رزاقی: چرا اصل "از کجا آورده‌اید" اجرا نمی‌شود/ عظیمی: با قاچاق کالاهای خاص نسل ایرانی را ترور ژنتیکی کرده‌اند

ابراهیم رزاقی قانون اساسی را راهکار اصلی حل مشکلات اقتصادی می‌داند و محمدحسین عظیمی معتقد است که قاچاق لایه‌های پنهانی مانند ترور ژنتیکی هم دارد.

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، در قسمت نخست از میزگرد کارشناسی تسنیم با موضوع بررسی ریشه های قاچاق به موارد متعددی از جمله مساله دلار ارزان، نظارت ضعیف، قوانین نارسا و غلط و مباحثی مانند اسکله های غیرمجاز که به اشخاص خاصی تعلق دارد و در فرافکنی به برخی نهادها نسبت داده می شود اشاره شد. قسمت دوم میزگرد تقدیم مخاطبان خبرگزاری تسنیم می شود. 

عظیمی: درمورد قاچاق عرض می کردم که کثیفترینش قاچاق دارو است و باز یکی از کثیف ترینش قاچاق سیگار است و مواد غذایی. من چند سال پیش تحقیقی می کردم؛ در آن برهه بیوتروریسم خیلی بر سر زبانها افتاده بود. ما یک تروری داریم که از بیوتروریسم خطرناکتر است ولی به آن توجه نکرده ایم؛ ترور ژنتیکی، شاید نشنیده باشید. الان در خود انگلستان در کشورهای دیگری که دستگاههای امنیتی قوی دارند و متاسفانه ایرانی ها را خیلی خوب می شناسند؛ در عین اینکه ما مردمی غیر قابل پیش بینی هستیم ولی آنها به واسطه استعماری که داشتند ما را خوب می شناسند اینها از طریق تغییر در سیگار؛ به عنوان مثال ما سیگارهایی داریم به نام مارلبورو؛ مارک مشخص است و همه می شناسند. مارلبودرو که قاچاق بوده و کشف شده می آید داخل و تعزیرات می گیرد، می آید اموال تملیکی، می رود ستاد اجرایی فرمان امام و دوباره مشخص نیست چطور می رسد به آن نفر اول، و این وسط فقط مغازه دار بدبخت ضرر می کند که سه بار سیگار خودش را می خرد. مثلا روی این نوشته عرب یا نوشته اسموک مثلا اینها برای مصرف اورپاییها و عربهاست در حالیکه اصلا اینطور نیست دقیقا برای مصرف وارد کشور شده است. مواد آن باعث ترور ژنتیکی ایرانیها می شود.

یعنی در اینها مواد خاصی جدای از سایر مارلبوروها گنجانده شده هست؟

عظیمی: بله صددرصد. داروها هم همینطور است، ورژنی که برای ایران تولید می شود درمان کننده نیست بلکه بیمار کننده است. لوازم آرایشی هم که می دهند همینطور است؛ بیشترین چیزی که در لوازم آرایشی ماندگار استفاده می شود روغن خوک است. خیلی از لوازم آرایشی که خانمها به صورتشان می مالند کوکایین دارد که از طریق چسب جذب می شود. اگر از ستاد مبارزه با مواد مخدر بپرسید به شما می گویند؛ دقیقا همان کار را می کند، اما اینها مواد مخدر هم نیست بلکه یک مواد عجیبی است. در قاچاق سالها پیش گزارشی به دست ما رسید که از طریق همین تغییرات ژنتیکی در قد دخترها در یک نسلی و در عقل پسرها تغییرات ایجاد کردند و متاسفانه امروز در حیای دخترها و در غیرت مردها تاثیر گذاشته؛ قبول کنید؛ جامعه تنها با کار فرهنگی دشمن اینطور نشده، هم کار فرهنگی بوده و هم کار ژنتیکی. انصافا خیلی از مسئولان دلسوز هستند،ما نمی خواهیم به همه هجوه وارد کنیم اما در کنار این تا دلتان بخواهد آدم خائن هم داریم و مشکل ما از ابتدا این بوده که ما در کشورمان دو دسته داشتیم؛ ما دوست و دشمن نداشتیم ما دوست و منافق داشتیم. باید قبول کنیم نفوذ اتفاق افتاده است. تکلیف دشمن مشخص است روبروی تو می ایستد یکی می زند یکی می خورد یا می خورد یا نمی خورد، اما منافق از پشت خنجر می زند. شهید مطهری متنی داشتند که می فرمودند یزید و شمر مرد، یزید و شمر زمانت را بشناس. منافقهای سال 57 و 58 و 60 مردند و تمام شدند؛ منافقان امروز را باید بشناسیم؛ این منافقان به مراتب بدتر از آن منافق هستند.


جناب آقای دکتر رزاقی، خودتان هم در بحث یقه سفیدها فرمودید؛ بحثی هست که همه به آن اذعان دارند که کسانی که وارد مفاسد اقتصادی شدند افراد شیک و شسته رفته ای هستند که پشت میز نشسته اند و خیلی از آنها هم جای مهر بر پیشانی دارند و سوء استفاده های دینی می کنند؛ سوالی برای مردم هست که الان به واسطه امنیت بسیار خوبی که ایران دارد حتی وارد شدن یک نارنجک به کشور کار بسیار پیچیده و سختی است؛ به واسطه نیروهای امنیتی و نظامی که تمرکز ویژه ای روی بحث مرزها و مبارزه با تروریسم دارند؛ ولی این سوال هست که با وجود این شرایط چطور ستاد مبارزه با قاچاق و کالا و ارز می گوید امسال وضعیت قاچاق بهبود یافته و امسال پانزده و نیم میلیارد دلار جنس قاچاق وارد کشور شده؛ چطور در بحث امنیتی می توانیم توانایی بالایی داشته باشیم ولی در مبارزه با قاچاق کالا وارز و مواد مخدر نمی توانیم؟
رزاقی: می خواهم به دو نکته اشاره کنم؛ منافقی که در راس قرر بگیرد با منافقی که در سطوح پایین عمل می کند خیلی فرق می کند؛ منافقی که در راس قرار می گیرد امکانات عظیم تبلیغاتی، امکانات عظیم مالی در اختیار دارد. آنچه در پنج شش ساله برای ایران در حال اتفاق است، عامل درونی است.کسی ما را مجبور نکرده که دلار ارزان بدهیم.کسی ما را مجبور نکرده که از تولید داخلی دفاع نکنیم،کسی ما را مجبور نکرده که از ورود کالای قاچاق جلوگیری نکنیم؛ بله سیاست تعدیل دوره رفسنجانی بوده است،خصوصی سازی کنید؛ بگذرید هر کس امکانت دارد جلو بیاید؛ مالیات نگرفتند ولی روی خصوصی سازی خیلی تاکید کردند. خیلی چیزها را تشویق می کنند که وارد کنیم؛ مثل وسایل ارتباطی جدید که در ایران سی میلیون به اینترنت وصل هستند و بیست میلیونش زیر هجده سال هستند و گوگل آمار داده بود که بخش اولی که کاربران اینترنتی دنبال می کنند مسائلی غیراخلاقی و فساد است. آیا اینها را مدیران ما نمی دانند؟ نمی توانند اینها را کنترل کنند؟ در آمریکا هر ایالتی سازمان ملی اطلاعات دارد، ولی ما چی؟ این دلار ارزان را مسولین نمی دانند؟ کاملا قابل تشخیص است و نیاز به اطلاات خصی ندارد فقط ببینید که همه دلار می خرند یا می فروشند؟ وقتی همه می خرند مشخص است که سود دارد والا بیخود نمی خرند. ببینید همه می خواهند وارد کنند غیر از یک عده که می خواهند ثروتشان را خارج کنند.
خب اینها نشان می دهد که ما با مسئولینی روبرو هستیم که این مسئولین علنا به اقدامات انحرافی و فساد انگیز ادامه می دهند؛تحت عنوان مسئولان جمهوری اسلامی ایران. این مسئولان به قانون اساسی سوگند یاد کردند حالا این مسئولان در مجلس شورای اسلامی هستند، در قوه قضاییه هستند و در دولت هم فراوان هستند، در بانکها فراوانتر. من فکر می کنم الان ما به نقطه ای رسیدیم که، یکی از نمایندگان مجلس گفت انقلاب مدیریت مثل چینی ها؛ چینیها دین و ایمان ندارند، اخلاق ندارند ولی منافع ملی را می فهمد؛ هر چند وقت یکبار اطلاعات جمع آوری شده را به اجرا می گذرند که اخیرا نوشته بود که چهل و چهار هزار نفر از مسئولین حزبی را مورد مجازات قرار داده بودند که بعضی مجازاتشان هم مرگ است. الان ضروری ترین کار برای احیای جمهوری اسلامی ایران و نجات از اینهمه مشکلی که ایجاد شده و مخصوصا برای طبقات پایین و از جمله قاچاق، اصلاح مدیریت کشور است. این حرف من نیست حضرت علی(ع) در نامه به مالک اشتر می گوید مراقب کسانی که دور و برت می آیند باش. مثلا در مورد تجار می گوید اینها افراد خوبی از نظر اقتصادی هستند ولی یک بار که دور هم جمع می شوند می خواهند قیمت را بالا ببرند یا می گوید خیلی ها به تو نزدیک می شوند برای بهره برداری و به اسم تو به اسم نظام دارند اینکار را می کنند. اینها نکته هایی هست که همه می دانیم ولی مبارزه با فسادمدیریت را هم باید دولت انجام دهد،که می بیینم پس از رسواییهای دو سه ماه گذشته هیچ اتفاقی نیفتاده است. من فکر می کنم یکی از مسائل تعیین کننده، ما را سر دو راهی قرار داده در این شکل و محتوایی که الان وجود دارد؛ یا نظام می تواند با تشکیل دادستانی ویژه یا هر شکل دیگری آدمهای فاسد را شناسایی کند مثلا کسی که مثلا حقوق بیشتر از یک حدی دارد یا خانه بیشتر از یک میلیاردی دارد در موردش از کجا آورده انجام بدهد و بعد اسنادی را با کمک افراد شریفی که همه جا هستند، فاش کند و از وسایل جدیدی که هست برای کشف مدیران فاسد استفاده شود؛ علایمی هم می تواند داشته باشد از جمله اینکه چه ماشینی دارد و یا چه خانه ای دارد و یا چه درآمد و چه حساب بانکی دارد؛ دولتی ها می گویند نمی شود فهمید ولی از همه اینها می توان فهمید. اگر مبارزه ای ریشه ای یا به قول آن نماینده مجلس انقلاب مدیریتی در ایران صورت بگیرد و فاسدها را از قدرت ریشه کن کنند و حتی بترسانند، مجازات بگذارند، حتی بیشتر از یک حدی مجازات اعدام قرار دهند؛ اگر این اتفاق بیفتد مردم اعتماد راسخ پیدا می کنند که اراده جدی برای برخورد وجود دارد و مربوط به گروهی هست که حرف رهبری را گوش نکردند، جهادی عمل نکردند و به طرف فساد رفتند.

این عدم موفقیت ما در بحث مبارزه با قاچاق کالا ناشی از فساد مدیران است یا راهکارهای معیوب و رویه های نامطلوب؟
رزاقی :نگاه کنید صنایع دفاع چگونه بوجود آمد؟ مگر ما هیچ راهی را اشتباه نرفتیم؟ مگر آدم های فاسد نبودند؟ فراوان. ولی مدیریت چکار کرد؟ آن مدیریت جان نثار و آن مدیریت جهادی تمام افرد فاسد را کنار زد و اصلاح کرد.ببینید حتی اگر قانون هم نباشد و او به استقلال اعتقاد داشته باشد و انچه در قانون اساسی و ارزشهای ماست اعتقاد داشته باشد،حتی اگر قانون هم نباشد قانون بد را هم اجرا نمی کند. الان ببینید برعکس است؛ حتی قانون خوب هم تصویب می شود ولی دولت اجرا نمی کند، پیشنهاد می کند ولی مجلس آن قانون خوب را تغییر می دهد. اگر این مدیران فاسد ریشه کن شوند که کار انقلابی هم می خواهد اوضاع تغییر می کند.گاهی اوقات عزیزترین شخص خانواده فاسد است. می دانید اوایل انقلاب مردم چکار می کردند؟ وقتی می دیدند فرزندشان فاسد است آنها را به دست عدالت می سپردند .. اگر این اتفاق بیفتد ما در شرایطی قرار می گیریم که اعتماد مردم به نظام با این سرعت که الان می رود،کم نمی شود و اعتماد بوجود می آید.

 


دوم اینکه مدیرانی که در این فضا مدیر بودند ولی فاسد نشدند را شناسایی کنیم، همینطور افراد شایسته ای که این گروه و نظام فاسد آنها را عقب زدند در واقع با برچسب زدن و توهین و...کاری کردند که انها کنار روند. با توجه به الگوی مدیریتی که در صنایع دفاع هست، با الگو گرفتن از مدیران صنایع هسته ای، آنها خودشان را در شرایط قرار بدهند و مدیریت کنند؛ آدمهای جهادی، جان نثار، خدمتگزار، اینها اضافه شوند و تکثیر شوند. دانشگاهها تغییر کند مخصوصا در اقتصاد و علوم اجتماعی.


این بحثی که شما می فرمایید بسیار آرمانی هست و عملی شدن آن با شرایط موجود ممکن نیست. مدیرانی که فاسد هستند قدرتهای بسیار زیادی دارند، قطعا در جاهای مختلف گماشته دارند. مثلا در بحث سیزده خودرو لوکس انقدر سر و صداشد که حتی دستگاههای حاکمیتی حاضر نشدند که امحا را انجام دهند، علیرغم اینکه قانون بود و مجریان می خواستند که انجام دهند ولی آنقدر فشارها زیاد بود که انجام نشد.

رزاقی: بله اگر این بود که خیلی ساده بود.

درشرایط موجود چه راهکاری هست؟
رزاقی: یک نکته است که این نیاز به یک مقدمه دارد؛ افشای بیشتر، اول آن فردی که از همه فاسدتر است، اطلاع دادن به مردم، افشاگری، تهیه اطلاعات، سازماندهی کسانی که با این موافق هستند، استفاده از نیروهای بسیجی، نیروهای عزیز سپاه و کسانی که اعتقاد دارند؛ چون اینها همه جا نفوذ کرده اند، از روحانیون شریف که فاسد نشدند؛ چون اینها می خواهند همه را فاسد کنند هر کسی را که کمی نفوذ دارد و کمی مشهور شده و چهره شده، را می خواهند فاسد کنند. کسانی که مقاومت کردند که تعدادشان هم زیاد است ولی ناشناس هستند، باید اینها را شناسایی کنند و به مردم آگاهی داد رسانه ها اهمیت زیادی دارند؛ بعد نیرویی بوجود می آید که از عزیزانی که در قوه قضاییه می خواهند افراد فاسد را محاکمه کنند، حمایت می کنند مشکلاتی که آنها دارند بوجود می آورند را خنثی کنند؛ البته با این پیشنهادی که من دادم به این سادگی نیست. مسلما عزیزانی که در مجلس هستند، نمایندگان دوره قبل که فداکار هستند و جهادی هستند؛ آنها را باید شناخت و متشکل و هماهنگ کرد. نیروهای مسلح، قوه قضاییه که افتاده هستند و ساده زندگی می کنند به مردم و خدا احساس دین می کنند، اینها را باید شناسایی کرد. همه جا این افراد هستند ولی ناشناس هستند و حاشیه ای هستند، باید اینها را شناخت و متشکل کرد، اینها نیروی عظیمی بوجود می آورند که فعالیتهای افراد فاسد را خنثی می کند. یا این اتفاق در ایران می افتد یا اینکه آمریکا گفته پنج تا ده سال دیگر کار را تمام می کنیم. بیکارها و فقرا می آیند مثل زمانی که در سال 88 بخشی از دانشجویان و طبقه بالا و شکم سیرها و کسانی که معتقد به بهشت آمریکایی بودند آمدند، حالا فقرا و بیکارها واز کار افتاده ها می آیند و واکنش نشان می دهند. طبقه ای که محروم هستند؛ اکثریت افراد جامعه هم اینها هستند 56/. مردم ایران مزد و حقوق بگیر هستند. 70/. زیر خط فقر هستند.کار می کنند، زحمت می کشند ولی زیر خط فقر هستند. بیمه نیستند قبلا 90/. بیمه بودند ولی الان 90/. به بالا قراردادی هستند به صورتی که هر وقت خواستند بتوانند آنها را بیرون کنند. الان شش میلیون مستاجر هستند.

در همین تهران داریم کارگرهایی را که با ماهی 200 تومان کار می کنند.

رزاقی: بله و آنوقت با چه تحقیری.کاش طوری بود که محترمانه از او کار می کشیدند، به راحتی هم پرتش می کنند بیرون. برای آنها هیچ شان انسانی را رعایت نمی کنند. اگر اینها به خیابان بریزند دیگر هیچ کاری نمی شود کرد. خدا نکند این پیش بیاید؛ آیا نظام از درون آنطوری که آمریکایی ها می خواهند به بدترین وضع ممکن از درون متلاشی نمی شود؟ وقتی بیکاری از سه میلیون همینطور بالا می رود می رسد به هفت، هشت، نه، ده، یازده، دوازده میلیون و وقتی کمیته امداد می گوید ما هفت میلیون داریم که از کار افتاده هستند و هیچ چیزی هم ندارند؛ آنچه کمیته امداد به اینها می دهد از پنجاه تا صدو پنجاه هزار تومان است.


حرفهای شما را به پای احساس مسئولیتی که هیشه در شما دیدیم و دردمندی که همیشه داشتید، می گذاریم.
رزاقی: بله. درد فقیرها و بی پولها و مستاجرها؛ با فرهنگی که ما داریم که خرقانی می گوید که هر کس از این خانگاه درآمد نانش دهید، دینش نپرسید. از این وضعیت واقعا متاسفم. یک فرصت تاریخی برای بشر با انقلاب اسلامی بوجود آمد ولی از درون دارد این اتفاقها می افتد، ببینید از بالاها دارند چه می کنند؟ مسئولان که باید کار را درست کنند خودشان عامل خرابی هستند؛ البته نه همه شان. راه حل ها هست ولی کار می خواهد و ان شاالله که حل می شود.

بفرمائید آیا از طریق کد رهگیری، می شود کارهایی کرد، کنترل از طریق خرده فروشی بحثی است و نمی دانم تا چه حدی موثر است و اینکه آیا ما یک تصویری از روند قاچاق داریم که بگوییم چه زمانی شدت داشته چه زمانی کندتر شده است؟ یا اینکه فارغ از دولتها و دوره ها کار خودش را کرده است؟ آیا می شود تصویری از آن بدست آورد؟
عظمیمی: بحث شبنم بد نبود ولی درست اجرا نشد، اگر درست اجرا می شد خوب بود؛ چون در حقیقت دیتا بیسی وجود نداشت و میزان مصرف بازار مشخص نبود. مثلادر همه جای دنیا میزان مصرف بازار مشخص مشخص است ولی در کشور ما میزان مصرف مشخص نیست. برای مثال قرار است یک میلیون گوشی در سال خریداری شود. پنج میلیون شبنم چاپ می شود خب مشخص است دیگر. چهار میلیون اضافه چاپ می کنید، بعد این را کیلیویی می فروشند، کاملا هم اصل بود. اینها همه خلاء اجرایی است.

بهتر نبود این طرح تکمیل شود به جای اینکه لغو شود؟

عظیمی: بله؛ مسلما بهتر بود که کامل شود ولی منافع افراد اجازه نمی دهد؛ منافع بسیاری از مسئولین و آقازاده ها اجازه نمی دهد. ما هم واقعا این را به عنوان دلسوز انقلاب عرض می کنیم؛ بالاخره ما هم برای انقلاب خون دادیم، جان دادیم؛ ما هم دلسوزیم. ما هم جوانی مان را پای انقلاب گذاشتیم و سعی کردیم هر جا بوده بی منت حاضر باشیم. به خاطر اینکه اعتقادمان است، منتش هم بر سر هیچ کسی نیست، مطالبه ای هم از کسی نداریم، دستمان هم جلوی کسی برای چیزی دراز نیست؛ ولی افرادی آمدند و دارند کارهایی انجام می دهند که ضربه اش به نظام می خورد. ضربه اش به جایگاه ولایت فقیه می خورد. مردم کوچه و خیابان بسیار فهیم هستند، فقر را می فهمند، رکود اقتصادی را می فهمند؛ اما واقعا سیکل را متوجه نمی شوند چون ما هم سالهاست درسیاستیم و متوجه می شویم این سیکل به چه ربط دارد؛ اینکه چه کسی کجا می رود و چکار می کند؟ نوک پیکان برمی گردد به جای دیگری. مردم که بی مسئولیتی دولت را نمی بینند، تنبلی و کهولت دولت را که نمی بینند، انصافا در همین بحث مبارزه با مفاسد اقتصادی هم اگر مجموعه سپاه به امر آقا وارد یک سری از موضوعات نمی شد، واقعا هیچ اتفاقی نمی افتاد.یک نیروی انقلابی در این مملکت کار می کند صد کار مفید می کند سه کار اشتباه هم می کند، پوستش را می کنند، پدرش را در می آورند. در مبارزه با این فردی که آمده خدمت کند، منسجم عمل می کنند ولی یکدفعه می بینید که یک فردی واقعا به قصد خیانت کردن به کشور آمده ولی همه پشت سرش می ایستند، چون در این خیانت منفعت هست وگرنه به ذات هیچ کسی خیانت را دوست ندارد مگر اینکه سر سفره باطلی نشسته باشد؛ پس اینها دارند از این سفره ارتزاق می کنند، سالهاست از این سفره ارتزاق می کنند.
دیروز تحقیق کردم دیدم که اصلا کالای CKD به کشور وارد نمی شود، می آید اظهار نامه SKD را CKD پر می کنند؛ چرا؟چون تعرفه آن بیست درصد است، این دو و نیم درصد است؛ گمرک هم تایید می کند. این چه معنی می دهد؟ یعنی قاچاق. بعد رئیس جمهور محترم ابلاغی کردند مبنی بر افزایش هشتاددرصدی تعرفه اس کیدی برای تلفنهای همراه ؛یعنی چه؟ اصلا ما در بحث تلفن همراه اس کیدی نداریم.گوشی های همراه ما که همه اش قاچاق است.
حضرت آقا بسیار روی بحث انتقال تکنولوژی و انتقال دانش و بحث مدیریت منابع ارضی و تولید تاکید می کنند ولی اصلا کو؟ ایشان سه سال است که داد می زنند و همه می گویند چشم.چکار کردید؟ دیروز هم می گویند که اگر فقط هم برجام دست آورد ما بود برای کشور کافی بود؛ من نمی فهمم مردم را احمق فرض کردند؛ آخر این چه حرفی ایست که شما می زنید؟ برجام اصلا باعث چه چیزی شده؟ اولا یک سری اطلاعات در مورد کشور داده اند و مسلما در مورد بازار مصرفمان هم اطلاعات داده اند؛ وقتی در یک تیم مذاکره کننده ای پانزده نفره پنج جاسوس پیدا می شود، مشخصا بدانید که آنها از تمامی روابط اجتماعی ما با خبر هستند. این واقعا درد است؛ آنها از همه چیز ما مطلع شده اند؛ ما دو دستی تمام اطلاات کشور را به آنها داده ایم. آقا می فرمایند که ما می توانیم روز بعد اینها می گویند ما نمی توانیم؛ در این ما می توانیم و ما نمی توانیم خیلی چیزها نهفته هست.اصلا راه را مشخص می کنند. ما نمی توانیم؛ یاس.ما می توانیم؛ امید. این خیلی مهم است. دیدگاههایی مثل نورئالیستی که وقتی تهدیدی خارجی اتفاق می افتد همه با هم متحد می شوند؛ مردم آمریکا هدایت می شوند و این را گوسفند وار می پذیرند ولی مردم ایران با اعتقاد می پذیرند در ذاتشان است؛ اینها خیلی ارزش دارد. در مورد برجام اینها گفتند سرمایه گذاری خارجی؛ اصلا این خیلی خوب است که آمریکایی در کشور ما سرمایه گذری کند، هیچ ایرلادی هم ندارد آقا هم هیچ وقت نگفتند که آمریکایی نیاید در ایران سرمایه گذاری کند، منابع در کشور نیاورد. اگراز فیلترهای امنیتی رد شود که الحمدالله هستند که چک کنند و سیستم امنیتی ما قوی است، بالاخره اگر این مشکلات امنیتی وجود نداشته باشد و در کشور بیاید و منابع اقتصادی آمریکا را به ایران بیاورند چه اشکالی دارد؟ هیچ اشکالی ندارد؛بیایند و استفاده کنند اما مشکل چیست؟ آمریکایی ها هیچ وقت اینکار را نمی کنند، عین فرمایش حضرت آقا که گفتند این خودروهای آمریکایی؛ بله کاملا درست است؛ آقا همه چیز را رصد می کنند. اگر شما به کیش بروید پر از ماشین فورد است، فورد برای آمریکاست همین کیا که ما مصرف می کنیم برای آمریکاست چون برند دوم فورد است. اینها فقاط از برجام همین را می خواستند که یک بازار مصرف مفت پیدا کنند منابع ارضی ما را خالی کنند و ما را که قشنگ دوشیدند بعد یک لگد هم به ما می زنند. این در بحث قاچاق بسیار مهم است؛ تا زمانی که شرکتها و کارخانجات بزرگ دنیا، برندهای بزرگ دنیا از طریق قاچاق مثلا مثل همین آیفون یا هر کالای خارجی دیگر، تا زمانی که اینها از طریق قاچاق منابعشان تامین می شود مگر دیوانه اند که بیایند در ایران سرمایه گذاری کنند؟ چرا بیاید در ایران کارخانه بسازند؟ چرا اینهمه هزینه کنند؟ وقتی بازار مصرف همین آِفون در کشور ما از خیلی از کشورهای همسایه بیشتر است (مصرف آیفون ما به اندازه کل کشورهای حوزه خلیج فارس و کل عربهاست است)هندوستان با این عظمتش به اندازه ما آیفون مصرف می کند. جمعیت آنها چقدر است و جمعیت ما چقدر است؟ بجای اینکه مردم را به تن پروری و گذاشتن پول در بانکها عادت دهند بیایند در عرصه تولید، تا آن ثروتمند بیشرفی که صد میلیارد پول را در بانک می گذارد که والله آن را حرام بدست آورده چون این را در ایران بدست آورده، باید بیاید پنجاه میلیاردش را صرف تولید کند و پنجاه نفر را سر کار ببرد نه اینکه بگذارد بانک و بخورد. بحثم این است که سرمایه گذار تا زمانی که از طریق قاچاق فروشش را می کند به داخل ایران نمی آید؛برای چه بیاید؟ کالاهای خرابش را هم به ما می چپاند.
در مورد کالاهای پزشکی مطلبی است؛ در مورد استند و پلاتینهایی که در دست و پا می گذارند؛ پزشکی به من آمار داد. مثلا من اینها را وارد می کنم و نزد پزشک می روم و می گویم من این کالا را دارم شما این را از من بخرید، یا بیمار من را معرفی کنید ؛من این را یک و نیم می فروشم و هفتصد تومان را به شما می دهم؛ بعد یک شخصی می آید که کالایش مجاز وارد می شود و کالای خوبی هم هست،کیفیتش هم از آن بیشتر است، یا اصلا تولید داخل است؛ آن می گوید من کالایم دو میلیون است و به شما دویست تومان می دهم.  وجدانا آن دویست هزار حلال است ولی هفتصد هزار تومان در یک و پانصد حرام است.
جالب است چند سال پیش در کشورهای آفریقایی، در چین، در هند و خیلی از کشورها، این پلاتین ها را از پا و دست مرده ها درآورده اند و داده اند برای اینکار. طرف با اینهمه درد راه می رفته یکدفعه پلاتین شکسته؛ اینها بی وجدانی است. تا زمانی که این بی وجدانی ها در این کشور حاکم است، یک سری از افراد خائن هستند و تا اینها هستند این مملکت به هیچ جایی نمی رسند. والله تا زمانی که مردم ما به این نتیجه نرسند که احتیاج به یک راهبر دارند؛ خیلی از ما رهبری و ولایت فقیه را می شناسیم، ولی جایگاهش را نمی شناسیم، هر وقت اسم سیدعلی می آید گریه می کنیم ولی جایگاهش را نمی شناسیم؛ نگاه مان سطحی هست و این نگاه سطحی با نسیمی از بین می رود،خطرناک است .یکسری هم اصلا نمی شناسیم و یکسری هم اعتقاد قلبی داریم. ان شاالله که ما جزو کسانی باشیم که قلبا و عقلنا پذیرفته ایم. تا زمانی که نپذیریم که هیچ کسی به اندازه ولایت فقیه، به اندازه سیدعلی خامنه ای دلسوز این جامعه و این کشور نیست،که دقیقا هم همینطور است-من چند وقت پیش عرض کردم که آقای خامنه ای زبان گویای مردم است و در برابر دولتمردان و حکومتیان است و دائم به اینها انتقاد می کند و سخن گوی مردم شده –تا زمانی که ما این را نپذیریم نمی توانیم پیشرفت کنیم. اگر این را پذیرفتیم می توانیم پیشرفت کنیم (پذیرفتیم؛ نه اینکه سرتکان بدهیم و بعد احترام نظامی اش را به کسان دیگر بگذاریم) پذیرش کورکورانه نمی خواهیم، پذیرش حقیقی با هر تیپی هم که هستیم .حتی یکی که عرق خور است ولی ولایت دارد با کسی که عرق خور است ولی ولایت ندارد خیلی فرق می کند. دانشجویی که ولایت دارد با دانشجویی که ولایت ندارد خیلی فرق می کند. همه باید گرد این شمع جمع شویم و ان شاالله با هدایتهای ویژه ایشان و عنایتهای خاص امام زمان جلو برویم.
اگر انتقادی کردم منظورم به همه نبود، نه در قوه قضاییه منظورم به همه بود نه در وزارت اطلاعات و نه در دستگاههای امنیتی، منظورم به همه نبود؛ ولی متاسفانه مشکل این است که یکسری از کارها به دست دلسوزها نیست، ان شاالله که خیلی از کارهای مهم و اساسی و حیاتی دست افراد دلسوز بیفتد.

انتهای پیام/