اروپا، ناامنی و دیوار کوتاه پناهجویان

واکاوی ریشه های ناامنی در جوامع غربی نشان می دهد که ناامنی ها چه با منشاء داخلی و چه خارجی ریشه در سیاست دولت های غربی از جمله برخورد دوگانه با تروریسم دارد.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، حادثه دوشنبه شب گذشته (19 دسامبر / 29 آذر) در یک بازار کریسمس در شهر برلین آلمان در کنار دهها حادثه مشابه در دیگر کشورهای غربی، بار دیگر واقعیت تلخ رویکرد دوگانه محافل سیاسی و رسانه ای غرب را در برخورد با مقوله تروریسم و ناامنی نشان داد؛‌ رویکردی که ضمن نادیده گرفتن ریشه های تروریسم و تقسیم آن به خوب و بد، از اینگونه حوادث که بازخورد کوچکی از سیاست کشورهای غربی است، برای تقویت مرزهای جغرافیایی و ایدئولوژیک استفاده می کند و می توان انتظار داشت این رویکرد نه تنها به حل مشکل ناامنی کمکی نکند بلکه زمینه ساز ناامنی های بزرگتری در آینده نیز باشد.

** تعریف سلیقه ای غرب از تروریسم و لاپوشانی تروریسم بومی

نظام سیاسی و رسانه ای غرب در اقدامی هوشمندانه و با کار تبلیغاتی گسترده، تروریسم را با «افراط گرایی اسلامی» مرتبط و مترادف کرده و هر گونه خشونت بومی ناشی از نابرابری ها و مشکلات اقتصادی و نابرابری های اقتصادی در کشورهای غربی را از دایره تعریف تروریسم خارج می کنند


ترور در زبان های لاتینی به معنای وحشت و هراس است و تروریست به معنای وحشت آفرین و دهشت افکن است. منابع غربی تروریسم را به معنای «کاربرد خشونت برای رسیدن به یک هدف سیاسی یا دینی» تعریف کرده اند و با این تعریف زیرکانه، هر گونه خشونت بومی جوامع غربی برای اعتراض به نابرابری و بی عدالتی و تبعیض را از دایره تعریف تروریسم خارج کرده و از سوی دیگر با تاکید بر وجه ادعایی دینی برخی گروههای افراطی ، تروریسم را به معنای افراط گرایی دینی و بطور مشخص اسلامی تعریف کرده و جا انداخته اند.
در حوادث خشونت آمیز سالهای اخیر در اروپا و آمریکا بارها مشاهده شده که ماموران تحقیق و خبرنگاران غربی به محض آشکار شدن نشانه یا مدرکی مبنی بر هویت اسلامی یا گرایش اسلامی در فرد یا افراد مهاجم، بلافاصله آن رویداد خشونت آمیز را رویدادی تروریستی معرفی کرده و در غیر این صورت آن رویداد را یک حادثه خشونت آمیز معمولی (غیر تروریستی) تبلیغ می کنند.

در این میان برخی رسانه های کشورهای در حال توسعه نیز تحت تاثیر موج سازی رسانه های بزرگ غربی و آنچه به اصطلاح از آن به جریان اطلاعات و اخبار شمال - جنوب یاد می شود، اسیر این ترفند سیاسی و تبلیغاتی کشورهای غربی شده و رویدادها را مطابق خواست و گرایش آنها پوشش می دهند.

در مرداد ماه امسال یک نوجوان آلمانی 18 ساله نسل دومی مهاجران ، در یک مرکز خرید در شهر مونیخ اقدام به تیراندازی کرد و 9 تن را کشت و حدود 30 نفر دیگر را مجروح کرد.
'تصاویر تلویزیونی مردم مونیخ را نشان می دهد که هراسان و وحشت زده برای فرار از محل رویداد تلاش می کنند و نیروهای پلیس محل تیراندازی را محاصره کرده اند . آنچه مشخص است این اقدام موجب ایجاد هراس و دهشت افکنی در جامعه آلمان شد و آشکارا اقدامی تروریستی بود. مقام های پلیس آلمان اما با اعلام اینکه در تجسس های انجام شده نشانه ای از ارتباط این فرد با گروههایی مانند داعش پیدا نشده است ، اعلام کردند که این حادثه تروریستی نبوده و فرد مهاجم دچار اختلالات روانی بوده است.'

در این میان آنچه مغفول می ماند و کسی از آن سوال نمی کند این است که یک جوان 18 ساله از نسل مهاجران در چه محیط و فضایی و برای اعتراض به کدام مناسبات اجتماعی و بیرون ریختن کدام عقده های فروخورده دست به چنین اقدامی می زند و اگر علت این حادثه به اختلال روانی فرد مهاجم فرو کاسته می شود ، این سوال مطرح نمی شود ریشه های این اختلالات روانی را در کجا باید جست وجو کرد؟

حدود سه سال پیش (اکتبر 2013)‌ پایگاه اطلاع رسانی «بنیاد جامعه باز» از نهادهای مستقل آمریکایی در گزارشی از وجود تبعیض عمیق در مدارس آلمان پرده برداشت. در این گزارش به پرونده های متعدد شکایت از سوی دانش آموزان جوان علیه تبعیض نژادی در مدارس آلمان اشاره می شود و نکته مهم اینکه تمام این شکایات را دانش آموزان نسل دومی مهاجران مطرح کرده و در موارد متعددی نیز دادگاهها این شکایات را رد کرده اند . این نهاد مستقل در گزارش خود تاکید می کند که مدارس آلمان و شهر برلین دچار مشکل عمیق نژادی هستند اما به دلیل بار سنگین روانی و تبلیغی مساله ، به ندرت درباره این مسائل بحث می شود چه رسد به اینکه بخواهد حل و فصل شود.

در چنین فضایی عجیب نیست که مقام ها و رسانه های غربی، جنایت کور سر بر آورده از تبعیض های یک نسل دومی مهاجران در آلمان را به اختلالات روانی او نسبت داده و آن را از دایره تروریسم خارج کنند.

** مصائب پناهجویان در اروپا و کارکرد دوگانه داعش برای غرب

کشورهای استعمارگر اروپایی از حدود 200 سال پیش روند تاراج منابع طبیعی مناطق مختلف جهان بخصوص کشورهای آفریقا و خاورمیانه را آغاز کردند و در این مسیر از مداخله های نظامی و کودتا برای حفظ حکومتهای خودکامه یا برکناری دولت های ملی نیز فروگذار نکردند. مداخله های غرب در دهه اخیر و حمایت از گروههای تروریستی در عراق و سوریه موجب کشته شدن صدها هزار تن و آواره شدن میلیون تن شد که صدها هزار تن از آنان در کنار هزاران نفر از مردم کشورهای جنگ زده و فقیر خاورمیانه و آفریقا با به جان خریدن خطر مسافرت دریایی راهی سواحل اروپا می شوند تا بلکه گوشه ای از امنیت و رفاه به تاراج رفته خود را در اروپا باز یابند.

بنا بر آمار سازمان ملل متحد ، هر سال چندین هزار تن در این مسیر جان خود را از دست می دهند بطوری که تنها در پنج ماه نخست سال 2015 بیش از 2500 نفر در مسیر عبور از دریای مدیترانه غرق شدند و جان خود را از دست دادند. در یک حادثه رقت انگیز در شهریور 94 (سپتامبر 2015) 'آلان کردی' پسر بچه سه ساله سوری که همراه خانواده اش قصد رسیدن به اروپا را داشت در نزدیک سواحل ترکیه غرق شد و برای چند روز جهان را در شوک ناشی از بحران آوارگان جنگی سوریه فرو برد هر چند هیچ تغییری در سیاست حمایت غرب از تروریست های سوریه ایجاد نکرد و ادامه بحران سوریه با حمایت غرب از 'تروریست های خوب' منجر به تشدید بحران آوارگان شد

در این میان دولت فدرال آلمان که درسال 2015 چند صد هزار تن از پناهجویان را به درون مرزهای خود راه داد نیز زیر فشار احزاب مخالف و در پی حوادثی مشابه حمله دوشنبه در برلین، سخت گیری های بیشتری در پذیرش پناهجویان به کار برده و قصد اخراج شمار زیادی از آنان را دارد. آلمان در واقع قصد بهره برداری از موضوع پناهجویان برای حل مشکل کمبود نیروی کار و جبران مشکل پیر شدن جمعیت این کشور را داشت که البته این سیاست به علت ناماهر بودن اکثر پناهجویان تا حد زیادی شکست خورده است هر چند دولت آنگلا مرکل تلاش دارد در یک برنامه میان مدت و با آموزش پناهجویان مستعد نیروی کار لازم برای سالهای آینده را فراهم کند و بقیه پناهجویان را اخراج کند.

آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان روز جمعه سوم دی ماه در واکنشی ساده انگارانه و با هدف سیاسی و انتخاباتی به حمله دوشنبه شب گذشته برلین ، اعلام کرد که دولتش اخراج پناهجویان تونسی را که درخواست پناهندگی آنان رد شده است، شتاب می بخشد.

اردوگاه موسوم به 'جنگل' در شهر کاله در شمال فرانسه نیز نمونه دیگری از رفتار دولت های غربی برای پاک کردن صورت مساله بحران آوارگان بود. پس از سالها حضور و بلاتکلیفی پناهجویان از کشورهای مختلف آسیایی و آفریقایی در کاله ، دولت فرانسه اوایل آبان ماه امسال اقدام به تخریب اردوگاه جنگل کرد.

دولت فرانسه پیش از این نیز به حقوق اساسی و پذیرفته شده این پناهجویان بی توجه بود. بندر کاله در شمال فرانسه از مدت ها پیش به محل اسکان موقت حدود 6 تا 8 هزار مهاجر و پناهجو عمدتا از افغانستان، سودان ، عراق و چند کشور دیگر تبدیل شده بود که قصد داشتند خود را با کامیون های عبوری از تونل «مانش» به انگلیس برسانند. این پناهجویان اکنون در وضعیت بلاتکلیفی بین انگلیس و فرانسه به سر می برند و انتظار می رود که تعداد زیادی از آنان از اروپا اخراج شوند. دولت انگلیس نیز بتازگی درخواست صدها تن از کودکان آواره در اردوگاه جنگل را رد کرد و به آنان توصیه کرد که در کشور فرانسه درخواست بدهند.

پایگاه خبری دویچه وله (صدای آلمان) بتازگی در گزارشی درباره مصائب و مشکلات بی خانمان ها در آلمان نوشت که اما بی خانمان ها محدود به شهروندان اروپای شرقی در آلمان نمی شوند، بلکه دورنمای تضعیف طبقه متوسط در آلمان نیز نگرانی ها از افزایش کارتن خواب های بومی در آلمان را افزایش داده است. دویچه وله به نقل از 'راینر بِست' از موسسه خدمات اجتمامی SKM نوشت: درباره فقیر شدن طبقه متوسط هم نگرانی وجود دارد و افراد بسیاری هم اکنون در آستانه فقر قرار دارند.

دویچه وله همچنین به نقل از توماس اشپخت (Thomas Specht) مدیر موسسه فدرال کمک به بی خانمان ها (BAG W) نوشت: جامعه آلمان دچار شکاف فقیر و غنی شده است و ما شاهد افول ساختاری در توانایی مردم برای پرداخت اجاره بها در میان اقشار کم درآمد هستیم.

وی افزود: تامین مسکن بخصوص در شهرهای بزرگ دشوارتر می شود و اجاره بها در حال افزایش است.

در چنین فضایی و با وجود ظرفیت های بالقوه با دو منشاء داخلی و خارجی برای حوادث خشونت بار در جوامع غربی، گروه تروریستی داعش کارکردی دوگانه و مهم برای غرب یافته است. این گروه از یک سو سیاست غرب برای ایجاد ناامنی در کشورهای اسلامی را به پیش می برد و از سوی دیگر این کارکرد تبلیغاتی و سیاسی را یافته که غرب با انتساب هرگونه حملات خشونت آمیز به داعش از زیر بار مسئولیت این حوادث می گریزد. از این منظر گروه داعش و گروههای مشابه این کارکرد خاص را دارند که با تولید گفتمان افراطی گری و جذب چند ده نفر از میان میلیون ها آواره و پناهجو، زمینه را برای پاک کردن صورت مساله بحران آوارگان از سوی دولت های غربی و تقویت ابعاد خودساخته ایدئولوژیک و مذهبی برای این مشکل فراهم می سازد.

**سانسور '11 سپتامبر نژادی آمریکا' در رسانه های غربی

در یک نمونه دیگر از حوادث خشونت بار با منشاء داخلی در جوامع غربی ،‌ چهارم شهریور سال گذشته (26 اوت 2015) دو خبرنگار و تصویربردار آمریکایی هنگام پخش زنده تلویزیونی به دست یک آمریکایی رنگین پوست کشته شدند ؛ اقدامی که می توانست معادل و نسخه بومی حادثه 11 سپتامبر قلمداد شود اما رسانه های غربی با زیرکی این رویداد بزرگ را لاپوشانی کردند و رسانه های جریان خبری جنوب نیز بی تفاوت از کنار آن گذشتند.

در پی حملات 11 سپتامبر 2001 موجی رسانه ای در آمریکا و کشورهای غربی در خصوص مقوله تروریسم به راه افتاد و سپس ماشین جنگی آمریکا برای مبارزه ادعایی با تروریست هایی که از آن سوی دنیا «امنیت آمریکا را تهدید می کردند» ، دو کشور افغانستان و عراق را به اشغال خود در آورد.

این بار اما در روز روشن یک سیاهپوست آمریکایی با اسلحه یک خبرنگار و فیلمبردار (همکاران سابق خود در یک شبکه تلویزیونی ویرجینیا) را هدف گلوله قرار داد و از این اقدام خود فیلمبرداری و فیلم آن را منتشر کرد.

در پوشش خبری این اقدام تکان دهنده و بی سابقه، رسانه های آمریکا و غول های خبری مانند «سی ان ان» حتی یک بار کلمه تروریسم را بر زبان نیاوردند و تنها برای پوشش این خبر تکان دهنده از کلمات و عباراتی مانند «مظنون تیراندازی» ، «جنایت با انگیزه نژادی» و امثال آن یاد کردند تا بلکه از عمق این فاجعه در ذهن مخاطبان بکاهند.

در حالی که رسانه های غربی عامدانه تصاویر حملات 11 سپتامبر را به عنوان نماد تروریسم جهانی در اذهان جا انداختند؛ این بار رسانه هایی مانند سی ان ان حتی از نشان دادن تصاویر تار شده صحنه تیراندازی در جامعه آمریکا نیز با بهانه رقت انگیز بودن صحنه، خودداری و تصاویر خندان آرشیوی مقتولان این حادثه را پخش کردند. عامل رویداد تروریستی 26 اوت 2015 فردی با نام «وستر فلاناگن» بود که پس از کشتن خبرنگار و فیلمبردار همکار سابق خود ، در نامه ای 23 صفحه ای از نژادپرستی در آمریکا گلایه کرده و اقدام خود را تلافی جویی در برابر نژادپرستی توصیف کرده بود.

در سال های گذشته حوادث متعددی همچون کشته شدن مظنونان سیاهپوست به دست پلیس های سفیدپوست و تظاهرات گسترده مردم در شهرهایی مانند فرگوسن و بالتیمور؛ و قتل عام چندین سیاهپوست در کلیسای تاریخی «چارلستون» ، زخم کهنه تبعیض نژادی در آمریکا را یادآوری کرده بطوری که مقام های آمریکایی هم ناچار از اعتراف شده اند که میراث برده داری و نژادپرستی همچنان در آمریکا زنده است

اقدام هوشمندانه رسانه ای در پوشش حادثه تروریستی 26 اوت 2015 آمریکا ایجاب می کرد رسانه های مستقل جهان و رسانه هایی با بُرد جهانی مانند «پرس تی وی» چندین هفته کار سنگین خبری مناسبتی با جلوه های گرافیکی خاص خبری روی آن انجام دهند و عباراتی مانند «11 سپتامبر نژادی» یا «11 سپتامبر بومی آمریکا» را برجسته سازی کنند.

نتیجه گیری؛ حمله دوشنبه شب گذشته در برلین همانند دهها حادثه دیگر بطور مستقیم یا غیرمستقیم ناشی از بی عدالتی ها و‌ تبعیض های جوامع غربی (در مورد حملات با منشاء داخلی) یا سیاست های استعماری دهه های گذشته و مداخله های غرب در فراسوی مرزها (در مورد حملات با منشاء خارجی و مرتبط با پناهجویان) است و نشان می دهد که مقوله ها و مفاهیمی مانند تروریسم نیازمند بازتعریف هستند به گونه ای که امکان مصادره به مطلوب و سوء استفاده سیاسی و رسانه ای غرب از این مفاهیم کلی سلب شود.

همچنین برای حل ریشه ای مشکل ناامنی در غرب به نظر می رسد که کشورهای غربی باید ضمن پایان دادن به مداخلات خارجی خود با بهانه مبارزه با تروریسم، به تقسیم تروریسم به خوب و بد پایان داده و با تدوین برنامه ای چند مرحله ای ضمن رسیدگی به مشکلات و مصائب پناهجویان به عنوان اولویت فوری، کمک به توسعه همه جانبه کشورهای بحران زده آفریقا و خاورمیانه را نیز در برنامه کاری خود داشته باشند. اما آیا منافع نظام سرمایه داری غرب امکان کاربست این عقلانیت برای حل ریشه ای مشکل و پایان دادن به فرافکنی ها را خواهد داد؟

منبع:ایرنا

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه سایر رسانه‌ها