نگاهی به زیست مجازی قاتلی که ستایش را به قتل رساند/ «اعدام» پایان معمولیترین قاتل اینستاگرام
فروردین ماه امسال بود که ستایش دختر بچه ۶ساله افغانی از سوی نوجوانی مورد تجاوز قرار گرفت و سپس به قتل رسید. شاید تلخترین خبر سال جدید قتل و تجاوز به دختر ۶ ساله افغانی به دست نوجوان ۱۷ ساله ساکن ورامین باشد.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، قتلی که خیلی زود رسانههای رسمی و غیررسمی را درنوردید و واکنشهای متفاوتی داشت. از همدردی مردم با اتباع افغانی تا فحشهایی که هر لحظه روانه صفحه اینستاگرام این قاتل نوجوان میشود. بالاخره پس از برگزاری چنددور دادگاه، حکم اولیه برای قاتل نوجوان اعلام شد. روز گذشته یکی از وکلای پرونده ستایش گفت: قاتل ستایش دختری که چندی پیش به قتل رسیده بود محکوم به 2بار اعدام شد. آقای عسگر قاسمی آقباش اظهار کرد: «قاتل به 2 بار اعدام از جهت قتل عمد و تجاوز به عنف محکوم شد. همچنین پرداخت آرش البکاره و جنایت بر میت از دیگر محکومیتهای قاتل ستایش است.» به گفته وکیل مقتول این حکم قابل فرجامخواهی در دیوان عالی کشور است.
هرچند که اعدام خواسته افکار عمومی بود که با حکم دادگاه رنگ قانونی به خود گرفت اما این پایان نوجوانهای شبیه به قاتل ستایش نیست. تحلیل صفحه اینستاگرام این نوجوان و بررسی زندگی 21 هفتهای در فضای مجازی میتواند ابعاد مختلف شخصیت او را مشخص کند. آنچه ممکن است شما را بیش از هر چیز نگران کند، «معمولی بودن» این فرد است! شاید او از سلامت رفتار و اخلاق برخوردار نباشد ولی بدون شک یک کاربر معمولی بوده و رفتار و صفحات او مانند اکثر 17 سالههای فضای مجازی است.
مشاهدات یک فعال فضای مجازی
صادق نیکو / خبرنگار
در حال حاضر مشخص نیست که چند نفر صفحه این نوجوان را دنبال میکردند. چون با فاش شدن نشانی صفحه او در چند ماه اخیر تعداد زیادی به فالوئرهای او اضافه شدو مشخص نیست چند نفر تا پیش از این او را دنبال میکردند یا چندنفر عکسهای او را لایک میکردهاند.
ولی یک نکته جلب توجه میکند و آن اینکه با گذشت 21 هفته از انتشار نخستین تصاویر، نخستین کامنت در همان روزها ثبت شد و آن هم فحشهای کاربران مجازی بود و یعنی هیچکس تا پیش از آن فاجعه برای قاتل کامنت نمیگذاشته و او هواداران زیادی نداشته است.
اما این نوجوان تا قبل از دستگیری توسط پلیس نزدیک 1130 صفحه را دنبال کرده بود و در این میان 74 صفحه وریفای شده یا تایید شده بودند (این صفحات متعلق به چهرهها و برندهای مطرح جهانی بودند که هویت آنها را اینستاگرام تایید کرده بود) از این میان 32 مدل و بازیگر زن با تصاویری غالباً نیمه برهنه به چشم میخوردند. 22 مدل و بازیگر مرد و 10 صفحه هم مربوط به برندهای لباس و مُد بودند. 10 صفحه دیگر مربوط به صفحات ورزشی یا خوانندگان رپ خارجی بودند.
امیر هیچ وقت علاقهای به صفحات سیاسیون و مذهبیها نداشته و هیچ چهره مذهبی یا سیاسی را دنبال نمیکرد و فقط یک صفحه طنز ضد دینی در میان فالوورها به چشم میخورد و گرایش خاص دیگری دیده نمیشد.
حجم بالای فالو برندهای تجاری و پیجهای عامهپسند حاکی از آن بود که این قاتل نوجوان بدون هیچ وسواس خاصی صفحات را فالو کرده و حساسیت در گزینش آنها نداشته است.
نزدیک 40 درصد از مخاطبان وریفای شده مدل جنسی زنان بودند و از میان 1130 صفحه؛ فقط چهار درصد این صفحات مربوط به دختران ایرانی بودند. به عبارت سادهتر این نوجوان ساکن ورامین، بهجای آن که از بستر فضای مجازی برای ارتباطگیری با دختران استفاده کند، ناظر و تماشاگر برهنگی زنان خارجی بوده است.
هرچند که رفتارهای این کاربر مشابه اکثر 17 سالههای اینستاگرام است و صفحه برخی زنان نیمه برهنه را دنبال میکرده، ولی هیچ صفحه پورن و سکسی را دنبال نمیکرده و از این نظر هم یک کاربر کاملاً آماتور به نظر میرسیده است.
بازیگران مطرح داخلی معروفترین چهرههای ایرانی در میان فالوئرهای این نوجوان ورامینی بودند.
یکی از چهرههای معروف اینستاگرام نقل میکرد که بعد از افشای نشانی صفحه قاتل، به آن صفحه رفته و متوجه شده پیش از این، قاتل را به دلیل فحاشی یا رفتارهای مشابه در اینستاگرام بلاک کرده است!
انتشار بی پروای تصویر یک دختر با عنوان «دوست دخترم یهویی!» حاکی از سواد کم رسانهای این فرد بود. او نمیدانست انتشار این تصویر در فضای مجازی چه حواشی میتواند برای آن دختر و خودش داشته باشد و از عواقب آن آگاه نبوده است.
مشاهدات یک روانشناس؛ حامد جباری
کارشناس ارشد روان شناسی (شخصیت شناس)
«اختلال شخصیت مرزی» یکی از انواع شخصیتهای ناسالم است و فردی که مبتلا به این اختلال است از ویژگیهایش این است که گرفتار نوسانات شدید و تند و تیز عاطفی در روابط میان فردی میشود و یک خط باریکی از «بهشت عشق» به «جهنم نفرت» دارد. در رابطه بودن با چنین فردی میتواند بسیار دشوار باشد و ممکن است که اگر این فرد با کسی دوست شود در ابتدای دوستی از او اسطوره بسازد و چندی بعد از او متنفر شود. این موضوع را میتوانید به راحتی در عکسها و متنهای این صفحه ببینید که در یک پست از دوست دختر خود تعریف و تمجید کرده و در پست دیگر به او فحش میدهد.
این افراد ممکن است نوسانات شدید خلقی داشته و در طول روز شاید بارها بین احساس خوشحالی و افسردگی یا بین عشق و نفرت یا امنیت و وحشت در رفت و آمد باشد. فرد مبتلا به این اختلال حداقل در 2 زمینه تکانشگری و بی بند و باری فعال است و هیچ حد و مرزی را نمیشناسد. مثل خرج کردنهای افراطی، پرخوری یا رابطه جنسی. هرچند که این فرد به دلیل حضور در حاشیه شهر ممکن است هیچگاه فرصت چنین تجاربی نداشته باشد! از طرف دیگر میل به رابطه جنسی و تشنگی جنسی در این فرد به وضوح قابل مشاهده بوده است.
افراد مبتلا به این اختلال رفتارها، ژستها یا تهدیدهای خودکشی یا جرح خویشتن دارند که این رفتارها به راحتی در پستهای این نوجوان قابل مشاهده و عکسهای آن به صورت واقعی یا تصنعی موجود بودند. فرد مبتلا به این اختلال اغلب خشم نامناسب و شدید داشته یا مشکل کنترل خشم دارد و دچار طغیانهای خشم هست و نمیتواند هنگام عصبانیت خودش را کنترل کند.
افراد مشابه این نمونه دچار اختلال هویت هم هستند که با خودپنداره بی ثبات مشخص میشود؛ یعنی بهطور ناگهانی و چشمگیر در هدفها، ارزشها، عقاید، و آرمانهایشان نشان داده میشود. بهطور ناگهانی از نقش یک نیازمند کمکخواه و درمانده به یک انتقامجوی حق به جانب تبدیل شده که این موضوع در صفحه اینستاگرام وی به چشم میخورد. ممکن است این اختلال هویت در اثر همین ناپایدار بودن روابط (مثلاً رابطه با دوست دختر و قطع شدن این رابطه) به حدی برسد که فرد احساس کند وجود خارجی نداشته و با قطع رابطه با فضای حقیقی دست به اعمال بسیار وحشتناکی بزند.
در صفحه او عکسهای فانتزی و تصاویر رؤیایی از زن و دختر به چشم میخوردند. اکثر افراد اینچنینی مبتلا به اختلال دوران کودکی بوده و در آن دوره مشکلات زیادی داشتهاند که بسیاری از آنها به فرزند پروری نادرست یا شرایط محیطی مربوط میشود.
درباره برقرارنکردن رابطه با دیگران؛ باید گفت که اصولاً مردم از برقراری با چنین افرادی فراریاند. ضمناً بیشتر این عکسهای فانتزی، یک حالت احساسی داشتند مثل عکس قلب و نوشتههای عاشقانه و ... که نشاندهنده شدت احساس این فرد بودند. مخصوصاً شدت عشق که شدید بوده و در یک پست دیگر عکس خون و خودکشی گذاشته بود که کاملاً عکس این مطالب عاشقانه است!
درباره چهره و آرایش دخترانه این پسر باید گفت که این رفتارها نظیر اصلاح زنانه ابرو، مربوط به اختلال هویتی فرد بوده که یعنی این ناپایداری هویت مربوط به هویت جنسی او بوده است.
تذکر: این تحلیلها بر اساس یک صفحه اینستاگرام بوده و ممکن است با ویژگیهای فردی این نوجوان تفاوت داشته باشد؛ اما برای تحلیل یک «فاجعه حقیقی» تأمل در «زیست مجازی» این نوجوان میتواند مؤثر باشد.
منبع: صبح نو
انتهای پیام/