ادبیات فارسی درهجمه زبان مجازی
درحالیکه کارشناسان زبان فارسی نسبت به تأثیر منفی کوتاهنویسی و اختصارنویسی رایج در شبکههای اجتماعی بر زبان فارسی هشدار میدهند، نویسندگان با استقبال از امکانات این شیوه نگارش در آثار ادبی، تأثیر آن بر ادبیات فارسی را ناچیز میخوانند.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، تاریخ ادبیات جهان پر است از ابداعات و خلاقیتهای بزرگانی که دنیای جدیدی را بر روی خوانندگان باز کردند. یکی از این ابداعات اختصارنویسی بود. اگر پیش از قرن 20 میلادی رمانهای طویل مانند دنکیشوت و توصیفات طولانی رایج بود، در قرن بیستم نویسندگان به سمت داستانهای کوتاه و مینیمالیستی (کوتاه کوتاه) و فلشفیکشن (کوتاه کوتاه کوتاه) رفتند. اگر چه این جریانات بیشتر توسط نویسندگان بزرگ رقم خورد اما چند سال پیش یک شاگرد 13 ساله اسکاتلندی انشایی در مورد تعطیلات تابستانی خود نوشت که دیدن آن مسئولان آموزشی و کارشناسان زبان را شگفتزده کرد.
این دانشآموز انشای خود را با رسمالخطی نوشته بود که بین نوجوانان و جوانان برای نگارش پیامک و چَتهای اینترنتی رایج است؛ مختصر و کوتاه با ترکیب حروف و اعداد که اگر با این رسمالخط آشنا نباشی برای رمزگشایی آن نیاز به کتابچه کلید رمز داری. به قول ویتگنشتاین باید در بازی زبانی آنها قرار داشته باشی تا از آنچه مینویسند سردر بیاری.
ظهور پیام کوتاه و شبکههای اجتماعی
کارشناسان معتقدند مهمترین عامل در ایجاد این شیوه نگارشی، ظهور پیام کوتاه و شبکههای اجتماعی است.
نخستین پیامک یا اس.ام.اس جهان کوتاه بود: «کریسمس مبارک»؛ پیامی که نیل پاپورت طراح یک نرمافزار بیش از دو دهه پیش در 3 دسامبر برای مدیر خود در شرکت وودافن فرستاد. پیامی که نه از یک موبایل بلکه از یک رایانه ارسال شد و قرار بود تنها یک سرویس اطلاعرسانی داخلی برای وودافن باشد.
اما دیری نپایید که این شرکت و شرکتهای دیگر متوجه ظرفیت پیام کوتاه در کسب درآمد شدند. گزیدهگویی و کوتاهنویسی تا حداکثر 160 علامت، سرعت و عدم وابستگی به اینترنت نقش اساسی در محبوبیت پیام کوتاه داشت. این شد که حالا میبینیم در این پیامکها بویژه آنچه میان نوجوانان و جوانان رد و بدل میشود جای دستور زبان خالی است، جمله کامل، زیادی است و احساسات را میتوان با شکلکها بیان کرد، از آیین نگارش خبری نیست و براحتی برخی از حروف یک کلمه حذف میشوند.
تأثیر کوتاهنویسی بر زبان فارسی
پس از اینکه تعداد کاربران شبکههای اجتماعی در ایران افزایش پیدا کرد و کمکم شبکههای اجتماعی موبایلی متداول شد، ادبیات نوشتاری هم تغییر کرد. در ابتدا نوشتن فارسی به زبان انگلیسی باب شد که به آن فینگیلیش میگفتند. چند سالی است که کارشناسان زبان و ادبیات بیم آن دارند که استفاده از این زبان خاص به تنزل سطح زبان و مهارتهای دستور زبان منجر شود. اما کم نیستند کارشناسانی که معتقدند زبان به هر روی تغییر میکند و در طول تاریخ نسل جوان همیشه زبان خودش را ابداع کرده است. با وجود این، آیا این زبان خاص بر آثار ادبی ما نیز تأثیر گذاشته است؟
پس از ان اختصارنویسی و استفاده از برخی کلمات کوتاه شده متداول شد. پیش از رایج شدن شبکههای اجتماعی نظیر تلگرام، حمزه موسویپور، شاعر، در باره تأثیر پیام کوتاه بر آثار ادبی به ایسنا گفته بود: پیامکوتاه تاثیر چندانی بر ادبیات نداشته و در صورتی که هم وجود داشته باشد شاید در ایجاز کلمات قصار بتوان این مسأله را پیدا کرد. اما امروز گوشیهای هوشمند با امکاناتی که در اختیار کاربران گذاشتهاند، آنقدر همهگیر شدهاند که حالا دیگر نمیتوان منکر تأثیر آنها بر ابعاد مختلف زندگی بشر شد.
علیرضا حسینیپاکدهی استاد علوم ارتباطات، معتقد است که متأسفانه ما از فناوریها بهره میگیریم اما به جای استفاده درست از آنها در ابعاد مختلف زندگی آنها را در جهتهایی استفاده میکنیم که موجب تخریب زمینههای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و... میشوند.
او درباره نقش شبکههای اجتماعی و ادبیات محاورهای بر ادبیات فارسی میگوید: یکی از دلایل اختصارنویسی در رسانههای اجتماعی عامل سرعت و کمبود زمان است که این شرایط زمینه اغلاط فاحشی را ایجاد کرده و چون مدام این غلطها توسط کاربران تکرار میشود، تبدیل به عادت شده و بدترین ضربه را به فرهنگ و ادبیات جامعه وارد میکند. بنابراین کاربران باید در این زمینه بسیار هوشیار باشند.
آنچه در ذهن اتفاق میافتد
رضا امیرخانی، نویسنده آثاری چون «منِ او» و «بیوطن» با بیان اینکه مهمتر از مسأله رسمالخط یا ابداعات در زمینه خط و علائم سجاوندی در فضای مجازی، اتفاقی است که در عالم ذهن میافتد، میگوید: به گمان من، ذهن معتاد به شبکههای اجتماعی نوعی از خواندن را تجربه میکند که با خواندنهای قدیم تفاوت ماهوی دارد.
به گفته او، این مسأله فقط در خواندن مؤثر نیست بلکه در نوشتن نیز مؤثر است: به تازگی رمان نو استرالیایی خواندم که زمان نگارش آن تقریبا به هشت سال پیش بازمیگردد. امیرخانی با بیان اینکه در آن زمان از شبکههای اجتماعی جدید مانند تلگرام، لاین، واتسآپ و ... خبری نبود و کاربران شبکههای معدود و قدیمیتری چون فیسبوک را در اختیار داشتند، میافزاید: در این رمان به روشنی میبینید که نویسنده هر چند صفحه یکبار به دنبال گرفتن یک لایک از مخاطب است. محل گرفتن لایک در رمان مشخص شده است.
به باور این نویسنده، این تغییرات که در ذهن نویسندگان اتفاق میافتد، فارغ از ارزشگذاری میتواند تغییراتی ماندگارتر و در عین حال قابل مطالعهتر باشد.
شبکههای اجتماعی عرصه ادبیات نیست
اما ابراهیم زاهدیمطلق از دیگر نویسندگان کشورمان درباره جایگاه شبکههای اجتماعی در حوزه ادبیات با اشاره به اینکه عرصه شبکههای اجتماعی عرصه سرعت است، میگوید: اما ادبیات، عرصه این شتابها نیست. اگر نویسنده در شبکههای اجتماعی مخاطبی دارد، مخاطب دیالوگی اوست. من در شبکه اجتماعی مخاطب و مخالفم را پیدا میکنم. دیالوگ برقرار میشود و راجع به داستان صحبت میکنیم. این به این معنا نیست که من برای این افراد هر روز رمان مینویسم.
او با بیان اینکه سرعت شبکههای اجتماعی زیاد است و ادبیات حوزه دیگری است، میافزاید: ادبیات نمیتواند به ریتم این شبکهها نزدیک شود. یک خانم هر روز نمیتواند باردار شود و 9 ماه طول میکشد تا فرزند به دنیا بیاید. برای شاعر یا نویسنده هم این دوره وجود دارد. وقتی باردار میشود و شعری میگوید، زمان میبرد تا شعر یا رمان بعدیاش را باردار شود.
منبع: جام جم
انتهای پیام/