تقابل پشه با درخت صنوبر

عربستان هرچه بیشتر در منطقه و جهان برابر سیاست های منطقی جمهوری اسلامی ایران تحقیر بیشتری را احساس نماید دست به حرکات رادیکال بیشتر حتی در مواجهه با متحدان منطقه ای خود مانند ترکیه در حمایت از کودتا بر علیه اردوغان خواهد زد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم متن یادداشت حمید رضا مهدی زاده به شرح ذیل می باشد:

موضوع هسته ای جمهوری اسلامی ایران هرچند که از همان ابتدای مطرح شدن در رسانه های جهان در دهه 70 شمسی یک مساله کاملا فنی بود و باید طبق قوانین آژانس بین المللی انرژی هسته ای در شورای حکام رسیدگی می شد و ابعاد برخی از چالش های پیش روی طرفین توسط کارشناسان و بازرسان خبره بررسی می گشت ولی چه کسی می توانست باور کند در نیمه اول قرن بیست و یکم که آمریکائی ها خود را ابرقدرت بلامنازع جهان پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به حساب آورده و می آورند این موضوع به معضلی سیاسی بدل نگردد ؟
به خصوص آنکه پای کشورهایی نظیر رژیم اشغالگر قدس هم در ضدیت با جمهوری اسلامی ایران و به عنوان متحد فوق استراتژیک واشنگتن در جهان و منطقه خاور میانه از همان ابتدای دعوای حقوقی و فنی میان ایران و طرفهای غربی در آژانس به میان آمده بود.

مدتی بعد، در ترکیه هم اسلامگرایان پیرو تفکر اخوانی به رهبری مثلث وار عبدالله گل ، گولن و اردوغان هم پیروز شده و پس از تثبیت قدرت در برابر سکولارها به دنبال احقاق رویای نئو عثمانیسم خود در مقابله منطقه ای با ایران بودند که طبیعتا امکان نزدیکی بیش از حد آنها را به عربستان سعودی با تمام اختلاف نظرهایشان به لحاظ دینی در تضاد گرایش حنفی - وهابی و هم به جهت سیاسی به ویژه در روی کار آمدن مرسی پس از سقوط نظام حسنی مبارک را می داد.

هژمونی سنگین و خارج از تصور رسانه های غربی در القای حس ایران هراسی با ادعای دست یابی به سلاح هسته ای هم باعث می شد تا کشوری مانند عربستان سعودی و اعضای تشکیل دهنده شورای همکاری خلیج فارس بیشترین بهره را از خلاء قدرت و نفوذ ایران به ویژه در نزد متحدان منطقه ای خود از لبنان گرفته تا یمن ، برده و یک همکاری بی نظیر اقتصادی و تسلیحاتی را در جهان با شرکت های غربی و آمریکایی  آغاز نمایند.

اتفاق بعدی، پیروزی آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری و روی کار آمدن دولت تدبیر و امید در ایران بود.سوابق سیاسی رئیس جمهور جدید ایران حاکی از تمایل شدید وی در حل منازعات سیاسی و به ظاهر لاینحل با غرب بود که شروع جنجالیش با مذاکرات موسوم به مک فارلین در بحبوحه جنگ تحمیلی از سوی رژیم بعث عراق بر علیه مردم ایران صورت گرفت و اوج آن در مذاکرات معروف به سعد آباد میان ایران و تروئیکای اروپایی به نیابت از ایالات متحده آمریکا ، خود نمایی می کرد.

با از دنیا رفتن ملک عبدالله و روی کار آمدن سلمان بن عبدالعزیز و تصفیه سیاسی گسترده در دربار سعودی که منجر به خانه نشینی برخی از باصطلاح عقلای رژیم حاکم در عربستان با در دست گرفتن قدرت توسط جوانان خام و بی تجربه و بلاخص فرزند پادشاه در نقش جانشین ولیعهد شد ، این زنگ خطر برای سران سعودی با صدای کرکننده ای به صدا درآمد که مذاکرات میان دولت کنونی ایران با دموکراتها و شخص اوباما در واقع پایانی زود هنگام و دردآور خواهد بود بر آغاز شیرین یکه تازی منطقه ای در نبود تقریبی ایران.

فلذا در اثنای مذاکرات ژنو برای دستیابی به توافقی که برجام لقب گرفت یک هواپیمای اختصاصی از شاهزادگان سعودی به ریاست وزیر امور خارجه خود را به اتریش فرستادند تا طرفهای غربی راضی شوند که با لفت دادن گفتگوها فرصت پایین آوردن قیمت نفت را به عربستان در راستای فشار مضاعف به ایران به جهت تحمیل بیش از حد خواسته های غیر منطقی خود در جریان مذاکرات.

برای ملک سلمان برد - برد فقط میان ایران و طرفهای غربی به حساب می آمد که نمدی برای کلاه سعودی نمی بافت.

اروپائیها به دنبال بازار از دست رفته خود در ایران بودند که در نبودنشان در ایام تحریم ها توسط چینی ها از دست رفته بود و آمریکائیها خواهان برقراری ارتباطی معقول بر مبنای سیاست چماق و هویج به امید تشویق دولت جدید ایران در دور شدن از روسها با سنگین تر کردن کفه هویج تحت عنوان مشوق های اقتصادی و تعاملات بیشتر مستقیم برای حل معضلات منطقه ای نسبت به چماق تهدید و تحریم.

و از همین جهت بود که شمشیر سلمان  نسبت به مردم و دولت ایران از رو بسته شد جایگزینی عادل الجبیر منگل ، عقب افتاده و مبتلا به مالیخولیای نزاع عربی عجمی برای نطق های تفرقه انگیز به ویژه راه انداختن جنگ زرگری شیعه و سنی توسط وی به جای سعود الفیصل کهنه کار و آشنا با ریزه کاریهای مرسوم در عالم دیپلماسی مرحمی بود به تصور خودش برای التیام درد های ناشی از تحقیر رژیم عربستان توسط غرب با امضاء توافق نامه برجام با جمهوری اسلامی ایران و سپس حادثه تاسف بار تعرض به دو نوجوان توسط پلیس های وحشی در فرودگاه جده ، افتادن جرثقیل در خانه خدا و فاجعه دلخراش منا ، اعدام ناجوانمردانه شهید آیت الله نمر ، حمله به یمن ، و لفاظی های پی در پی بر علیه دولت ایران در کنار لشگر کشی به بحرین و حمایت همه جانبه از تروریست های عراق و سوریه و از همه مهمتر افشای علنی رابطه مخفیانه با رژیم جعلی صهیونیستی در همین زمینه و با شدت بیشتر انجام می گیرد .

البته در همه این موارد هم یکی پس از دیگری در برابر ایران شکست خورده که نمونه بارزش تولید بیش از دو میلیون بشکه نفت جمهوری اسلامی علی رغم مخالفت های سعودیها
است.

قطعا عربستان هرچه بیشتر در منطقه و جهان برابر سیاست های منطقی جمهوری اسلامی ایران تحقیر بیشتری را احساس نماید دست به حرکات رادیکال بیشتر حتی در مواجهه با متحدان منطقه ای خود مانند ترکیه در حمایت از کودتا بر علیه اردوغان خواهد زد و به سمت شروع جنگ با ایران با سرعت بیشتری حرکت خواهد کرد با توجه به این که در صورت محکومیت در سنای آمریکا و توسط جمهوری خواهان در خصوص حادثه یازده سپتامبر و نقش آشکار بن لادن و بندر بن سلطان و همسرش در آن جنایت تروریستی البته با زیر سبیلی رد کردن جرج دبلیو بوش از قبل از شروع خبر دار بود قرار بود رقمی در خصوص سه و سه دهم تریلیون دلار خسارت به دولت آمریکا پرداخت نماید که اوباما آن را وتو کرد.

شروع چنین جنگی از سوی عربستان با ایران عین خواسته رژیم غاصب صهیونیست و آمریکائیها در شعله گیری آتش وحشتناک جنگ شیعه و سنی نه در منطقه بلکه در کل جهان اسلام خواهد داشت. هرچند که وزن عربستان در برابر ایران همچون تقابل میان پشه با درخت صنوبر است ولی باید امیدوار بود که عقلای سعودی اقدامات بیشتری در جهت اصلاح روابط با ایران از خود نشان داده و همچنین دستگاه دیپلماسی کشور هم در عین داشتن مواضع مقتدرانه و با تعامل بیشتر منطقه ای به خصوص با کشورهایی نظیر کویت ، قطر و عمان وضعیت ملتهب کنونی را به بهترین شکل ممکن مدیریت نمایند.

انتهای پیام/