«مقاومت»؛ جشنوارهای که باید افشا کننده دستهای پشت پرده سینما و رسانه باشد
جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت پیش از آنکه بستری برای نمایش آثاری با محور مقاومت باشد باید بتواند افشا کننده دستهای پشت پرده سینما و رسانه و برملا کننده تفکر حاکم و سلطهگر بر سینمای جهان باشد.
باشگاه خبرنگاران تسنیم«پویا»- ابوالفضل ذوالفقاری
شکی نیست که سینما بهعنوان یکی از قدرتمندترین ابزار تفکر ساز و تأثیرگذار در جهان امروز مطرح است و بیشترین نقش را در معرفی، شناسایی و شکلگیری تصویر در افکار عمومی جوامع ایفا میکند. بهرهگیری از این رسانه امروز، رمز پیروزیها و یا شکستهاست. ورود جدی و سرمایهگذاری اساسی، درست و هدفمند در این حوزه میتواند سرمایهگذاری مطمئن برای یک کشور قلمداد شود. این سرمایهگذاری هم میتواند در مقیاس ملی باشد و در ایجاد پویایی، نشاط و تحرک یک جامعه نقش داشته باشد و هم میتواند در مقیاس بینالمللی و در راستای اهداف کلان بینالمللی باشد.
انقلاب اسلامی با ادبیات و گفتمان جدیدش انقلاب منحصربهفردی است که نمیتوان ابعاد و تعریف آن را در چارچوب مطالبات کوچک، محصور کرد. صرفاً در حد واژگونسازی یک نظام استبدادی و برقراری عدالت اجتماعی نبود بلکه در عین داشتن اهداف سیاسی و اجتماعی، نگاه خاصی به تمدن و جهانبینی اسلامی داشت. این رویداد در بیداری مسلمانان جهان و نوزایی باورهای دینی نقش عمدهای ایفا کرد. هرچند تلاش نظام سلطه و زورمندان جهان، بهویژه غرب، بر آن بوده است که همواره از انقلاب اسلامی چهرهای ضد فرهنگی، متجاوز و متحجر ترسیم نماید، ولی درایت و هوشیاری حضرت امام (ره) و در ادامه رهبری فرزانهی آن بر مفاهیم بکر و تازهای که در روح انقلاب اسلامی موج میزند باعث شده که همواره شاهد رشد و گسترش فزاینده آن باشیم.
تمایزات انقلاب اسلامی و افق کلان جهانبینی آن باعث شده که بهرغم همه هجمهها به قبله آمال محرومان و عدالتخواهان جهان تبدیل شود و ارزشهای معنوی و الهی آن مورد استقبال بسیاری از ملتها قرار بگیرد و سرمنشأ تحولات عظیمی در منطقه و جهان میشود و تأثیرات شگرف بینالمللی را به دنبال داشته است. این انقلاب بهعنوان یکی از مهمترین و عظیمترین رویدادهای قرن معاصر، دارای برکات و نتایج بسیار بزرگ و درخشانی در ایران و جهان بود؛ و بسیاری از نخبگان و اندیشمندان جهان را به ستایش برانگیخت و از آمریکای لاتین تا شمال آفریقا و در جهان اسلام از این الگوی نوین انقلاب تأسی جسته و الهام گرفتهاند موضوعی که خشم غرب و قدرتهای بزرگ را برانگیخت و در این راه برای سرکوب و محدودسازی آن از هیچگونه تلاشی دریغ نکردهاند.
متفکری مانند روژه گارودی، اندیشمند مسلمان فرانسوی درباره تأثیرات این مدل سیاسی و اجتماعی در قرن بیستم میگوید: بهراستی انقلاب اسلامی که امام خمینی (ره) آن را رهبری کرد به هیچیک از انقلابهایی که در قبل برپا میشوند، شبیه نیست، در طول تاریخ انقلابهایی بودند که به هدف تغییر نظام سیاسی برپا میشوند. انقلابهای اجتماعی هم در جهان رخداده است و نشانگر خشم فقرا علیه اغنیا بود، انقلابهای ملی هم خشم خود را علیه استعمارگران و غاصبان خالی کردند؛ اما انقلاب اسلامی ایران نیز دارای تمامی این انگیزهها بود.
در طول تاریخ انقلاب اسلامی همواره با اتفاقات و وقایع بیشماری روبرو شدهایم. صحنههای انقلاب اسلامی و چگونگی گسترش موج خروشان اعتراض ملت ایران بهنظام شاهنشاهی، نقش شبکههای امنیتی سیا، موساد و باندها و گروههای دستنشانده، شبکههای عظیمی از ترورها، هشت سال جنگ تحمیلی، فشارهای سیاسی و امنیتی در داخل و خارج و دهها سوژه و ماجرایی که هرکدام آنها قابلیت و ظرفیت ساخت دهها اثر سینمایی میتوانست باشد.
تجربهای که مشابهش را درباره بسیاری از انقلابها و جنگها و ترورها دیدهایم و میبینیم ولی واقعاً چه تفکر و چه عواملی باعث شدند تا بعد از گذشت بیش از ربع قرن از انقلاب اسلامی سینمای ایران بااینهمه نیروی انسانی و توان و تعاملات ملی و منطقهای و جهانی فاقد یک اثر درخشان و ماندگار در این زمینه نداشته باشد؟ شخصیتهای بزرگی که هرکدام تاریخ زندگیشان مملو از خاطرات، خطرات و ایدههای سینمایی است چرا در چشمانداز سینمای ایران دیده نمیشوند؟ درباره انقلاب لیبی و عمر مختار، درباره انقلاب کوبا و فیدل و چه، درباره کودتای شیلی، انقلاب نیکاراگوآ، جنبشهای انقلابی آمریکایی لاتین، انقلاب کنگو، انقلاب آفریقای جنوبی، انقلاب کبیر فرانسه، انقلاب اکتبر روسیه، نبرد الجزایر و... دهها فیلم و سریال تولیدشده است ولی درباره انقلاب اسلامی ایران که به اذعان دوست و دشمن و اندیشمندان همسو و غیرهمسو ستایششده اثری تأثیرگذار و قابلارائه در عرصه سینما نداریم؟ و متأسفانه معدود آثاری که در این عرصه ساختهشده بیشتر توسط غربیهاست که همگی پر از تحریف، دروغ و مبالغه و از زوایای تخریبی و منفی به انقلاب نگاه شده است.
به نظر میرسد حاکمیت استکباری هرچند از طریق نظامی و اقتصادی موفق به کوچکسازی و محدودسازی این انقلاب الهی نشده ولی ازنظر در محاق قرار دادن آن از دریچه سینما و تلویزیون تا حدودی موفق شده است و این موفقیت نه از توانایی و قدرت آنها که ناشی از بیتوجهی و ضعف ما رخداده است.
رساندن این رسالت به گوش جهانیان از طریق استفاده از امکانات و ابزارهای پیامرسانی و سینما بر دوش جامعههای سینمایی و سیاستگذاران این حوزه بوده است.
چرا هیچکدام از فیلمهای تاریخ سینمای دفاع مقدس ما در فستیوالهای بینالمللی موفق نبودهاند؟ چرا هیچ فیلمی از سینمای انقلابی ما در محافل بینالمللی دیده نشدهاند؟ و در نقطه مقابل، دقیقاً آثاری که سیاه نمایی دارند و بهنوعی حقارتها و پلشتیها را نشان میدهند میدرخشند.
شک نکنید سناریوهای تدوینشده از اتاق فرمانهای امپراتوری سینمایی و رسانهای غرب و کمپانیهای صهیونیستی در حال پیاده شدن است. یادمان نرفته که فیلم سیاسی و ضعیفی مانند آرگو برنده بهترین فیلم اسکار میشود باید حساب کار دستمان بیاید.
جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت پیش از آنکه بستری برای نمایش آثاری با محور مقاومت باشد باید بتواند افشا کننده دستهای پشت پرده سینما و رسانه و برملا کننده تفکر حاکم و سلطهگر بر سینمای جهان باشد و تلاش نماید تا سینمای مستقل و انقلابی پروبال بگیرد و هم در فضای فرهنگی داخل و هم در عرصه بینالملل در حاشیه نماند.
به نظر میرسد این جشنواره با توجه به این نیاز کوشیده تا در این دوره فرصتهای تحلیل مباحث موردنیاز و چالشهای از این نوع مورد مداقه و برنامهریزیاش قرار دهد با این امید که با شناخت وضعیت و آسیبشناسی فضای تازهای رقم بخورد.
انتهای پیام/