عربستان در زمان شکستها
پس از سپری شدن نزدیک به دو سال از حمله ائتلاف عربستان به یمن، اکنون دو گزینه فراروی عربستان وجود دارد. یا باید بدون هیچ گونه دورنمای روشنی حمله های خود را ادامه دهد و بیشتر در باتلاق یمن گرفتار شده و یا اینکه باید در برابر اراده یمن تسلیم شود.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از روزنامه البناء لبنان، ضربه بی نظیر توشکا که پایگاه نیروهای عربستان، امارات و بلاک واتر را هدف قرار داد حادثه مهمی در جنگ یمن بود. این حمله نیروهای یمن خیلی دقیق بود. در این حمله شماری از فرماندهان نیروهای ائتلاف حمله به یمن به هلاکت رسیدند. در راس این افراد سرهنگ عبدالله السهیان فرمانده نیروهای عربستان و سلطان بن هویدان الکتبی فرمانده نیروهای امارات بودند.
این حمله، ائتلاف حمله به یمن را در شرایط بغرنجی قرار داد. به ویژه که این حمله در شرایطی صورت گرفت که این ائتلاف برای به کنترل در آوردن تنگه باب المندب برنامه ریزی می کرد تا از این راهبرد بتواند شهر تعز را از کنترل نیروهای یمن خارج سازد. پس از این حمله هم پیشروی های نیروهای وابسته به ائتلاف با شکست روبرو شد و نیروهای یمن و کمیته های مردمی این کشور در شهرهای ذوباب و حومه آن در نزدیکی باب المندب پیشروی های چشمگیری داشتند.
این حمله تصویری مختصر درباره اوضاع ناگوار عربستان در آن زمان بود. اما اوضاع کنونی تفاوت پیدا کرده است. به طوری که عملیات هایی شبیه عملیات باب المندب توسط نیروهای یمنی افزایش یافته است. نیروهای یمن در داخل و خارج یمن و در مرزهای عربستان دست به چنین عملیاتی می زنند. در نخستین سالگرد عملیات باب المندب باید یادآوری کنیم که در آغاز عملیات «طوفان قاطعیت» صدا و هیاهوی عربستان در اوج خود بود. شاهزادگان بی تجربه آن به طوری خود شیفته بودند که حد و مرزی نداشت. آنان گمان می کردند که می توانند یمن را ببلعند و پس از آن راهی سوریه شوند و حزب الله را نابود سازند. اما اکنون پس از سپری شدن نزدیک به 2 سال از حمله ائتلاف عربستان به یمن، گزینه های عربستان اندک است. همه این گزینه ها نشان از شکست کمرشکن دارد. این نتیجه ارزیابی های نادرست شاهزادگان عربستان است.
درباره شکست بزرگ عربستان در سوریه در سایه تحولات بزرگ در روند جنگ و پیروزی های بزرگ ارتش سوریه و همپیمانان آن در حلب باید تهدیدهای سوریه توسط عربستان و تهدید به ارسال نیروی زمینی به این کشور را به یاد آورد.
اکنون این سوال مطرح می شود وضعیت کنونی چگونه است؟ سخنان سلمان بن عبدالعزیز پادشاه عربستان در شورای مشورتی که در آن به طوری عمدی تحولات حلب را نادیده گرفت وسیله است که نشان دهنده شکست این کشور است. تمرکز سلمان بن عبدالعزیر در این سخنرانی بر روی یمن نشان می دهد که نظام عربستان شکست خود در سوریه و عراق و کاهش نقش منطقه ای خود را به طور آشکار می بیند.
همه این مسائل سبب شده اند که به حمله به یمن را به عنوان تنها گزینه فراروی خود ادامه دهد تا جلوی شکست های بیشتر را بگیرد. عربستان تلاش می کند یمن را در کنترل خود در آورد و از آن به عنوان برگ برنده مهمی استفاده کند. زیرا یمن از جایگاه راهبردی برخوردار است.
در یمن دو گزینه وجود دارد و گزینه سومی در کار نیست. یا عربستان باید بدون هیچ گونه دورنما و افق روشنی حمله های خود را ادامه دهد. این در حالی است که نتیجه این مساله از پیش مشخص و عربستان شکست خورده است و بیشتر در باتلاق یمن گرفتار خواهد شد. یا اینکه عربستان باید در برابر اراده یمن تسلیم شود. این مساله، نتایج معکوس و پس لرزهای بزرگی به دنبال خواهد داشت و زمینه را برای شکاف داخلی بیشتر در خاندان آل سعود فراهم خواهد کرد. عربستان افزون بر شکست های نظامی با بحران اقتصادی بزرگی دست و پنجه نرم می کند. بحران داخلی در جامعه و پیرامون هم، این کشور را تهدید می کند.
ائتلاف ظاهری که آکنده از اختلاف های داخلی بزرگ است ادامه نخواهد یافت و شکست اخیر سلمان بن عبدالعزیز در تحمیل شرایط خود بر سران اتحاد عرب در نشست منامه گویای چنین چیزی است. افزون بر این، باید نگاه آمریکا به عربستان به عنوان یک گاه شیرده را هم اضافه کرد. آمریکا بر این باور است که پس از خشک شدن شیر این گاو باید آن را ذبح کرد. دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا هم چنین رویکردی را دارد.
انتهای پیام/