آیتالله مهدویکنی احیاگر موقوفات مروی بود/ یک ریال از حق تولیت مروی استفاده شخصی نکرد
حجتالاسلام اسلامی گفت: آیتالله مهدویکنی احیاگر موقوفات مروی بود و در تمام این سالها که تولیت مروی را بهعهده داشت یک ریال از حق تولیت مروی استفاده نکرد.
گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران تسنیم «پویا» ــ محمدعلی سافلی: آیتالله مهدویکنی را همه به دانشگاه امام صادق(ره) و ریاست مجلس خبرگان میشناسند. کمتر کسی است که بداند ایشان از ابتدای انقلاب تولیت حوزه علمیه مروی را بهعهده داشت که معروفترین حوزه علمیه تهران با قدمتی قریب دو قرن است.
مدرسه علمیه مروی تهران از اولین مدارس علوم دینی شیعه در قرن سیزده و چهارده هجری قمری است. تاریخ بنا در کتیبه، سال 1231 هجری قمری را نشان میدهد. مدرسه مروی بزرگ و کوچک، جمعاً بهمساحت چهار هزار و پانصد مترمربع در منطقه 12 شهر تهران واقع است. مسجد و مدرسه خان مروی را محمدحسین خان ملقب به فخرالدوله والی مرو در زمان سلطنت فتحعلی شاه بنا کرد و به همین دلیل این مدرسه را مروی نامیدهاند.
نمایی از مدرسه تاریخی مروی در تهران که مرحوم مهدویکنی تولیت آن را بهعهده داشت
حجتالاسلام محمدمهدی اسلامی از سال 65 به مدرسه مروی وارد شد و بهقول خودش از همان زمان زانوی تلمذ محضر مرحوم مهدویکنی زده است. وی از سال 76 بهحکم ایشان مسئول کتابخانه مدرسه مروی شد، کتابخانهای با کتابهای بسیار گرانقیمت که بعضی از آنها در سطح دنیا یک نسخه و میلیونها تومان ارزش دارد. وی بعد از ده سال، به مدرسهای بهنام سپهسالار که جنب مدرسه مروی است میرود و مدیریت آن را بهعهده میگیرد. بعد از سه سال بهحکم آیتالله مهدوی مدیر داخلی مروی و در نهایت در سال 91 مدیرکل حوزه مروی و مدارس تابعه آن میشود. حجتالاسلام اسلامی بعد از رحلت مرحوم مهدوی کنی یک سال قائممقام آیتالله محسنی گرکانی تولیت فعلی مدرسه مروی شد و اکنون نیز در دفتر اعزام مبلغ و امور حوزوی دانشگاه امام صادق(ع) فعالیت میکند.
متن پیشِرو ماحصل گفتوگوی تفصیلی خبرنگار تسنیم با حجتالاسلام محمدمهدی اسلامی درباره مدیریت و روش تولیت مرحوم مهدویکنی در حوزه علمیه مروی است که در ادامه از منظرتان میگذرد:
** ماجرای تواضع امام(ره) و آیتالله سید احمد خوانساری درباره تولیت حوزه مروی
تسنیم: شما نزدیک به سی سال از محضر آیت الله مهدوی کنی در مدرسه مروی بهره بردید و در طول دوران تولیت ایشان بر حوزه علمیه مروی مسئولیتهای مختلف داشتید. درباره ویژگی مرحوم مهدوی کنی در اداره مدرسه مروی که بزرگترین حوزه علمیه پایتخت است، بفرمایید؟
مرحوم حضرت آیتالله مهدویکنی 30 سال پیش بهحکم حضرت امام به تولیت مدرسه مروی و موقوفات وابسته منصوب شدند. در وقفنامه مروی مرحوم واقف محمدحسین خان مروی اینطور نوشته است که باید متولی مدرسه مروی «مجتهد جامعالشرایط» دارالسلطنه تهران بهشرط «اقتدار» باشد. در اوایل انقلاب وقتی حضرت امام وقفنامهها را مطالعه و بررسی میکردند، وقتی به وقفنامه مروی رسیدند با این شرایط و با این جملات مواجه شدند و به مرحوم آیتالله مهدوی کنی فرموده بودند "من مجتهد تهران نیستم! مجتهد تهران آیتالله خوانساری هستند، خدمت ایشان هم برسید و موضوع را مطرح کنید". آیتالله مهدوی خدمت آیتالله خوانساری میرسند، سلام امام را میرسانند و موضوع را مطرح میکنند. آیتالله خوانساری فرموده بودند "اگر من مجتهد تهران باشم این را تفویض کردم به امام خمینی ولی در وقفنامه یک قیدی هم دارد «بهشرط اقتدار» و امروز مقتدر، امام خمینی است". این رفتار زیبا و متواضعانه را آیتالله خوانساری از خودشان نسبت به حضرت امام نشان میدهند و امور را به امام خمینی(ره) میسپارند.
آیتالله مهدوی خدمت آیتالله خوانساری میرسند، سلام امام را میرسانند و موضوع را مطرح میکنند. آیتالله خوانساری فرموده بودند "اگر من مجتهد تهران باشم این را تفویض کردم به امام خمینی ولی در وقفنامه یک قیدی هم دارد «بهشرط اقتدار» و امروز مقتدر، امام خمینی است".
مرحوم آیتالله سید احمد خوانساری (نفر وسط) از مراجع ساکن تهران و کنار ایشان مرحوم محمدتقی فلسفی (سمت چپ تصویر)
حضرت امام در حکمی به آیتالله مهدوی مینویسند: "تولیت مدرسه مروی و موقوفات وابسته را میخواهم به شما زحمت بدهم". امام هم اینطور عنایتی را نسبت به حضرت آیت الله مهدوی کنی داشتند.
** مرحوم مهدوی کنی احیاگر موقوفات مدرسه مروی بود
حضرت آیتالله مهدویکنی ابتدا شروع میکنند به آباد کردن مدرسه مروی که سالیان دراز در رژیم پهلوی اصلاً توجهی به مدرسه نشده بود و مخروبه بود. بعد از آباد شدن مدرسه، پذیرش طلاب آغاز شد و خودشان در هفته یک روز چهارشنبهها میآمدند آنجا با طلاب چهره به چهره مواجه بودند. درس اخلاقشان، گوش دادن به صحبت طلاب و اساتید و درددل کردن باعث شده بود ایشان را از پدر بیشتر دوست داشته باشند. طلبهها همیشه منتظر روز چهارشنبه بودند تا این بزرگوار تشریف بیاورند و گرد او حلقه بزنند و ایشان را زیارت کنند و از بیانات ایشان استفاده بکنند.
باید نام مرحوم مهدوی کنی را «احیاگر موقوفات مروی» بگذاریم چون بسیاری از موقوفات از بین رفته بود و ایشان با آن جایگاهی که بحمدالله داشت موقوفات مروی را احیا کرد.
تسنیم: موقوفات مروی در چهحد است؟
موقوفات مدرسه مروی املاک زیادی است. در طول دوران رژیم گذشته این املاک از بین رفته بود و افرادی تصور کرده بودند ملک شخصی است. ایشان دانهدانه اینها را بررسی کرد و سنوات آن را دید که کجاست و همه اینها را دنبال و احیا کردند. علاوه بر اینکه ما باید ایشان را احیاگر موقوفات مروی بدانیم، باید بگوییم یک پدر و یک مربی بسیار خوب برای طلاب بود. در این مدت دو هزار و پانصد طلبه موفق را در زمان تولیت خودشان تربیت کردند و تحویل نظام دادند و هرکدام به سلیقه و ذوقی که خودشان داشتند در پستها و جایگاههای مختلفی قرار گرفتند و امروزه مفید فایده هستند، هم در دستگاه قضا و هم در نیروهای نظامی و انتظامی و هم در کرسی تدریس در حوزههای علمیه و در دانشگاهها، هم در کار تحقیق و پژوهش مشغول کار هستند.
** سه نکتهای که مرحوم مهدوی کنی همواره به طلاب تأکید میکردند
تسنیم: ایشان روزهای چهارشنبه هر هفته به مدرسه مردی میآمدند. در این مدت نکاتی که بیش از همه به طلاب و شاگردانشان توصیه میکردند چه بود؟
ایشان مربی بهتماممعنا بود. مربی از واژه «رب» است یعنی پرورشدهنده و تربیتکننده. طلبهها را مانند فرزند خودش دوست میداشت و علاقهمند بود و با نگاه پدری طلبهها را تربیت میکرد نه یک فرد متولی و یک معلم ساده که بیاید و برود. همواره سه نکته را به شاگردانش توصیه میکرد که در «زیّ طلبگی» بسیار مهم است؛ اول اینکه همیشه مراقبت درس و بحث طلاب بود و سفارش میکرد به طلبهها که "خوب درس بخوانید، اگر خوب درس نخوانید این امکانات مروی که در اختیار شماست استفاده آن برای شما حرام میشود".
دوم اینکه "تقوا را در حد اعلا رعایت کنید و مراقب معنویت خودتان باشید"، توصیه به نماز شب، توصیه به مستحبات، توصیه به مردمداری. "مردمداری را از همینالآن بیاموزید، با سایر طلبهها، با هماتاقی خودتان، با مردم بازار و کوچه که میآیند در این مسجد نماز میخوانند معاشرت کنید".
سوم اینکه "اصلاً و ابداً در خدمتی که میکنید بههیچوجه چشمداشتی از مردم نداشته باشید و چشمتان به دست و جیب مردم نباشد. شما برای خدا کار کنید و خدا هم برای شما جبران میکند. اگر طلبهای چشمش به دست و جیب مردم باشد، طلبه من نیست و مناسب طلبگی نظام و اسلام نیست" و مکرر میگفتند "من 80 سال از خدا عمر گرفتم و ریشم سفید شده است، یک مرتبه از کسی تقاضایی نکردم. چشم و دل سیر باشید و در خدمتی هم که میکنید توقعی نداشته باشید". همانطور هم که میبینید خود این بزرگوار در دوران مسئولیتشان بعد از انقلاب یک ریال حقوق دریافت نکرد.
تسنیم: یعنی در طول این سالها در مسئولیتهای مختلفشان هیچ حقوقی نگرفتند؟
بههیچ وجه! همیشه میگفتند "ما بدهکار به نظام هستیم و نباید از نظام توقع داشته باشیم"، بعد هم میفرمود "طلبهها، اینطور باشید، اگر اینطور باشید خدا همهچیز به شما میدهد؛ پول، پست، مقام" و حتی گاهی شوخی میکردند و میفرمودند که "ماشین بنز ضدگلوله هم به شما میدهد، آن وقت اگر اینطور شدید برای مردم خدمت کردید مردم خودبهخود شما را دوست خواهند داشت، مردم گرد شما حلقه میزنند". میفرمودند "این توقع من است از اینکه شما اینطور رشد کنید"، این نصیحتهایی بود که همیشه این بزرگوار تأکید بر آن داشتند و ما را بر آنها سفارش میکردند.
** آیتالله مهدوی کنی برنامهریزی برای تربیت نیرو را از دوران زندان آغاز کرد
تسنیم: ایشان بعد از انقلاب روی آوردند به تربیت نیرو و در سال 61 در بحبوحهٔ انقلاب بحث دانشگاه امام صادق(ع) را پیگیری میکنند، کنار آن تولیت مدرسه مروی را هم بهعهده داشتند. اهتمام ایشان به تربیت نیرو در هر دو نهاد به چه دلیل بود؟
ماجرا به برنامهریزی این بزرگوار در زندان برمیگردد. ایشان میفرمود "در زندانهای رژیم شاهنشاهی با سایر انقلابیون و شاگردان امام در زندان برای پیروزی انقلاب برنامهریزی میکردیم که اگر انقلاب پیروز شد و ما بر مسند نشستیم و انقلاب را به دست گرفتیم؛ چه بکنیم؟ چه برنامهای باید داشته باشیم؟ اگر بناست ما انقلاب را به دست بگیریم، باید نیرو تربیت کنیم و ما از همان زمان برنامهریزی کردیم و گفتیم انقلاب که شد ما باید هم دانشگاه داشته باشیم و هم حوزه علمیه، دانشگاه برای اینکه بتوانیم نیروهای متخصص را برای نظام تربیت کنیم و در مسئولیتهای مختلفی که نظام نیاز دارد، مسئولین متدین و دینمدار تربیت شوند. این کار وظیفه حوزه علمیه است و حالا که وظیفه حوزه علمیه است باید طلبههای باسواد، متدین و صالح را تربیت کنیم تا بتوانیم دین مردم را مدیریت بکنیم و جوابگوی دین و احکام مردم و پاسخگوی سؤالات دینی مردم هم باشیم" لذا حضرت آیتالله مهدوی این برنامه را در زندان برنامهریزی کرده بودند و بعد از انقلاب هم پیاده کردند، هم دانشگاه تأسیس کردند و هم حوزه علمیه.
** مرحوم مهدوی میگفت "انقلاب کردیم برای تربیتشدن نه سیاست محض"
تسنیم: شخصیت آیتالله مهدویکنی ابعاد زیادی داشت؛ یک بعد شخصیت ایشان که کمتر به آن پرداخته شده است این بود که با وجود مشغلههای سیاسی، درس اخلاق را هیچگاه رها نمیکرد و حتی کتابی دارند با نام «نقطههای آغاز در اخلاق عملی» که مشروح درسهای اخلاق ایشان است. بین رجال سیاسی کمتر چنین چیزی سراغ داریم اما ایشان جلسات درس اخلاق را تا اواخر عمرشان داشتند. رویکرد ایشان به مسائل اخلاقی و دیدگاههای اخلاقی ایشان چه ویژگیهایی داشت؟
اکثر سیاسیون بهخاطر شغلشان و سمتشان بیشتر به کارهای سیاسی میپردازند و دیگر فرصت درس اخلاق ندارند. از موفقیتهای استاد بزرگوار ما همین بود که ایشان را نسبت به سایر سیاسیون ممتاز کرد و درواقع همان کاری بود که انبیا و ائمه(ع) داشتند. آیا آن بزرگواران با همه مشغلهشان از تربیت بشر غافل شدند؟ دقیقاً حضرت آیتالله مهدوی میگفت "ما انقلاب کردیم که فقط سیاست محض نباشد! ما انقلاب کردیم برای تربیت شدن و باید کاری کرد که انبیاء کردند".
مراسم عمامهگذاری طلاب توسط آیتالله مهدوی در مدرسه علمیه مروی
تسنیم: درس اخلاق ایشان چه ویژگیهایی داشت؟
ایشان آنچه را خودش میگفت عامل بود، لذا چون خودش عامل بود لاجرم بر قلبها مینشست. طلبهها برای یک هفته انرژی میگرفتند و انتظار داشتند هفته بعد دوباره ایشان بیایند و این درس اخلاق را بگویند و واقعاً در این یک هفته سخنان و نصایح ایشان به جان و استخوان ما مینشست و مدام در ذهن ما جریان داشت.
** آیتالله مهدوی جمله «سیاست ما عین دیانت ما و دیانت ما عین سیاست ماست» را در عمل پیاده کرد
تسنیم: انقلاب اسلامی از حوزه آغاز شد و اکثر انقلابیون نیز تربیتشدگان حوزهها بودند. در طول سالهای اخیر نیز حضور حوزه را در بطن جریانات سیاسی کشور میبینیم. اخیراً رهبر معظم انقلاب در بیاناتشان بر آفت انقلابزدایی از حوزهها تأکید داشتند. با توجه به اینکه مرحوم مهدوی کنی قریب سی سال تولیت مدرسه علمیه مروی را بهعهده داشتند، نگاه ایشان به تربیت طلبههای انقلابی و اساساً حوزه انقلابی چه بود؟
مدرسه مروی اولاً شالودهاش با سیاست بالا آمده و خان مروی که متولی اول مدرسه بوده وزیر فتحعلیشاه و خودش یک فرد سیاسی است. وقتی خان مروی میخواهد مدرسه مروی را بسازد، تمام علما را دعوت میکند. حاج آقا مهدوی میفرمودند "به علما میگوید آن کسی که نماز شبش ترک نشده است کلنگ اینجا را بزند، هیچ کس جلو نمیآید. خودش کلنگ را میزند و میگوید «من از آن زمانی که به سن بلوغ رسیدم تصمیم گرفتم نماز شبم ترک نشود». در وقفنامه هم میگوید مجتهد جامعالشرایط دارالسلطنه تهران بهشرط اقتدار! یعنی هم مجتهد، هم روحانی درجه اول تهران و هم مقتدر در سیاست باشد. شالوده مدرسه مروی این است و متولیانی هم که بعداً آمدند طبق این وقفنامه باید اینگونه باشند.
شالوده مدرسه مروی با سیاست بالا آمده است و متولیان آن نیز طبق وقفنامه شخصیتهای سیاسی بودند. مرحوم مهدوی بارها میگفت "من یک آخوند سیاسی هستم" و بارها جانانه از مقام معظم رهبری دفاع کرد و تا انتها بر سر مواضعش ایستاد
مرحوم مهدوی بارها میگفت "من یک فرد سیاسی و یک «آخوند سیاسی» هستم" یعنی سیاست را با دین یکی میدانست. ایشان در عمل جمله «سیاست ما عین دیانت ما و دیانت ما عین سیاست ماست» را پیاده کرد. بارها جانانه از ابتدا از مقام معظم رهبری دفاع کرد و تا انتها هم ایستاد. در همه صحبتها و درسهای اخلاقشان دعا نسبت به ایشان را فراموش نمیکرد. همیشه همان جمله امام را میفرمود که اگر میخواهید انقلاب ما پیش برود، باید پشتیبان ولیفقیه باشید تا پیروز شوید. اگر این پشتیبانی را بردارید نظام بهسمت سقوط میرود. لذا ایشان به این جمله اعتقاد داشت و چون اعتقاد داشت، قائل به ولای مطلقه ولیفقیه هم بود و بحمدالله تا انتها جانانه ایستادند و دفاع کردند.
** آیتالله مهدوی یک ریال از حق تولیت مروی برنداشت
تسنیم: آیتالله مهدوی کنی نظارت خوبی بر خانواده خودشان داشتند و فرزندان ایشان بهخلاف برخی «آقازاده»ها پرونده مالی یا غیره نداشتند. بعد از فوت ایشان همه شخصیتهای سیاسی اعم از چپ و راست با دیده احترام به ایشان نگاه کردند. نگاه ایشان به بحث بیتالمال چه بود و در حوزه مروی چطور به این مسئله نگاه میکردند؟
ایشان از حق تولیت مروی یک ریال استفاده نکرد، مبلغ ریالیاش هم مبلغ نجومی است. از همان ابتدا با حقوقهای نجومی مخالف بود که برنداشت و عمل نکرد بااینکه شرعی هم بود و اگر هم برمیداشت حقش بود و هیچ مشکلی هم نداشت اما گفت "من از این حلال میگذرم تا به آن که حقم نیست دست دراز نکنم". مدام مکرر در درس اخلاق میفرمود «حلالٌ بین و حرامٌ بین و شبهات بین ذلک؛ قف عند الشبهه» یعنی "یک چیزی حلال و مشخص است و یک چیزی حرام مشخص است اما یک چیزی شبهه است؛ در مقام شبهه توقف کنید تا به حرام نیفتید. گاهی از مباح بگذرید تا به حرام نیفتید". ایشان از همان ابتدا دندان طمع را کشیدند و اصلاً دندان طمعی در وجود ایشان نبود.
از حلال و مباح خودشان گذشتند تا به حرام دست دراز نکنند. آیتالله مهدوی همه مسئولیتها اعم از نخستوزیری و وزارت و ریاست خبرگان و ریاست دانشگاه را داشتند اما میگفت "هیچ پستی برای من بهشیرینی طلبگی نیست. هیچچیز مزه طلبگی ندارد" و همواره تأکید داشتند: "طلبهها، قدر طلبگیتان را بدانید".
** حجتالاسلام سعید مهدوی کنی در اخلاق و رفتار همچون پدرش است
بچههایی هم که آیتالله مهدوی تربیت میکند یکی از یکی بهتر هستند، هم دخترانش و هم فرزند پسرش حجتالاسلام آقا سعید مهدوی کنی که اخلاق و رفتارش همان اخلاق و رفتار پدر است و پا در جای پای پدر گذاشته است و بسیار انسان مؤدبی هستند. حاج آقا خودش عامل بود و عمل کرد و فرزندان پاکی را هم تربیت کرد که البته جا دارد اینجا از همسر آیتالله مهدوی کنی نیز یاد کرد که اگر آقای مهدویکنی موفق شد توسط همسر بزرگوارش و کمک او بود.
درباره آقا سعید مهدوی کنی باید گفت که ایشان «آقازاده» بهمعنای غلطش نیست. باور کنید طلبهها و اساتید مروی آقای دکتر سعید مهدوی را بهقدری دوست دارند که خدا میداند. بعد از فوت آیتالله مهدوی آنچه من یادم هست مبلغی در یکی از حسابهای ایشان بود که روی آن یک کلمه کوچکی نوشته بود «موقوفه قمرالسلطنه»، در حالی که موقوفه قمرالسلطنه حساب مستقل دیگری داشت. آقا سعید مهدوی کنی از باب احتیاط از آن حساب استفاده نکردند و آوردند به آیتالله گرکانی متولی فعلی مدرسه مروی دادند. امروز برخی برای یک ریال دنیا با هم دعوا و جنگ میکنند اما نه مرحوم مهدوی کنی یک ریال از موقوفه مروی استفاده کرد و نه خانواده ایشان.
** آیتالله مهدوی میگفت "نظام باید از ما توقع داشته باشد نه ما از نظام"
تسنیم: در پایان اگر خاطرهای از مدت آشناییتان با مرحوم مهدوی کنی دارید بفرمایید.
من بیش از اینکه با خانوادهام زندگی بکنم با ایشان زندگی کردم، با همه پست و مقامی که داشت میفرمود "ما یک ذره توقع از نظام نداریم و نظام باید از ما توقع داشته باشد". دوم اینکه بسیار خوشمشرب و خوشجلسه بودند. کسی در جلسه ایشان حاضر نمیشد که با خستگی برود. کارهای اداری معمولاً بالا و پایین دارد ولی ایشان جلسه را با مزاحهایی که داشت آنچنان سرزنده نگه میداشتند که تمام اعضای شرکتکننده در جلسه سرحال حرف بزنند و با اینکه خودشان انواع کسالتها را داشتند ولی اینطور خوب جلسه را اداره میکردند. سوم اینکه وقتی چهارشنبهها به مروی میآمدند، افراد ضعیف از زن و مرد صف میکشیدند و منتظر بودند که کمکهای مالی از ایشان بگیرند و ایشان دست رد به سینه کسی نمیزد. ایشان جلوی درب مدرسه مروی روی صندلی مینشست و جواب مردم را میداد و بعد وارد دفتر کار میشد.
انتهای پیام/*