مبارزه با پولشویی یا نفی استقلال؟
"موضوع مهم و اساسی این تعهد دولت، جلوگیری از انجام تراکنشهای مالی برای سپاه یا وزارت دفاع و... نیست که البته آن نیز مهم است بلکه موضوع مهمتر، گام برداشتن در مسیری است که نتیجهای جز از دست دادن استقلال کشور نخواهد داشت. "
به گزارش گروه سایر رسانههای خبرگزاری تسنیم، علی اکبری در ستون سرمقاله روزنامه کیهان نوشت: تعهد دولت بر اجرای معاهده مبارزه با پولشویی، حرف و حدیث فراوانی را به همراه داشته است. موافقان و مخالفان دلایل متعددی در نفی و اثبات این توافق برشماری نمودهاند. از بیان این جمله که این توافق تمام مشکلات پولی و بانکی کشور را رفع خواهد کرد تا اینکه اجرای این توافق بدتر از کاپیتولاسیون است. نگارنده فارغ از این ماجرا تلاش دارد از منظری دیگر به این موضوع توجه داشته باشد.
یکی از مسائلی که به خصوص در دو سه سال اخیر به انحای مختلف توسط برخی اطرافیان دولت محترم تبلیغ و ترویج میگردد، نفی استقلال کشور است. برخی مشاوران ریاست محترم جمهور بهصراحت اعلام داشتهاند که در عصر کنونی، چیزی بهعنوان استقلال، محلی از اعراب ندارد و چنین مفاهیم و واژگانی در عصر کنونی تنها در لغتنامهها یافت میشود و آنچه در مرحله وجود، ظهور و بروز دارد تعاملات کشورها با یکدیگر است و در این تعاملات، یک قدرت برتر و هژمون غالب نقش تدبیر و سیاست امور را بر عهده دارد و دیگر کشورها در این چرخه و نظام، به ایفای نقش خواهند پرداخت؛ بنابراین از این منظر، هر امری که موضوع استقلال یک کشور را پررنگ نماید، مخل ایفای نقش آن کشور در نظام بینالملل است. بر همین اساس راهبرد تضعیف حاکمیت ملی و همزمان، بازی مطابق دستورالعمل نظام سلطه، تجویز میگردد.
این سیاست هرچند توسط برخی افراد و مشاوران دولت تبلیغ میشود لیکن متأسفانه نهتنها از سوی دولت محترم نفی و نهی نمیشود بلکه موردحمایت نیز قرار میگیرد و ارائهدهندگان چنین راهبردهایی، الگو و شاخص معرفی میشوند و حتی تلویحاً، جامعه و دیگر افراد به تبعیت از چنین افرادی، فراخوانده میشوند. عبارت رئیس محترم جمهور مبنی بر اینکه این دولت آمده که افراد ممنوعالقلم را سریعالقلم نماید، شاهدی بر این مدعا است چراکه در چنین سطحی، هر سیاستمداری، واژگان را دقیق و با نظر خاص انتخاب مینماید؛ بنابراین تحریک نویسندگان داخلی به تبعیت از فردی که از مدافعان سیاست نفی استقلال است، محل ابهام جدی است.
اجازه دهید بار دیگر موضوع را مرور نماییم. یکی از مسائلی که توسط برخی افراد در بحبوحه انتخابات جلوهگر شده و همواره این افراد، با بیان اهمیت و ارزش مجلس بهعنوان نماد و جلوه دخالت مردم در اداره کشور از نقش مجلس سخن گفته و موضوع را در بحثهای خود بهصورت بسیار پررنگ مطرح مینمایند این است که «مجلس در رأس امور است»؛ اما در این قضیه یکی از عناصر قوه مجریه این اجازه را به خود میدهد که به نمایندگی از مجلس، بهطرف مقابل که قطعاً بخشی از نظام سلطه است، تضمین و تعهد دهد که جمهوری اسلامی ایران این تعهد را تصویب خواهد کرد؛ یعنی دولت از حدود خود فراتر رفته و در نقش قوه مقننه نیز ایفای نقش نموده است. موضوعی که در بحث برجام نیز پیش آمد و دولت محترم بههیچ عنوان رضایت نداشت که برجام در مجلس مطرح شود و تنها با فشار افکار عمومی به اصل بررسی طرح برجام در مجلس تمکین کرد. علت این است که وقتی مجلس وارد موضوعاتی از این قبیل شود در واقع اراده ملی وارد شده است و از آنجا که تحمیل اراده ملی یعنی توجه به استقلال ملی، مخالف قاعده بازی در نظام بینالملل برخی از این آقایان است، باید به هر نحو ممکن از آن جلوگیری نمود. این حکایت را تعمیم دهید به ماجرای قراردادهای نفتی، پیوستن به کنوانسیون حقوق کودکان و...
این تهدید و این تئوری، آنقدر خطرناک بوده که مقام معظم رهبری در چند سال اخیر بهصراحت وارد شده و از اینکه برخی افراد در سخنان، رفتار و عمل خود، استقلال کشور را نفی میکنند، شکوه و گلایه نموده و خبرگان و نخبگان کشور را به ورود به این عرصه و دفاع از استقلال کشور فراخوانند.
بار دیگر این قانون که دولت محترم تأکید دارد عنوان قانون مبارزه با پولشویی را برای آن انتخاب نماید، مرور نمایید. دولتی که مخالف شفافیت حسابهای مالی افراد در موضوع یارانهها بود و آن را نقض حقوق افراد و باعث فرار سرمایه و از بین رفتن اعتماد مردم به حکومت برمیشمرد، اکنون حاضر است نهتنها به حسابهای افراد سرک بکشد بلکه به این پولها و حسابها، بهاصطلاح یک ردیاب و ذرهبین نیز الصاق کند تا نهتنها این حسابها را مشاهده کند، بلکه ورود و خروج هر نوع سرمایه و پولی به این حسابها را از سرمنشأ تا محل هزینه دنبال نموده و این اطلاعات را در اختیار طرف خارجی قرار دهد؛ یعنی قوانین داخلی و الزامات داخلی مخل پیشرفت اقتصادی است و الزامات خارجی و بیگانه، راهکاری که برای پیشرفت باید از آن تمکین نمود.
موضوع مهم و اساسی این تعهد دولت، جلوگیری از انجام تراکنشهای مالی برای سپاه یا وزارت دفاع و... نیست که البته آن نیز مهم است بلکه موضوع مهمتر، گام برداشتن در مسیری است که نتیجهای جز از دست دادن استقلال کشور نخواهد داشت. در این مسیر دشمن حدیقفی نخواهد داشت. آقایانی که اعتقاد دارند پیوستن به این معاهده باعث برطرف شدن بهانه غرب خواهد شد و مشکلی برای کشورمان ایجاد نمیکند، خوب است پاسخ دهند مگر همین سخن را در موضوع تصویب برجام بر زبان نمیراندند. مگر بهصراحت و بهطور زنده با مردم سخن نگفتند که همه تحریمها به یکباره لغو خواهد شد؟ مگر از بازگشایی تعاملات بانکی و... سخن نمیگفتند؟ پس چه شد؟ چرا مردم نتایج برجام را مشاهده نمیکنند؟ چرا اوضاع باید بهگونهای باشد که رهبر معظم انقلاب نیز اعلام نماید که با گذشت شش ماه از برجام، اتفاقی در زندگی مردم نیفتاده است؟ پاسخ کاملاً روشن است. دولت محترم تلاش دارد پیشرفت داخلی را با کسب رضایت طرف غربی، حاصل نماید. امری که به مثابه اجتماع نقیضین، محال است و تا زمانی که جمهوری اسلامی ایران بر راهبردها و اصول خویش پافشاری میورزد، نظام سلطه از اقدامات شیطانگونه خویش، عقب نخواهد نشست. دیروز برجام، امروز مبارزه با پولشویی، فردا یک موضوع دیگر و فرداهای دیگر، موضوعات دیگر و دور باطلی که هیچگاه متوقف نخواهد شد مگر اینکه یکی از طرفین، دچار استحاله و تغییر هویت شود. اکنون طرف غربی به این امیدواری و دلخوشی است که آنطرفی که در حال استحاله است، ایران است. امری که بسیار خطرناک است و باید با اقدام و عمل، این توهم را باطل ساخت چراکه در صورت تثبیت این باور، نهتنها فشار بر کشور از ناحیه غرب کاهش نخواهد یافت، بلکه افزایش نیز مییابد چراکه هیچ دشمنی، نقطه آسیب حریف را رها نخواهد کرد. تنها زمانی میتوان از عقبنشینی دشمن سخن گفت که او را از توانایی نفوذ و رخنه، ناامید سازیم. امری که تنها با اتکا و باور به توانایی داخلی و توکل به خداوند متعال میسر است و در غیر این صورت، توقع اینکه دشمن ما برای ما نسخه پیروزی و ظفر نوشته باشد، تنها از سفیهان و نادانان برمیآید.
انتهای پیام/