پوست اندازی تشکیلات خودگردان/ «محمد دحلان» جانشینان احتمالی ابومازن

با وجود سابقه دحلان، اگر وی به ریاست تشکیلات خودگردان برسد عرصه برمقاومت تنگ تر خواهد شد، وی اگر به جایگاه ریاست برسد می‌تواند وضعیت اسف باری را برای فلسطین رقم بزند.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، با رسیدن محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین به سن 81 سالگی تمامی محافل داخلی فلسطین در اندیشه این هستند که جانشین وی کیست؟ محافل داخلی فتح بیش از 2 سال است که ایجاد پستی با عنوان معاون رئیس تشکیلات خودگردان را دنبال می کنند. این روند تا جایی پیش رفت که در جنبش فتح و سازمان آزادی بخش فلسطین نیز پست معاون و جانشین رئیس را دنبال می کنند. گروه های دیگر با پیگیری طرح آشتی ملی فلسطین به دنبال برگزاری انتخابات ریاست تشکیلات خودگردان هستند تا کسی جانشین محمود عباس شود. این مسئله برای طرف های منطقه‌ای هم اهمیت پیدا کرده و برخی کشورهای منطقه از برخی گزینه های فلسطینی حمایت کرده‌اند.

در این نوشته به معرفی گزینه‌هایی که به عنوان جانشینان محمود عباس مطرح شده‌اند خواهیم پرداخت.

محمد دحلان

محمد دحلان متولد 29 سپتامبر 1961 در اردوگاه خانیونس واقع در نوار غزه است. خانواده وی از روستای حمامه نوار غزه مجبور به حضور در اردوگاه خانیونس شدند. دحلان از همان نوجوانی در اردوگاه محل سکونت خود با جمع کردن تعدادی از نوجوانان و جوانان فلسطینی به کارهای عام المنفعه پرداخت و همان جوانان با حضور محمد دحلان هسته اولیه جنبش جوانان فتح را تشکیل دادند و بدین ترتیب دحلان وارد فتح شد. دحلان از همان ابتدا مورد اعتماد یاسر عرفات بود و پس از قراداد اسلو با حمایت های وی به عنوان مسئول دستگاه امنیتی تشکیلات خودگردان انتخاب شد. دحلان به همان اندازه که مورد وثوق یاسر عرفات بود مورد غضب محمود عباس قرار داشت.

امتیازات دحلان در رسیدن به جانشینی ابومازن

محبوبیت عمومی در جنبش فتح

دحلان از حامیان فراوانی در جنبش فتح به ویژه در نوار غزه برخوردار است. نقطه مثبت این ویژگی این است که بیشتر حامیان دحلان نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان هستند. حمایت بخش قابل توجهی از گردان های شهدای الاقصی شاخه نظامی جنبش فتح از محمد دحلان نیز قابل توجه است. این حمایت تا حدی بود که سال 2015 شاخه‌ای از گردان های شهدای الاقصی، در حمایت از دحلان محمود عباس را تهدید کردند اگر به تخریب علیه دحلان ادامه دهد علیه ابومازن وارد عمل خواهند شد.

در داخل کمیته مرکزی فتح نیز حامیان دحلان قابل توجه هستند. در سال 2011 هنگامی که محمد دحلان با حکم محمود عباس از جنبش فتح اخراج شد، اختلاف شدیدی در این کمیته به وجود آمد، محمد غنیم (ابوماهر) که فرد دوم کمیته مرکزی محسوب می شد از کمیته مرکزی خارج شد. بسیاری از اعضا نیز به این اقدام اعتراض کردند.

حمایت‌های فراوان از دحلان و محبوبیتی که بین مردم عادی و حامیان فتح دارد مهمترین نقطه مثبت او به حساب می آید.

حمایت کشورهای منطقه

طی 6 ماه گذشته 4 کشور عربی اردن، مصر، عربستان و امارات عربی متحده از دحلان حمایت کرده‌اند. آنها طی طرحی که ارائه کردند قصد داشتند آشتی بین دحلان و ابومازن را به وجود آورند. حمایت این 4 کشور موجب شد مسئله جانشینی دحلان، به مسئله‌ای منطقه‌ای تبدیل شود. هم مرزی مصر با نوار غزه که بیشترین حامیان دحلان در آن قرار دارند موجب شده، حمایت مصر از دحلان اهمیت دو چندان یابد. چرا که حماس نیز به دلیل آنکه به تازگی روابطش با مصر بهبود یافته چندان با دحلان رودر رو نمی شود. حمایت مصر در دو موقعیت و مقطع زمانی، خود را به خوبی نشان داد.

نخست، زمانی بود که محمود عباس به بهانه عدم تسلط بر نوار غزه حقوق بسیاری از حامیان دحلان و کارمندان نوار غزه را قطع کرد. در آن مقطع حامیان دحلان به همراه تعدادی از کارکنان غزه، کمپینی را علیه ابومازن به راه انداختند و محمود عباس به شدت در تنگنا قرار گرفت.

مقطع دوم، کنفرانس عین السخنه مصر بود. این همایش ظاهرا برای بررسی مسئله فلسطین برگزار شد اما در حقیقت محملی برای حضور دحلان و حامیانش برای ابراز قدرت مقابل محمود عباس بود. تا جایی که موجب شد جنبش فتح و مقامات تشکیلات خودگردان به شدت در مقابل آن موضع گیری کنند. حضور تعداد قابل توجهی از حامیان فتح از نوار غزه در این کنفرانس با چراغ سبز مصر و به دلیل نزدیکی این منطقه به مصر به سهولت انجام شد. خروج اعضای فتح از نوار غزه برای شرکت در کنفرانس عین السخنه در حالی به آسانی برگزار شد که مصر به شدت گذرگاه رفح را کنترل کرده، مانع هرگونه رفت و آمد در آن می شود. این گذرگاه طی سال 2015 کمتر از یک ماه باز بوده است.

نقاط منفی و ضعف دحلان

روابط گسترده دحلان با صهیونیست‌ها

از زمانی که حماس در سال 2006 بر نوار غزه مسلط شد و دحلان از آنجا گریخت اسناد و عکس هایی از منزل شخصی وی به دست آمد که روابط گسترده و عمیق وی با صهیونیست ها را اثبات می کرد. علاوه بر این دحلان قبل از فرار از غزه دستش به خون اعضای حماس و حتی مردم عادی در نوار غزه آلوده شد و این امر برای وی جایگاهی بین حامیان مقاومت باقی نگذاشته است به گونه‌ای که ابومازن را به وی ترجیح می دهند.

دخالت در مسائل داخلی کشورهای منطقه

  • لیبی

هنگامی که لیبی به شدت به سمت هرج و مرج در حرکت بود دحلان با کمک یک فلسطینی به نام خالد سلام اقدام به خرید سلاح از صهیونیست و قاچاق آنها از بنادر لیبی به این کشور کرد. در آن دوره ابتدا شایعه شد که وی برای کمک به قذافی این سلاح ها را قاچاق کرده است. اما زمانی که قذافی سقوط کرد این سلاح ها به دست مخالفان و گروه هایی افتاد که لیبی را به خرابه ای تبدیل کردند.

  • امارات متحده عربی

پس از اخراج دحلان از جنبش فتح و اردن، وی به ابوظبی رفت و در آنجا به عنوان مشاور امنیتی ولیعهد مشغول به کار شد. دحلان در ابوظبی به عنوان مشاور امنیتی به قلع و قمع فلسطینیان و حامیان مقاومت پرداخت. برخی اخبار حکایت از آن داشت که وی مانع مهاجرت فلسطینی ها به امارات متحده عربی شد. رسانه های عربی اخباری را منتشر کردند که حکایت از آن داشت که دحلان در اعمال فشار بر شهروندان اماراتی و ایجاد دستگاه اطلاعاتی مرموز و هراس انگیز نقش به سزایی داشته است.

  • ترکیه

زمانی که کودتای نظامیان در تابستان سال 2016 نافرجام ماند و به نتیجه نرسید مقامات دولت ترکیه انگشت اتهام خود را به سمت فتح الله گولن گرفتند. هنوز یک هفته از این کودتا نگذشته بود که خبری ناگهانی جریانات منطقه‌ای را تغییر داد. به گفته رسانه ها گولن پیش از کودتا در امارات بوده است و طراحی کودتا را با حمایت و هماهنگی آن کشور انجام داده است. اما خبر مهمتر حضور و نقش محمد دحلان به عنوان واسطه امارات در این کودتا بود. این مسئله وضعیت دحلان را پیچیده تر کرد. ظاهرا پس از انتشار این اخبار، دحلان، با فشار مقامات اماراتی- که تلاش می کردند خود را از دخالت در کودتا تبرئه کنند- مجبور به خروج از ابوظبی شد.

علاوه بر همه اینها، همواره اخباری منتشر شده‌اند که رد پای دحلان را در درگیری های سوریه، یمن و عراق نشان می دهد. و وی همواره به عنوان مهره‌ای در راستای اهداف استعمارگران در منطقه عمل کرده است.

برآورد

داده های فوق همگی نشان می دهند که محمد دحلان مهره جناح عربی برای جانشینی محمود عباس است. صهیونیست‌ها نیز تا کنون مخالفتی با این مسئله نداشته‌اند و به نظر می‌رسد با توجه به روابطی که با آنها داشته است به حضور وی راضی باشند. دحلان به لحاظ امنیتی نیز آزمایش خود را پس داده است و موقعیت وی به عنوان کسی که چیزی از مقاومت و مخالفت با صهیونیست‌ها و جناح غربی – عربی ندارد برای این جناح کاملا مطلوب است.

با وجود سابقه دحلان، اگر وی به ریاست تشکیلات خودگردان برسد عرصه برمقاومت تنگ تر خواهد شد. وی در بسیار خشن تر از ابومازن نشان داده است و اگر به جایگاه ریاست برسد می تواند وضعیت اسف باری را برای فلسطین رقم بزند.

نکته آخر

اینکه جناح غربی، عربی به دنبال انتخاب جانشین برای محمود عباس هستند یک معنای انحرافی با خود به همراه دارد. جایگاه ریاست تشکیلات خودگردان، جایگاهی است که با انتخاب مردم به دست می آید اما غربی ها به دنبال موروثی کردن آن هستند تا هیچ گاه دیگر ماجرای پیروزی مقاومت در انتخابات، همچون سال 2005 رقم نخورد.

ادامه دارد...

یادداشت از سید محمد جعفر رضوی

انتهای پیام/