پدیده شهادت فقط یک تغییر منزل است

شهید حسن شاکری در بخشی از وصیت‌نامه خود می‌گوید: پدر و مادرم شما غمها دیده‌اید و در غم از دست دادن دیگران نشسته‌اید اما در مورد من چنین نکنید چرا که فرزندتان شهید شده و این پدیده فقط تغییر منزل داده است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران تسنیم«پویا»؛ روزگاری رهبر کبیر انقلاب اسلامی(ره) در مورد وصیت نامه شهدا می‌فرمود:«این وصیت‌نامه‌‏هایى که این عزیزان می‌نویسند مطالعه کنید. پنجاه سال عبادت کردید، و خدا قبول کند، یک روز هم یکى از این وصیت‌نامه‏ ها را بگیرید و مطالعه کنید و تفکر کنید.» چند سال پیش بود که رهبر معظم انقلاب هم در یکی از دیدارهای رسمی‌شان به خواندن وصایای شهدا توصیه داشتند. ایشان در این زمینه فرمودند: «این وصیت‌نامه‌هایی که امام می‌فرمودند بخوانید، من به این توصیه‌ ایشان خیلی عمل کرده‌ام. هرچه از وصیت‌نامه‌های همین بچه‌ها به دستم رسیده - یک فتوکپی، یک جزوه - غالباً من اینها را خوانده‌ام؛ چیزهای عجیبی است. ماها واقعاً از این وصیت‌نامه‌ها درس می‌گیریم. این‌جا معلوم می‌شود که درس و علم و علم الهی، بیش از آنچه که به ظواهر و قالب‌های رسمی وابسته باشد، به «حکمت معنوی» - که ناشی از نورانیت الهی است - وابسته است. آن جوان خطش هم بزور خوانده می‌شود، اما هر کلمه‌اش برای من و امثال من، یک درس راهگشاست و من خودم خیلی استفاده کرده‌ام...وقتی معنویت هست، دلها مجذوب آن می‌شود. وقتی دل‌ها مجذوب شد، نیروها به دنبال دل‌ها و اراده‌ها حرکت می‌کند. وقتی این‌طور شد، بزرگترین قدرت‌ها نمی‌توانند یک ملت را شکست بدهند. برادران! این واقعیت در ایران اتفاق افتاد؛ بزرگترین قدرت‌های دنیا نتوانستند ایران را شکست بدهند.» اعجازهای نهفته در کلام این مردان خدا گنجینه‌ای از حکمت آن‌هاست که میدان جهاد در راه خدا به آن دست یافتند. مرور خطوط این وصایا ضروری است.

پاسدار رشید اسلام شهید حسن شاکری در آبان ماه سال 1343 در یک خانواده مذهبی در شهر تهران دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی خود را در یکی از مدارس تهران به پایان رساند و سپس با علاقه وافر وارد مدرسه علوم دینی حاج آقا مجتهدی شد و در مدت دو سال علوم پایه عربی و مقدمات را فرا گرفت و سپس برای ادامه تحصیل در دبیرستان اقدام کرد. با شروع انقلاب اسلامی و علنی شدن مبارزات علیه رژیم طاغوت، با اینکه شهید شاکری سن کمی داشت ولی در تظاهرات و سخنرانی‌ها علیه طاغوت شرکت گسترده داشت.

با شروع جنگ تحمیلی و پس از تشکیل بسیج مستضعفین به فرمان حضرت امام خمینی(ره) با همیاری عده‌ای از دوستان خود،‌ بسیج مسجد محل را تشکیل داد و در این چند سال،‌ عضو شورای پایگاه مقاومت بود و در کنار این فعالیت‌ها در جبهه، حضور مستمر خود را حفظ می‌کرد و در امر کمک رسانی به جبهه‌ها و پشتیبانی از رزمندگان اسلام نقش موثری داشت.

شهید شاکری در عملیات‌های زیادی از جمله والفجر 1، بدر، والفجر 8 و کربلای 5 شرکت داشت و همواره عشق او به شرکت در عملیات‌ها بود تا اینکه سرانجام در بامداد روز 30 دی ماه سال 1365 در مرحله دوم عملیات کربلای 5 در منطقه شلمچه به فیض عظیم شهادت نائل آمد و به آرزوی دیرینه خویش رسید. پیکر پاک این شهید مطهر و والامقام بعد از شهادت همچنان مفقود مانده و شاید این به خواست خداوند بوده که این شهید به صورت گمنام و مفقودالجسد بماند و همانند حضرت زهرا (س)‌ بدون مزار باشد.

متن وصیت نامه شهید حسن شاکری به این شرح است:

با سلام و درود به پیشگاه مبارک بقیه الله الاعظم و نایب بر حقش خمینی کبیر وصیتنامه خود را شروع می‌کنم. خانواده عزیزم من حقیر که عازم جبهه جنگ حق علیه باطل می‌باشم خدا را شکر که یک‌بار دیگر به من توفیق داد که بتوانم به ندای «هل من ناصر ینصرنی» حسین زمانه امام خمینی لبیک بگویم.

آری پدر و مادر: این بار آنچنان که خود می‌دانید دنیا از این قهرمان پرور کربلا می‌خواهد. پس پدر و مادر عزیزم، اگر خداوند به من توفیق داد که در راه خدا شهید شدم هرگز غمگین نباشید و قطره اشکی برای من نریزید.

مادرم: سلام و درود بی‌پایان بر تو باد. امیدوارم که مرا حلال کنی،‌ می‌دانم که از من ناراحت هستی ولی مادر این وظیفه و این رسالت را مکتبم و قرآنم به من آموخته. مادرم همین شیر پاک و حلال تو بوده که درس شهادت را به من آموخته است و مادر تو را به جان فاطمه (ع) قسمت می‌دهم هر وقت از دوری من ناراحت شدی به خدا پناه ببر که خداوند صبری به شما عنایت فرماید.

پدرم: سلام من به روح پاک و بزرگوارت، امیدوارم که مرا حلال کنی و می‌دانم که خیلی شما را رنجانده‌ام امیدوارم از بدیی‌هایی که به شما کرده‌ام که از گفتن آنها شرم دارم به خوبی خودت ببخشی، که در این دنیا آسوده باشم.پدرم و مادر: شما غمها دیده‌اید و در غم از دست دادن دیگران نشسته‌اید اما در مورد من چنین نکنید چرا که فرزندتان شهید شده و این پدیده فقط تغییر منزل می‌باشد.

خواهران و برادران عزیز سلام

از شما می‌خواهم که هر بدی از من حقیر دیده‌اید به بزرگی خودتان ببخشید و امیدوارم به راه حسین‌گونه و زینب‌وار ادامه دهید و از خدا بخواهید که شما عزیزان را در راه رسالتی که بر دوش دارید یاری بنماید.

پروردگارا به پدر و مادر من صبری عنایت فرما تا نبودن مرا تحمل کنند.

پروردگارا برادران و خواهران صمیمی‌ام را چنان کمک کن که روح تقوا را در خود به وجود بیاروند.

خدایا اگر گناهی و اشتباهی کرده‌ام از روی نادانی و جهالت بوده، مرا  عفو کن در ضمن از همه دوستان و اقوام می‌خوهم که مرا حلال کنند.

در خاتمه از ملت شهید پرور ایران به خصوص خانواده‌ام می‌خواهم که دست از اسلام و انقلاب و یاری امام بر ندارید و تا آخرین قطره خون ادامه دهنده راه اولیاء و شهدا باشید.

خداحافظ امام

فرزند حقیر شما حسن

1364/11/18

 

انتهای پیام/