اعتراضات اخیر بوی منافع صنفی میدهد/روایتهایی از غربت مزار جهان آرا تا شهید بدون سنگ قبر
مسئول فرهنگی سابق گلزار شهدای بهشت زهرا(س) میگوید:برای حفظ و نگهداری قطعات گلزار شهدا هم باید خرج کنیم و از نیروهای آگاه استفاده کنیم. ۳۰ هزار شهید داریم که عمدتاً در۱۰ قطعه هستند. باید ۲۰ یا ۳۰ نفر آدم بگذاریم و به این قطعات خدمات بدهیم.
خبرگزاری تسنیم: سید محمد جوزی یکی از رزمندگان و پیشکسوتان 8 سال دفاع مقدس است که ضمن حضور فعال در جبهههای جنگ تحمیلی، سالها از عمرش را در خدمت به شهدا و خانواده آنان در گلزار شهدای بهشت زهرا(س) صرف کرده است. او برادر دو شهید است. حدود 18 سال مسئول فرهنگی گلزار شهدای بهشت زهرا(س) بوده و تمام اتفاقاتی را که در این سالها در بزرگترین گلزار شهدای کشور و بزرگترین آرامستان سرباز در کل دنیا با 30 هزار شهید افتاده است را به دقت رصد کرده و با جزئیات به خاطر دارد. بحث ساماندهی گلزارهای شهدا در کشور که یکی از بحث برانگیزترین اتفاقات موجود در گلزارها بوده است، از جمله مواردی است که جوزی آن را به خوبی نقد و تحلیل میکند و به یاد میآورد که در دو دهه اخیر چه اتفاقاتی به نام ساماندهی در گلزارها رخ داد.
او که خود یکی از مخالفین این طرح بوده است از جریان ممانعت از اجرای این طرح در گلزار شهدای بهشت زهرا(س) میگوید و آن را به خوبی شرح میدهد. جوزی با توریستها و زائران خارجی زیادی برخورد داشته و نظرات آنان را در مورد بناهای مختلف در گلزار شهدای بهشت زهرا(س) جویا شده است. او همچنین از اتفاقات نادر، سنگ نوشتهها و بازدید مسئولین مختلف در گلزار شهدا خاطرات فراوانی دارد. جوزی هم اکنون مسئول موزه شهدای گلزار چیذر است. او به عنوان یکی از مسئولین با سابقه در زمینه فعالیت در گلزارهای شهدای کشور در مورد اتفاقات اخیر در بهشت زهرا(س) در گفتگوی تفصیلی با تسنیم ناگفتههای بسیاری را عنوان کرده است. بخش اول گفتگوی تفصیلی با سید محمد جوزی در اینجا قابل مشاهده است و بخش دوم این گفتگو در ادامه میآید:
* تسنیم: آقای جوزی! 28 سال از سال پایانی جنگ میگذرد و بسیاری از قبور شهدا انقلاب و جنگ و ترور بیش از 30 سال سن دارند و برخی معتقدند ممکن است سنگ بسیاری از آنها از بین رفته باشد. حالا اگر سنگ قبرها تعویض شود اما با همان مضامین و نوشتهها، به نظرتان چه مشکلی دارد؟ آیا این به شکل سنتی گلزار شهدا لطمه میزند؟
شکل ظاهری گلزار عقلاً باید حفظ شود. مثالی بزنم مثلا فکر میکنید برای چی این همه مردم کشورمان یا توریستها میروند و تخت جمشید را نگاه میکنند؟ مثلا در خیابان فرشته نمای سرستونهای خیلی قشنگی از تخت جمشید شده است. چرا کسی برای تماشا به آنجا نمیرود؟ نمیشود بگوییم ما تخت جمشید را از جا بکنیم و به جایش طرحهای آن را خودمان بتراشیم و بگذاریم. شاید خیلی هم قشنگتر باشد اما ارزش خود را از دست میدهد. گلزار شهدای بهشت زهرا هم همینطور. اگر چه تا الان بیش از 30 یا 40 درصد آن در اثر عوامل طبیعی مثل باران و آفتاب و دست خوردگی توسط خانوادهها از بین رفته است اما باید مراقب مابقی آن باشیم.
در بهشت زهرا همه سراغ شهید عطری را میگیرند اما سراغ فهمیده را نمیگیرند/نباید بگذاریم اساس و پایه حقایق از بین برود
* تسنیم: یعنی صرفا شکل ظاهری مد نظرتان است؟ یا معتقدید این کار میتواند به محتوا هم ضرر بزند؟
وقتی ما از آن حقایق و واقعیتها فاصله میگیریم تبعات بدی به دنبال آن است. یکی از این تبعات از بین رفتن سندها و مدارک است. مثلا اگر از صبح تا بعدازظهر در گلزار شهدا بایستید خیلیها میآیند و از شما میپرسند قبر شهید عطری یا شهید گلابی کجاست؟ منظورشان مزاری است که بوی عطر میدهد. مزار شهید احمد پلارک؛ اما هیچ کس از شما نمیپرسد مزار حسین فهمیده کجاست؟ یا مزار آوینی و چمران کجاست؟ گل معمولی که شما در باغچه میگذارید بوی عطر میدهد، این چه تأثیرخاصی روی شما گذاشته است؟ هرچند باید بگویید سبحان الله! آیه خداست. اما تاثیرگذاری زمانی است که شما شخصیت شهدا از جمله شهید فهمیده را بشناسید. نباید بگذاریم اساس و پایه این حقایق از بین برود. باید در این زمینه و برای حفظ محتوای این میراث هم تلاش کنیم.
ماجرای سنگ مزار بدون نوشته شهید فیض آبادی
یادم هست آقای احمدی نژاد وقتی رئیس جمهور بود با هیئت وزیران آمدند گلزار شهدای بهشت زهرا(س)، آن زمان آقای دهقان مسئول بنیاد شهید بود. به من گفت از چیزهای جالبی که در گلزار شهدا هست، خاطراتی بگو. من هم گفتم آقایان جمع شوند دور یک مزاری که در شمال شرقی قطعه 28 است. این مزار نزدیک به شهدای گمنام است. احمدی نژاد آمد و بقیه آقایان هم جمع شدند، گفتم شما همه باسواد هستید، یکی این سنگ مزار را برای من بخواند. سنگ مزار یک سنگ صاف بود که هیچ چیزی روی آن نوشته نشده بود. یکی گفت: «چیزی ننوشته است.» گفتم: «نوشته اما چشم بصیرت میخواهد.» پرسیدند: «قضیه چیست؟» گفتم: « برادر این شهید دو ردیف بالاتر دفن است. او زودتر از این برادر شهید شده است. این شهید احتمالاً می آمده اینجا برای زیارت براردش و شهید گمنام میدان را میدیده است. اثرگذاری همین قضیه باعث شده در وصیت نامهاش نوشته است که: "اگر من شهید شدم، روی مزارم نه اسمم را بنویسید و نه عکسم را بگذارید." و بعد هم گفته است که عکس رفقای مفقود الاثرم را بالای سرم بگذارند. این وصیت این شهید است که شناخته نشود. این شهید محسن فیض آبادی است.»
روایت عبارت «پر کاهی تقدیم به آستان کبیر الله» روی مزار دو شهید به فاصله 30 سال
آنجا آقای احمدی نژاد گفت: «خود این شهید میخواسته مخفی بماند. پس شما چرا اسم و مشخصاتش را مطرح کردید؟» من هم گفتم: «سید شهیدان اهل قلم سید مرتضی آوینی گفت که ای شهید اجر تو در کتمان کردن و اجر ما در افشا کردن است.» حالا ما باید این مزار را چگونه بازسازی کنیم؟ یک سنگ بیندازیم و روی آن بنویسیم محسن فیض آبادی؟ یا روی یک سنگ دیگر بالای این محل آن توضیحات را بدهیم؟ در قطعه 24 هم نظیر این شهید هست که شهیدی که گفته: «فقط روی مزارم بنویسید پر کاهی تقدیم به آستان کبیر الله» در وصیت نامه هم نوشته و در آنجا هم ذکر کرده است.
این مسائل بار فرهنگی دارد. تاریخ با فاصلههایی تکرار داشته که من خودم شاهد آن بودهام. پایین سنگ مزار شهید احمدی روشن که دانشمند هستهای کشورمان بود هم نوشته: «پرکاهی تقدیم به آستان الله» یکی از دوستان شهید احمدی روشن میگفت: ما یک روز به اتفاق شهید احمدی روشن رفتیم بهشت زهرا یک نفر ما را برد سر مزار شهیدی که روی سنگش نوشته بود: فقط بنویسید پرکاهی تقدیم به آستان الله؛ یک روزی در محل کارم بودم که دیدم احمدی روشن زد روی میز و گفت: «اگر من شهید شدم روی مزارم بنویسید پرکاهی تقدیم به آستان الله» بعد از شهادت احمدی روشن مادرش میگفت که من میخواهم یک سنگ بزرگ برای او بگذارم و زیر بار نمیرفت که این سنگهای کوچک را بگذارد. آن دوست شهید آمده گفته که این خواسته شهید است و آن توصیه را به من داشته است. بلافاصه خانواده با این سنگ کوچک موافقت کردند و آن جمله را برایش نوشتند. این جریانات فرهنگسازی است.
ماجرای غربت مزار و سنگ معمولی شهید جهان آرا / توصیه شهدا بر غارت نکردن بیت المال
* تسنیم: باز هم مواردی از این دست پیش آمده که نکات مهم معنوی در ساخت سنگ قبر شهید پیدا کرده باشید؟
اگر دیده باشید کنار موزه شهدا یک سنگ قبر وجود دارد که به نام شهید جهان آرا است. این سنگ داستانی دارد. شهید محمد جهان آرا با تعدادی دیگر در یک هواپیما بودند که سقوط کرد. جهان آرا را کنار آنها دفن نکردند. خواسته خودش بود که در قطعه 24 خاکسپاری شود. رد ضلع غربی قطعه 24 تنها و دور از همرزمانش دفن شده است. سنگ مزار او هم یک سنگ سیاه خیلی معمولی بود. اسم و مشخصات با یک تابلو. یادم هست خود بچههایی که آنجا کار میکردیم به هوای اینکه شهید جهان ارا شخصیت معروفی است و فرمانده بوده، 200 هزار تومان دادیم و برایش یک سنگ جدید ساختیم. حالا آن موقع این دقت ها را داشتیم مثلا یک سنگی بگذاریم که عکس مسجد جامع خرمشهر روی آن باشد و عکس معروف شهید را گذاشته و کمی در موردش توضیح دادیم. آن موقع این دقت را داشتیم که وقتی میخواهیم سنگ جدید بگذاریم نباید سنگ قبلی را کنده و دور بیندازیم. پوکه معدنی و ماسه میریزند که سیمان جدید به سنگ قبلی نچسبد و بعدا حتی سنگ قبلی قابل خواندن باشد. این کار را برای قبور شهدای چیذر هم استفاده کردم.
ما این سنگ را گذشتیم. اما کمی بعد سر و صدای مدیرکل بنیاد شهید و خانواده شهید جهان آرا بلند شد. گفتند خواسته شهید این بوده و وصیت کرده که من را یک جایی گمنام با سنگ معمولی و محقر دفن کنید. حالا این سنگ جدید را چه کسی گذاشته است؟ ما هم سنگ را برداشتیم و همان سنگ قبلی آن همچنان ماند. سنگ قبلی هم یک سنگ سیاه بود از همین سنگ هایی که برای اموات میگذارند. ما هم سنگی که ساخته بودیم را جلوی موزه شهدای بهشت زهرا(س) به صورت ایستاده به دیوار زدهایم، تا همیشه یادی هم از شهید جهان آرا بشود. خود شهید خواستهاش این بوده که یک سنگ معمولی باشد. ما باید این سنت را حفظ کنیم. این توصیه شهید، فرهنگ ساده زیستی را نشان میدهد. غارت نکردن بیت المال را نشان میدهد.
روایت شهیدی که که وصیت کرد برایم سنگ قبر نگذارید
با پدر شهید عرب سرخی مصاحبه میکردم قبر دو شهیدش را به من نشان داد. قبر شهید سوم در قطعه 26 یک تکه خاک بود که نشان داد،گفت: «سومی اینجاست. گفته برایم سنگ قبر نگذارید و به جای آن پولش را بدهید ستاد اجرایی فرمان امام(تشکیلاتی بود که امام تأسیس کرده بود برای رسیدگی و کمک به مستعضفین)» مدتی گذشت دیدم همان مزار سنگ دارد. گفتم: «حاج آقا چی شد؟» گفت: «آن سنگهای آن دو شهید دیگرم خراب شده بود و میخواستیم عوض کنیم. سنگ تراش گفت من پشت آن ساب میگذارم و مشخصات این سومی را روی آن نوشته و نصب میکنم. دیگر هزینهای هم ندارد.» به نظر من این هم اشتباه بود. باید خواسته شهید کاملا اجرا میشد و شکل مزارش به همان صورت اولیه حفظ میشد. ما باید اینها را خوب بشناسیم و شناسایی کنیم و مطالب مربوط به این شهدا را ثبت و ضبط کنیم تا کدام به مردم گوشزد شود. تا وقتی کسی به زیارت مزار شهدا میآید یک چیزی بفهمد از آنجا و بداند این شهدا چه کسانی بودند و برای چه انقلاب کردند؟ شهدایی که نه دنبال پول بودند نه دنبال رفاه بودند.
صدها و هزاران موارد از این قبیل در گلزار شهدای بهشت زهرا وجود دارد که اگر توجه نشود به فراموشی سپرده میشود و از بین خواهد رفت و عمدتا همین قضیه در بازسازیهای گذشته اتفاق افتاد. به هر حال ما در زمان خود تلاشمان را کردیم. از همه مزارها هم عکاسی و فیلمبرداری کردیم.
اتفاقاتی که در اعتراضات اخیر افتاده بوی منافع صنفی میدهد
* تسنیم: طی ساماندهی که اخیرا در گلزار شهدای بهشت زهرا(س) صورت گرفته، برخی معترضین دوباره در مقابل اقدامات مناسب سازی موضع گیری کردند. ابزار برخی از این معترضین یک سری فیلمها و تصاویری است که عمدتا از تصاویر قدیمی در گلزار شهرستانها در آن استفاده شده و متاسفانه شایعه پراکنی و نتیجه گیریهایی خلاف واقع هم دارد. نظر شما در این رابطه چیست؟ این شکل اعتراض را تا چه اندازه تایید میکنید؟
من با موضعگیری شخصی برخی افراد و مواضعی که گاهی منافع آنها ایجاب میکند که مطرح کنند، کاری ندارم و دخالت هم نمیکنم. یعنی به منافع صنفی و گروهیشان اهمیتی نمیدهم. این اتفاقاتی که افتاده هم به نظرم بوی این منافع صنفی را میدهد. مثلا همان کسی که برای موافقان طرح فیلم ساخته علیه کسی صحبتهایی به راه انداخته که درست نیست و یا برعکس آن هم اتفاق افتاده. مثلاً جایی دیدم روی کارشان عنوان گذاشتهاند: "حمله قالیباف به گلزار شهدا!" خب اینها جالب نیست. اصلا این جمله چه معنی دارد؟ خنده دار است. حرف ما فقط در مورد حفظ این میراث گرانبهاست.
گلزار شهدای بهشت زهرا رسیدگی دائمی میخواهد/برای هر قطعه 30 نفر خدمات لازم است/نگذاشتم پلارک دوم درست کنند
* تسنیم: برای رسیدگی به تخریبهایی که به صورت طبیعی اتفاق میافتد، باید چه کرد؟
گاهی برخی دلایلی که برای بازسازی ذکر میشود اینست که پدران و مادران بسیاری از شهدا فوت کردهاند و کسی نیست از خانواده که به مزار این شهدا رسیدگی کند و ما باید به این کار دست ببریم. بنظرم این حرف هم از اساس مشکل دارد چون میشود که در هر قطعهای چند نفر مسئول این رسیدگیها باشند. مثلا در قطعهای که سه هزار شهید در آن دفن شده نمیشود که 20 نفر از طرف مسئولین گلزار مراقب اوضاع قطعه در آنجا حضور داشته باشند؟ آنجا را مرتب و تمیز کنند؟
مزار شهیدی را دیدم که فرزند شهید آمده بود و کشکول و تبرزین زده و نوشته بود: «یاهو» خودش گرایش علی اللهی پیدا کرده و سنگ مزار پدرش را هم به این شکل میخواست تغییر بدهد. ما نباید بگذاریم چنین اتفاقاتی در گلزار بیفتد. وقتی نتوانیم چنین مسائلی را با توجه به اسناد موجود خوب حلاجی کنیم تبعات بدی هم میبینیم. یادم هست یک نفر آمده بود بهشت زهرا گفت: «من داداش ندارم و یک شهید قطعه 24 را به عنوان برادر خودم انتخاب کردم.» گفتم: «آفرین» دفعه دوم آمد یک پیراهن آورد میبوسید و میگفت: «این پیراهن شهید است از مادر شهید گرفتهام.» اما دفعه سوم که آمد، گفت: « شهید پلارک شماره دوم درست کردم.» گفتم: «یعنی چه؟» دیدم چیزی شبیه عطر میریزد سرمزار و مردم هم فکر میکنند خبری است. و او هم میگوید پلارک شماره دو درست کردم. با او صحبت کردم و گفتم: «این کار اشتباه است و مردم را گمراه میکنی.» خیلی ساده و راحت اشتباهش را قبول کرد و دیگر آن کار را انجام نداد.
برای حفظ و نگهداری قطعات گلزار شهدا بایدخرج کنیم
این همه پول برای کارهای دیگر خرج میشود، برای حفظ و نگهداری قطعات هم خرج کنیم و از نیروهای آگاه استفاده کنیم. 30 هزار شهید داریم که عمدتاً در10 قطعه هستند. باید 20 یا 30 نفر آدم بگذاریم و به این قطعات خدمات بدهیم. از باغبان، آب رسان و مسئول نور گرفته تا مسئول صدا و بلندگو. هرچند کارهایی انجام میشود. شب عید چهار نفر آنجا را رنگ میزنند ولی مراقبت باید دائمی باشد.
گاهی از مسائلی در گلزار شهدا گفته میشود که چندان قابل اثبات نیست
* تسنیم: برای رسیدگی به مسائل فرهنگی چه پیشنهادی دارید؟
باید از مطالب اثرگذار برای مردم گفته شود. گاهی از مسائلی در گلزار شهدا گفته میشود مثل شهیدی که مزارش بوی عطر میدهد. شهیدی که لبخند زد. شهیدی که چشمش را باز کرد و اینها. حالا یا درست است یا غلط. اگر درست است، چندان قابل اثبات نیست. اگر نباشد که خیلیها به همه چیز بدبین میشوند.
ماجرای شهیدی که 20 صفحه وصیت نامه داشت/در مراسم شبهای احیای گلزار شهدا بیش از 100 هزار نفر شرکت میکنند
بزرگترین فرزند خانواده شهید مهدی صمدی 15 ساله بود که به جبهه رفت و در عملیات والفجر 2 مجروح شد. خیال میکنند شهید شده. سه روز بدنش در سردخانه بوده و تازه بعد از آن که میفهمند زنده است هم 20 روز در کما بوده است، وقتی به هوش میاید با خانوادهاش تماس میگیرد و بعد از بهبودی کامل دوباره به جبهه میرود و این بار شهید میشود. این شهید 20 صفحه وصیت نامه نوشته است. ما باید اینها را برای مردم بگوییم. اگر مراسمهای احیای مزار شهدا را دیده باشید، متوجه عظمت و شکوه آن میشوید. بیش از صد هزار آدم برای احیا به آنجا میآید. این همه ظرفیتهای خوب فرهنگی وجود دارد. ما بیاییم آنها را تقویت کنیم.
حدود 20 سال پیش یادم هست سردار سعید قاسمی در سالگرد آوینی در بهشت زهرا صحبت میکرد. در میان صحبتهایش از شهید فهمیده هم گفت. وقتی سخنانش تمام شد گفتم: «بیا یک سر به مزار شهید فهمیده هم بزنیم.» گفت: «مگر حسین فهمیده بهشت زهرا است، من فکر میکردم قم است.» درصورتی که متولد قم است یکی دیگر میگفت فهمیده کرج بود. در حالیکه شهید حسین فهمیده در همین بهشت زهرا دفن شده است. برادرش داود فهمیده هم هم شهید شده و همانجاست.
ما در این رابطه مدعی هستیم و هر کسی هم میخواهد بیاید جواب میدهیم. من از آقای قالیباف ممنونم از وقتی که آمد کل شهرداری را به فرهنگ شهید و شهادت نزدیک کرد. ایشان مصر بود در طول هفته به همراه معاونتها مرتب به خانواده شهدا سرکشی کند. این سرکشیها اثر مثبت در شهرداری داشت اما در رابطه با گلزار شهدا بهشت زهرا(س) باید جدیتر کار شود.
----------------------------
گفتوگو از : نجمه السادات مولایی
-----------------------------
انتهای پیام/