برنامه ششم و روز تلخی برای کشور
کلیات برنامه ششم توسعه در مجلس در حال تصویب است که برخی نمایندگان نسبت به عملیاتی نبودن این برنامه تذکر می دهند. رئیس مجلس هم می گوید چه کنیم؟ به دولت گفتیم اصلاح کنید اما نکردند!
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، کلیات برنامه ششم توسعه در مجلس در حال تصویب است که برخی نمایندگان نسبت به عملیاتی نبودن این برنامه تذکر می دهند. رئیس مجلس هم می گوید چه کنیم؟ به دولت گفتیم اصلاح کنید اما نکردند!
شاید رئیس مجلس حق دارد. دولت برداشت خود را از قانون اساسی و نحوه ارائه لایحه برنامه توسعه دارد و نمایندگان برداشتی دیگر! جلسات و مذاکرات هم به جایی نرسیده است. شاید بگویید که اتفاق خوبی رخ داده است؛ همین که نمایندگان با تغییراتی در آنچه دولت ارائه کرده بود آن را تصویب کردند تا امور به بن بست نخورد اتفاق خوبی است.
اما به نظر من، دیروز یکی از تلخ ترین روزهای مجلس رقم خورد. دیروز "ناتوانی تصمیم گیران اقتصادی کشور" در ایجاد اجماع بر سر مهمترین موضوع اقتصادی کشور به خوبی محرز شد. رئیس مجلس به نمایندگان معترض می گوید که "دولت باید لایحه بدهد اما ندادند، چه کار باید میکردیم؟ «جالب است که یک سال از ارائه اولین نسخه ها از برنامه ششم توسعه گذشته است و بعد از یک سال هنوز یک اجماع حداقلی بین مجلس و دولت درباره نقشه راه 5 سال آینده کشور وجود ندارد. حال فکر کنید که سال آینده دولت عوض شود و چند سال بعد مجلس؛ آن وقت انتظار داریم تصمیم گیران و مجریان جدید به این برنامه پایبند بمانند؟
البته برخی معتقدند که نیازی به برنامه های جامع و مطول نداریم لذا حساسیت بر محتوای برنامه چندان موضوعیت ندارد. برخی شواهد و تجربیات این نظر را تایید می کند. اگر هم اینگونه باشد آیا درباره مسائل کشور (فارغ از برنامه ششم) اجماعی هست؟ آیا "مسئله"، "راهبرد" و "برنامه" مورداجماعی وجود دارد؟ ماجراهای یک ساله برنامه ششم و اتفاقات دیروز مجلس منعکس کننده این واقعیت تلخ بود که تصمیم گیران کشور، در مورد مهمترین مسائل اقتصادی مردم انتخاب و اجماعی ندارند.
نیاز حیاتی به ایجاد اجماع
این در حالی است که همگان می دانند که امروز برای حل بسیاری از مسائل اقتصادی کشور نیاز به اجماع داریم. معضلات نظام بانکی و صندوق های بازنشستگی، آب و محیط زیست، بهره وری پایین اقتصاد و از همه مهمتر فساد و ناکارآمدی بخش عمومی به سختی گلوی اقتصاد را می فشارد. نظام جامع مالیاتی بعد از 10 سال هنوز قابل پیاده سازی نیست و خود دستگاه های دولتی در مسیر اجرای آن سنگ اندازی می کنند. با وجود شعارها و وعده های بسیار، فضای کسب و کار کشور هنوز غیرقابل تحمل است اما وزیر اقتصاد بعد از چند سال تلاش می گوید که دستگاه های دولتی، بعد از حذف مجوزهای اضافی، آنها را دوباره به روش خود بازگردانده اند، یعنی بدنه دولت، سران را دور زده اند.پر واضح است که حل این مسائل نیاز به اولویت بندی و اجماع قوا بر حل مهمترین مسائل دارد. دولت به تنهایی و با پراکنده کاری هرگز نمی تواند بر این همه مسائل فائق آید.اجازه بدهید در مورد ناتوانی در ایجاد اجماع و همگراکردن همه قوای کشور مثالی بزنم. دولت در پیش نویس لایحه برنامه ششم تلاش کرد با طرحی، معضل صندوق های بازنشستگی را حل کند. اما بعد از اعتراضات و احساس خطر سیاسی دولت، از این موضوع کوتاه آمد. موضوع صندوق ها به کلی از لیست مسائل اساسی برنامه هم حذف شد. این در حالی است که در ابتدا جزو سه مسئله اساسی کشور بود. جالب است که در این سو، برخی نمایندگان مجلس اصلا خبری از این معضل ندارند و برخی طرحی را آماده می کنند که به یکباره حقوق های بازنشستگی را 50 درصد افزایش دهند!
پر واضح است که در این شرایط حل مسائل کشور به کندی پیش خواهد رفت و چه بسا که متوقف شود. جالب است که بسیاری از صاحبنظران اقتصادی کشور بر لزوم ایجاد این اجماع، تأکیدمی کنند اما نمی توانند پیامشان را به دولت و مجلس برسانند. نیلی مشاور ارشد اقتصادی رئیس جمهور یکی از سرشناس ترین افرادی است که بارها، مخصوصا بعد از اجرای برجام، بر ضرورت ایجاد اجماع تاکید کرده است. وی، بهمن ماه سال گذشته گفته بود که : "اگر نتوانیم در داخل، اجماع مناسبی برای حل مشکلات اقتصادی به وجود آوریم، فرصت سوزی بزرگی مرتکب میشویم".
اما فعلا این اجماع در سطح مشاوران و صاحبنظران مانده است. نه دولت تلاشی برای طرح موضوع، شناسایی و اعلام مهمترین مسائل کشور دارد و نه مجلس توانسته در این مسیر پیشقدم شود. ای کاش حداقل تلخی این روزها را در کاممان احساس نکنیم.
انتهای پیام/