بازی بزرگ جدید برای نفت و گاز خزر
در اوایل دهه ۱۹۹۰میلادی، عصر جنگ سرد با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی پایان یافت و ظهور جمهوریهای جدید را باید مهمترین دستاورد آن رویداد تاریخی به شمار آورد.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، در اوایل دهه 1990 میلادی، عصر جنگ سرد با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی پایان یافت و ظهور جمهوریهای جدید را باید مهمترین دستاورد آن رویداد تاریخی به شمار آورد. این کشورها منابع عظیم هیدروکربوری و معدنی در اختیار دارند، اما از دیرباز مهمترین مانع فراروی آنان، عدم دسترسی به آبهای آزاد بوده است.
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، جهان به سوی نظام تکقطبی حرکت کرد و ایالاتمتحده خود را به عنوان ابرقدرت دنیا معرفی کرد. پس از استقلال این کشورهای جدید، دولتهای مختلف به ویژه امریکا، روسیه و چین تلاش کردند تا در سایه فقدان یک قدرت منطقهای، جایگاه خود را در اوراسیا و حوزه دریای کاسپین مستحکم کنند.
آسیای میانه کانون فرهنگها و تمدنهای مختلف است. ادیان و تمدنهای بسیاری از این ناحیه به دنیا معرفی شده است و در قرنهای گذشته، منطقه آسیای میانه از اهمیت چشمگیر ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک برخوردار بوده است و اصطلاح بازی بزرگ جدید از دهه 1990 میلادی، برای نشان دادن اهمیت این ناحیه رایج شده است.
منافع ژئواستراتژیک
براساس مفاهیم ژئواستراتژیک، منابع هیدروکربوری چشمگیر در بستر و حوزه دریای سرد کاسپین وجود دارد. موضوع دوم نیز به چگونگی ترانزیت منابع این منطقه از طریق خطوط لوله مربوط میشود. با توجه به اینکه هیچ یک از جمهوریهای استقلالیافته به آبهای آزاد دسترسی ندارند، بدین ترتیب کنترل خطوط لوله صادراتی از اهمیت بالایی برخوردار است. در دهه 1970 میلادی برداشت نفت در باکو آغاز شد. نفت تولیدی با ترانزیت از طریق شبکه خط لوله به شوروی منتقل میشد.
رهبران کرملین سالهای متمادی با غارت ذخایر جمهوریهای تحت سلطه، آنان را در شرایط دشوار اقتصادی محصور نموده بودند. با سرازیر شدن نفت تولیدی به شوروی، رهبران مسکو تمایلی به ایجاد مسیرهای دیگر ترانزیت نفت نداشتهاند. همچنین رهبران روسیه برای تداوم نفوذ سیاسی خود تلاش میکنند تا بازارهای اروپایی را به خود وابسته کنند. در جنوب کاسپین نیز، ایرانیها به عنوان یکی از متحدهای راهبردی روسها قرار دارند که ارزانترین راه دستیابی جمهوریهای آسیای میانه به آبهای آزاد محسوب میشوند.
از سوی دیگر، امریکاییها براساس راهبردهای انرژی خود ذخایر کاسپین به ویژه نفت قزاقستان و ترکمنستان را به عنوان منابع جایگزین برای نفت آلاسکا میدانند. شرکتهای مختلف امریکایی نظیر شورون با نقشآفرینی کاندولیزا رایس، در سالهای اخیر در حال ایجاد خطوط لوله صادراتی در آسیای میانه هستند.
نگاه امریکاییها
امریکاییها در دو دهه گذشته با سرمایهگذاری گسترده به دنبال توسعه خط لولههایی هستند که با دور زدن روسیه و ایران، راه صادرات نفت و گاز دولتهای اوراسیا به بازارهای اروپایی و آسیایی را هموار نماید. علاوه بر مسائل ژئوپلیتیک، رهبران واشنگتن خواهان تشکیل دولتهایی باثبات و دموکرات در آسیای میانه هستند.
امریکاییها به دنبال برقراری ثبات در افغانستان و قفقاز هستند و دلیل اصلی حضور گسترده نظامی ارتش این کشور در پایگاه ماناس در نزدیکی بیشکک، زیر نظر گرفتن اتفاقات این منطقه است.
دولت امریکا با سرمایهگذاری گسترده اقتصادی، خواهان کاهش کنترل روسها در سراسر این منطقه پهناور و راهبردی است.
با رشد مصرف سوختهای فسیلی به ویژه پس از بحران نفت در دهه 1970 میلادی، امریکاییها خواهان ایجاد شکلگیری هابهای جدید انرژی به عنوان جایگزین کارتل اوپک هستند و همه این عوامل را باید انگیزههای شکلگیری بازی بزرگ جدید دانست. بازیگر مهم دیگر این بازی بزرگ جدید، چینیها هستند که در همسایگی آسیای میانه قرار گرفتهاند. اکثر جوامع اقلیت چینی، دارای نژادهای آسیای میانه و قفقاز هستند. فراموش نکنید که چینیها به شدت از حضور امریکاییها در آسیای میانه بیمناکند. به هر حال، تغییر در توازن راهبردی منطقه آغاز گردیده و چینیها معتقدند حضور ایالات متحده در حوزه کاسپین، زنگ خطری برای امنیت آنان است.
از سوی دیگر، گروههای تندروی فعال در آسیای میانه را باید تهدیدی برای چینیها به شمار آورد. این گروهها عامل اصلی ناآرامیهای استان ژین چیانگ چین هستند. چینیها در حال توسعه زیرساختهای فعالیت اقتصادی در آسیای میانه هستند. در شرایط کنونی، منابع انرژی کشورهای حوزه کاسپین از اهمیتی حیاتی برای دولت چین برخوردار است. چینیها به سرعت در حال ساخت شبکه بزرگراهها و راهآهن در کشور پهناورشان هستند. احیای جاده ابریشم برای اتصال چین به خاورمیانه، شمال آفریقا و اروپا نیز در دستور کار پکن قرار دارد. از سوی دیگر، دولتهای آسیای میانه با استقبال از سرمایهگذاری چینیها معتقدند حضور سرمایهگذاران این کشور به بهبود رفاه کشورهای آنان میانجامد. هم اینک حجم تجارت سالانه چین و جمهوریهای استقلالیافته از مرز 40میلیارد دلار فراتر رفته است.
در مجموع، منابع انرژی منطقه آسیای میانه از اهمیت زیادی برای بازیگران منطقهای و فرامنطقهای برخوردار است. روابط شکننده آنان نیز به بالا گرفتن رقابتهای آشکار و پنهان دولتهای این منطقه، دامن زده است. دنیای صنعتی امروز به شدت به منابع انرژی نیازمند است و همه بازیگران به دنبال سلطه بر منابع انرژی ارزشمند آن هستند.
اینک مثلث راهبردی شکل گرفته میان روسیه، امریکا و چین برای تصاحب ذخایر هیدروکربوری کاسپین شکل گرفته و بر منابع عظیم این منطقه، سایه افکنده است. بدین ترتیب، سناریوهای سیاسی آینده تعیین خواهد کرد که برنده این بازی بزرگ، کدام دولت خواهد بود.
منبع: جوان
انتهای پیام/