واکاوی شکست اطلاعاتی تل آویو در پیشبینی انقلابهای عربی
ناکارآمدی در پیش بینی بروز انقلاب مردمی مصر یک هفته قبل از وقوع آن، رسوایی بزرگی برای محافل جاسوسی رژیم صهیونیستی به بار آورد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، مرکز مطالعاتی الزیتونه با انتشار کتابی با عنوان سیستم امنیتی اسرائیل و انقلابهای عربی نوشته دکتر عدنان عبدالرحمن ابوعامر به بررسی فرصتها و چالشهای خیزشهای مردمی در جهان عرب در تعامل با رژیم صهیونیستی پرداخته است. پایگاه مطالعاتی مذکور فصل سوم این کتاب را در معرض مطالعه عموم قرار داده است که آنچه در این مقاله می بینید، ترجمه فصل سوم این کتاب است.
در این فصل از کتاب آمده است که بعد از انقلابهای عربی محافل امنیتی و سیاسی رژیم صهیونیستی و این اعتقاد رسیدند که مرحله ای از بیثباتی در خاورمیانه ایجاد خواهد شد . در همین رابطه ارتش اسرائیل که مهمترین خاستگاه رژیم صهیونیستی به شمار میرود ، در سایه زلزله بزرگی که در جهان عرب به وقوع پیوست ، دچار تزلزلهای شدیدی شد ، چرا که نمیدانست چگونه این خیزشهای مردمی به پایان خواهد رساند.
سوم: ناکارآمدی اطلاعاتی اسرائیل
مهمترین موضوع که سرویسهای امنیتی رژیم صهیونیستی در زمینه تبعات تحولات عربی به آن پرداختند ، اعتراف به این نکته بود که این تحولات غافلگیری کاملی برای تمامی سرویسهای اطلاعاتی اسرائیل ایجاد کرد. به این ترتیب آنها نیازمند بازبینی عمیق حوادثی بودند که میتوانست بر مفهوم امنیتی اسرائیل تأثیرگذار باشد. چرا که سرویسهای اطلاعاتی موساد و امان بروز این تحولات را پیشبینی نکرده بودند و معتقد بودند که نیروهای امنیتی در کشورهای عربی قادر به توقف این روند است.
شائول موفاز وزیر سابق جنگ رژیم صهیونیستی در این رابطه گفت که اسرائیل ناگهان با وضعیت جدیدی در خاورمیانه از خواب بیدار شد که ثبات آن را کاهش داده و خطرات پیرامونی را افزایش داده است. این واقعیتها فضای سیاسی لازم را به اسرائیل میدهد و متغیرات زیادی ناشی از عدم اطمینان را ایجاد میکند.
اتفاقاتی که در مصر رخ داد، اسرائیلیها را به یاد سقوط رژیم شاه در ایران در سال 1979 انداخت، حوادث عربی یاوه گوییهای مسئولان و فرماندهان اطلاعاتی رژیم صهیونیستی [مبنی بر قدرت بی نظیر اطلاعاتی اسرائیل] را نشان داد و بر ضرورت بازبینی و ارزیابیهای مجدد عملکرد آنها صحه گذاشت ، چرا که اقدامات سرویسهای امنیتی و کادر فعال آن باعث نشده بود پیشبینیهای دقیقی در زمینه بروز این حوادث ارائه شود.
به این ترتیب میتوان گفت انقلابهای عربی عواقب غیرقابل پیشبینی در ابعاد امنیتی رژیم صهیونیستی ایجاد کرد ، عواقبی که خیلی هم خوب نبود، چرا که نابسامانیهایی را در منطقه مستقر کرد. اما باعث نشد سرویسهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی با این تحولات سازگاری داشته باشد.
کمیسیون روابط خارجی و امنیت داخلی پارلمان رژیم صهیونیستی در همین رابطه خواستار انجام تحقیقاتی برای بررسی شکست اطلاعاتی اسرائیل شد، چرا که حوادث انقلابهای مردمی آنها را غافلگیر کرده و اسرائیل آمادگی لازم را برای تعامل با این رویکرد نداشت. این اشتباه در ارزیابیها برای اسرائیل موضوعی نگرانکننده به شمار میرفت.
خطرات غافلگیری محافل جاسوسی اسرائیل
از زمان آغاز انقلابهای مردمی عربی نگرانیهای امنیتی و اطلاعاتی نسبت به فروپاشی رژیمهای حامی اسرائیل و روند پرشتاب حوادث باعث شد مراکز مطالعات استراتژیک به بررسی این نگرانیها پرداخته و مطالعات داخلی گستردهای در سرزمینهای اشغالی انجام شود. مطالعات مذکور سه رویکرد متفاوت را در میان محافل تصمیم سازی اسرائیل ایجاد کند.
- رویکرد اول اعتقاد داشت که خیزشهای مردمی عربی یک حفره امنیتی واقعی برای اسرائیل به شمار میرود.
- رویکرد دوم اعتقاد داشت در ابعاد امنیتی اتفاق اساسی و قابل توجهی رخ نخواهد داد.
- رویکرد سوم گرچه نسبت به خطرات امنیتی حوادث معترف بود، اما معتقد بود که این خطرات در کوتاهمدت آثار خود را مشخص نخواهد کرد.
با وجود این شکاف ، اما رویکرد کلی اسرائیلیها به این شکل بود که انقلابهای عربی پیامدهای امنیتی خطرناکی برای آنها خواهد داشت که برخی از این پیامدها آنی خواهد بود و برخی دیگر از آنها در بلندمدت ظاهر خواهد شد. مهمترین این خطرات و نگرانیها عبارتند از:
1- وحشت از قدرت ارتشهای عربی به ویژه مصر که بعد از این تحولات میتوانست به ابزاری در دست اسلامگراها تبدیل شود.
2- فقدان اطمینان نسبت به امکان استمرار مدیریت اوضاع امنیتی در مرزهای مصر با روشی که طی سه دهه گذشته دنبال میشود، به گونهای که بیشترین اطمینان و اعتماد رژیم صهیونیستی برای کنترل امنیت در مرزها به ارتش مصر سپرده شده بود.
3- نگرانی نسبت به کاهش تضمینهای امنیتی دولت سابق مصر برای محاصره غزه و جلوگیری از انتقال سلاح به این منطقه.
4- نگرانی از انتقال انقلابهای مردمی به اردن و تشکیلات خودگردان میتوانست پیامدهای خطرناکی برای امنیت رژیم صهیونیستی داشته باشند.
شعبه اطلاعات نظامی رژیم اسرائیل یک هفته قبل از آغاز انقلاب مردمی در مصر یادداشت ویژهای را به کمیسیون مسائل خارجی و امنیت در پارلمان ارائه کرده و در آن تأکید داشت که هیچ خطری دولت حسنی مبارک را تهدید نمیکند ، اما انقلاب مردمی برخلاف پیشبینیها و ارزیابیها شکل گرفت و همین موضوع بود که باعث شد اعضای کمیسیون مذکور خواستار ایجاد کمیتهای برای بررسی شکست اطلاعاتی رژیم اسرائیل در این رابطه شود. این در حالی بود که محافل اطلاعاتی اسرائیل معتقد بودند که دولت مبارک میتواند از طریق مسئولان ارشد امنیتی خود از جمله عمر سلیمان قدرت را به راحتی به جمال مبارک تحویل دهد. نظریهپردازان اصلی این سناریو افیف کوخاوی و عاموس یادلین دو تن از رؤسای مؤسسه اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی بودند که انقلاب مردمی نادرست بودن این ارزیابیها را اثبات کرد.
توجیهی که از دیدگاه سرویسهای جاسوسی رژیم صهیونیستی در این زمینه مطرح شد ، این بود که آنها منابع اطلاعاتی برای کمک به تشخیص طوفان انقلاب که در حال نزدیک شدن بود یا ارزیابی فرصتهای موفقیت این توفان را نداشتند.
افرایم اینبار استاد علوم سیاسی دانشگاه بار ایلان معتقد است که روند تحولات جدید منطقهای بعد از انقلاب غربی خطرات بیشماری برای اسرائیل دارد که برخی از آنها عبارتند از:
1- بیاعتمادی بیشتر نسبت به رفتار سران دولتهای مجاور در قبال اسرائیل.
2- افزایش فعالیتهای مسلحانه بر ضد رژیم صهیونیستی.
3- کاهش قدرت بازدارندگی اسرائیل و انزوای منطقهای روزافزون این رژیم.
4- تهدیدات روزافزون در شرق دریای مدیترانه بر ضد اسرائیل.
این خطرات باعث شده بود که پیشنهاداتی برای تصمیمسازان محافل سیاسی اسرائیل در مورد نحوه تعامل با این تغییرات ارائه شود، پیشنهاداتی که شامل موارد زیر بود:
1- افزایش هزینههای نظامی رژیم اسرائیل بود.
2- بالا بردن حجم ارتش اسرائیل.
3- توسعه سرمایهگذاریها در زمینه دفاع موشکی و قدرت نیروی دریایی اسرائیل.
4- جستجوی متحدان منطقهای جدید و حفظ مناسبات تلآویو و واشنگتن و اصرار بر دفاع از مرزها در روند مذاکرات سازش احتمالی با سوریه و فلسطین.
عوامل شکست رژیم صهیونیستی در پیش بینی انقلابهای منطقهای
شاید مهمترین علت در شکست سرویسهای جاسوسی اسرائیل نسبت به پیشبینی حوادث آینده جهان عرب این بود که سرویسهای مذکور در طول مدت فعالیت بر ضد رژیم ها عربی همچنان به دنبال نفوذ منابع اطلاعاتی خود به حلقههای تصمیمگیری و مقامات ارشد این دولتها بودند، اما از آنجایی که انقلاب و ابرازهای تحریک آن ریشه ای مردمی داشتند، اسرائیلی ها قادر به پیش بینی حوادث نشدند.
علاوه بر اینها میتوان به موارد دیگری نیز اشاره کرد که باعث شکست سرویسهای جاسوسی اسرائیل در پیش بینی انقلابهای عربی شده بود. ایتان بارون رئیس بخش مطالعات این موارد را در چند نکته خلاصه میکند:
1- به اعتقاد تحلیلگران رویکرد رایج در مؤسسات امنیتی اسرائیل مبنی بر این نکته بود که رژیمهای عربی قدرتمند بوده و مخالفان ضعیف هستند.
2- کاهش رصد سرویسهای امنیتی اسرائیل نسبت به حوادث مصر از زمان امضای معاهده کمپ دیوید و تمرکز تلاشها در عرصههای فلسطین و لبنان و ایران.
3- پذیرش دیدگاههای سرویس امنیتی مصر از سوی مؤسسات جاسوسی اسرائیل مبنی بر اینکه ثبات در داخل دولت مصر وجود دارد.
در نتیجه همین غافلگیری بود که واکنش مسئولان رژیم اسرائیل نسبت به این انقلاب ها گاه با بی طرفی و گاه با مواضع انفعالی همراه بود. گاهی نیز مؤسسات امنیتی و سیاسی اسرائیل در این رابطه دچار اختلاف شده و یکدیگر را متهم می کردند. کار به جایی رسید که کابینه اسرائیل متهم به اتخاذ سیاستهای نرم و قرار دادن سر خود در زیر برف شد و متهم شد که ابتکار عمل را در این رابطه در دست ندارد تا بتوانم ذخایر استراتژیک خود یعنی معاهدات سازش با مصر و اردن را حفظ کرده و آنها را توسعه بخشد.
ادامه دارد...
انتهای پیام/