آیا این نگاه به پیادهروی اربعین حسینی(ع) جامعهشناسانه است؟
همایش بررسی علمی و جامعهشناسانه اربعین که در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد، ضمن طرح مباحث و مطالب مناسب، با حواشی علمی و معرفتی خاصی از سوی برخی اساتید این دانشکده همراه بود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران تسنیم «پویا» روز سهشنبه 30 آذرماه همایش بررسی علمی و جامعهشناسانه اربعین که در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد، با ارائه مقالات و پایاننامههایی از سوی اساتید و دانشجویان این دانشکده همراه بود.
این همایش با سخنرانی و ارائه مقالات و پایاننامههایی از سوی اساتید و دانشجویان این دانشکده از جمله حمید پارسانیا، سید مهدی اعتمادی فرد، جبار رحمانی و محسن حسام مظاهری با موضوعاتی مانند جامعهشناسی و غفلت از اربعین، بحران و امر قدسی، زیارت و صورتبندی تاریخی هویت شیعی و چرا اربعین برای ایرانیها جذاب است، صورت گرفت.
همایش بررسی علمی و جامعهشناسانه اربعین کنار محاسنی که داشت، در برخی موارد از سوی برخی اساتید این دانشکده با حواشی علمی و معرفتی خاصی همراه بود. بهاذعان برخی از اساتید مدعو این همایش، مباحث صرفاً از بُعد جامعهشناسانه و بهدور از نگاه و باورهای دینی ارائه شد و برخی از ارائهها در حد تهیه گزارشهای میدانی بود که در این گزارش ضمن طرح برخی مباحث به نقد آن میپردازیم.
در ارائه برخی از اساتید، سخن از «تفاوت اربعین ایرانی و اربعین عربی» از این منظر که ما شاهد حضور حداکثری ایرانیان در ماجرای پیادهروی اربعین هستیم، «عدم اصالت زیارت قبور ائمه(ع)»، «عدم سندیت صحیح تربت سیدالشهداء(ع)»، «تداوم حضور هرساله مردم در پیادهروی اربعین»، «کمرنگ شدن قداست قبلی زیارت کربلا»، «حضور غیرمترقبه مردم بهدلیل فشارهای اقتصادی و نظامی در ماجرایی مثل پیادهروی اربعین»، «مقایسه ماجرای پیادهروی اربعین با سایر مناسک جهان از نگاه جامعهشناسانه» از این منظر که مردم هر جا امر مقدسی باشد اقبال بیشتری خواهند داشت» بود.
انقلاب اسلامی، بیداری اسلامی و اربعین حسینی خاستگاهی دینی دارند
اولین نقدی که به برخی اساتید متدین دانشکده علوم اجتماعی وارد بود، عدم نگاه دینی و صرفاً اجتماعی داشتن به ماجرای پیادهروی اربعین بود و متأسفانه این نوع نگاه را در اندیشمندان و جامعهشناسانه غربی شاهد هستیم که البته دانشکدههای علوم اجتماعی کشورمان همین سمت و سو را نیز دارند و عمدتاً مطالعات آنها روی نظریات مستشرقان و یا نظریهپردازان غربیای است که فاقد نگاه دینی به رخدادهای اجتماعی هستند، این در حالی است که رخدادهایی مانند انقلاب اسلامی، بیداری اسلامی و اربعین حسینی(ع) خاستگاهی الهی داشتند و دارند.
با مطالعه سیر تحقیقات پژوهشگران و اندیشمندان غربی و شرقی درباره زمینهها و بسترهای شکلگیری انقلاب اسلامی ایران و بیداری اسلامی درمییابیم در خوشبینانهترین حالت زمینه شکلگیری انقلاب اسلامی و بیداری اسلامی را خیزش مردمنهاد در مقابل ظلم و استبداد معرفی میکنند، بهعنوان مثال ساموئل هانتینگتون و برنارد لوئیس دو شرقشناس مشهور غربی اعتقاد دارند اسلامگرایی مردم غرب آسیا و شمال آفریقا واکنشی در برابر تهاجم همهجانبه غرب به این منطقه بوده است. هانتینگتون اصرار دارد بگوید اسلامگرایی ریشه در ناخرسندی مسلمانان از تهاجم و سلطه بیرحمانه فرهنگی بر کشورهای اسلامی دارد.
متأسفانه در برخی تحلیلهایی که درباره پیادهروی اربعین میشود، دقیقاً مبتنی بر همین نوع نگاه است که مردم بهدلیل ظلم و ستمی که به آنها شده است، به چنین صحنهای کشیده شدهاند؛ اما باید پرسید آیا حضور 80 کشور دنیا در پیادهروی اربعین نیز مبتنی بر این نوع نگاه است و یا بهواسطه جاذبه یا حبّی است که خداوند متعال از امام حسین(ع) بر دلهای پاک قرار داده است؟
تلقی جامعهشناسانه اربعین با تلقی الهی این جریان دو چیز متفاوت است
ثمره این نوع رویکرد اجتماعی و جامعهشناسانه با عنوان خیزش مردمی ــ که متأسفانه خواسته یا ناخواسته توسط برخی از اندیشمندان داخلی نیز دامن زده شد ــ چیزی جز تفکر الحادی را در پی نخواهد داشت، زیرا تنها چیزی که در این نوع تفکر دیده نمیشود، عدم تداخل فعل خدایی خداوند در جریانات جاری بر عالم و آدم است، زیرا اساس این تفکر برگرفته از اشخاصی است که اسلام را بهعنوان دینی وحیانی نمیدانند، بنابراین تلقی آنها از اسلامگرایی با تصوری که مسلمانان دارند، دو چیز متفاوت است.
اما افرادی پا را از این مقداری فراتر نهادند و با پیشفرض قرار دادن اوضاع روحی و نفسانی و بهعبارت دیگر باورهای انسانی، آنها را سرمنشأ تحول فردی و سپس تحول اجتماعی دانستند، این در حالی بود که تا زمانهای گذشته جریان عظیمی مانند انقلاب اسلامی را از بعد فرهنگی و بهویژه بعد فرهنگ مذهبی محور تحلیلهای علّی از انقلاب قرار نداده بودند.
با توجه به ادبیاتی که از امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب نسبت به انقلاب اسلامی و بیداری اسلامی و حتی پیادهروی اربعین شاهدیم، ایشان سرچشمه این تحولات را الهی معرفی میکنند، بهعنوان مثال امام(ره) میفرمودند «انقلاب اسلامی ایران، پرتوی از عاشورا و انقلاب عظیم الهی آن است»، یا «یک تحول روحی در جامعه پیداشد که من غیر از آن که بگویم یک معجزه بود، یک اراده الهی بود، نمیتوانم اسم دیگری رویش بگذارم» و نیز تعبیر بیداری اسلامی از سوی مقام معظم رهبری بهجای بیداری عربی و نیز مفهوم جاذبه و کشش حسینی(ع) نسبت به پیادهروی اربعین در منظومه کلام رهبر انقلاب مبتنی بر همان نگاه عالمانه و الهیاتی هست که این بزرگواران دارند و غیر از این نمیتواند باشد. حضور حداکثر، مستمر و مداوم مردم در پیادهروی اربعین از سراسر دنیا و آن هم با یک هدف واحد بهجز معجزهای الهی نمیتواند باشد، بنابراین مسائلی که از سوی برخی جامعهشناسان مطرح میشود سمت و سویی الهی ندارد و همه اتفاقات را از منظر مطالعات خود بررسی میکنند.
اما از سوی دیگر طرح مباحثی درباره سندیت داشتن زیارت یا تربت امام حسین(ع) از جانب اساتید جامعهشناس در حالی که تخصصی در این زمینهها ندارند، نمیتواند جایگاهی داشته باشد، این در حالی است که در کتاب قطوری بهنام کامل الزیارات احادیث بسیار فراوانی با عنوان ثواب و کیفیت زیارت امام حسین(ع) و سایر عترت(ع) مطرح شده است، بنابراین نظردهی در حوزه سندیت احادیث مستلزم احاطه داشتن به مباحث و کتب حدیثی شیعه است.
اما اینکه زیارت مداوم اربعین باعث میشود آن جذابیت و عطش گذشته برای زیارت عادی شود، بنابراین کمتر حضور پیدا کنیم، یک مسألهای غیرریشهای است، زیرا باید گفت اینکه مدام نماز میخوانیم باید ترک کنیم و هر از گاهی بخوانیم؟! مطلب دقیق این هست که نگذاریم این مناسک برایمان عادت شود و ما را از اصل غافل کند.
مطلب دیگری که در این همایش مطرح شد، بحث حضور مردم بهدلایل فشار اقتصادی و سیاسی و نظامی بود. در مقابل باید گفت آیا در ماجرای پیادهروی اربعین امنیت اقتصادی، سیاسی و نظامی وجود دارد و برای کسی تضمین شده است؟ برای کسی که یک بار به این سفر معنوی رفته باشد، پاسخ به این سؤال ساده است. این نوع تفکر همان طور که بیان شد حاصل مطالعات جامعهشناسانه به وقایع و رویدادهای الهی است و همان طور که برخی اساتید بیان کردند، صرفاً نگاه جامعهشناسانه را در آثار خود ارائه دادند این در حالی است که به هیچ عنوان نمیتوان بُعد اصلی این ماجرا یعنی بُعد دینی را از آن گرفت و بعد مورد تحلیل قرار داد؛ در این صورت نتیجهای جز عدم تداخل امر خدایی در این امر مقدس را در پی نخواهد داشت.
وحدت بینالمللی در پیادهروی اربعین
مباحثی مانند اربعین ایرانی و اربعین عربی از جمله مسائلی است که در نشستهای اربعینی به آنها اشاره میشود، این در حالی است که ما در پیادهروی اربعین شاهد وحدتی بینالمللی بهدور از تبعیضهای نژادی هستیم. در واقع خداوند متعال در صحنهای بهنام پیادهروی اربعین حسینی(ع) سرزمینی آرمانی ایجاد کرده است که در آن ایمانیات و اخلاقیات حرف اول را میزند و مردم از ملل و اقوام مختلف بدون هیچ گونه کدورت و تعارض فرهنگیای و با یک هدف مشترک کنار همدیگر زیست میکنند، بنابراین هرگونه بحثی که توجه ما را به مباحث نژادپرستانه جلب کند، جایگاهی ندارد. از سوی دیگر آیا میتوان نام این جنبش را جنبشی صرفاً مردمی نامگذاری کرد و دست قدرت خداوند را نادیده گرفت و تنها به مطالعات اجتماعی پرداخت؟ این همه دولتها و ملتهای مسلمان در طول سالیان متمادی خرج وحدت امتها و ملتها کردند و در این راستا برنامههای زیادی اجرا کردند، اما نهتنها پاسخ چندانی نداشت بلکه روز به روز بر آتش اختلافات افزودهتر شد؛ اما خداوند بهواسطه نور امام حسین(ع) و حبّ حضرت، با سرعت فراوانی آن هم در مدت خیلی کوتاهی این وحدت را تحقق میبخشد تا اینکه مسیر این ماجرا بهسمت نابودی کفر و تحقق حکومت و تمدن الهی ختم شود.
در این همایش مباحث خوبی مانند علت جذابیت زیارت اربعین، فرصتها و تهدیدات، پیادهروی اربعین بهعنوان رزمایش شیعیان؛ اربعین، امری قدسی که باعث تعادل کشاندن ملل اسلامی برای رسیدن به آیندهای مطلوب، مطرح شد.
انتهایپیام/*