۱۰ دلیل درخواست طلاق در کشور/زوجین با کوچکترین ناملایمتی از کوره در میروند
کارشناسان عدم مسئولیتپذیری، کمبود مهارتهای زندگی، عدم تسلط به مهارت حل مساله، پایین بودن آستانه تحمل و عدم بلوغ فکری را از دلایل درخواست طلاق در کشور دانستهاند که همه اینها نشان از عدم ارائه آموزش صحیح در دوران قبل از ازدواج است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از شیراز، در حال حاضر از هر 5 ازدواج در استان فارس یکی به جدایی ختم میشود و روزانه بنیان 21 خانواده در این استان از هم پاشیده میشود. نگرانکننده بودن این آمار از آن جهت است که هر سال علاوه بر بالا رفتن آمار طلاق، آمار ازدواج نیز در جامعه کاهش مییابد که این خود زنگ خطری برای آینده کشور محسوب می شود.
به گفته کارشناسان عدم مسئولیتپذیری، طلاق عاطفی، اعتیاد، دخالت اطرافیان، کمبود مهارتهای زندگی، بیکاری، عدم تسلط به مهارت حل مساله، عدم حمایتهای روانی و عاطفی، پایین بودن آستانه تحمل و عدم بلوغ فکری، 10 دلیل درخواست طلاق در کشور است. احمد تویسرکانی، رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور علت 65.6 درصد طلاقهای کشور را در مسائلی همچون عدم تفاهم و امکان سازش، دخالت خانوادهها، ترک زندگی، محقق نشدن شرایط ضمن عقد و اعتیاد عنوان میکند.
از آنجا که مردم خود در متن زندگی و مسائل مربوط به ازدواج و طلاق قرار دارند به سراغ آنها رفتیم تا از زبان مردم علل شیوع طلاق را در بین خانوادهها جویا شویم.
پدر مسنی که خود دارای 3 فرزند است و دو فرزندش ازدواج کردهاند پایین بودن آستانه تحمل و عدم بلوغ فکری را در بروز طلاق موثر میداند و میگوید: در دهههای اخیر خانوادهها فرزندانشان را طوری تربیت کردند که به قول خودمان «آب توی دلشون تکون نخوره» در واقع ما خانوادهها فرزندانمان را با مفهوم سختیهای زندگی، شکست، صبر و تحمل آشنا نکردهایم در نتیجه فرزندانمان در بزرگسالی و با ورود به زندگی مشترک با اولین شکست و ناملایمتی از کوره در میروند.
وی میافزاید: چند ماه اول ازدواج دوران شیرینی است و به همین دلیل از قدیم ماه اول زندگی را «ماه عسل» میگفتند اما تمام ماههای زندگی قرار نیست ماه عسل باشد و بعد از چند ماه خوشگذرانیهای اول ازدواج فروکش میکند و سختیها و مسئولیتهای زندگی خود را نشان میدهد و فرزندان ما چون مهارت برخورد با این مشکلات را ندارند «عدم تفاهم» را بهانه میکنند و از یکدیگر جدا میشوند.
کمبود مهارتهای زندگی یکی دیگر از علل شیوع طلاق در جامعه است. خانم مرادی که 28 سال سن داد و در حال حاضر دانشجوی فوق لیسانس است در این زمینه میگوید: این که طلاق روز به روز در جامعه افزایش مییابد یک واقعیت غیرقابل انکار است قبلا در بین خانوادهها طلاق ناپسند بود اما امروز بعد از طلاق جشن طلاق میگیرند و همه فامیل، دوست و آشنا را هم دعوت میکنند.
وی میافزاید: نهادهایی که در امر آموزش فعالیت دارند باید روابط صحیح انسانی، نحوه حل مشکلات ارتباطی، نحوه برخورد با مشکلات زناشویی و غیره را در همان پایههای تحصیلی به دانشآموزان و دانشجویان آموزش دهند تا فرد با داشتن مهارت زندگی اقدام به ازدواج کند.
کارشناسان عدم تسلط به مهارت حل مساله را یکی از 10 دلیل عمده طلاق میدانند رضا باقریان یکی از شهروندان که 5 سال از ازدواجش میگذرد در این مورد میگوید: ما در جامعه برای رانندگی کردن باید خیلی از آیین نامهها و قوانین رانندگی را یاد بگیریم و امتحان بدهیم تا اجازه رانندگی داشته باشیم ولی برا ی ازدواج کردن چنین قوانین و آموزشهایی را الزام نکردهایم. به نظرم باید ابتد به فکر این موضوع باشیم تا معضل طلاق حل شود.
بیکاری و مسائل اقتصادی نیز از عوامل موثر در افزایش طلاق محسوب میشود خانم قریشی که 2 فرزندش را راهی خانه بخت کرده است در این باره میگوید: بیکاری و عدم توانایی مالی در افزایش طلاق تاثیر زیادی دارد. این روزها با بالا رفتن توقع خانوادهها از زندگی مشکلات اقتصادی از نظر روحی فشار زیادی به خانوادهها وارد میکند که در بیشتر موارد به طلاق و جدایی ختم میشود.
آقای رحیمی پایین بودن آستانه تحمل و عدم بلوغ فکری را از دلایل طلاق عنوان میکند و معتقد است که مسائل اقتصادی به تنهایی نمیتواند علت طلاق باشد زیرا اگر این مسئله صحت داشت ازدواج در بین خانوادههای ثروتمند به صفر میرسید و در ادامه میافزاید: افزایش طلاق قبح این مسئله را در بین زوجین از بین برده است و زن و شوهرها با کوچکترین ناملایمتی از کوره در میروند و قید مسئولیت زندگی را میزنند که این مسئله واقعا باید ریشهیابی شود و برای آن فکر اساسی کرد.
علی که 45 سال دارد و به قول خودش در زندگی زناشویی تلخی و شیرینی زیادی چشیده است عدم مسئولیتپذیری را در از هم پاشیدن بنیان خانوادهها موثر میداند و میگوید: رسانهها، ماهواره و حتی روانشناسان به جای نشان دادن واقعیت زندگی تصویری زیبا و ایدهآل از زندگی در ذهن فرزندان ما شکل میدهند و همین امر سبب میشود که آنها با ورود به زندگی مشترک و روبهرو شدن با واقعیت زندگی تحمل ادامه آن را نداشته باشند و از زیر مسئولیت شانه خالی کنند.
شیما که 33 سال سن دارد و طلاق را تجربه کرده است میگوید: انتخاب نادرست و عدم شناخت صحیح زوجین از یکدیگر یکی از دلایل مهم طلاق است. اگر قبل از ازدواج جلسات روانشناسی را اجباری میکردند افراد شناخت بهتری از یکدیگر داشتند و در بسیاری از موارد از انتخاب نادرست جلوگیری میشد.
خودش را سینا 36 ساله معرفی میکند و در پاسخ به سوال ما میگوید: شبکههای اجتماعی، برنامههای ماهواره، تجملگرایی، چشم و همچشمی سبب شیوع طلاق در جامعه شده است. متاسفانه فرهنگ استفاده از شبکههای اجتماعی همراه این تکنولوژی وارد کشور ما نشده است و اگر فکر اساسی برای آن نشود روز به روز به خانوادهها آسیب بیشتری وارد میشود.
انوشیراون محسنی بندپی، رئیس سازمان بهزیستی کشور گفته است از 700 هزار ازدواج در کشور تنها 21 درصد آن زیر پوشش آموزشهای پیش از ازدواج و پیشگیری از طلاق هستند این به معنای فقدان ارائه آموزشهای لازم به 79 درصد ازدواجهاست بنابراین نباید نقش آموزش را در مدیریت آسیب طلاق فراموش کرد زیرا ارائه آموزش صحیح سبب کنترل این پدیده و مهار آسیبهای ناشی از آن میشود.
انتهای پیام/