نقض برجام و شکست نظریه سازش با امریکا


با توجه به رفتار امریکایی‌ها در قبال برجام از زمان اجرا تاکنون، یک سؤال ذهن همگان را به خود مشغول ساخته است و آن اینکه آینده و فرجام برجام چه خواهد بود؟

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، ماهیت برجام به عنوان یک توافق، چیزی بیشتر از یک معامله و داد و ستد نیست. در این معامله، یک طرف جمهوری اسلامی و در طرف دیگر کشورهای گروه 1+5 قرار دارند. در میان کشورهای 1+5، امریکایی‌ها در مذاکرات منتهی به برجام، متفاوت از سایر کشورها دیده شدند. دلیل این تفاوت، نقش اصلی امریکایی‌ها در وضع تحریم‌های ظالمانه و غیرقانونی با اهداف سیاسی علیه ملت ایران است. در معامله انجام شده با عنوان برجام بین طرفین، ایران متعهد شد مجموعه‌ای از اقدامات را در حوزه فعالیت‌های هسته‌ای خود انجام دهد که مواردی از آن عبارت است از:

1- غنی‌سازی 20 درصد را متوقف نموده و مواد غنی‌شده با غنای 20 درصد را از ایران خارج یا بازفرآوری نماید.
2- میزان مواد غنی شده با غنای 5درصد را از ایران خارج کرده و موجودی این مواد در ایران، نباید بیش از 300 کیلوگرم باشد.
3- ماشین‌های سانتریفیوژ ایران از حدود 20 هزار دستگاه، به حدود 6 هزار دستگاه کاهش یابد.
4- فردو باید با کاهش ماشین‌های نصب شده، به حالت تقریباً نیمه‌فعال (تعطیل) در‌آید.
5- ماهیت رآکتور آب سنگین اراک، با بتن‌ریزی در قلب رآکتور، باید تغییر کند.
6- ایران باید محدودیت‌هایی را در حوزه تحقیق و توسعه بپذیرد.
7- نظارت‌های فراتر از پروتکل الحاقی در خصوص ایران انجام گیرد.

در این معامله، در قبال این تعهدات و اقدامات جمهوری اسلامی ایران، طرف مقابل و خصوصاً امریکا‌یی‌ها به عنوان عامل اصلی وضع تحریم‌ها، طبق برجام متعهد شده‌اند تحریم‌های مرتبط با برنامه هسته‌ای ایران را برداشته و هیچ تحریم جدیدی با عناوین دیگر علیه ملت ایران وضع نکنند.
از زمان شروع اجرای برجام، دولت ایران به سرعت تمامی تعهدات خود را بر مبنای برجام انجام داد و تمامی این اقدامات، مورد تأیید آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای قرار گرفت اما طرف مقابل و به خصوص امریکایی‌ها، غیر از یک سری اقدامات ظاهری و گشایش‌های محدود و مقطعی در راستای رفع تحریم‌ها، علاوه بر حفظ ساختار تحریم‌ها و فشارها علیه جمهوری اسلامی، تحریم‌های جدیدی را هم برخلاف برجام، علیه ایران وضع کردند. آخرین اقدام قابل‌توجه در این خصوص، تصویب تمدید تحریم‌های 10 ساله از سوی کنگره و مجلس سنای امریکا است. بر اساس اظهارات سخنگوی کاخ سفید، این مصوبه سنای امریکا به تأیید و امضای آقای اوباما خواهد رسید.

اکنون در ایران، روی موضوع نقض برجام از سوی دولت امریکا، یک اجماع نظر وجود دارد. به عبارتی صاحبان دیدگاه‌های متفاوت در خصوص مذاکرات هسته‌ای و برجام در گذشته، همگی به صورت متفق‌القول می‌گویند امریکا برجام را نقض کرده و برخلاف تعهداتش عمل می‌کند.
بنابر اظهارات مقامات دولت کنونی و همچنین چهره‌های برجسته از مجلس نمایندگان امریکا و کنگره این کشور و مواضع اعلامی رئیس‌جمهور آینده، امریکایی‌ها قصد دارند علاوه بر حفظ تحریم‌ها، در آینده به بهانه‌های دیگری تحریم‌های شدیدتری را علیه جمهوری اسلامی وضع نمایند. بدیهی است در چنین روندی، فرجام برجام با این نقض‌های پی‌در‌پی، چیزی جز شکست نخواهد بود. هرچند جمهوری اسلامی در نقض برجام و شکست آن پیشقدم نخواهد بود، لکن در صورتی که طرف مقابل به تعهداتش عمل نکند، این حق ملت ایران است که در راستای تأمین حقوق خود، در تعهداتش تجدیدنظر کرده، در مسیر بازگشت به دوران پیش از برجام حرکت نماید. اظهارات مقامات کشورمان طی روزهای گذشته نشان می‌دهد که اراده جدی برای اقدام متقابل در ایران برای تأمین حقوق ملت با توجه به بدعهدی امریکایی‌ها وجود دارد. بنابراین قابل پیش‌بینی خواهد بود که برجام به احتمال بسیار زیاد با عهد‌شکنی‌های پی‌در‌پی امریکایی‌ها، خیلی دوام نخواهد داشت و پابرجا نمی‌ماند.

در صورت شکست برجام که نشانه‌های آن بیش از پیش آشکار شده، می‌توان گفت، این شکست یک شکست دیگری را در پی خواهد داشت. نقض و شکست برجام، نظریه سازش با امریکا را با شکست سنگین مواجه می‌سازد.  نظریه‌ سازش با امریکا، در واقع دیدگاه کسانی است که از سال‌های پیش و حتی از زمان حضرت امام خمینی(ره)، بر این اعتقاد بودند که با امریکا می‌توان از طریق مذاکره به توافق رسید. صاحبان این دیدگاه، با اعتقاد به اینکه امریکا یک قدرت مؤثر و تعیین‌کننده بین‌المللی است بر این نکته پافشاری داشتند که برای توسعه و پیشرفت ایران، باید با امریکایی‌ها کنار آمد و با آنان در حوزه‌های مختلف همکاری داشت. در مقابل چنین نگاهی، حضرت امام(ره) با الهام از آموزه‌های دینی از یک طرف و شناخت دقیق از ماهیت استکباری دولت امریکا از طرف دیگر، کوتاه آمدن در مقابل امریکا را، یک خطای راهبردی دانسته و دولت و ملت ایران را از انجام چنین خطای راهبردی بر حذر داشتند. طی 27 سال گذشته، همین نگاه حضرت امام (ره) در قبال امریکا، از سوی مقام معظم رهبری تداوم یافت.

معظم‌له طی این سال‌ها، هرگاه بحث گفت‌وگو یا مذاکره با امریکا در کشور مطرح می‌شد، با صراحت بر غیرقابل اعتماد بودن امریکایی‌ها تأکید داشته و این نگاه را رد می‌کردند. با تشدید تحریم‌ها و آشکار شدن پیامدها و نتایج این تحریم‌ها روی زندگی مردم، برخی از گروه‌های سیاسی و شخصیت‌های سیاسی کشور، حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم را، به مذاکره با امریکا گره زدند. انتخابات ریاست جمهوری سال 92، در فضایی متأثر از شعارهایی در این خصوص برگزار شد و نظریه مذاکره و سازش با امریکا رنگ بیشتری به خود گرفت. در فضای مذاکرات هسته‌ای پس از انتخابات سال 1392، جریانی فعال شد تا با بزک کردن امریکا، زمینه‌های فکری و اجتماعی کنار آمدن با شیطان بزرگ را در کشور و در میان آحاد مردم فراهم سازد. این جریان از برجام و توافق هسته‌ای، به عنوان یک نقطه عطف یاد کرده، آن را به عنوان مدل و الگو برای مذاکره با امریکایی‌ها و در سایر حوزه‌ها مورد تبلیغ و ترویج قرار داد. طرح برجام‌های 2، 3 و... از سوی برخی شخصیت‌های سیاسی و گروه‌های همسو با آنان، در همین راستا بود. اما امروز کاملاً مشخص شده که طرفداران نظریه‌ سازش با امریکا، چقدر ساده‌اندیش بودند، کمترین شناخت را از ماهیت شیطانی امریکا نداشتند. البته اگر هم آنان بعضاً شناخت کاملی از امریکا داشتند، لکن دنیاطلبی‌ آنان، موجب شده بود برای ‌سازش با امریکا نظریه‌سازی کنند.

منبع : روزنامه جوان

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه سایر رسانه‌ها