راز ماندگاری "قرائتى"


ایشان قدر جایگاه و منزلت خود را به عنوان مبلغ دین می دانست و به خوبی از تهدید و خطر آلوده شدن به مسؤولیت های رسمی سیاسی آگاه بود و در بالاترین موقعیت اجتماعی و برخورداری از بیشترین میزان شهرت عمومی هرگز مغرور نشد.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، حجت الاسلام محمدرضا زائرى در کانال شخصی خود نوشت: چند سال پیش که دفتر "هیأت قرآنی إحیا" در حوالی میدان فلسطین و نزدیک ستاد اقامه نماز بود از حجت الاسلام و المسلمین قرائتی خواهش کردم یکبار برای سخنرانی در جلسات هفتگی روضه مجله "خیمه" تشریف بیاورند و ایشان هم بدون اینکه زمان خاصی تعیین کنند دعوت ما را پذیرفتند و قول مساعد دادند و یک غروب سه شنبه به جلسه روضه تشریف آوردند.

زمانی که ایشان به جلسه وارد شدند سخنران آن هفته که یکی از وعاظ مطرح و مشهور بود داشت بالای منبر صحبت می کرد که با ورود جناب آقای قرائتی سخنان خود را قطع کرد و از ایشان خواست که سخنرانی کنند و البته ایشان نپذیرفتند ولی همین فاصله ای که افتاد باعث شد جناب آقای قرائتی از همان پایین منبر گفتگویی با آن سخنران داشته باشند و بدون مقدمه گفتند : این راست است که می خواهی کاندیدای مجلس بشوی ؟ یک وقت نکند این کار را بکنی !

سخنران بالای منبر این شایعه را رد کرد و اظهار داشت که چنین قصدی ندارد و حجت الاسلام والمسلمین قرائتی نیز ضمن تأیید و تشکر از این قاطعیت او به بیان خاطراتی در باره خود پرداختند و گفتند که به چه دلایلی هرگز زیر بار این وسوسه ها نرفته اند و جز نمایندگی حضرت امام در نهضت سوادآموزی - که آن نیز رسالتی فرهنگی ، دینی و خدمتی اجتماعی است - هرگز مسؤولیت اجرائی و کار اداری نپذیرفته اند.

راز و رمز موفقیت و درخشش ایشان نیز به اعتقاد من در بعد عمومی و بیرونی همین است و این پرهیز شدید از حضور در موقعیت های اجرایی و قاطعیت مستمر در کناره گیری از مناصب دولتی و رسمی مانند نمایندگی مجلس یا عضویت شورای شهر و ... باعث شده که رمز درونی و داخلی توفیق ایشان یعنی اخلاص بروز و ظهور پیدا کند و تأثیر و عمق داشته باشد.

حضرت استاد قرائتی را چهل سال است که می شناسم. نخستین بار وقتی که در آغاز انقلاب برای سخنرانی به بندرعباس آمده بودند ایشان را دیدم و مشتاقانه به سویشان شتافتم. آن شوق کودکانه را در چهره ام دیدند و بر سرم دستی کشیدند و دعایی کردند.

آقای قرائتی آن سالها ستاره درخشان تلویزیون بود و چهره برجسته فضای تبلیغ دینی. یادم هست که نقل می کردند یک روحانی فاضل در عالم خواب و رؤیا از امام عصر علیه السلام پرسیده است چه کنم که از طلبگی من راضی باشید و حضرت پاسخ داده اند : کاری که آقای قرائتی می کند !

فضای روزگار عوض شده بود و صداوسیما و رسانه های جدید محملی برای خدمت دینی و تبلیغ مذهبی شناخته می شد و این فضای جدید الگویی درخشان تر از روحانی شیرین کاشانی نداشت.

پیر و جوان ، زن و مرد ، مذهبی و غیر مذهبی پای درس هایی از قرآن می نشستند و در آن روزگار که رقابتی هم برای دو شبکه سراسری تلویزیون نبود با اشتیاق و علاقه سخنان جذاب آقای قرائتی را می شنیدند. با لطیفه هایش می خندیدند و با حکمت هایش به فکر فرومی رفتند.برخی از این درس ها نیز بعضا در مجلات و نشریاتی منتشر می شد و در قالب کتابهایی نیز به چاپ می رسید.

یادم هست یکی از دوستانم که محل سکونتشان در شرق تهران و در محله ای با همسایگان ارمنی بود تعریف می کرد که یکبار وسط بازی فوتبال یکی از بچه محل های ارمنی بازی را رها کرد و با عجله به سوی خانه راه افتاد که : الآن برنامه آقای قرائتی شروع می شه !

این استعداد و لیاقت در عرضه جذاب پیام های دینی و معارف قرآنی امانت الهی بوده که خداوند به ایشان داده و محبت او را در دل مخاطبان گوناگون انداخته است و این جایگاه و موقعیت که خود ایشان بهتر از هر کسی آن را درک می کرد باعث شده تا مطالعات جدی بر سیره خطابه ای و شیوه تبلیغاتی ایشان در قالب چند پایان نامه دانشگاهی یا فیلم مستند صورت گیرد و افراد گوناگون با نگاه کارشناسانه به بررسی ابعاد مختلف کار رسانه ای ایشان بپردازند.

حاج آقای قرائتی را بعدها بیشتر و نزدیکتر دیدم و مورد لطف و محبتشان بودم اما همچنان با همان شوق کودکانه و از نگاه همان نوجوانی که نمازخواندن ، استخاره گرفتن ، لباس پوشیدن و حرف زدن این مرد نازنین را هم به دقت می دید و رصد می کرد و گرچه انتقادها و ملاحظاتی هم بر برخی از روحیات و خلقیات ایشان دارم اما همیشه این مرد بزرگ را نمونه ای منحصر به فرد و قابل مطالعه در این عرصه می دانم. 

مهمترین ویژگی شخصیت و کارنامه این مرد بزرگ در طول این دوران طولانی تبلیغی و فعالیت دینی رسانه ای از همان سالهای آغازین در ابتکار استفاده از تخته سیاه قبل از انقلاب و همراهی با حوادث انقلاب اسلامی تا دوران حضور در میان رزمندگان دفاع مقدس و برنامه های متنوع قرآنی تلویزیونی را تمرکز بر کار تبلیغی و جدانشدن از هویت خاص خود می دانم.

ایشان قدر جایگاه و منزلت خود را به عنوان مبلغ دین می دانست و به خوبی از تهدید و خطر آلوده شدن به مسؤولیت های رسمی سیاسی آگاه بود و در بالاترین موقعیت اجتماعی و برخورداری از بیشترین میزان شهرت عمومی هرگز مغرور نشد و رسالت اصلی خود را فراموش نکرد

اگر ایشان امروز علیرغم همه فراز و نشیب های این دوران طولانی و پرحادثه همچنان مورد احترام و علاقه عموم مردم است و هیچ لکه ای بر دامن حرمت و اعتبارش ننشسته از آن روست که قیمت و ارزش جایگاه خود را به خوبی شناخته و از این امانت گرانبهای خداوند به درستی مراقبت کرده است.

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه سایر رسانه‌ها