جنبش دانشجویی؛ هیاهو و شور
نیمه آذر که فرا میرسد، سالنهای دانشگاهها، مملو از دانشجویانی میشود که با شور و هیاهو پای صحبتهای مسوولان سیاسی و نمایندگان احزاب مینشینند و در له یا علیه همان صحبتها شعار میدهند ولی کمتر از گذشت هفتهای، سکوتی سرد بر این سالنها حاکم میشود.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، نیمه آذر که فرا میرسد، سالنهای دانشگاهها، مملو از دانشجویانی میشود که با شور و هیاهو پای صحبتهای مسوولان سیاسی و نمایندگان احزاب مینشینند و در له یا علیه همان صحبتها شعار میدهند ولی کمتر از گذشت هفتهای، سکوتی سرد بر این سالنها حاکم میشود و مطالبات اجتماعی دانشجویان تا سال آینده به فراموشی سپرده میشود. حال باید دید این فراموشی، محصول عملکرد تشکلهای دانشجویی و سیاستهای دانشگاه است یا آنکه خود دانشجویان از شرایط حقیقی جامعه دورافتاده و در حبابی از تصورات و ایدهآلهای خود ماندهاند.
برای پاسخ به این سؤالات، مناظرهای برگزار کردیم تا پاسخ را از فعالان دانشجویی جویا شویم. آقایان علی شریفی و ابوالفضل مظاهری دو تن از دانشجویانی هستند که از ابتدای ورودشان به دانشگاه، درگیر فعالیتهای دانشجویی شدهاند و امروز هریک مسوولیت اداره یکی از تشکلهای دانشجویی را به عهده گرفتهاند؛ یکی در داخل دانشگاه فعالیت میکند و دیگری در خارج از آن. خواندن بخشهایی از این مناظره دوساعته شاید فتح بابی باشد برای بازنگری در شیوه فعالیت تشکلهای دانشجویی.
خودتان را معرفی کنید.
شریفی: من علی شریفی هستم، دبیر تشکل دانشجویان فرهنگ مستقل با مجوز وزارت کشور که بهعنوان یک انجیاو (سمن) فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی متنوعی را انجام میدهد. رشته اصلی من برق قدرت است و بین رشتهای، در جهاد دانشگاهی تهران جامعهشناسی خواندم.
مظاهری: من ابوالفضل مظاهری دبیر عالی انجمنهای اسلامی مستقل دانشجویان دانشگاههای سراسر کشور هستم. کارشناسی علوم ارتباطات اجتماعی خواندهام و از سال 90 تاکنون در این تشکلها هستم.
چرا روز دانشجو، جلوهگاه حضور احزاب و گروههای سیاسی در دانشگاهها میشود؟
مظاهری: اگر به اصل تشکل دانشجویی و فضای جنبش دانشجویی نظر کنیم، متوجه میشویم که محوریت حضور دانشجو در تشکلها همین موارد سیاسی است و مساله سیاست یک اصل تعیینکننده است. جنبش دانشجویی نمیتواند از فضای سیاست دور شود؛ از زمان حادثه 16 آذر و داستان شهادت چند دانشجو و مبارزات قبل از انقلاب تا بعد از انقلاب و مساله سفارت آمریکا و جنگ و همچنین مسائل 78 تا امروز سیاست همیشه در فضای دانشگاه تعیینکننده بوده است. یکی از محلهای اختلاف ما و انتقاد به بعضی سیاسیون این است که فهم درستی از تشکلها و فضای دانشجویی ندارند. ما و تشکلی که من دبیریاش را انجام میدهم تلاش کردیم از این فضا دور بمانیم. ما نقد حکومت را بر خودمان لازم میدانیم و نفی حاکمیت را مجاز نمیدانیم. وظایف اصلی بحث آرمانگرایی و مطالبهگری است.
مطالبه باید مبتنی بر دانشی باشد و تشکلهای دانشجویی به دانش کارشناسی نیاز دارند. دانشجو از کجا باید این دانش کارشناسی را بهدست آورد؟
مظاهری: یکی از وظایف تشکل، بحث گفتمانسازی است. یکی از بخشهایی که گفتمانها معنا بیشتری پیدا میکند در همین موضوع انتخابات است. الزاماً گفتمانسازی در این خلاصه نمیشود که ما در تمام حوزههای فرهنگی و سیاسی یک جبهه خاص باشیم و در آن زمینه یک شرح داشته باشیم ما اولویت تعیین میکنیم مثلاً میگوییم فضای کشور بهگونهای است که شاخصهای انتخابات سال 96 باید به این صورت باشد و کسی باید شرکت کند که این ویژگیها را داشته باشد. الآن یکی از مطالبات این است که انتخابات را از فضای احساسی درآورده و کاندیداها جدیتر و با برنامهریزی وارد عرصه انتخابات شوند. این تفکری است که خود بچهها دارند.
شریفی: شما میگویید ما به آن افراد ویژگیها را می گوییم؛ این اطلاعات از کجا بهدست میآید؟
مظاهری: خیر ما الآن اولویتها را بر اساس اوضاع و شرایط روز و تحلیلها مشخص میکنیم یا خودمان به این نتایج میرسیم. الآن از هرکس بپرسید اولویت نخست جامعه چیست، میگوید اقتصاد و ما درنهایت درزمینه اقتصاد به سه بحث میرسیم 1)معیشت 2)بیکاری 3)فسادهای اقتصادی، پس این سه مورد نیاز جامعه است.
شریفی: فرض کنید من کاندیدا هستم و میگویم این سه مشکل را حل میکنم و برنامه میدهم، شما چطور کارشناسی میکنید که این برنامه تخیلی است یا خیر؟
مظاهری: این مرحله بعدی است؛ ما الآن با آدمهای تأثیرگذار صحبت میکنیم و اولویتها را به آنها ارائه میدهیم تا شاید بتوان روی فکر آنها تأثیر گذاشت که بدانند فکر تشکل اسلامی این است. بهطور مثال ما در اواخر فروردین یک میز انتخاباتی برگزار کردیم که کاندیداها و فعالیتشان مشخصشده بود و اگر اشتباه نکنم تنها کسی که شرکت نکرد آقای روحانی بود که بچههای ما آذرماه سال 91 با ایشان جلسه گذاشته بودند. بچههای دانشجو در رشتههای گوناگون فعالیت میکنند و با اساتید مختلف در تماس هستند و به یک فکر و قضاوت خاص میرسند.
شریفی: به نظرم وقتی دانشجو وارد دانشگاه شده و وارد جریانهای سیاسی میشود این فرد اطلاعاتی ندارد. تا قبل از ترم یک اصلاً در فضای سیاسی نبوده و در جو قرار میگیرد و کسانی این جو را راه میاندازند که میخواهند دانشجو دنبال زمینههای اجتماعی نرود چون در این صورت مطالبهگر دولت میشود. اگر بخواهیم دانشجو مساله اشتغال و اقتصاد را بداند دیگر فرصت ورود به مبحث درود بر فلان فرد را نداند. برخی احزاب معتقدند که دانشجو نباید این مسائل را بداند زیرا نیاز به یک پیادهنظام جوانی دارد که صندلیها را پر کند و این نوع نگاه، توهین به شعور دانشجوست.
متأسفانه درباره اینکه جوان قرار است بعد از فارغالتحصیلی چگونه وارد عرصه حقیقی جامعه شود صحبتی نمیشود. برای همین دانشجو رشد نمیکند و این فضای پرشور تشکلها و هیاهوی فعالیتهای سیاسی دانشجویی، فقط مختص دانشگاه است و حقیقت بیرون دانشگاه برای همان جوان، بیکاری و ازدواج و تورم است. دانشجویی که از زمان مدرسه، پلهپله و خطی بالا آمده پس از فارغالتحصیلی با نبود ارتباط خطی مواجه میشود چون اینجا پارتی و ضابطه نیاز است.
برای رفع این چالش شما چه کردهاید؟
شریفی: با خیلی از انجمنها و تشکلهای دانشجویی صحبت کرده و به آنها پیشنهاد دادم که از فضای دانشگاه بیرون بیایند و با افکار خودشان عمل کنند.
دانشگاه محلی برای میتینگ سیاسی افراد شده و این تجمعها هم سلیقهای است و نیاز مردم در آنها دیده نمیشود.
«انجیاو»ی شما تنها مورد ثبتشده دانشجویی است؛آیا زمانی که دانشجویان را از بستر دانشگاه بیرون آوردید، توانستید آن را سازماندهی کنید؟
شریفی: هر کاری اولش سختیهایی دارد. لاجرم ما هم وارد این سختیها شدیم. سبک کاری ما آسیبهای اجتماعی شد. الآن سمینار در زمینه اجتماعی میگذاریم تا مردم سؤالهایشان را بپرسند و گرهشان باز شود. زدودن گردوغبار از چهره چند نفر از مردم برای ما کافی است. بیرون با شعار، تاکسی سوارت نمیکند. دانشجویان، بیرون از فضای ایزوله دانشگاه، بیعدالتهایی میبینند که نگاهشان عوض میشود. من دانشجویان زیادی دیدهام که بعد از دانشگاه وقتی فضای حقیقی جامعه را میبینند، میبرند.
آیا میشود راهکار سومی داد و همین روالی را که دارید در بستر دانشگاه هم اجرایی کنید؟
شریفی: در دانشگاه چون جریانها سنگین است، یکسری موجسوارند و سوار برموج شما میشوند. دیگر دغدغه افراد مساله اسلامی و اجتماعی و سیاسی نیست. الآن کانال شعر و موسیقی بیشتر متقاضی دارد. چون مردم نسبت به قبل اعتمادشان کمرنگ شده. دانشجو میگوید آخرش چه میشود و تا زمانی ارزشدارم که فلان آقا بر مسند باشد. به عقیده من، جوانان باید بیرون از دانشگاه فعالیت کنند و مردم و جامعه را ببینند.
به نظر میرسد باآنکه هر دوسوی مناظره، اهداف مشترکی دارند، اما روش رسیدن به این اهداف بسیار متفاوت است که شاید دلیل آن داشتن تعاریف متفاوت از دانشگاه و دانشجوست. خوب است هریک از شما در یک جمله تعریفتان را از کلیدواژههای دانشگاه و دانشجو و تشکل دانشجویی بگویید.
شریفی: دانشگاه امروز مکانی برای مدرکگرایی است اما دانشگاه به معنی واقعی جایی برای ارتقای علم به معنای واقعی کلمه است. دانشجوی امروزی کسی است که برای بهدست آوردن مدرک وارد دانشگاه شده است.
مظاهری: دانشگاه محل تحصیل علم و پرورش افکار نسل جوان است و دانشجو جوینده علم است که در کنار علمآموزی به فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی نیز مشغول است.
تشکل دانشجویی چیست؟
شریفی: فعالیتهای صنفی که برای ارتقای وضعیت حال دانشجو شکل میگیرد.
مظاهری: تشکل دانشجویی بستر مناسب رشد فکری و فرهنگی دانشجوست؛ محلی است برای عبادت.
چرا دانشجو عضو تشکل دانشجویی میشود؟
مظاهری: تشکلها به معنی واقعی کلمه یک نگاه پاک است نسبت به یکسری بیعدالتیها و آسیبها و افراد باید در قالب این تشکل حرف بزنند تا جامعه را به تعالی برسانند.
شریفی: چون جو خوب و دوستانهای دارند و این فضا تا آخر همین میماند و جوانان دنبال مطالبات نمیروند.
این تشکلها چقدر در ایجاد هویت فردی و اجتماعی دانشجو مؤثرند؟
شریفی: ممکن است این تأثیر حداقل باشد ولی قطعاً مؤثر است. از افراد تا برنامههایی که میگذارند روی طیف مخاطب مؤثر است.
مظاهری: اگر اهدافشان واقعی باشد و برآیند تفکراتی باشد که به آن رسیدند و سلیقهای نباشد، قطعاً ارتقا میدهد.
دلایل عدم اقبال دانشجویان جدید نسبت به دهه قبل چیست؟
شریفی: دغدغه و جنس نگاهشان متفاوت است. باید برایشان شرایط جدید را مهیا کرد و برای جذبشان باید با همان موسیقی و تئاتر پیش رفت و کمکم در همان ذائقه گفت که این موارد هم هستند و میتواند کمککننده باشد. ما میتوانیم خوب جذب کنیم اما در نگهداشتن خوب عمل نمیکنیم.
مظاهری: بررسی این قضیه میتواند موضع یک پژوهش علمی باشد. فضای جنبش دانشجویی افتوخیز دارد و یک حرکت سینوسی است ولی اگر بخواهیم قضاوت کنیم باید چند معیار داشته باشیم؛ بخشی از آن خود دانشجویاناند ما گاهی زبان دانشجو را نمیفهمیم و خوب برنامهریزی نمیکنیم. بخش دیگر رسانهها هستند. رسانهها تصور میسازند که روی ذهن دانشجو و جامعه تأثیرگذار است.
برای مانایی این تشکلها چه اتفاقاتی باید بیفتد که با توجه به محاسنی که دارند اثرگذاری بیشتری داشته باشد؟
شریفی: از سلیقهای عمل کردن و سیاسی بودن مصون باشد و آستانه تحمل افراد بالا برود و بتواند همه سلیقهها را بهدور از تعصب دورهم جمع و فضای گفتوگو ایجاد کرده، اخلاق را رعایت کند و در مقابل نظر مخالف، خلق حسنه را رعایت کند.
مظاهری: ارتباطگیری با بدنه جامعه ضعف دارد، اگر این درست شود پایداری بیشتر میشود. تشکلها خود را محور میدانند باوجود اینکه اقلیت هستند. باید در برنامهریزی شناخت مخاطب خوبی اتفاق بیفتد آموزشهای تشکیلاتی باید جدیتر انجام شود. باید دانشجویان از نظر فکری قویتر شوند.
منبع: صبح نو
انتهای پیام/