«ما رایت الا جمیلا» نگاه حاکم بر جریان اربعین حسینی (ع)
مدیر مطالعات راهبردی حوزه هنری معتقد است که با یاد امام حسین (ع) میتوان نگاه آسمانی داشت و پلههای رشد و کمال را به سرعت طی کرد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران تسنیم «پویا»،در اوایل ماه محرم بود اخباری مبنی بر برگزاری نمایشگاه آسمان حسین (ع) اثر عبدالحمید قدیریان مدیر مطالعات راهبردی حوزه هنری در قالب مستند و گفـتوگو از برخی شبکههای تلویزیونی و رادیویی روی آنتن رفت.
در این مجموعه برنامهها قدیریان و فرزندش ـ علی قدیریان ـ که کارگردانی 10 مجموعه مستند از تابلوهای آسمان حسین (ع) را برعهده داشت، با حضور در برنامههای زنده تلویزیونی بر لزوم بهرهمندی از نگاه آسمانی به زندگی تأکید کردند.
نمایشگاه آسمان حسین (ع) مجموعهای شامل 28 تابلوی رنگ روغن بود که در ماه رمضان سال گذشته با نگاهی به ماجرای کربلا از منظر «ما رأیت الا جمیلا» کشیده شد و سعی بر ایجاد فضایی متفاوت و اثرگذار داشت. به همین بهانه گفتوگویی با عبدالحمید قدیریان، مدیر مطالعات راهبردی حوزه هنری انجام دادیم.
عبدالحمید قدیریان، مدیر دفتر مطالعات راهبردی حوزه هنری در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران تسنیم «پویا»،دربارۀ نمایشگاه آسمان حسین (ع) گفت: نیاز جامعه امروز جبران چشمپوشی از نگاه آسمانی در سالهای اخیر است، به همین دلیل هر چه فاصلۀ ما از زمان برپایی نمایشگاه آسمان حسین (ع) بیشتر میشود، استقبال از آن نیز افزایش مییابد و علاوه بر آن نیاز به پاسخ سؤال مطرح شده در ابتدای 10 قسمت مستند نیز ضروریتر به نظر میرسد که «سهم آسمان در زندگی ما چقدر است؟»
مشروح گفتوگوی ما را با عبدالحمید قدیریان از نظر میگذرانید:
«ما رایت الا جمیلا»، رمز فهم عاشوراست
تسنیم:شما در مجموعه آثار آسمان حسین(ع) بیشتر به غلبه بعد آسمانی و نورانی ماجرای اهلبیت (ع) تأکید داشتید، برای شروع از جایگاه کلام حضرت زینب (س) برایمان بگویید؛ «ما رأیت الا جمیلا».
خداوند بارها در قرآن علاوه بر زمین از ما میخواهد به آسمانها نگاه کنیم و در آنها تفکر کنیم، خداوند از آسمانهای هفتگانه و زمین سخن میگوید و شاید منظور خدا این باشد که به ازای یکبار نگاه به زمین باید هفت بار نگاه به آسمان داشت، علاوه بر آسمان، حضرت حق انتظار دارد ما به ملکوتش بنگریم و خود را با آن هماهنگ کنیم، اینها انتظاراتی است که خداوند از بندگانش دارد و این در حالی است که اساساً چنین معقولاتی حتی در ذهن ما نیز تعریف شده نیست و طبیعتاً ما به آنها بیتوجه هستیم، مشکل اصلی ما رعایت نکردن همین نکته است.
«ما رأیت الا جمیلا» یکی از زیباترین و قویترین کلام یک ناظر شیعه نسبت به عاشوراست و در حادثه عاشورا شاخصترین کلام، این بیان حضرت زینب (س) است. از آنجایی که ارتفاع و قلههای کلام حضرت زینب (س) بسیار زیاد است، باید زمانی طولانی طی میشد تا انسانها این توان را بیابند که به ارتفاعات و قلههای این کلام نزدیک شوند و از آن بهره ببرند. امیرالمومنین(ع) صراط مستقیم هستند و عاشورا روش حرکت بر صراط علوی و رفتن به سوی مهدویت است و فهم این روش، شیعه را به آنجا میرساند که کلامش «ما رایت الا جمیلا» است و این رمز کلام زینب (س) است. کلام حضرت زینب (س) در حقیقت توصیف نحوۀ حرکت دادن کاروانیان امام حسین (ع) توسط ایشان بر روی این صراط به سوی اعلی علیین است. ما باید سعی کنیم زیباییهای عاشورا را در تمام ابعاد فهم کنیم تا دریابیم روش قرار گرفتن بر صراط در قالب کاروان حسینی به چه معناست و چه شاخصههایی دارد.
«ما رایت الا جمیلا» نگاهی حاکم بر جریان اربعین حسینی (ع)
این کلام حضرت زینب (س) باید به عنوان یک رمز و راز باقی میماند و شاید نباید این راز در طول تاریخ آشکار میشد. با گشایش این رمز، بسیاری از معارف شیعیان تبیین میشود، اما با گذشت زمان و با برپایی انقلاب اسلامی گویا راه آسمان به زمین بازتر از گذشته شد و نور آسمان دارد تأثیر بر زمینیان میگذارد و به مرور این رمز را آشکار میسازد.
اگر تاکنون از این حقیقت غافل بودیم که عالم صاحب دارد و صاحب آن، آن را اداره میکند و برنامۀ خویش را تحقق میدهد، اما دوران حاضر دورانی است که خداوند با نشان دادن بعضی از آیات، قصد آن دارد تا فاعلیت خود بر روند حوادث جهانی را بیشتر عیان کند و تنها کافی است کمی به اطراف خود تا این آیات را ببینیم، به عنوان مثال، جنگ سی وسه روزه لبنان، جنگهای 22 روزه و هشت روزۀ غزه، بیداری اسلامی و... همگی از این نوع آیات هستند، ماجراهای عجیبی که توجیه و تحلیل دنیایی نداشته و یکی پس از دیگری تحقق مییابد و متأسفانه به راحتی از کنار آن میگذریم.
خدا درصدد انجام وعدۀ قرآنی نابودی بنیاسرائیل است
نکتۀ جالب توجه این است که همۀ این ماجراها در راستای یک موضوع یعنی روند تضعیف بنی اسرائیل صورت میگیرد، گویی خداوند درصدد انجام وعدۀ قرآنی نابودی بنیاسرائیل که در سورۀ اسراء از آن سخن گفته است، اما یک نکتۀ عجیب دیگر این است که اکنون و در این برهه از زمان، یعنی سی و چند سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و برپایی نظام جمهوری اسلامی ، گویا باز هم شرایط بیشتر تغییر کرده است، اخیراً خداوند ماجرای جدیدی در راستای تغییرات جغرافیای دنیا را شروع کرده است، راهپیمایی اربعین ؛ ماجرایی که حدود 3 الی 4 سال است که در ایامی قرین با اربعین امام حسین (ع) واقع میشود و وسعت پوشش آن جمعیتی حدود 30 میلیون نفر به صورت مستقیم در نجف و کربلا و تا چند 10 میلیون نفر دیگر به صورت غیرمستقیم است، به عنوان مثال فقط در نیجریه حدود 10 میلیون نفر در سال گذشته متأثر از این ماجرا بودند. این وسعت پوشش گویای این است که خداوند قصد کرده با نشان دادن عظیمترین آیۀ خود در طول هزار و اندی سال اخیر و برپایی جریان عظیم راهپیمایی اربعین حسینی (ع) وارد میدان شود و فرهنگ جامعه اسلامی را اصلاح کند.
جالب آنجاست که فضای حاکم بر راهپیمایی اربعین حسینی (ع) مشابه با فضایی است که زینب (س) را به بیان عبارت «ما رأیت الا جمیلا» میکشاند، چیزی که در این اجتماع عظیم الهی به وضوح دیده میشود، عشق و محبت است و میتوان به شکل اغراقآمیزی، زیباترین رفتارها را شاهد بود. در فضای اربعین است که باید این جمله حضرت زینب (س) را به عنوان رمز فهم عاشورا مورد توجه قرار دهیم. شیعۀ فهیم زمانی که نگاهش به این آیۀ عظیم الهی میافتد، نمیتواند کلامی به غیر از «ما رایت الا جمیلا» بر لب براند.
نگاه «ما رایت الا جمیلا» به فهم شیعه از ماجرای عاشورا بسیار کمک میکند و برکات زیادی را در پی خواهد داشت و ما هرچه با این نگاه در ماجرای عاشورا و کاروان حسینی (ع) بیشتر تعمق کنیم، از رهگذر آن ثمرات بیشتری نصیبمان میشود. وقتی با منظر فهم زیباییهای عاشورا به آن مینگریم، اولین چیزی که برایمان جلب توجه میکند، این است که حضرت زینب (س) زیبایی را در بُعد مادی و دنیایی آن حادثه ندیدند و یقیناً زیبایی مدنظر ایشان متعلق به آسمانهاست و این میتواند همان شاه کلید ورود مؤمنان و شیعیان به تفکر و درک ماجرای عاشورا باشد.
تسنیم: شما مجموعه آثار آسمان حسین (ع) را ارائه کردهاید، سئوال این است به نظر شما سهم آسمان در زندگی ما چقدر است؟
یهودیان معتقدند که خدا تنها خلق کرده و رفته تا روز قیامت که بر خواهد گشت، ولی ما معتقدیم خداوند حیّ است و هیچ برگی بی اذن او بر زمین نمیافتد، اما عجیب است که با وجود اعتقاد به این موضوع، از آن در زندگیمان بهره نمیگیریم، به بیان دیگر، قوانین آسمانی که حاکم بر دنیا هستند را در محاسباتمان مدنظر قرار نمیدهیم و اصلاً به این فکر نمیکنیم که ما زیرنظر قدرتمند الهی هستیم و باید با مجموعه رفتارهای خودمان در پیشگاه الهی، خود را با خواست او تطبیق دهیم، اینجاست که این سؤال ایجاد میشود که به راستی سهم آسمان در زندگی ما چقدر است؟
سقوط فرهنگی نتیجۀ فاصله گرفتن از آسمانها
در طول تاریخ همۀ ادیان برای دعوت انسانها به سوی کمالات آمدهاند و تلاش داشتهاند تا راه جدایی و کندن از دنیا و حرکت به سمت آسمانها را به انسانها بیاموزند، خداوند به واسطۀ رحمت و مهربانی خود، با ارسال رسولان و پیامبران، اصرار داشته تا راه دور شدن انسانها را از خطرات نشان دهد، سقوط ما در بحثهای فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی از وقتی آغاز شد که از آسمانها فاصله گرفتیم و در دنیا مستقر شدیم.
* تجلی ارزشها در دفاع مقدس با نگاه آسمانی
در اوایل دوران جنگ تحمیلی به سبب فضای خاصی که حاکم بر جامعه، نگاهها به آسمانها بود و برای همین ارزشهای الهی در بین مردم بیشتر تجلی و نمود داشت و علیرغم وجود تمام مشکلات، لحظات برایمان شیرین و به یادماندنی بود، اما با شیطنت افراد داخلی و خارجی، به مرور ارتفاع ما نسبت به دنیا کم شد و به تبع آن، مشکلات پدیدار شد، به عبارت دیگر ما ارتفاع گرفتن از سطح دنیا را فراموش کردیم و نگاهمان را به سطح دنیا آوردیم و این باعث افزایش مشکلاتمان شد.
اگر با این منظر به ماجرای سقیفه نگاه کنیم، در مییابیم که در آن روز آنها ما را از امامی محروم کردند که میخواست ما را به سوی فضل امامت کند، امامی که راهِ رفتن و رسیدن به ارتفاعات آسمان را به ما نشان میداد، امامی که به واسطه بابالله بودنش، مجرای نزول نعمات الهی بود، امامی که ما را دعوت به آسمانها میکرد تا از فضای ظلمت و محدودیت و اذیت و گناه و پلیدی و در یک کلمه از فضای ابلیسی دور شویم، چراکه جایگاه ابلیس در دنیا و پستتر از آن است و جایگاه انسان در آسمانهاست و انسان باید بیشترین فاصله را با ابلیس داشته باشد. وقتی نگاه به آسمان را فراموش میکنیم، امیال دنیایی بر ما هجوم میآورند و کژیها و اعوجاجات در جامعه رشد میکنند، این نکته که آسمانها ملاک زندگیمان باشند، مسئلهای فرهنگی است که باید به آن توجه کنیم، پس اگر میخواهیم در جامعه اسلامی تمدن ایجاد کنیم، باید هدف از برپایی این تمدن، حرکت به سوی ارتفاعات و درجات فضل باشد.
در طول دوران انقلاب، حضرت امام خمینی(ره) با فرمایشات خود همۀ را به آسمانها دعوت میکرد، به همین جهت وقتی امام خمینی(ره) در مجلسی سخنرانی میکرد، همه احساس سبکی و رشد میکردند و همین موجب میشد تا یک سری رفتارهای زیبای انسانی در جامعه ظهور و بروز پیدا کند، اما شیاطین هم بیکار نمینشستند و از همان دوران سعی داشتند این فضای نورانی را از بین ببرند و به مباحثی چون بهرهمندی از دنیای پست و اشرافیگری دامن بزنند و جامعه را در سطح نگه دارند و بلکه به سمت اعماق سوق دهند.
لزوم ایجاد دغدغه آسمانی شدن و ارتفاع گرفتن از زمین
تابلوهای آسمان حسین (ع) تجلی این نیاز جامعه است؛ باید بار دیگر به آن دوران طلایی نگاه کنیم و از زیبا بودن ارتفاع آسمانی مردم یاد و تلاش کنیم دوباره خداوند ما را آنگونه قرار دهد و برای تحقق این موضوع و حل مشکلات خود و جامعه، باید به سوی معارف ناب قرآن که در فرمایشات اهلبیت (ع) موج میزند، رو آوریم تا از دنیا کنده شده و به سوی آسمانها کشیده شویم.
یاد امام حسین (ع) به گونهای است که افراد با آن به راحتی پلههای رشد را طی میکنند و به سوی آسمانها ارتفاع میگیرند، ایامی چون محرم، رمضان و اربعین ... قابلیتی دارند که با درک آنها از دنیا کنده شده و به سوی آسمانها میرویم، اما بعد از گذشت زمان اندکی، این فضای رشد به سادگی از بین میرود و مجدداً به سمت دنیا باز میگردیم. اگر در بنیانهای فرهنگی طوری کار کنیم که موضوع آسمانی شدن، مسئله و دغدغه جامعه شود، این دغدغهمندی کمک میکند تا افراد بعد از رشد در آسمانها، آن فضای لطیف را حفظ کنند، لذا باید تلاش کنیم تا کنده شدن از زمین و حرکت به سمت آسمان اصلیترین دغدغه و ارزش جامعه باشد که اگر چنین شود، انرژی ماه محرم و سایر ایام شبیه به آن، به سادگی از بین نمیرود و بلکه کمال استفاده را از آنها خواهیم برد.
تسنیم: واژههای پرمعنایی با عنوان حماسه، ایثارگری و شهادت را در ماجرای امام حسین(ع) چگونه ارزیابی میکنید؟
حماسه، ایثارگری و شهادت همگی تبعه هستند و باید ببینیم این موضوعات تبعه چیست؟ با توجه با اینکه در ماجرای سقیفه، مردم امامِ به سوی فضل را پس زدند و کنار گذاشتند، دیگر نباید رشد و حرکت به سوی آسمان تحقق پیدا میکرد، پس چه شد که در ماجرای امام حسین (ع) درهای آسمان گشوده شد و کاروانیان به اعلی علیین رسانده شدند، به عبارت دیگر در کنار مصائب و حماسههایی که بر کاروان امام حسین (ع) گذشت، چه چیز ساخته شد و امام چگونه درهای آسمانها را گشودند! فهم این موضوع در شناخت جایگاه اهلبیت (ع) بسیار مؤثر است.
در مجموعه تابلوهای آسمان حسین (ع) سعی بر این بود تا نگاه آسمانی بیشتر غلبه داشته باشد و در عین حال حماسه نیز در آن وجود داشت، به عنوان مثال، در تابلوی «حامی»، حضرت زینب (س) داخل چادر هستند و در بیرون چادر جنگ در جریان است، ایشان در این فضا دست به دعا بر میدارند و با سلاح «دعا» سعی میکنند امامشان را نصرت کنند.
اکنون بعد از هزار و چهارصد سال، وقتی مسلمانان و حتی غیر مسلمانان ماجرای امام حسین (ع) را میشنود و به آن توجه میکنند، همین رفتارشان باعث رشد آنها میشود و آنها را سبک کرده و بالا میکشد. این مکانیزم را امام (ع) به إذنالله ایجاد کردند، پس امام حسین (ع) در آن زمان داشتند کاری بزرگ را رقم میزدند و درهای آسمانها را باز میکردند وحضرت زینب (س) نیز شاهد شکلگیری و ایجاد این مکانیزم رفعت دهنده بودند و به همین دلیل است که میفرمایند «ما رایت الا جمیلا».
ماجرای امام حسین (ع) دلایل و اهداف بسیاری دارد، بر اساس این نگاه، یکی از دلایل شهادت امام حسین (ع) و اهلبیتشان این بود که این امکان برای ما باشد که امروز با حضور در بیت امام (ع) ارتفاع بگیریم و در فضل رشد کنیم و آسمانی شویم، همان بیتی که خداوند در آیات سورۀ نور از آن یاد میکند و آن را بیتی میخواند که در آن، خداوند إذن رفعت را قرار داده است «فی بُیُوتٍ أَذِنَ اللّهُ أَنْ تُرْفَعَ» و هرقدر خداوند به ما توفیق عطا کند و به این مهم دست پیدا کنیم، به همان میزان در خواهیم یافت که امام (ع) خواستشان را چه زیبا به تصویر کشیدند.
انتهای پیام/