احیای «طب اسلامی» دغدغه مقام معظم رهبری است/ لزوم تشکیل سازمان مستقل طب سنتی
یک محقق و پژوهشگر طب اسلامی گفت: مقام معظم رهبری میفرمایند «یکی از دغدغههای من احیای "طب اسلامی" در کشور است»، این یعنی چی؟ ما بیشتر میفهمیم یا مقام معظم رهبری حفظه الله؟ ایشان بدون مطالعه و کارشناسی کلامی را ایراد نمیکنند.
به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران تسنم «پویا»؛ طی سالیان اخیر شاهد اقبال عمومی مردم کشورمان به طب سنتی و روشهای خاص پیشگیری و درمان طب سنتی هستیم بهگونهای که در حال حاضر بخش قابل توجهی از مردم در مواجهه با بیماریهای مختلف اعم از بیماریهای ساده یا صعبالعلاج، ترجیح میدهند بهجای مراجعه به طب کلاسیک و استفاده از روشهای نوین درمانی آن به طب سنتی و اساتید مجرب این حوزه مراجعه کنند و با روشهای درمانی طب سنتی، دوره درمان خود را دنبال کنند.
قطعاً یکی از دلایل گسترش و ترویج طب سنتی طی سالیان اخیر بین توده مردم با وجود برخی تنگنظریها، محدویدیتها و ممنوعیتهای اعمال شده بخش دولتی، نتایج درمانی بوده که مردم در درمان بیماری خود یا اطرافیانشان بعینه و بهصورت ملموس شاهد آن بودهاند و اینکه بهترین تبلیغ در این سالها برای طب سنتی، قدرت درمانگری بالای طب سنتی در درمان بیماریهای مختلف صعبالعلاج و حتی بیماریهای لاعلاج بوده است و هرچه برخی در کوس ناتوانی طب سنتی برای درمانگری دمیدهاند، مردمی که بعینه، درمان بیماری خود و اطرافیانشان توسط بزرگان طب سنتی کشور با گیاهان دارویی و روشهای ساده طب سنتی را دیدهاند، ذرهای از این تبلیغات منفی و هجمههای سنگین متأثر نشدهاند.
در این میان برخی منازعات لفظی درباره اینکه امروز، طب سنتی را باید طب ایرانی ــ اسلامی، طب اسلامی ـــ ایرانی، طب ایرانی، طب قرآنی و... بنامیم در میان بوده و مسئولان ادارهکل طب سنتی وزارت بهداشت با صراحت هرچه تمامتر منادی عنوان «طب سنتی» هستند و از اساس منکر وجود «طب اسلامی» یا سایر عناوینی با این مضمون هستند.
جالب اینکه این مسئولان ادارهکل طب سنتی حتی اساس و سندیت روایی بسیاری از احادیث طبی وارده در کتب حدیثی شیعی را مخدوش میدانند و استناد به این روایات وارده طبی از ائمه اطهار(ع) در حوزه طب سنتی را نادرست قلمداد میکنند کما اینکه اقدام بزرگ و درخور حضرت آیتالله ریشهری در تدوین کتاب دوجلدی «دایرةالمعارف احادیث پزشکی» از منظر این افراد، چندان قابل اعتنا و اتکا در حوزه طب سنتی نخواهد بود.
برای بررسی ابعاد مختلف این مسئله بهسراغ دکتر «علیرضا ابوالفضلی» محقق و پژوهشگر طب اسلامی و مدیر مرکز علمی و فرهنگی دارالحکمه کانادا در ایران رفتیم و در گفتوگویی تفصیلی با وی به بررسی ابعاد مختلف این مسئله پرداختیم؛ دکتر ابوالفضلی ضمن رد دیدگاه مسئولان ادارهکل طب سنتی که منکر وجود طب اسلامی هستند بر این نکته تأکید دارد که مقام معظم رهبری میفرمایند «یکی از دغدغههای من احیای "طب اسلامی" در کشور است»، این یعنی چی؟ ما بیشتر میفهمیم یا مقام معظم رهبری حفظه الله؟ ایشان بدون مطالعه و کارشناسی کلامی را ایراد نمیکنند.
در ادامه مشروح این گفتوگو تقدیم مخاطبان ارجمند تسنیم شده است:
تسنیم: اخیراً برخی از مسئولان اداره کل طب سنتی وزارت بهداشت، اشکالاتی را به طب اسلامی وارد کردهاند و مدعی شدهاند که اصولاً نمیتوانیم بگوییم که چیزی بهنام طب اسلامی داریم و بسیاری از احادیث طبی که امروز به دست ما رسیده، فاقد سندیت روایی است؛ نظر شما در این باره چیست؟
نظر برخی این است که اطلاق واژه طب اسلامی، یک نگرش است و مثال هم میزنند که مثل بیمه یا بانکداری اسلامی؛ در پاسخ باید گفت مکانیزم بیمه و بانکداری در ایران برگرفته از یک سیاست خارجی و کاملاً غربی است، اینکه آیا درست است یا غلط نمیخواهیم وارد شویم اما مگر میشود یک سیستم خارجی یا غربی را درون قالب اسلام بریزیم و اسلامی کنیم.
اما مگر «طب» قابل قیاس با اینگونه نظامها است؟! منشأ طب از خداوند است بهعنوان یک فعل امری یعنی درمان شو؛ این یک دستور الهی است و مهمترین مقوله طب، تغذیه است که در خیلی از جاهای قرآن بهوضوح اشاره شده مثل آیات سوره مبارکه عبس.
یا مگر میشود منکر کتاب «رساله ذهبیه امام رضا(ع)» شد، مگر میتوان منکر طبالصادق(ع) شد؟ آیا اینها اسلامی نیست؟ آیا منابع سید اسماعیل جرجانی از اهل بیت(ع) نیست؟ منابعی که علامه مجلسی(ره) در این خصوص آورده مثل حلیة المتقین از اسلام نیست؟ کتاب قانون بوعلی چطور؟ کتاب مفاتیح الحیاة در بخش طب علامه حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی حفظه الله از اسلام نیست؟
مقام معظم رهبری میفرمایند «یکی از دغدغههای من احیای طب اسلامی در کشور است»، این یعنی چی؟ ما بیشتر میفهمیم یا مقام معظم رهبری حفظه الله؟ ایشان بدون مطالعه و کارشناسی کلامی را ایراد نمیکنند.
تفسیر المیزان علامه طباطبایی(ره) در آیه اول سوره اسرا درباره حجامت را چه باید گفت؟ اسلام از قرآن است و عترت؛ مگر کم حدیث و روایت در مورد تغذیه پیشگیری و درمان در آموزههای حدیثی و روایی ما وجود دارد، چطور ما خیلی از احادیت مربوط به موضوعهایی دیگر را با جان و دل میپذیریم اما به طب که میرسیم، برخی میگویند هیچ حدیث و روایتی در این مورد نیست؛ در این صورت دو سؤال پیش میآید: یا ما نمیدانیم و بلد نیستیم که قاعدتاً نباید اظهارنظر کنیم چون در غیر اینصورت سواد و دانش ما زیر سؤال میرود یا اینکه میدانیم و عامدانه سخنی میگوییم که در آن صورت، اعتبار ما از بین میرود.
در دنیا چندین طب داریم مثل طب چینی، طب هندی، طب تبتی، طب مصری، طب عربی، طب ایرانی و طب استوایی اما با توجه به اینکه ما در ایران زندگی میکنیم باید بگوییم در کشورمان طب سنتی ایرانی با 8 هزار سال قدمت در بحث داروشناسی گیاهی و گیاهان دارویی و آناتومیشناسی داریم که یک طبیب قاعدتاً این موارد را باید بداند.
در مورد طب اسلامی هم وقتی گفته میشود طب اسلامی چند عنوان در ذهن تداعی میشود که آیا این طب همان طب قرآنی است؟ طب نبوی است یا طب الباقر(ع) یا طب الصادق(ع) یا طب الرضا (ع) است؟ پاسخ اینکه اسلام قرآن است و اهل بیت(ع) بر اساس حدیث شریف ثقلین نبی اکرم(ص) آنچه بهطور صحیح از این دو برگرفته شده باشد، عنوان اسلامی دارد و فرقش با طبهای دیگر این است که آنها فقط به مقوله جسم میپردازند اما طب اسلامی ضمن توجه و پرداختن به جسم به روح هم قائل بوده و راههای پیشگیری و درمان بیماریهای روحی را هم مشخص کرده چرا که انسان دارای دو بعد جسم و روح است.
تسنیم: اما مسئولان ادارهکل طب سنتی بهصراحت اعلام میکنند که "نهتنها طب اسلامی نداریم و نباید حتی این لفظ را به کار ببریم، بلکه طبی مانند اهل بیت نیز نداریم".
یک طبی در کره از سال 1987 میلادی توسط پروفسور «پارک جای وو» ابداع شده که از طریق جریانسازی انرژیهای مثبت و حذف انرژیهای منفی کار میکنند؛ خود اینها معتقدند که "ما نیمی از کار را میتوانیم انجام دهیم و نیمه دیگر توسط بیمار است که باید وضعیت روحی خود را به سطح خوبی برساند و نرمال کند".
اگر ما نام طبی که از سوی ائمه آمده را طب اسلامی، طب نبوی و طب قرآنی بگذاریم باید بگوییم این طب دو فصل برخوردی دارد؛ پیشگیری، تشخیص و درمان در حوزه جسم و پیشگیری، تشخیص و درمان در حوزه روح، اما آن چیزی که بهعنوان طب سنتی مطرح هست فقط به جسم کار دارد یعنی کسی افسردگی مزمن دارد، طبیب طب سنتی درمانش را بر تغییر مزاج میگذارد با دارو و رژیم غذایی و کاری با روح این بیمار ندارد؛ در طب کلاسیک هم همین طور است.
در طب اسلامی گفته میشود که این بیمار یک مشکل روحی هم دارد که تشخیص داده میشود که این مشکل از کجاست و برای این بیمار یک درمان روحی در نظر گرفته میشود توسط حکیمی که مزاج روحی شخص را نیز تشخیص میدهد.
تسنیم: اتفاقاً مسئولان ادارهکل طب سنتی مدعی عدموجود طب قرآنی نیز هستند.
یک نکته منصفانه را باید در نظر داشته باشید که افرادی که در ادارهکل طب سنتی وزارت بهداشت در یک قسمت محق هستند و آن گزارشهایی از سودجوییهایی است که در طب سنتی در کشور در برخی موارد رایج است و در حال حاضر طب سنتی بهصورت تجارتی در کشور اجرا میشود؛ شما نگاه کنید اگر شخصی یک دوره طب تجربی را طی کند و یک عطاری حرفهای ایجاد کند در طول مدت یک سال، سود کلانی به دست میآورد بعد هم کمکم به او دکتر میگویند و مطب میزند، حال اگر وزارت بهداشت شکایت کند و از کار او جلوگیری کند سریع بیان میشود مطب دکتر فلانی بسته شد، هیچ کس هم اشارهای به این موضوع نمیکند که این شخص اصلاً دکتر نبوده و پروانه پزشکی یا مجوز فعالیت نداشته است فقط ناآگاهانه علیه وزارت بهداشت موضعگیری میشود.
تسنیم: نظر حضرتعالی درباره برخوردی که وزارت بهداشت با مؤسسه تحقیقات حجامت ایران داشت و درمانگاه این مؤسسه را نیز پلمب کرد، چیست؟
آقای خیراندیش احیاکننده طب اسلامی در ایران بعد از انقلاب هستند و تمام کسانی که داعیه طب سنتی دارند بهنوعی شاگردان ایشان هستند؛ میخواهم بگویم برخوردی که ادارهکل طب سنتی با آقای خیراندیش کرد از روی سادگی بود و فقدان دیپلماسی در این امر سبب اعراض و انقلت بسیاری از فعالان این حوزه شد و عملاً بار مضاعفی شد به دوش وزارت بهداشت.
اختلاف وزارت بهداشت با آقای خیراندیش غیر از مسائل بهداشتی و رعایت اصول پزشکی بوده و در مورد درمانگری نبوده است؛ شنیدهها حاکی از این است که بخشی از آن مربوط به مدرک یا چگونگی تحصیل دانشجویانی است که از طریق ایشان در دانشگاه ارمنستان مشغول به تحصیل بودهاند.
تسنیم: اما دانشجویان قبل از ثبتنام در این دانشگاه اطلاع داشتند که مدرک این دانشگاه مورد تأیید وزارت علوم و وزارت بهداشت نیست.
در این مورد اطلاع داشتند اما دانشجویان در مورد نگرفتن مدرک دکتری اطلاعی نداشتند؛ این شکایتها برای زمانی است که مؤسسه و دانشگاه آقای خیراندیش پلمب نشده بود و یکسری از شکایتها در وزارت علوم بود.
تسنیم: ظاهراً برای تأسیس این دانشگاه در داخل کشور هیچ همکاری و مساعدتی صورت نگرفت.
پس باید ایشان به مراجع بالاتر اعلام میکردند که "از طرف دانشگاههای داخلی با من همکاری نشده" سپس با مشورت با صاحبنظران و مکانیزم کاملاً علمی و قانونی اقدام میکردند؛ در مورد رویکرد وزارت بهداشت هم باید بگویم، اینکه اگر بهفرض محال وزارت بهداشت نخواهد که طب سنتی در ایران رواج پیدا کند درست نیست زیرا ما یک رهبری هوشمند در ایران داریم که ایشان بهعنوان عالیترین مقام بهشکل غیرمحسوس نظارت بر حسن اجرای تمام دستگاهها را دارند و از کوچکترین اتفاقی در کشور بهلحظه مطلع هستند.
وقتی ایشان میفرمایند "یکی از دغدغههای من احیاء طب اسلامی است"، حجت تمام برای همه دستگاههای مسئول در این حوزه تمام میشود؛ بهنظرم وزارت بهداشت باید یک همایش با پیام مقام معظم رهبری برگزار کند و از تمامی کسانی که در کشور بهنحوی در این عرصه فعالیت میکنند، دعوت کند و نقطهنظرهای همه را در این زمینه در قالب ارسال مقاله دریافت کند و خودش را بهعنوان یک حامی نشان دهد؛ از این طریق حسننیت خود را نشان دهد چرا که دیگر نمیشود منکر اهمیت درمانی حجامت شد و در آمریکا و کشورهای اروپایی هم این کار در درمانگاهها و بیمارستانها در حال انجام است و از لحاظ علمی تأثیر درمانی حجامت ثابت شده است.
پیشنهاد بنده به وزارت بهداشت انجام دو کار است؛ نخست با یک اقبال عمومی، تمام افرادی را که در این زمینه کار میکنند دعوت و از این افراد نظرخواهی کند، دوم افراد سودجو را شناسایی کند و داروهای گیاهی را با فرمول خاص و قیمت مشخص در بازار پخش کند و به این موضوع نظارت داشته باشد.
تسنیم: آیا انجام چنین اقداماتی، ذیل ادارهکل طب سنتی وزارت بهداشت میگنجد و آیا یک ادارهکل، توانایی این مهم را دارد؟
خیر؛ باید سازمانی با موضوعیت نظام سلامت طب با هر عنوانی تشکیل شود و وزارت بهداشت به حسن کار این سازمان صرفاً نظارت کند زیرا تجربه نشان داده که وزارت بهداشت در این خصوص قابلیت اجرا ندارد؛ این بهمنزله ضعف در اجرا نیست، ظرفیت قابل توجه در این خصوص در وزارت بهداشت وجود ندارد.
تسنیم: آیا چنین سازمانی باید ذیل وزارت بهداشت تشکیل شود؟
خیر؛ این سازمان مستقل باید تعریف بشود؛ کار باید به بخش خصوصی واگذار شود، برای همین باید یک سازمانی با عنوان نظام سلامت طب تشکیل شود و وزارت بهداشت ناظر بر حسن اجرای این سازمان باشد، مثل دادستانکل کشور که ناظر بر حسن اجرای کار دادسراهای کل کشور است یا مثل کانون وکلا که یک نهاد خصوصی است اما درون خودش دادسرا دارد و به امور شکایات و امور قضایی خود رسیدگی میکند.
میشود این سازمان ذیل معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری تعریف شود یا بهعنوان یک سازمان مستقل از دولت خارج شود و زیرنظر یک مرکز مطالعات و پژوهشهای علوم اسلامی باشد یا زیرنظر حوزه علمیه باشد؛ بهصورت کلی این سازمان زیرمجموعه جایی تعریف شود بهنحوی که دولت تصمیمگیر نباشد و رهبری به این موضوع ورود داشته باشند که این معقولتر است چرا که ما میگوییم طبیب باید خود اسلامشناس باشد یا یک اسلامشناس کنار طبیب باشد که بتواند در زمینه روحی هم ارائه طریق کند.
تسنیم: آیا میتوانیم بگوییم که طب سنتی ما جزیی از طب اسلامی است چرا که بسیاری از آموزههای طب سنتی ایرانی برگرفته از روایات ائمه اطهار است؟
بله.
تسنیم: اگر روایات ائمه اطهار در باب طب را از طب سنتی امروز حذف کنیم، آیا طب سنتی از محتوی تهی نمیشود؟
دقیقاً؛ چرا که امام باقر(ع) فرمودند «شرقاً و غرباً کن تجداً علماً صحیحاً الّا شیئاً یخرج من عندنا اهل البیت» یعنی "شرق و غرب علم را سیر کنید هرگز علمی صحیح را نمییابید مگر چیزی که از ما اهل بیت بیرون آمده باشد".
تسنیم: آیا میشود قرآندرمانی و ذکردرمانی را ذیل طب الهی تعریف کرد؟
بله، ذیل طبی که از قرآن و اهلبیت است؛ برای مثال فردی خدمت امیرالمؤمنین(ع) میرسد و از دلدرد پنجساله خود شکایت میکند، حضرت علی(ع) به این فرد میفرماید "به همسرت بگو مهرش را به تو ببخشد و با پول مهر همسرت، عسل بخر، عسل را با آب باران مخلوط کن و بخور"؛ این شخص این کار را انجام میدهد و خوب میشود.
وقتی شخص در پی حکمت این کار خدمت حضرت علی(ع) میرسد، حضرت میفرماید: "در سوره نسا وقتی خداوند میفرماید وقتی همسرانتان مهرشان را بر شما میبخشند بر شما گواراست، این حکمتی دارد و عسل هم شفاست و باران هم رحمت و نعمت است پس مطمئناً ترکیب این سه، شفابخش میشود" البته حضرت اینجا بنا به حال و بضاعت فکری سؤالکننده، مختصر توضیح میدهد.
تسنیم: آیا حکیم باید مزاج روحی بیمارش را نیز تشخیص دهد؟
حکیم یعنی کسی که حکمت میداند یعنی اگر شخصی بدنش عفونت کرده و به حکیم مراجعه میکند باید تشخیص بدهد که چند درصد از این بیماری از جسم است و چند درصد از روح بیمار است؛ بهصورت کلی میتوانیم بگوییم که حکیم بهمعنای واقعی کلمه در ایران وجود ندارد، حکیم کسی است که سالها با تمسک به قرآن و عترت در پی تزکیه نفس خود مداومت کرده باشد.
ائمه دارای علم مخصوصه بودند یعنی قسمتی قابل انتقال و در قسمتی کتوم؛ اگرتشخیص میدادند که یک شخص، اهل تهذیب نفس است آنوقت پس از ارائه برنامهای برای ارتقای تزکیه نفس و روان آن فرد، حکمت را باذنالله به وی تعلیم میدادند.
انتهای پیام/*