اهداف استراتژیک رژیم صهیونیستی از توسعه شهرک سازی
رژیم صهیونیستی با توسعه شهرک سازی صهیونیستی در بخشهای مختلف فلسطین مجموعهای از اهداف استراتژیک را دنبال میکند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، مبالغه نیست اگر بگوییم که رژیم صهیونیستی با پیشبرد مطالبات خود در زمینه شهرکسازی غیرقانونی در تنش مستقیم با بیشتر کشورهای دنیا قرار گرفته است. دولتهای اروپایی و آمریکا نیز گرچه به صورت ضعیف، اما نارضایتی خود را از ادامه این سیاست ها اعلام و از رژیم صهیونیستی خواسته اند تا این اقدامات را متوقف کند. اما طی سالهای گذشته کابینه بنیامین نتانیاهو نه تنها اهمیتی به این مطالبات نداده ، بلکه روند شهرکسازی را با شدت بیشتری دنبال کرده است. آنچه در این مقاله مورد بررسی قرار میگیرد، سابقه فعالیتهای رژیم صهیونیستی در زمینه شهرسازی در بخشهای مختلف فلسطین و اهمیت توسعه این برنامه های اشغالگرایانه در برنامه کاری صهیونیست هاست. اهمیتی که باعث شده تل آویو انزوای بیش از پیش خود را به جان بخرد تا بتواند به برنامه های خود در زمینه افزایش شهرک های اسرائیلی نشینی ادامه دهد.
بخش سوم: تاریخچه و سابقه شهرک سازی صهیونیستی:
در اولین کنگره جنبش صهیونیسم در سال 1897میلادی هدف این جنبش تأسیس وطن ملی برای یهودیان در فلسطین اعلام شد. به منظور تحقق این هدف و گسترش شهرک نشینی، جنبش صهیونیسم بر مهاجرت یهود به فلسطین، شهرک سازی و کوچاندن عربها از سرزمین فلسطین تأکید می کرد. موسسان صهیونیسم در برنامه های سری و مشهور خود که به پرتکل های دانشوران صهیون شهرت یافت، بر لزوم سیطره بر جهان و به بردگی گرفتن ملت ها و گسترش آشوب و جنگ در جهان به منظور افزایش سود و منافع یهود و تقویت نفوذ این قوم تأکید کرده است.
سرکردگان صهیونیسم شعار «فلسطین سرزمین بی ملت برای ملت بی سرزمین» را سردادند تا از این راه ملت فلسطین را از سرزمین و وطن خود بیرون و یهودیان را در آن ساکن کنند. تئودور هرتزل- رئیس کنگره- اهمیت استعمار یهودی در فلسطین و مهاجرت یهود به آنجا و شهرک سازی در این کشور و کوچاندن عرب ها از آن و تبدیل رژیم شهرک نشین صهیونیستی به پایگاهی ثابت برای خدمت به منافع دول استعمارگر در منطقه (خاورمیانه) و به عنوان مرکز صهیونیسم جهانی جهت تسلط بر جهان را مورد تأکید قرارداد.وی مهاجرت یهود به فلسطین و شهرک سازی و کوچاندن عرب ها از این سرزمین را اصلی ترین برنامه این جنبش برای تأسیس رژیم شهرک نشین یهودی دانست.
بنابر آموزه های کنگره اول صهیونیسم در زمینه لزوم جذب کشاورزان، کارگران و پیشه وران یهود به فلسطین جهت ساخت شهرک های صهیونیستی، غده سرطانی صهیونیسم در فلسطین اشغالی طی چهارمرحله به اوج رشد خود رسید:
اول: مهاجرت یهود به فلسطین
دوم: ساخت شهرکها و اسکان یهودیان در آنها
سوم: استفاده از ترور، پاکسازی نژادی برای کوچاندن عربها از این سرزمین
چهارم: شعله ور ساختن جنگهای تجاوزکارانه برای تحقق توسعه شهرکها، اشغال مناطق جدید و الحاق به منطقه تحت سلطه خود و یهودی کردن مقدسات، کوچاندن عربها و انتقال از مرحله شهرک نشینی به امپریالیسم صهیونیستی .
هرتزل و هم قطارانش استراتژی صهیونیسم را تسلط بر سرزمینهای عربی فلسطین می دانستند. وی در مورد این استراتژی در خاطرات خود می نویسد: جنبش صهیونیسم استیلا بر سرزمین (فلسطین) را به عنوان اولین هدف جهت تأسیس رژیم یهودی تعیین کرده است. سازمانها و مؤسسات صهیونیستی بویژه صندوق یهود و شرکت «کیرن کیتم» بر همین اساس اقدام به خرید! زمین کردند.
جنبش صهیونیسم سیاست غصب سرزمینهای عربی را از راه حمایت حکومت تحت الحمایه انگلیس و به وسیله اولین نماینده یهودی آن در فلسطین که هربرت ساموئل نام داشت و نیز از راه غصب زمینهای فلسطینیان و سیطره نظامی و سپس ساخت شهرک در آنها پی گرفت.
در ابتدا جنبش صهیونیسم با کمک انگلیس و آمریکا تلاش کرد ساختار جمعیتی صهیونیست های غربی را در فلسطین بنا نهد. شهرک نشینان صهیونیست در این مرحله برای مجبور ساختن فلسطینیان جهت کوچ از فلسطین و اسکان مهاجران یهودی به جای آنها به ترور، نژادپرستی، بغض و کینه ورزی بر ضدفلسطینیان روی آوردند و به دنبال آن، یهودیان و سازمانهای تروریستی آنان را ترور، پاکسازی نژادی و قتل و کشتار برای تأسیس و تحقق رژیم شهرک نشین (صهیونیستی) بهره بردند. آنان همچنین مهاجرت یهود و استقرار آنان در شهرکها و کوچاندن عربها و سیطره بر زمینها و ثروتهای آنان را به عنوان یک امر مقدس دینی توجیه کردند.
ساخت شهرکهای صهیونیست نشین در ابتدای امر همزمان در دو جهت حرکت کرد:
اول: تلاش برای افزایش تعداد یهودیان در شهرهای بزرگ عرب نشین مانند قدس، حیفا، طبریا، صفد و شهرک صهیونیست نشین تل آویو به عنوان محله ای از محلات شهر یافا.
دوم: احداث شهرکهای کشاورزی - نظامی در مناطق استراتژیک و نزدیک مرزهای کشورهای عرب به طوری که هر شهرک صهیونیست نشین بعدها به پادگانی نظامی بسیار مستحکم برای صهیونیستها تبدیل شد.
اعلام موجودیت رژیم صهیونیستی نقطه عطفی در پیگیری و ادامه راه استعمارگری شهرک نشینان و اخراج فلسطینیان در چارچوب اشغالگری و استفاده از ارتش اسرائیل و گروه های شهرک نشین برای ارتکاب جنایتهای مختلف بر ضدملت فلسطین و یهودی سازی سرزمین و مقدساتش از طریق دلایل دروغین و بسیار بی شرمانه صهیونیسم بود. سران صهیونیسم بر این باور بودند که آینده شهرک سازی یهود به مهاجرت یهودیان به فلسطین و اخراج فلسطینیان از سرزمینشان و تثبیت شهرک نشینی بستگی دارد. به همین سبب آنان خواهان بازگشت به مرزهای پیش از جنگ تجاوزکارانه ای که در سال1967م آن را شعله ور ساختند و یهودی سازی قدس، الخلیل، بیت لحم و نابلس و ادامه ساخت و گسترش شهرکهای صهیونیست نشین بودند.
بخش چهارم: اهداف شهرک سازی
شهرک سازی های یهودی نشین در سرزمینهای اشغالی در حقیقت راهی برای یهودی سازی سرزمینها و اشغال زمینهای جدید است . شهرک سازیهای یهودی نشین در مناطق اشغالی فلسطین و دیگر سرزمینهای اشغالی عربی ، یکی از دیگر تهدیدها و سیاستهای اصلی رژیم صهیونیستی و نیز عاملی مهم و استراتژیک در معادلات و محاسبات این رژیم ، از هنگام تأسیس اسرائیل تاکنون به شمار می رود که در حفظ امنیت و تحکیم سلطه صهیونیسم بر سرزمینهای اشغالی ، تأثیر بسزایی داشته است .
این سیاست ، در پی اجرای روند انتقال یهودیان به فلسطین ، با هدف یهودی سازی این سرزمین ، از زمان تشکیل اولین کنگره صهیونیستها در سال 1897 میلادی در دستور کار جنبش صهیونیسم قرار گرفت و از زمان تشکیل رژیم صهیونیستی نیز روند تصاعدی پیدا کرد . این سیاست همچنین عاملی مهم و استراتژیک در معادلات و محاسبات این رژیم از هنگام تأسیس آن تا کنون محسوب می شود که در حفظ امنیت و تحکیم سلطه صهیونیسم بر سرزمین های اشغالی تأثیر بسزایی داشته است. گلدا مایر نخست وزیر وقت اسرائیل در تأیید این سیاست گفته است : مرزهای مشخصی برای اسرائیل وجود ندارد و مرز اسرائیل تا جایی است که یهودیان در آن اقامت دارند . بر این اساس ، از سال 1967 م شهرک سازی و اسکان یهودیان در سرزمینهای اشغالی با طرح بزرگ شهرک سازی " ایگال آلون " آغاز شد .
صهیونیسم معتقد است که تمامی فلسطین سرزمین یهودی است و حق دارد و آن را بازپس گیرد! شهرک سازی یهودی نشین با استفاده از طراحی های قبلی راهی برای اشغال مناطق استراتژیک ، نفوذ بیشتر به سرزمینهای فلسطینیان و حتی مجبور کردن فلسطینیان به مهاجرت می باشد . صهیونیستها با محاصره کردن برخی از مناطق استراتژیک فلسطین در میان شهرکهای یهودی نشین و سپس بسط و گسترش این شهرکها سعی در یهودی سازی آن مناطق کرده اند . نمونه عینی چنین فعالیتی در بیت المقدس اجرا شده است . صهیونیستها با ایجاد شهرکهای یهودی نشین متعدد در شرق آن راه دسترسی فلسطینیان را به بیت المقدس قطع و در صدد تکمیل پروژه اشغال آن برآمدند .
علاوه بر این صهیونیستها با انتخاب زمینهایی در عمق مناطق فلسطینی نشین به عنوان شهرک و سپس به بهانه تأمین امنیت این مناطق ، اشغال خود رابه عمق سرزمینهای فلسطینیان بسط داده اند . همچنین اقدامات خرابکارانه و تلاشهای ضد انسانی صهیونیستهای شهرک نشین علیه فلسطینیان مجاور ، راهی برای کوچاندن و آوارگی فلسطینیان به حساب می آید . صهیونیستهای شهرک نشین علاوه بر حمله مسلحانه به مناطق فلسطینی نشین ، ناامن کردن این مناطق و وارد ساختن خسارتهای مادی و جانی بر آنها ، گاه با آلوده کردن منابع آب و محیط زیست منطقه از طریق مواد شیمیایی و بیولوژیک مبارزه ای ناجوانمردانه را علیه فلسطینیان در پیش گرفته اند ، تا از این طریق بتوانند فلسطینیان را به مهاجرت مجبور سازند .
شهرک سازی در استراتژیهای بلندمدت رژیم صهیونیستی از چنان جایگاه مهمی برخوردار است که علی رغم تلاشهای بین المللی و حتی ایالات متحده برای توقف توسعه شهرکها توسط رژیم صهیونیستی این رژیم نه تنها توسعه شهرکها را متوقف نکرده بلکه گاهی نیز حتی حاضر به پذیرش تنش در روابط خود با واشنگتن و تعارض در موضع گیریهای دو طرف شده است ، اما دست از گسترش شهرکهای یهودی نشین برنداشته است . این راهبرد صهیونیستی به معنای استمرار انتقال و اسکان یهودیان جهان در فلسطین می باشد .
رژیم صهیونیستی در اجرای طرحهای شهرک سازی و اسکان یهودیان در داخل سرزمینهای اشغالی و مناطق پرجمعیت فلسطینی اهداف زیر را دنبال می کرد :
الف: اهداف نظامی - امنیتی :
رژیم صهیونیستی با تملک سرزمینی به وسعت 20700 کیلومتر مربع و عدم برخورداری از عمق مناسب و به لحاظ جغرافیای آسیب پذیر در مقابل کشورهای همجوار و همچنین با توجه به سیاست تجاوزکارانه خود همواره در معرض تهدید نیروهای خارجی و همجوار خود بوده است . در همین راستا ، ایجاد شهرکهای یهودی نشین در سرحدات جغرافیایی و مرزهای اقامت صهیونیست ها می تواند یک اقدام پیشگیرانه وپدافندی در مقابل هجوم احتمالی کشورهای همجوار عربی یا نیروهای مبارز به عمق اسرائیل و مرکزیت شهرها و تأسیسات حیاتی آن باشد که در صورت حمله زمینی از سوی یک کشور خارجی ، این شهرکها به عنوان یک مانع عمده می توانند خط پدافندی مناسبی محسوب شده و از پیشروی دشمن به داخل عمق اسرائیل ممانعت کرده و یا حداقل ، آن را تا رسیدن نیروهای کمکی صهیونیستی به تأخیر اندازد .
اوری ملی اشتاین نویسنده صهیونیست در مورد اهمیت شهرکهای اسرائیلی در استراتژی نظامی اسرائیل می نویسد که شهرک های صهیونیست نشین در هنگام جنگ اول اعراب و اسرائیل ) به عنوان پایگاههای قدرتمندی برای ستاد فرماندهی یهودیان بوده اند و فقط به عنوان پایگاهها و ایستگاههای بازرسی عمل نمی کردند .
از سوی دیگر ، تقسیم سرزمینهای اشغالی به بخشهای کوچک جغرافیایی و جداسازی آنها از همدیگر و ایجاد شهرکها در مرزها علاوه بر اینکه آسیب پذیری اسرائیل را در مقابل حملات گسترده و کلاسیک دشمن خارجی ترمیم می کند ، عملاً سیاست سد نفوذ و تئوری دو مرزه کردن اسرائیل را اجرا و از نفوذ گروههای فلسطینی و حملات چریکی آنها به داخل اسرائیل از طریق کشورهای همجوار مثل لبنان ، سوریه و اردن که در مرزها مورد حمایت مادی و معنوی مردم منطقه قرار می گیرند ، جلوگیری می کند ، زیرا شهرکها بر روی ویرانه های روستاها و شهرک های عرب نشین بنا شده و موجب تخریب بسیاری از منازل و مناطق مسکونی و کشاورزی می شد که طبیعتا به منزله اهرم فشاری بر مردم بومی برای کوچ اجباری آنها از مناطق مرزی مورد استفاده قرار می گرفت.
اسحاق رابین نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیستی معتقد است موقعیت شهرکها در نوار غزه باعث کاهش حوادث و درگیری با اهالی این منطقه در مقایسه با وضعیت آنها در کرانه غربی گردیده است. هدف صهیونیستها در احداث بسیاری از شهرک های یهودی نشین در مناطق اشغالی ، ایجاد زمینه مناسب تصرف ، تأمین و نگهداری مناطق اشغال شده سال 1967 و ایجاد امنیت برای یهودیان ساکن مناطق 1948 می باشد . ایجاد امنیت نظامی و استقرار کامل صهیونیستها در خاک فلسطین و زیر نظر داشتن کلیه ترددها و تحرکات فلسطینیان در این رابطه از طریق ایجاد یک بافت هدفمند شهرک سازی توسط صهیونیستها پیگیری می شود .
ب: اهداف سیاسی - اجتماعی
با اشغال سرزمینهای فلسطین توسط صهیونیستها و احداث شهرکهای یهودی نشین در آنها ، هم بافت جمعیتی این سرزمینها تغییر پیدا می کند و هم زمینه اسکان مهاجرین یهودی جدید و توسعه سرزمینی برای ایجاد یک کشور یهودی فراهم می شود. با توجه به وسعت محدود فلسطین اشغالی که جوابگوی اسکان همه یهودیان جهان نیست ، ایجاد شهرکهای یهودی نشین بهترین روشی است که تعداد بیشتری از یهودیان را اسکان می دهد ، ضمن اینکه با احداث شهرکهای کوچک و اسکان دادن چندین خانواده و یا دهها خانواده و با به کارگیری تدابیر سرویس دهی و خدمات رسانی و تسهیلات معیشت در بافت شهرکها ، گامی مؤثر برای توسعه این شهرکها در آینده برداشته شده و زمینه مهاجرت بیشتر یهودیان جهان فراهم می شود.
تل آویو با توجه به سیاست عرب زدایی خود در فلسطین و روند انتقال یهودیان به سرزمینهای اشغالی ، احداث و گسترش شهرک های یهودی را تسریع نموده تا ضمن پاسخگویی در مقابل مهاجرت عظیم و روزافزون یهودیان ، دیگر یهودیان پراکنده در جهان را برای سفر به اسرائیل ترغیب و تشویق نماید و در مقابل با از بین بردن ماهیت جغرافیای انسانی و مردم شناختی فلسطینی ها و تخریب بسیاری از منازل و مناطق مسکونی و زراعی اعراب و حتی انهدام کامل و محو آنها از صفحه روزگار و ایجاد شهرکها و گروههای اسکان شده و غیر بومی بر روی ویرانه های آنها ، انگیزه های ماندن اعراب در فلسطین و حتی بازگشت مجدد آنها به سرزمین خود را کاهش داده و یا به صفر برساند . این روند باعث می شود فلسطینی ها در سرزمین مادری خود به اقلیتی منزوی و مورد تبعیض تبدیل شوند.
ج: اهداف فرهنگی
نظر به اینکه یهودیان مهاجر از ملیت های مختلف ( اروپایی ، آمریکایی ، آفریقایی و آسیایی ) بوده و دارای فرهنگ های مختلف از جوامع گوناگون هستند ، کنترل و همگون کردن آنها امری اجتناب ناپذیر است . رژیم صهیونیستی سعی در ایجاد تسهیلات لازم برای کنترل جامعه یهود و تزریق فرهنگ واحد نوین و همه جانبه بر آنها دارد که تحقق آن در مجموعه های مسکونی بسته به مراتب سهل تر و دستیابی ارگانهای اسرائیل به اهداف مربوطه به لحاظ اطمینان و سرعت ، قطعا بیشتر خواهد بود . مثلاً اسکان دادن یهودیان افراطی در مجاورت با شهرهای فلسطینی به توسعه و رشد روحیه دشمنی آنها با اعراب کمک می کند ، همچنان که این وضعیت در شهرکهای کریات اربع و ایلون ، موریه و عفره که در نزدیکی شهرهای الخلیل و نابلس و رام الله واقع شده اند مشهود است . همچنین صهیونیستها با گسترش ساخت و ارائه سرویسهای مناسب به مهاجرین در این شهرکها ، فضای مناسب را برای انجام تبلیغات و تشویق سایر یهودیان به مهاجرت به فلسطین و جذب کمکهای یهودیان سراسر جهان مهیا می کنند .
د: اهداف آرمانی و مذهبی
صهیونیستها در تصرف اشغال سرزمینهای فلسطینی و احداث شهرکهای یهودی نشین در این سرزمینها ، بر مبنای آموزه های دینی یهود دو هدف را دنبال می کنند : هدف اول رسیدن به سرزمین موعود ؛ هدف دوم آزادسازی زمینهای به اصطلاح توراتی که به ادعای یهودیان به صورت غصبی در اختیار فلسطینی ها قرار گرفته است . این امر با توجه به آموزه های انحرافی و تحریف شده کتاب مقدس ، زمینه ساز ظهور یک دولت یهودی و تصاحب سرزمین توراتی می باشد که حدود آن در کتاب مقدس تعیین شده است .
ه: اهداف اقتصادی
صهیونیستها ، شهرکهای خود را در مهمترین زمینهای کشاورزی و قابل استفاده فلسطینیان بنا نموده اند و از این طریق دست آنها را از اراضی کشاورزی کوتاه نموده اند. سرزمین فلسطین با وسعت محدود کشاورزی سنتی خود نمی تواند منبع درآمدی سودآوری برای رژیم صهیونیستی بوده و نیازمندیهای جمعیت صهیونیست ساکن سرزمین های اشغالی را با توجه به رشد روزافزون مهاجرین یهودی پاسخگو باشد. لذا ایجاد شهرکهای یهودی نشین بر روی اراضی و مراکز حیاتی که دارای اهمیت استراتژیکی می باشد از قبیل مناطق کوهستانی و کوهپایه های مجاور و یا سرزمینهای پر آب واجد شرایط جهت کشاورزی و نیز مناطق پرجمعیت فلسطین و سلب مالکیت فلسطینیان از اراضی مزروعی خود ، راه را برای یک کشاورزی مکانیزه فراهم می کند که بر اساس سیاست های اقتصادی رژیم صهیونیستی هم نیازمندیهای غذایی استراتژیک اسرائیل را به طور هماهنگ تأمین نموده و هم از وابستگی غذایی رژیم صهیونیستی به خارج از سرزمین های اشغالی بکاهد.
اسرائیل به دنبال این است تا تعداد شهرکنشینان در طول ده سال آینده را به شش میلیون نفر برساند. طبعاً این تعداد، نیازمند مصادره اراضی بیشتری بوده تا طی ده سال مساحتی بیش از سه برابر اراضی کنونی را از دست فلسطینیها خارج نماید. کشاورزی، شغل اصلی فلسطینیها محسوب میشود، استیلاء شهرکنشینان بر اراضی کشاورزی به طور مستقیم بر کشاورزی فلسطینیها تأثیر منفی گذاشته است. علاوه بر این، زمینهای بسیاری از فلسطینیها در کنار شهرکها واقع شدهاند و آنان به دلایل و بهانههای امنیتی صهیونیست ها، از نزدیک شدن به این زمینها محروم شدهاند.
تا سال 2009 مساحت زیر کشت اسراییل در کرانه باختری به 9.2 میلیون دونم رسید، که حدود 2 درصد یا 700.61 دونم آن در اختیار شهرکنشینان بوده است. 50 درصد مساحت این اراضی در غور اردن و دشتهای شمالی بحرالمیت قرار گرفته و 2 درصد آن نیز در کرانه باختری واقع است.
یکی دیگر از منابع درآمد شهرکهای یهودینشین در مناطق اشغالی، تولیدات صنعتی است که هم در داخل اسراییل به مصرف میرسند و هم صادر میشوند. تولیدات این مناطق شامل محصولات پلاستیکی، قطعات فلزی، تولیدات نساجی، انواع فرش و زیرانداز، محصولات آرایشی، کالاهای تزئینی، مواد غذایی و مشروبات الکلی میباشد. در شهرکهای کرانه باختری حدود 740.21 واحد صنعتی وجود دارند که 400.364 کارگر در آن مشغول به کار هستند. تعداد شرکتها در شهرکهای کرانه باختری تا سال 2012 به 10414واحد رسیده که از این تعداد، بالغ بر 230 شرکت صنعتی ایجاد شد. ارزش افزوده از مجموع تولیدات صنعتی، 97 میلیارد شیکل در شهرکهای صهیونیستی است. تعداد کارگران بخش صنعتی در شهرکها کمتر از 4300 نفر یا 2.1 درصد از مجموع کارگران صنایع در سرزمین های اشغالی است.
یکی از مهم ترین از اهداف اقتصادی احداث شهرکهای یهودی نشین در مناطق اشغالی فلسطین ، انهدام و تخریب توان اقتصادی فلسطینی ها در ابعاد مختلف کشاورزی و صنعتی، به منظور بالا بردن هزینه مقاومت در برابر صهیونیست ها و اسکان آنها در فلسطین اشغالی می باشد .
و: اهداف مردم شناختی
تامین جمعیت مورد نیاز، همواره یکی از مهمترین پایه های ساختار قدرت امنیتی و استمرار حیات سیاسی رژیم های مختلف و تعیین کننده راهبردها و راهکارهای آن است. در رژیم صهیونیستی که بر پایه الگوی استعمار اسکانی برپا شده، مهاجرت و افزایش جمعیت نقش تعیین کنندهای دارد. تا سال 2010، جمعیت شهرکنشینان کرانه باختری، حدود 974.518 بوده که از این تعداد، حدود 38 درصد در شهرکهای یهودی واقع در استان قدس سکونت داشتند. بدین نحو، مجموع شهرکنشینان تقریباً 20 درصد جمعیت فلسطینی کرانه باختری را تشکیل میدهد. همچنین از سال 1986 تا 2010 میانگین سالانه رشد جمعیَت شهرکنشینان، بیش از 4.6 درصد بوده است. اگرچه میانگین رشد جمعیت در این سالها بی تاثیر از مهاجرت یهودیان به شهرکهای مزبور نیست، اما شاهد افزایش میزان رشد طبیعی جمعیت نیز بودهایم، در حالی که میانگین رشد طبیعی جمعیت در داخل خط سبز 1.57 درصد است، در شهرکهای یهودی دو برابر، و به میزان 3.5 درصد رسیده که با افزایش تعداد خانوادههای ساکن در کرانه باختری هم زمان گشته است. تا سال 2010 میانگین رشد خانوادههای یهودی در شهرکها، بیش از 5 درصد و تعداد خانوادهها نیز به 500.64 رسید.
همچنین حدود 30 درصد از خانوادهها در شهرکهای یهودی به استثنای قدس، دارای 4 فرزند با میانگین سنی کم تر از 17 سال هستند. از سویی دیگر، 58 درصد جمعیت شهرکنشینان کم تر از میانگین سنی 24 سال، و افراد بیش از 65 سال آن نیز تا سال 2009، از 3 درصد تجاوز نکرده است. بنابراین میانگین سنی 20 سال شهرکنشینها، در مقایسه با میانگین سنی 29.3 در اسراییل، نرخ رشد جمعیت جوان را افزایش داده و در نتیجه برخی از چالشهای جمعیَتی آن را مرتفع میسازد. علاوه بر آن،متوسط تعداد فرزندان در شهرکهای صهیونیستی 4.5 فرزند میباشد که بیش از میانگین تعداد فرزندان اسراییلیهای داخل خط سبز، با معدل کم تر از 3 فرزند است. بدین نحو، در مقابل هر 100 نفر شهرکنشین با رده سنی کم تر از 19 سال و بیش از 65 سال، حدود 111 شهرکنشین با رده سنی بین 24 تا 65 سال – 110 درصد - قرار میگیرند؛ در حالی که در اسراییل، این نسبت 84 درصد میباشد. 500 هزار شهرکنشین صهیونیست در 42 درصد اراضی کرانه باختری سکونت دارند. در مقابل 2، 5 میلیون فلسطینی در 58 درصد اراضی کرانه باختری در معرض تهدیداتی از قبیل ویرانی منازل، مصادره اراضی و کوچ اجباری به سر میبرند.
ز: مصادره منابع آبی از طریق شهرکسازی
صهیونیست ها با گسترش شهرکسازی در سرزمینهای اشغالی به دنبال سلطه کامل بر حوضه های آبی زیر زمینی در کرانه باختری، هستند: حوضه های آبی حاضر در سرزمین های اشغالی عبارتند از:
الف. حوضه غربی: این حوضه شامل تمام مناطق کوهستانی میباشد که حرکت آب آن به سمت غرب است و از مناطق غربی استان جنین آغاز و تا مناطق جنوب غرب استان الخلیل ادامه مییابد. بیشتر منابع تغذیه زیرزمینی این حوضه از بارانهای موسمی است که در محدوده کرانه باختری میبارند. مقدار این بارشها بیش از 95 درصد از انرژی تجدیدپذیر آبی این حوضه است و میزان آن، نزدیک به 362 میلیون متر مکعب در سال میباشد، درحالی که سهم فعلی فلسطینیان از این آبها از 20 میلیون متر مکعب در سال یعنی 5.5 درصد تجاوز نمیکند که این مقدار نیز از طریق پمپاژ چاههای باقی مانده و کم عمق کشاورزی به دست میآید.
ب. حوضه شمال شرقی: این حوضه در منطقه شمال شرقی کرانه باختری قرار گرفته و تقریباً تمام آبهای سرازیرشده از استانهای نابلس، جنین و طوباس به سمت شمال و شمال شرقی را شامل میشود. محدوده جغرافیایی آن تا داخل دشت مرج ابن عامر، منطقه«بردله» و بخشهای وسیعی از مناطق اغوار شمال شرقی ادامه مییابد. بیشتر منابع تغذیه زیرزمینی این حوضه از بارش بارانهایی است که در داخل محدوده کرانه باختری میبارند و به بیش از 90 درصد کل انرژی تجدیدپذیر آبی سالانه، یعنی نزدیک به 158 میلیون متر مکعب میرسد. فلسطینیان از این حوضه آبی فقط نزدیک به 33 میلیون متر مکعب یعنی 20 درصد آن بهره مند میشوند. صهیونیست ها با گسترش شهرکنشینی در این مناطق، نزدیک به 125 میلیون متر مکعب یعنی 80 درصد آب این حوضه را که بیشتر آن از چشمههای منطقه الجلبون و بیسان تأمین میشوند، بهرهبرداری میکند.
ج. حوضه شرقی: این حوضه به طور کامل در محدوده کرانه باختری قرار دارد و شامل تمام آبهای سرازیر شده از مناطق شمالی استانهای جنین، طوباس، نابلس، رام الله، بیت لحم تا دورترین نقطه در جنوب استان الخلیل میشود که به سمت شرق می روند. میزان انرژی آبی سالانه آن نزدیک به 175 میلیون متر مکعب است که بخش عظیمی از آن یعنی 55 میلیون متر مکعب به دلیل شوری بسیار زیاد، غیر قابل استفاده است و به بحر المیت می ریزد. 65 میلیون متر مکعب از 120 میلیون متر مکعب آب شیرین یعنی 37 درصد از کل آبهای شور و شیرین این حوضه- 175 میلیون متر مکعب- و نزدیک به 54 درصد از کل آبهای شیرین - 120 میلیون متر مکعب- به فلسطینیان میرسد که عمدتاً از طریق 95 حلقه چاه کشاورزی، نزدیک به 28 میلیون مترمکعب آب در سال و 7 حلقه چاه آب آشامیدنی با 7.6 میلیون متر مکعب و از آب چشمه ها، نزدیک به 3.33 میلیون متر مکعب آب تأمین میشود. اما اسرائیلیها نزدیک به 40 میلیون متر مکعب از آبهای شیرین این حوضه را از طریق 35 حلقه چاه عمیق مورد استفاده قرار میدهند.
د. حوضه زیرزمینی ساحلی: این حوضه از جنوب حیفا تا نقب امتداد دارد و بخش عظیمی از آن در داخل خاک مصر قرار میگیرد. حوضه ساحلی در اعماق زیر سطحی شرق به ارتفاعات کوهستانی ممتد تا جنوب بئر السبع میرسد. به عبارت دیگر لایههای آبدار زیر سطحی که در داخل نوار غزه قرار دارند، مقدار آب این حوضه به 120 میلیون متر مکعب در سال میرسد. مقدار آب شیرین تجدیدپذیری که فلسطینیان از این حوضه ساحلی استفاده میکنند، از 45 میلیون متر مکعب تجاوز نمیکند و این میزان آب از بارش بارانهای نوار غزه است. یعنی سهم فلسطینیان از آبهای شیرین تجدیدپذیر این حوضه 9 درصد و مابقی در اختیار اسراییل قرار میگیرد.
ه. حوضه الکرمل: این حوضه شامل تمام مناطق کوهستانی کرمل و حیفا است که تا داخل دشت مرج ابن عامر ادامه مییابد و انرژی تجدیدپذیر آبی آن در سال، به47 میلیون متر مکعب میرسد. میزان آب این حوضه به طور کلی در طرح های آبی اسراییل مورد استفاده قرار میگیرد. آب این حوضه از بارانهای محدوده حوضه و نیز آبهای درهها و سیل های موسمی که از مناطق شمال غربی کرانه باختری سرازیر میشوند، تأمین میگردد.
ادامه دارد...