پشت پرده ماه عسل شورای همکاری خلیج فارس و انگلیس
اولین حضور یک سیاستمدار ارشد زن در اجلاس سران شورای همکاری خلیج فارس با استقبال سرکردگان رژیمهای عربی مواجه شد و آنها این نشست را بیسابقه توصیف کردند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، حضور ترزا می در اجلاس سران شورای همکاری خلیج فارس تردیدهای زیادی را در رابطه با وابستگی این شورا و برنامههای کاری و غربی - آمریکایی و نقش و افق تأثیرگذاری کشورهایی نظیر آمریکا و انگلیس در مناسبات کشورهای منطقهای ایجاد کرده است. همچنین به نظر میرسد انگلیس اخیراً توجه ویژهای را به تحولات منطقه معطوف کرده و به دنبال مشارکت استراتژیک با کشورهای خلیج فارس در راستای منافع و اهداف راهبردی خود است.
مشارکت نخست وزیر انگلیس در اجلاس سران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس یک سال بعد از حضور فرانسوا اولاند رئیسجمهور فرانسه در این نشست صورت گرفت که اولین رئیس یک کشور غربی بود که در این اجلاس حضور پیدا میکند. پس از وی نیز باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا در آوریل گذشته در نشست سران شورای همکاری خلیج فارس در ریاض حاضر تا در رابطه با امضای برجام و آنچه که سیاست باز واشنگتن در قبال ایران توصیف می شد، به کشورهای این شورا توضیح دهد.
انگلیس دیگر عضو اتحادیه اروپا نیست و به نظر می رسد برنامه های ویژه ای برای مرحله گسست سرنوشت خود از کشورهای اروپایی تدارک دیده است. بخشی از این رویکرد در بیانیه روز دوشنبه گذشته نخستوزیری انگلیس خود را نشان داد و لندن اعلام کرد که به دنبال توافق تجارت آزاد با کشورهای خلیج فارس است و این را مهمترین تصمیم انگلیس بعد از عقبنشینی از اتحادیه اروپا میداند.
این بیانیه قبل از عزیمت ترزا می نخست وزیر انگلیس به بحرین برای شرکت در نشست سران شورای همکاری تأکید کرد که منطقه خلیج فارس بزرگترین سرمایه گذار در انگلیس و دومین وارد کننده غیراروپایی صادرات انگلیس است، این موضوع باعث میشود که دو طرف به فکر توسعه مناسبات اقتصادی و تجاری فیمابین باشند.
این بیانیه تأکید دارد که لندن طی ماههای آینده مجموعه ای از پیشنهادات و دیدارها را در کشورهای خلیج فارس انجام خواهد داد تا زمینه مناسب برای پیشبرد مناسبات اقتصادی به بالاترین سطوح را فراهم نماید. در نتیجه این تلاشها شرکتهای بریتانیایی فرصت سرمایهگذاریهای مهم در کشورهای حاشیه خلیج فارس شامل 15 بخش مختلف با ارزش بالغ بر 30 میلیارد پوند را طی 5 سال آینده خواهند داشت.
پیش از انجام این دیدار نیز بوریس جانسون وزیر خارجه انگلیس در اظهاراتی مضحک جهت راضی کردن سعودیها مدعی شد که ریاض در جنگ یمن از خطوط قرمز عبور نکرده است و کشورش اعتقاد ندارد که حملات جنگندههای سعودی به یمن نقض حقوق بشر در این کشور به شمار رود. وی بر تعهد انگلیس به حمایت از عربستان تأکید کرد. این در حالی بود که فیلیپ هاموند همتای سابق وی بارها عربستان را به نقض حقوق بشر و قوانین بینالملل و هدف قراردادن غیرنظامیان در یمن متهم کرده بود.
شاخصهای همگرایی بین انگلیس و کشورهای عضو شورای همکاری به این میزان منحصر نمی شود و ترزا می بعد از ورود به بحرین برای دیدار با نظامیان انگلیسی به پایگاه بندری خلیفه بن سلمان رفت و برای آنها از اقدامات گسترده این کشور برای حفظ امنیت خلیج فارس سخن گفت و امنیت این منطقه را امنیت انگلیس دانست. وی تأکید کرد که حضور وی در نشست سران کشورهای شورای همکاری در چارچوب تأکید بر مشارکت دوجانبه و دیدگاههای جهانی انگلیس است.
وی همچنین به این نکته اشاره کرد که منطقه خلیج فارس حاوی یک سوم نفت جهان و 15 درصد از صادرات گاز است و حمایت از شاخصهای تجاری منطقه از طریق دریا برای ثبات بازارهای انرژی جهان بسیار حائز اهمیت است.
در نشست اخیر نیز ترزا می، اظهارات ضدایرانی را مهمترین شاخص همگرایی و اعلام همبستگی خود با اعضای شورای همکاری تشخیص داد و از آمادگی انگلیس برای همکاری مشترک جهت تقابل با ایران در سوریه و یمن و سایر کشورهای خلیج فارس و تخصیص میلیاردها دلار برای تقویت امنیت در منطقه خبر داد.
اجلاسی که اخیرا برگزار شد، سی و هفتمین اجلاس سران شورای همکاری خلیج فارس بود که به موازات آن 141 نشست وزراتی برای مقدمه سازی اجلاس های سران برگزار شده است. حاضران در این اجلاس معمولاً به دنبال رسیدن به یک اتحادیه با پول واحد هستند، اما در اجلاس سال گذشته که با حضور فرانسوا اولاند رئیسجمهور فرانسه برگزار شد، موضوع مقابله با چالشهای مختلف مورد بررسی قرار گرفت. نشست اخیر شورای همکاری نیز که از سوی روزنامههای سعودی و بحرینی بی سابقه توصیف شد، مجموعه ای از عبارات و اصطلاحات را در بیانیه پایانی خود داشت که نشان دهنده بحران در گزینههای جنگی عربستان سعودی در یمن و سوریه و جنگهای نیابتی دیگر این کشور است. بیانیه پایانی این اجلاس در واقع در نتیجه بحران موجود در این جنگها شکل گرفت که با هدف تضعیف ایران و مهار آن در داخل مرزهایش تدارک دیده شده بود.
عبدالباری عطوان اخیرا در مقاله ای با اشاره به بیانیه پایانی نشست سران شورای همکاری خلیج فارس نوشت: ما بر این باور نیستیم که بیانیه پایانی نشست روز سهشنبه سران شورای همکاری خلیجفارس در بحرین، بازتابدهنده رایزنیهایی باشد که در دیدارهای دوجانبه یا دستهجمعی و پشت درهای بسته مطرح شد یا دربردارنده مسائل مهمی باشد که بازتابدهنده نگرانی کشورهای منطقه و دغدغه آنهاست.
درست است این بیانیه مشوش و غرق در کلیگویی بود و بر ضرورت تغییر سیاستهای ایران در منطقه تاکید کرده است، ولی به شکل تفصیلی به جنگهایی که خود کشورهای عضو در یمن، سوریه و عراق به راه انداختهاند و نیز به گزینههای استراتژیک این کشورها در آینده در سایه شکستهای پیشبینیشدهشان در این جنگها نپرداخته است. همه کشورهای شورای همکاری خلیجفارس به استثنای سلطنت عمان از 20 ماه پیش تاکنون در جنگ یمن به لحاظ نظامی و سیاسی مشارکت میکنند و تا این لحظه موفق نشدهاند سرنوشت این جنگ را به نفع خود و همپیمانانشان رقم بزنند.
همین کشورها همچنین از معارضان مسلح در سوریه حمایت مالی و تسلیحاتی میکنند و براندازی نظام سوریه را در صدر اولویتهای خود قرار دادهاند و امروز دقیقا عملیات ارتش سوریه برای بازپسگیری کامل شهر حلب، به تنها مساله مهم تبدیل شده است و ملاحظه میشود که بیانیه پایانی درباره این دو مساله کاملا انشایی بود و هیچگونه موضعگیریهای مشخصی از خود یا نقشه راه سیاسی برای آینده را دربر نمیگیرد.
نشست منامه و مشاوران آن و اصحاب رسانه حاضر در این نشست هرگز به این سوال نپرداختند که شاید بهتر باشد در گزینههای سیاسی و محاسبات خونین اعضای این شورا که تاکنون به در بسته خورد و و هیچ نتیجهای غیر از قتل و کشتار و خونریزی در میان مردم نداشه است، تجدید نظر صورت گیرد. به همین علت بود که متن موجود در بیانیه کنونی نیز تفاوتی با بیانیه های گذشته نداشت و به مجموعه ای از کلیات مبهم اشاره داشت تا بتواند نگرانی طرف های حاضر در این نشست در رابطه با مسائل و پروندههای منطقهای و متغیرات موجود در نتیجه جنگهای یمن ، موصل و حلب را مخفی نگه دارد.
عربستان در استمرار گزینههای خود برای تقابل با ایران و شرکت در جنگ یمن و سایر جنگهای نیابتی در منطقه به حمایت و پشتیبانی واشنگتن امید بسته بود، اما با دلسردی و عقبنشینی باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا و روابط تیره دونالد ترامپ جانشین آینده وی، دست به دامان ترزا می شده تا شابد بتواند از این بحران خارج شود. ریاض میخواهد با دادن امتیازات مالی و سیاسی همچنان کشورهای غربی و اروپایی از ماجراجویی های این کشور در یمن حمایت کنند و شاهزادگان سعودی برای تقویت گزینه های خود در منطقه همچنان بتوانند بدون در نظر گرفتن فشار افکار عمومی بر طبل جنگ بکوبند.
بخش اول: انگیزه های انگلیس از بازگشت به خاورمیانه
کارشناسان مسائل بینالمللی شور و اشتیاق انگلیسیها برای حفظ امنیت خلیج فارس را در چارچوب استراتژی جدید این کشور برای بازگشت قویتر به نقش بینالمللی خود میدانند و معتقدند که انگلیس میخواهد از کشورهای حاشیه خلیج فارس به عنوان گذرگاهی برای بازگشت به دوره استعماری خود استفاده کند. بازگشت انگلیس به دوره استعماری با دو رویکرد راهبردی و اقتصادی دنبال می شود.
الف: انگیزه های راهبردی
انگلیس با بهرهبرداری از سیاست قدیمی ایرانهراسی و به بهانه مقابله با آنچه مداخله ایران در امور داخلی کشورهای منطقه خوانده است ، به دنبال توسعه حضور نظامی خود در منطقه و تقویت نیروهای دریایی خود در بحرین با استفاده از تسهیلات مالی دولت این کشور شده و سعی دارد هزینههای سنگین مالی توسعه طلبی نظامی خود در منطقه را به دوش کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس بیندازد.
در این رابطه میتوان به توافق انگلیس با بحرین برای احداث پایگاه نظامی دایمی این کشور در بحرین اشاره کرد که در سال 2014 به عنوان اولین پایگاه انگلیس در خاورمیانه در 35 سال گذشته تاکنون تاسیس شده و ترزا می نیز چند روز پیش از آن دیدار کرد. انتظار میرود پایگاه الجفیر مرکز اساسی حضور نیروی دریایی انگلیس در منطقه خاورمیانه بوده و پایگاه المنهاد در دبی نیز نیروهای هوایی انگلیس را پذیرا باشد. براساس برخی اطلاعات حضور نیروهای زمینی انگلیس در خاورمیانه نیز سهم سلطنت عمان خواهد بود. این برنامههای بلند مدت در شرایطی است که انگلیسیها از آغاز سال جاری هزینههای نظامی خود را افزایش دادهاند.
انگلستان همچنین بعد از خروج از اتحادیه اروپا نیازمند دستیابی به منافذ راهبردی تجاری است تا بتواند در دوره عبور از اتحادیه اروپا، اهمیت و وزنه جهانی خود را از دست ندهد. نشریه انگلیسی تایمز نیز چند روز پیش اعلام کرد که نیروی دریایی سلطنتی انگلیس برای اولین بار فرماندهی عملیات در منطقه خلیج فارس را از آمریکاییها گرفته است. این روزنامه میافزاید که ناوشکن دریایی اچ ام اس اوشان انگلیس برای اولین بار به جای ناوشکن آمریکایی یو اس ای آیزنهاور که منطقه را ترک کرده است، فرماندهی عملیات دریایی در منطقه خلیج فارس را بر عهده گرفته است.
به این ترتیب این ناوشکن انگلیسی مرکز فرماندهی 7 قطعه دریایی در منطقه شامل تجهیزات آمریکایی و فرانسوی به شمار میرود که مساحت عملیات آنها نزدیک به 2.5 میلیون مایل دریایی است. در همین راستا وزارت جنگ انگلیس در سپتامبر گذشته از اعزام ناوشکن دارینگ به خلیجفارس برای کمک به ناوهای هواپیمابر آمریکایی برای انجام عملیات بر ضد داعش در عراق و سوریه خبر داد.
در رابطه با علل گرایش انگلیس به منطقه خلیج فارس مسائل زیادی گفته شده که از جمله آنها عدم تمایل نسبی آمریکا برای ایفای نقش و ادامه حضور در منطقه خاورمیانه است. مقامات کاخ سفید مهمترین علت این دلسردی از خاورمیانه را اولویت دادن به تهدیدات چین در شرق آسیا اعلام می کنند. به این ترتیب به نظر میرسد انگلیس به دنبال این است که خلأ ناشی از خروج تدریجی آمریکا از منطقه را پر کند.
در سایه روابط پرتنش عربستان سعودی و آمریکا در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما و دوران دونالد ترامپ که به نظر تحلیلگران باعث رنجش بیشتر ریاض خواهد شد، به نظر میرسد مقامات آل سعود از این تغییر و تحول در منطقه چندان ناراضی نیستند. آنها امیدوارند انگلیس به متحدی تبدیل شود که امکان اعتماد کردن به آن وجود داشته باشد.
این همان نکتهای است که توبیاس الوود وزیر امور خاورمیانه انگلیس چند ماه پیش در اظهاراتی تلویزیونی مطرح کرده و به اهمیت تضمین منافع رژیم های پادشاهی در خلیج فارس از سوی انگلیس تاکید کرد. وی ابراز داشت کشورش تمامی توانمندیهای لازم برای تحقق توازن ژئوپلیتیک با مؤسسات حاکم بر کشورهای منطقه را حفظ خواهد کرد.
ب: انگیزههای اقتصادی
از دیگر عواملی که برای گرایشهای جدید خارجی لندن مطرح شده است، تمایل این کشور برای تقویت نقش خارجی در راستای محاسبات اقتصادی از جمله تمرکز اقتصادی ویژه در منطقه خلیج فارس است. در همین رابطه سرنخهای زیادی در زمینه تمرکز فعالیتها و تحرکات انگلیس در منطقه دیده میشود. در پرونده یمن انگلیسیها از چند هفته پیش تاکنون توجه ویژهای به این موضوع داشته و در حال حاضر به دنبال ارائه طرحی به شورای امنیت هستند که متضمن دیدگاههای لندن برای حل و فصل سیاسی جنگ در این کشور است.
لیام فوکس وزیر تجارت بین المللی انگلیس از اهمیت ویژه انگلیس به کشورهای حاشیه خلیج فارس خبر داد که از مهم ترین منابع انرژی در جهان به شمار می رود. وی تاکید کرد که یکی از مسایل مورد توجه دولت انگلیس، دفاع از فروش تسلیحات به عربستان سعودی است.
عبدالباری عطوان در این رابطه می گوید: انگلیس در آستانه خروج از اتحادیه اروپا بوده و به دنبال بازارها و همپیمانان تجاری جدید است و بهتر و ثروتمندتر از کشورهای شورای همکاری خلیجفارس وجود ندارد تا بازاری وسوسهکننده بویژه برای صنایع نظامیاش تشکیل دهند. باید یادآوری کنیم که سفر «مارگارت تاچر» به عربستان سعودی در اوایل دهه 80 به امضای قرارداد «یمامه» یا قرارداد قرن منتهی شد که ارزش آن حدود 70 میلیارد دلار بود و شامل فروش هواپیماهای «هاک» و «تورنادو» انگلیس بود.
کشورهای حاشیه خلیجفارس با چالشهای داخلی و خارجی بزرگی در سطوح سیاسی، نظامی و اقتصادی روبهرو هستند، لذا ما بر این باور نیستیم که این نشست طرحهای آنها را برای رویارویی با این چالشها به شکل قاطع بازتاب داده و شهروندانشان را از حال و آینده خودشان آسوده خاطر گردانیده باشد.
حجم سرمایه گذاری های کشورهای حاشیه خلیج فارس در انگلیس بالغ بر 150 میلیارد پوند (190 میلیارد دلار) است. در همین رابطه دولت انگلیس در اولین تصمیم خود پس از سفر ترزا می نخست وزیر این کشور به بحرین و رایزنی با سران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس از ارائه کمک های نظامی به این کشورها خبر داد.
ادوین ساموئل سخنگوی امور خاورمیانه دولت انگلیس طی اظهاراتی از افزایش همکاریهای نظامی کشورش با اعراب حوزه جنوبی خلیج فارس خبر داد و گفت: دولت انگلیس طی 10 سال آینده مبلغ 3 میلیارد پوند برای دفاع از امنیت کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس هزینه خواهد کرد و سطح مبادلات تجاری با اعضای شورای همکاری خلیج فارس نیز در سال 2015 از مرز 30 میلیارد پوند فراتر رفته است.
در همین حال شرکت های تجاری بزرگ در انگلیس برنامه های کاری را برای سرمایه گذاری 30 میلیارد پوندی در اقتصاد کشورهای عربی حوزه خلیج فارس ارائه کرده اند که یکی از بزرگترین سطح همکاری ها میان طرفین طی چند دهه اخیر است. این سرمایه گذاری ها در مدت 5 سال و برای 15 بخش تجاری برنامه ریزی شده و طرفین در نشست منامه در زمینه امضای توافقنامه تجارت آزاد پس از لغو عضویت بریتانیا در اتحادیه اروپا گفت وگو کردند.
بر اساس آمار ارائه شده، صادرات بریتانیا به شش کشور شورای همکاری خلیج فارس (عربستان، امارات، قطر، بحرین، عمان و کویت)، حدود 18درصد رشد داشته و این روند رشد صادرات برای سال های آینده نیز پیش بینی شده است. انگلیس برنامه خاصی را برای تقویت و آینده زیرساخت ها در نظر دارد که شامل زیرساخت های هوشمند و پایدار می گردد و نیازمند 250 میلیارد پوند سرمایه گذاری است.
این کشور به دنبال تجارت و سرمایه گذاری به میزان 2 تریلیون دلار در این منطقه است. فعالیت های تجاری انگلیس در کشورهای عربیِ منطقه، اغلب در قالب دو شرکت نفتی بریتیش پترولیوم (بی پی) و شرکت صنایع دفاعی و هوایی؛ «بی آی. ای»، دنبال می شود، گرچه در سال های اخیر سایر شرکتها نیز به دنبال استفاده از بازار تجملاتی و لوکس مردم این منطقه بوده اند. سیاست های انگلیس هم در قالب همکاری با شورای همکاری خلیج فارس دنبال می شود و هم به روابط دوسویه و مستقل تجاری با کشورهای عضو متمایل است.
ادامه دارد...