افتخار "شهید عابدینی" شهادت در راه دفاع از حریم آل الله بود
خانواده شهید مدافع حرم علی عابدینی با تاکید بر درس آموزی از سیره شهیدان توسط آحاد جامعه، گفت: بزرگترین افتخار ما شهادت "علی عابدینی در راه دفاع از حریم آل الله است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از بابلسر، وقتی صحبت از شهادت به میان می آید زبان قاصر می شود از بیان ایثار، فداکاری، دلاوری، شهامت و شهادت طلبی مردانی که شجاعانه و غیرتمندانه برای دفاع از حریم اسلام ناب محمدی(ص) پای در رکاب جهاد کردند و صبورانه اذن رفتن گرفتند.
رفتن در مسیری که حقیقت را معنا و شهادت را ارمغان، آری مردانی که مثل همه ماها آرزو داشتند اما نه دنیوی بلکه آرزویی از جنس رسیدن به مقصد معبود، آرزویی از جنس شهامت و از نسل شهادت و ما چه آشفته و دیر در خود خودمان حیران مانده ایم و گریان که ما کجا و آنان کجا، آری این است رسم شهادت و این است سخن شهادت.
پی بردن به عمق معنای آن حتی بوئیدن و بوسیدنشان را برایمان به آرزو و در رکاب قرار گرفتنشان را برایمان سرمشق می کند. بسم الله النور، این سرمشق ماست. می گویم، می نویسم، بنویس.
آنچه میخوانید عاشقانههای همسر، پدر و مادر شهید گرانقدر مدافع حرم علی عابدینی که است که در خانطومان به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
تسنیم: از دوران کودکی شهید علی عابدینی بفرمایید؟
پدر شهید علی عابدینی: شهید علی عابدینی در سحرگاه 25 مرداد 67 هجری شمسی در خانوادهای مذهبی و متدین در روستای فرم از توابع بخش مرکزی شهرستان فریدونکنار دیده به جهان گشود.
مصادف شدن لحظه تولد آن شهید در فجر صادق و اذان صبح سبب شد تا مادربزرگ شهید او را صادقعلی نام نهد و چون مادر شهید در طول بارداری به اهل بیت(ع) توسل داشت به رویای صادق به او الهام میشود که نام علی را برای او انتخاب کند. بدین ترتیب در شناسنامه نام او را علی و در بین اقوام، بستگان و آشنائیان به صادقعلی مشهور بود.
تحصیلات ابتداییاش را در مدرسه شهید عباسزاده به اتمام رساند و براساس نذری که مادرش داشت او را نذر حضرت عباس(ع) کرده بودیم و از همان دوران کودکی و در ایام محرم برای او لباس سفید می پوشیدیم و با سربند یا زهرا(س) و یا زینب(س) در مراسم عزاداری امام حسین(ع) حاضر میشد و در بین عزاداران حسینی شیر پخش میکرد.
تسنیم: کمی از خصوصیات اخلاقی شهید علی عابدینی برایمان بگویید
پدر شهید علی عابدینی: اخلاق شهید علی عابدینی تاثیر گرفته از عموی شهیدش علی اصغر عابدینی بود. در بسیاری از موارد از خانواده در رابطه با اخلاق عمویش سئوال می پرسید و قبل از اینکه به سن بلوغ برسد به نیت عمویش نماز میخواند. بسیار آدم با روحیهای بود و حتی وقتی که مجروح شده بود روحیه خود را از دست نداد به طوریکه حتی از گذاشتن آتل بر روی دستان خود ممانعت میکرد.
یادم میاد اولین باری که به سوریه رفت و مجروح شد حوالی ساعت 6 صبح با من تماس گرفت و گفت: در بیمارستان بقیته الله تهران بستری شده است. چون برادر بزرگ من یعنی عموی شهید در تهران بود، ابتدا او به عیادت علی رفت و من و همسرم (مادر شهید) حدود ساعت 10 شب به تهران رسیدیم که علی مجدداٌ با من تماس گرفت و گفت: ساعت 12 شب از بیمارستان مرخص میشود. از روحیه بسیار بالایی برخوردار بود و در عین مجروحیت همیشه لبخند بر لب داشت.
با اینکه اولین زائری بود که به حرم حضرت رقیه مشرف شده بود اما وقتی هنگام ترخیص از بیمارستان و برای بازگشت به منزل میخواستیم برای او مراسم چاووشی(مراسم نوحه خوانی و مداحی که برای زائران کربلای معلی و بیت الله الحرام در هنگام عزیمت و بازگشت در اماکن متبرکه و یا محل سکونت برگزار میشود) برگزار کنیم از ما ناراحت شد و گفت همه رفقام شهید شدند.
با حالت غریبانه او را به منزل آوردیم و تخت را برای او آماده کردیم ولی او به احترام میهمان ها حتی از نشستن بر روی تخت خودداری کرد. او بسیار شجاع و نترس بود در حقیقت شجاعت علی به عمویش و مادرش رفته بود.
تسنیم: چه حرفی با مردم دارید؟
پدر شهید عابدینی: حرف بنده برای مردم این است که شهدای 8 سال دفاع مقدس برای دفاع از ناموس و خاک ما در جبهههای نبرد حق علیه باطل شرکت کردهاند و به فرمودهی مقام معظم رهبری شهدای مدافع حرم اجر دو شهید دارند زیرا این افراد برای حفظ حریم و دفاع از اهل بیت به جبهههای نبرد علیه باطل رفتند.
شهدای مدافع حرم واقعاً مظلوم هستند. در بین مردم خودشان و شهید شدنشان مظلوم واقع شدند و به خاطر جوی که در مملکت هست و فکر میکنند شهدا برای پول رفتند، مظلوم واقع شدند.
تسنیم: به نظر شما راه شناخت شهدا چیست و چگونه میتوان راه شهدا را ادامه داد؟
پدر شهید علی عابدینی: نمیتوان قدر و منزلت شهدای مدافع حرم را درک کرد. شهدای مدافع حرم را اکنون نمیتوان شناخت بلکه باید 100 سال 150 سال بگذرد و انسانهای دیگر بیایند و متوجه شوند که شهدای مدافع حرم هزاران کیلومتر آن طرف تر از خاک برای چه رفتند.
همه ما افسوس میخوریم که چرا 1400 سال پیش نبودیم تا جزو یاران امام حسین(ع) و در رکاب ایشان در جبهههای نبرد حق علیه باطل حضور داشته باشیم و با یزیدیان مبارزه کنیم. اما بنده میگویم درست است که ما در روز عاشورا نبودیم، اما الان که هستیم و میدانیم که یزیدیان زمان هستند و اگر ما هم بیخیال باشیم فردای قیامت نمیتوانیم جوابگو باشیم. شهدا رفتند تا از حریم اهل بیت(ع) دفاع کنند و به امام حسین بگویند درست است که ما در صحرای کربلا نبودیم ولی اکنون رفتیم و از حرم و حریم آل الله دفاع کردیم.
تسنیم: اگر پیکر شهید علی عابدینی به وطن بر نگردد ناراحت میشوید؟
پدر شهید علی عابدینی: اکنون بعد از 1400 سال از واقعه عاشورا که میلیونها نفر زائر با پای پیاده به زیارت امام حسین(ع) و یاران با وفایش می روند به نظر بنده این پیکرهای مطهر شهدای مدافع حرم است که از جان و مال میلیونها زائر پاسداری میکند.
خونهای شهدای مدافع به مثابه حصار و دژی است که اجازه نمیدهد دشمنان به حریم اهل بیت تعرض کنند. در حقیقت ماندن ابدان پاک شهدای مدافع حرم نیز حکمتی دارد و اینکه آنها میگویند، اگر خدایی نکرده دشمن بخواهد به حریم اهل بیت(ع) تجاوز کند باید از روی جنازه ما رد بشوند.
تسنیم: کمی از خصوصیات اخلاقی شهید علی عابدینی برایمان بگویید
مادر شهیدعابدینی: علی هم برای من دختر بود و هم برای من پسر بود. وقتی مریض میشدم برای من ظرف میشست و زمانیکه خوب می شدم نوازشم میکرد. خیلی دلسوز و مهربان بود. بسیار پسر صبوری بود. به حلال و حرام خیلی اعتقاد داشت. به نماز خیلی اهمیت می داد و همیشه حتی در روزهای بارانی به مسجد می رفت.
تسنیم: آخرین خاطره ای که از شهید عابدینی به خاطر دارید؟
مادر شهیدعابدینی: روز آخری که داشت میرفت در منزل یکی از بستگان میهمان بودیم، تازه میخواستند سفره را پهن کنند که زنگ تلفن به صدا در آمد و به لو گفتند که باید عازم رفتن به سوریه شود، با عجله قبل از اینکه سفره را جمع کنند از ما خداحافظی کرد و عازم سوریه شد. علی شوق و اشتیاق فراوانی داشت و میگفت مادر مرا حلال کنید. منم به او میگفتم تو را به امام زمان(عج) سپردم و فقط به من میگفت: مادر مواظب همسر و فرزندم باش. من هم وقتی این جمله را شنیدم با او قهر کردم و گفتم دیگه باهات هیچ جا نمیام.
تسنیم: چه حرفی با مردم دارید؟
مادر شهید علی عابدینی: مردم میگویند مدافعان حرم به خاطر پول در جبهههای حق علیه باطل در سوریه حاضر میشوند. ولی من میگویم، اگر تمام دنیا را بدهند به یک ثانیه دوری از فرزندم نمیارزد. من نمیدانم مردم چه فکر میکنند. به من گفتند پول بهت میرسه ولی من در جواب گفتم 50 میلیون به تو میدهم و انگشتت را بزنم. علی هیچ مشکل مالی نداشت و فقط برای دفاع از اسلام رفت.
تسنیم: حرف آخر
مادر شهید علی عابدینی: بزرگترین افتخار من شهادت فرزندم علی در راه دفاع از حریم آل الله است. ما شرمنده حضرت زینب(س) هستیم. دلتنگ علی هستم اما افتخار میکنم که فرزندم در چنین مسیری قدم گذاشت.
تسنیم: چگونه با علی آقا آشنا شدید؟ و روز خواستگاری بیشتر درباره چه مسائلی با شما صحبت کرد؟
همسر شهید علی عابدینی: من و علی هم و نمیشناختیم ولی عمه علی آقا با آشنایی که داشتیم و به خواهرم زنگ زدند و ما هم باهم صحبت کردیم و به من میگفت شاید برم ماموریت و 20 روز طول بکشه و من برنگردم و اگر با شغل من مشکل دارید همین اکنون بگویید تا مشکلی در زندگی ما نباید. خوشحال بودم از اینکه علی آقا مومن و با خدا و با نماز بودند و من گفتم مشکلی ندارم با ماموریتهای شما.
تسنیم: ماجرای سوریه رفتنش را چطور با شما در میان گذاشت؟
همسر شهید علی عابدینی: اولین باری که به سوریه رفت آذر 94 در هنگام شام خوردن بود که به من گفت میخواهم برم سوریه و کمی مخالفت کردم. دو روزی فکر کردم و بعدا به من گفت پدر و مادرم راضی هستند و تو هم باید راضی باشی و به او گفتم چه بهتر که تو با شهادت از دنیا بری. بار اول رفتن و بعد از 33 روز به کتف ایشون تیر خورد و من خبر نداشتم و در بیمارستان بقیه الله بردند و بعد از مدتی علی آقا مرخص شدند و بعد یک هفته کتف عفونی شد و در 20 روز بیمارستان فریدونکنار بستری بودند. بعد از مدتی 15 فروردین به سوریه اعزام شدند در حالی که حالشان خوب نبود در تمام کارها روحیه داشت. همه لحظات نبودن علی گریه آور است.
تسنیم: علی آقا قبل از رفتن به سوریه ، برای شما وصیت خاصی داشت؟
همسر شهید علی عابدینی: تاکید داشت از بچه مواظبت کنم و مثل حضرت زینب باش و حجابت را حفظ کن. میدانست شهید می شود. اگر به مرگ طبیعی چیزیش می شد برایم دردناک بود. خوشحال بودم از اینکه شهید شد و با شهادت از دنیا رفت و بیشتر نگران بچهمون امیرمحمد بود.
تسنیم: در تماسهای تلفنیاش از سوریه بیشتر در مورد چه چیزهایی حرف میزدید؟
همسر شهید علی عابدینی: آخرین باری که صدای علی آقا رو شنیدم چهارشنبه ساعت 12 شب بود و آخرین تماس ما بود که علی آنقدر خسته بود و من به او گفتم چرا اینقدر خسته ای و صحبت کردیم و فردای اون روز با پدر و مادرش صحبت کرد و دیگه شهید شد.
تسنیم: خبر شهادتش چطور به شما رسید؟
همسر شهید علی عابدینی: از طریق تلگرام خبر شهادت علی را شنیدم. یکی از همکاران خانوم من پیام داد و تا ساعت 4 صبح احساس بیقراری میکردم و آیت الکرسی میخواندم و دعا میکردم و از خدا میخواستم که همه صحیح و سالم باشند. نماز صبح را که خوندم به تلگرام مراجعه کردن و دیدن خبر شهادت علی را ارسال کردند. ابتدا همه ما فکر کردیم شایعه است و آروم شده بودیم ولی ساعت 10 صبح عکس شهید شدن علی آقا در تلگرام را مشاهده کردم. برای اینکه به من دلداری بدهند میگفتند همه حرفها دروغ است در حالیکه عکس علی را دیده بودیم.
هنگامی که سید طاهر شهید شد به مشتاقی گفت شما برید و اینجا هستند و شماها رو هم تیر میخورید. سید طاهر نجات پیدا نکرد و بچههایی که برای کمک رفته بودند همه شهید شدند. خمپاره به پهلوی علی آقا خورده بود و ترکش هم از قبل خورده بود.
تسنیم: هیچ وقت فکر میکردید یک روز شهید شود؟
همسر شهید علی عابدینی: کسی که شهید می شود قشنگ است و همسر شهید بودن افتخار دارد و احساس خوشبختی می کنم و احساس حضور دارم. دلتنگی سخت است ولی حضور علی را احساس می کنم. نبود علی برایم سخت است ولی وقتی حضورش را احساس می کنم خوشحال هستم از اینکه به عنوان شهید مدافع شد و به مرگ طبیعی نمرد. برای همسر دلتنگی می ماند که هر چه قدر به خدا نزدیکتر بشی این دلتنگی ها کنار می رود.
تسنیم: چه حرفی با مردم دارید؟
همسر شهید علی عابدینی: همه مردم باید بدانند که مدافعان حرم برای پول نرفتند.
مصاحبه از هومن رمضانیان
انتهای پیام/