نیست. مقصود ائمه از نهی موسیقی، موسیقی درباری امویان و عباسیان بوده است.


دکتر ژرفا دلایل مخالفت علما با موسیقی را سه چیز دانست؛ نخست اینکه نه فقط در حوزه علمیه، بلکه در همه نهادهای علمی کلاسیک، مخالفت کردن با نظریاتی که شکل بنیادین پیدا کرده‌اند، بسیار دشوار است؛ دلیل دوم تکیه بیشتر فقه بر ظواهر روایات در برابر تکیه بر روح آنهاست. دلیل سوم هم این است که فقها معمولاً اهل ملاحظه و پرهیز بوده‌اند و خیلی از اوقات مطالبی را که در زندگی فردی و اجتماعی خود به آن عمل می‌کردند، در کتب فقهی بیان نمی‌کردند.

 

تشخیص حرمت موسیقی به عهده مکلف است


سخنران بعدی نشست، پیروز ارجمند بود که سخنان خود را با اشاره به تاثیرات موسیقی بر انسان آغاز کرد. وی گفت: امروزه در عرصه موسیقی‌شناسی از لحاظ علمی 12 زیرشاخه وجود دارد که عصب موسیقی‌شناسی، جانور موسیقی‌شناسی، موسیقی‌شناسی اقوام، جامعه‌شناسی موسیقی، ذهن و موسیقی، از آن جمله‌اند. برآیند همه این علوم این است که موسیقی بر جسم و روان تأثیر دارد. از دیدگاه نورولوژی و در پی بررسی مغز افرادی که از کودکی موسیقی کار می‌کنند، می‌توان گفت که بخش‌هایی از مغز دچار تغییر می‌شوند. این یعنی که برخی بخش‌های مغز مختص موسیقی است و قطعاً کار خداوند در آفرینش مغز با چنین کارکردی نمی‌تواند بیهوده باشد.


مدیر عامل سابق دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره تفاوت نظرات برخی فقها اظهار کرد: خوشبختانه در فقه پویا که دیدگاه‌های امام خمینی(رحمه‌الله‌علیه) و مقام معظم رهبری را در برمی‌گیرد، تکلیف موسیقی روشن است. این 2 بزرگوار تشخیص حکم موسیقی را بر عهده فرد مکلف گذاشته‌اند. این یعنی فرد در صورتی که موسیقی برایش مخرب باشد نباید گوش دهد و اگر شک کند شامل حلیت است؛ اما امروز بسیاری از فقهایی که موسیقی را نفی می‌کنند، کنار دست خودشان و در حرم امام رضا (علیه‌السلام) آیین نوبت نوازی یا همان نقاره‌زنی اجرا می‌شود.


این آهنگ‌ساز برجسته در ادامه افزود: امروز حذف موسیقی به معنای حذف بخش قابل توجهی از جریانی است که بسیار مثمر ثمر است. اینکه ازدواج نکردن جوانان را که به دلیل مشکل معیشتی رخ می‌دهد به موسیقی ربط بدهیم، قیاس‌ مع‌الفارق است. این بیشتر جنبه نمایشی دارد و بسیاری نمی‌دانند هر حرف یکی از ائمه جمعه می‌تواند منجر به بیکار شدن چند هزار خانواده شود.


پیروز ارجمند درباره در ادامه بحث خاطر نشان کرد: چنین وضعیتی علاوه بر از بین بردن امنیت شغلی اهالی موسیقی آنها را در به سرانجام رساندن منویات مقام معظم رهبری و تولید موسیقی متعالی دچار مشکل می‌کند. ما نمی‌توانیم با اقتصاد و صنعت‌مان به دنیا پز بدهیم، بلکه با فرهنگ است که می‌توانیم خودمان را مطرح کنیم و چه بخواهیم نخواهیم موسیقی یکی از مؤثرترین ابزارهای فرهنگی است که به آسانی جغرافیای سیاسی را در می‌نوردد.


دکتر حسینی ژرفا در پایان نشست اهالی فقه و موسیقی را به گفت‌وگوی فارغ از سیاست دعوت کرد و افزود: از این تریبون هم از دوستان خودم در حوزه و هم از سرورانم در عرصه هنر موسیقی می‌خواهم که با یکدیگر گفت‌وگو کنند. تاریخ نشان داده است که اگر عالمان کنار هم بنشینند و در فضایی باز و بهاری و سبز با یکدیگر گفت‌وگو کنند ما می‌توانیم به قرن چهارم بازگردیم؛ دوره‌ای که هم مسلمانان و هم مستشرقان آن را دوران طلایی تمدن اسلامی دانسته‌اند.

منبع: صبح نو

انتهای پیام/

بازگشت به سایر رسانه‎ها