در مذمت یک ارتجاع نژادپرستانه و ناروا بودن تعمیمهای بیمنطق
جنایت «مرد افغان» یا «قاتل ستایش» هر دو به یک میزان مذموم و محکوم است و مرتبط دانستن اقدام پلید آنان و برخاستن خوی متجاوزشان از ملیتشان یک تعمیم ناروای بیمنطق است. آیا ارتجاع برخی رسانهها در نزدیکیشان به فضای نژادپرستی متوقف میشود؟
خبرگزاری تسنیم-سید حسام رضوی:
مسأله مهاجرین افغانستانی و نوع خاص و انحرافی مواجهه برخی رسانههای ایرانی از جمله موضوعاتی است که در سالهای گذشته باعث به وجود آمدن سوءتفاهمهای جدی و بروز خدشه در روابط دو ملت ایران - افغانستان شده است.
با این حال دو سه سالی است این رویه منتقدان جدی پیدا کرده و مطالباتی بر سر زبانها افتاده که خواستار مواجهه انسانی، واقعی و برابر با مهاجران است تا واقعیت حضور افغانستانی ها در ایران جایگزین وارونه نمایی رسانهها شود.
این خیز رسانهای در حوزه مهاجرین افغانستانی پا را از رسانههای مکتوب هم فراتر گذاشت و پس از حضور چند باره و گروهی مهاجران افغانستانی در برنامههای پرطرفدار تلویزیون مانند «ماه عسل» و «خندوانه» و صحبت درباره تحریف هویتی که درباره مهاجران اتفاق افتاده، رسانه ملی با پخش برنامههای «شما که غریبه نیستید» و «وطندار» به صورت جدیتر و اختصاصیتر وارد این میدان شد تا زاویه نگاهها اصلاح شود.
ادعای گزافی نیست اگر گفته شود که این امر برخی مسئولان ایرانی را نیز بیدار کرد تا در برخورد با مساله مهاجرین افغانستانی راه و شیوه انسانی امام راحل (ره) و رهبر انقلاب اسلامی را در پیش گیرند. تصمیماتی مانند تحصیل رایگان کودکان افغانستانی حتی آنانی که به صورت غیرقانونی در ایران حضور دارند، بیمه سلامت، تأمین اجتماعی، پیش قدم شدن دولت ایران برای تسهیل اعزام مهاجرین به مراسم اربعین حسینی شاهد این مدعا است.
اما هنوز اتفاقاتی در گوشه و کنار صورت میگیرد که شیرینی این تحول را تلخ میکند و انعکاس تعمیمگرایانه آن، موجب میشود که امیدها برای اصلاح این مسیر دچار خدشه شود.
دو روز پیش خبر تلخی بر روی خروجی رسانهها قرار گرفت: «مرد افغان با ورود به منزلی در پایتخت سه مرتبه به زن ایرانی تجاوز کرده و اکنون دستگیر شده است». این اتفاق بی شرمانه با همه تنفری که در دل خود داشت بهانهای شد تا برخی بی دقتانه تیترهای لعاب دار و درشت را به شکلی به کار بگیرند که همان ماجرای سابق تکرار شود و بار دیگر جنایت و خطای یک انسان پلید به کلیت یک جامعه تعمیم داده شود.
بار دیگر به جای محکومیت رفتار زشت و زننده این فرد، عرصه تقابل دو ملت ایران - افغانستان به شکلی رادیکال و تند در فضای مجازی میان برخی جریانات شکل گرفته است. بازتاب اینگونه ماجرا و آوردن عبارت «افغان» در کنار نام این مجرم، باعث شد تا ماجرا به نوعی وارونه و به سیاق تلخ گذشته متأثر از نژاد و قومیت فرد تلقی شود و عدهای بی شرمانه این ماجرا را به تمامی افغانستانیها تعمیم دهند. چیزی که چندی پیش در ماجرای اسفناک ستایش قریشی متقابلاً دستاویزی عدهای برای حمله به ایرانیها شده بود.
در همین حال بازخوانی این خبر بسیاری را یاد «مرد ژلهای» انداخت. مرد ایرانی 20 ساله در شیراز که با ورود به بیش از 100 منزل در استان فارس به 23 زن و دختر تجاوز کرده بود. این خبر ناگوار هم نشان میدهد که اقدام منزجر کننده و غیر اخلاقی این فرد هیچ ربطی به ملیت او ندارد و تعمیم رفتار زشت او به یک جامعه، کاری عبث و غیرمنطقی است چه اینکه این روزها در بخشی از فضای مجازی برشمردن نمونههای زشتی از این دست جنایات، دست مایه کل کل و اتهام زنی برخی به یکدیگر شده است. برخی نمونه ایرانی رو میکنند برای تحقیر رقیب خود و برخی به بازخوانی جنایت یک افغانستانی مشغولند. این رویه غیر انسانی و نژادپرستانه تا کجا ادامه خواهد داشت؟ این تقابل مضحک برندهای دارد؟
این جنایتها، به شکلی است که هر انسانی از هر نژادی را متأثر و ناراحت میکند و همانطور که هیچ ارتباطی با قومیت و ملیت افراد ندارد در عین حال از نگاه تمامی انسانها مذموم و محکوم است. امید که روزی «ناروا بودن تعمیمهای بی منطق» پایان یابد و دفاع از افغانستانیها، ایرانیها، اعراب یا هر نژاد دیگری جای خود را به دفاع از اخلاق و انسانیت بدهد.
انتهای پیام/