کلاهی که کارگزارانیها از نمد کرباسچی برای خود بافتند
در سالهای فعالیت دولت اصلاحات، مردم تهران به این امید بودند تا اعضای اصلاحطلب شورای شهر در رفع مشکلات شهری ایران بکوشند اما انتخاب رخدادهای بعدی نشان داد که اصلاحطلبان با محوریت کارگزارانیها بیش از همه به کلاه خویش از نمد دیگران میاندیشند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، نخستین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا در تاریخ 9 اسفند 77 برگزار شد و اعلام نتایج آرای انتخابات در تاریخ 17 اسفند خبر از پیروزی قاطع اصلاحطلبان میداد. حالا اصلاحطلبان پس از فتح قلعه ریاست جمهوری، در فتح قلعههای شوراهای شهر و روستا هم حرف اول را در کشور زده بودند و فضا برای اعمال و ارائه نظرات و خدماتشان بیش از همیشه برایشان فراهم شده بود.
همین روند انتخاب اصلاحطلبان در نخستین انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا حاکی از یک اتفاق تلخ در آغاز به کار پارلمانهای محلی ایران است؛ مدیریت شهری همواره در تمامی جوامع دغدغهای جدی بوده است. روند رو به رشد تمدن در جوامع مختلف با خود شهرنشینی را به ارمغان آورد و اداره و نظم و نسق شهرها همواره کاری بوده است کارستان. کاری که برای این تجمع جمعیتی با آداب و سنن مختلف و مطالبات مختلف، نیازمند رفتاری کارشناسانه و مدبرانه و متکی بر دانشهای مدیریت شهری، جامعه و مردمشناسی و عمران است اما شورای شهر تهران برای نخستین تجربه پارلمان شهری، شاهد حضور دفعتی از مدعیان سیاستمداری و حزبگرایی شد.
شعار توسعه سیاسی دولت هفتم کار دست پارلمانهای محلی داد و خواه ناخواه آنها را گرفتار سیاستزدگی در شوراهای شهر کرد. در آن دوره نه مردم به این اندیشیدند که در شورای شهر چه افرادی و با چه عقبه فعالیتی و تخصصی میباید حضور داشته باشد و نه خود کاندیداها در شرایطی که در سالهای 76 و 77 جو سیاسی حاکم بر کشور بود، فضایی را برای ورود کارشناسان و مدیران شهری با عقبه سوابق مرتبط برای ورود به شورای شهر ایجاد کردند. افرادی که درک درستی از قواعد شهری داشته باشند و برای توسعه و تصمیمات شهری بتوانند راهکارهایی فارغ از مطالبات سیاسی و تنها مبتنی بر دانش شهرنشینی و مدیریت شهری دهند.
در پایتخت، تمام 15کرسی پارلمان شهری به اصلاحطلبان رسید؛ البته در این سهم بندی، اکثریت با مشارکتیها و اقلیت با کارگزارانیها شد.
حضور 24 میلیونی ملت ایران پای صندوقهای رأی، نشان از امیدواری مردم به شوراهای شهر و روستا بود. بر اساس نتایج به دست آمده در تهران از یک میلیون و 480 هزار و 275 رأی ماخوذه، یک میلیون و 403 هزار و 389 رأی صحیح اعلام شد و از این تعداد اعضای منتخب شورای شهر تهران به این شهر اعلام شدند: 1ـ عبدالله نوری 588633 رأی، 2 - سعید حجاریان کاشانی 386069 رأی، 3 - جمیله کدیور 369669 رأی، 4 - فاطمه جلاییپور 350173 رأی، 5 - محمدابراهیم اصغرزاده 347173 رأی، 6 - محمد عطریانفر 322897 رأی، 7 - احمد حکیمیپور 304460 رأی، 8 - محمدحسین درودیان 279946 رأی، 9 - سیدمحمود علیزاده طباطبایی 260462 رأی، 10 - مرتضی لطفی 224867 رأی، 11 - رحمتالله خسروی 220021 رأی، 12 - غلامرضا فروزش 215520 رأی، 13 - صدیقه وسمقی 210303 رأی، 14 - عباس دوزدوزانی 200521 رأی، 15 - سیدمحمد غرضی 192211 رأی. علیالبدلها هم به این ترتیب رأی آوردند: 16ـ داوود سلیمانی 190772 رأی، 17 - محمدحسین حقیقی 176556 رأی، 18 - حسن عابدینی 176289 رأی، 19 - سیدمنصور رضوی 167288 رأی، 20 - یحیی آلاسحق 165217 رأی، 21 - محمدکاظم سیفیان 152106 رأی.
نهم اردیبهشت 1378 شوراهای شهر و روستا آغاز به کار کردند تا پرونده تجربهگری مردم در پارلمانهای محلی آغاز شود.
اعضای نخستین شورای شهر تهران هم در آغاز برای انتخاب رئیس شورای شهر اقدام کردند.بنابراین عقبه سیاسی اعضا برای نخستین بار در انتخاب رئیس شورا خود را نشان داد. عبدالله نوری که لیدر حزب اقلیتی کارگزاران در شورای شهر تهران بود، با وجود مخالفت طیف مشارکتیها به کرسی ریاست شورای شهر نشست تا بدین وسیله توسعه سیاسی سایه خود را بر سر جامعه مدنی افکند و این مدنیت و مدیریت شهری باشد که به فرع کشیده شود.
فرایند طولانی و سیاسی انتخاب شهردار
شورای شهر و روستای اول با شعار «شورا بنیان دموکراسی» برگزار شده بود و اعضای سیاسی شورا هم در سالهای رشد و نمو دولت اصلاحات مدعی توسعه حداکثری دموکراسی بودند. از همین رو انتخاب شهردار را با پُز رفتار دموکراتیک آغاز کردند؛ آنها طی فراخوانی خواستار معرفی افرادی شدند که در خود قابلیت شهردار تهران بودن را سراغ دارند و مردم کسانی را که توانمندی لازم برای تصدی مسئولیت شهرداری تهران را دارند، به شورا معرفی کنند.
با این فراخوان 74 نفر به شورا معرفی شدند و قرار اعضای شورا بر این شد که به افراد معرفی شده رأی اولیه دهند تا هر فردی که حداقل 5 رأی کسب کرد برای مرحله بعد بررسی شود. با این اقدام، 65 نفر کنار گذاشته شدند و تنها این 9 نفر باقی ماندند: فخرالدین احمدی دانش آشتیانی، ابراهیم اصغرزاده، تقیزاده، سهیلا جلودارزاده، محمد حقانی، عزتالله سحابی، محمد عطریانفر، محمد غرضی و شهاب گنابادی.
از این جمع هم به رأی اعضای شورای شهر، بیش از همه فخرالدین احمدی دانش آشتیانی رأی آورد تا نخستین شهردار دوره جدید مدیریت شهری تهران باشد.
نوری رئیس شورا، لیدر کارگزارانیها هم بود. از سوی دیگر غلامحسین کرباسچی، از مؤسسان و دبیر کل کارگزاران و البته از اعضای فعال ستاد انتخاباتی رئیسجمهور دولت اصلاحطلبان، هم مدتی قبل به دلیل محاکمه و تخلفاتش زندانی بود. کارگزارانیها بیمیل نبودند از نمد انتخاب شهردار هم برای خود و سلایق سیاسیشان کلاهی ببافند. لذا مدعی بودند که شهردار انتخابی باید فردی باشد به توصیه و مورد نظر کرباسچی باشد. کارگزارانیها مدعی بودند که اصولگراها با دادگاهی و زندانی کردن کرباسچی در حق وی اجحاف کردهاند و باید از هر فرصتی برای بیان اعتراض به این اقدام استفاده شود.
عبدالله نوری با همراهی معدودی دیگر، در برابر رأی اعضای شورا برای شهرداری دانش آشتیانی اعتراضی جانانه کرد. تهدید به استعفا و البته تحویل متن استعفا به عطریانفر، فریاد اعتراض رئیس شورا بود که در پارلمان شهری تهران پیچید.
عبدالله نوری این انتخاب را ضعیف میدانست و در مقایسه خود را بسیار بزرگتر از آن میدانست که رئیس شورای شهری باشد که قرار است شهرداری ضعیف داشته باشد.
حالا انتخاب شهردار تهران که پیش از این با روندی طولانی مواجه شده بود، حالا با دستاندازی جدید آن هم نه از نوع صنفی، بلکه با رویکردی سیاسی مواجه شده بود. تهران بدون شهردار چشمانتظار آن ماند تا قهر رئیس شورا شاید به آشتی بکشد.
دوم خرداد 78، در پی استعفای نوری، جلسه شورای شهر تشکیل نشد و و اعضا طی جلسهای با نوری قرار گذاشتند افراد خارج از این لیست را هم بررسی کنند. از همینجا بود که شورای شهر پُز دموکرات عمل کردن و فراخوان به مردم را کنار گذاشت و نرخ خود را شکست.
در جلسه بعدی شورا، اسامی جدید مطرح شد؛ از بهزاد نبوی چهره سیاسی و عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به عنوان گزینه مدنظر نام برده شد. انتخاب بهزاد نبوی به عنوان شهردار روز به روز جدیتر میشد و تا جایی پیش رفت که در اقدامی رسانهای و پیشدستانه، روزنامه کار و کارگر در پیشخبری، از معرفی وی در نهم خرداد خبر داد.
در این ایام برخی اعضای شورای شهر مدعی وارد آمدن فشارهایی از جناحهای سیاسی و مدیران شهرداری در خصوص انتخاب شهردار بودند. خبرهای بعدی هم حاکی از آن بود که نبوی موافق نشستن بر کرسی شهرداری تهران نیست.
همچنین زمزمههایی از انتخاب مرتضی الویری برای شهرداری تهران شنیده میشد اما هیچگاه به قوت نام نبوی و با جدیت مطرح نبود. شورا این بار در انتخابی دفعتی، الویری را در تاریخ 11 خرداد به عنوان شهردار تهران معرفی کرد و با تعجیل برای صدور حکم او توسط وزارت کشور اقدام شد. الویری از آرای 15 نفر اعضای شورای شهر حائز تمام آرا شده بود و این خود حاکی از اتفاقات عجیب و قریب در روند طی مسیر انتخاب شهردار تهران بود؛ آغاز با فراخوان مردمی و در ادامه رسیدن به نام دانش آشتیانی و بعد گذر از این نام و ادعای انتخاب دموکرات شهردار و آشتی با رئیس قهر کرده و قطعی شدن نسبی نام بهزاد نبوی و در انتها انتخاب الویری با رأی مثبت تمام اعضای شورای شهر.
حالا پس از یک ماه و دو روز فعالیت شورای شهر تهران، فرایند انتخاب ریاست شورا و شهردار تهران انجام شده بود و کمکم تهران با گذر از مرحله نخست رخدادهای سیاسی شورای شهریها، آماده بهرهمندی از توانمندیها اعضا و تمهیدات آنها برای اداره کلان شهر و امالقرای تهران داشت.
در شماره بعد روند اداره شهر و تعاملات شهرداری و شورای شهر تهران را و البته نوسانات پیش رو را مرور میکنیم.
انتهای پیام/