برجام بزرگترین پاشنهآشیل روحانی در انتخابات
رشد بیکاری، افزایش تورم و گرانی، تعطیلی صنعت هستهای، استمرار تحریمهای بینالمللی، دامنهدار شدن تهدیدات نظامی علیه کشور و بدتر شدن وضعیت معیشتی جامعه از جمله مفاهیمی هستند که قضاوت مردم را نسبت به دولت یازدهم و عملکرد وزرای کابینه آن شکل دادهاند.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، «ایرانیها همچنان منتظر تحقق وعدههای روحانی و کاهش نرخ بالای بیکاری هستند» این تحلیل یکی از مهمترین خبرگزاریهای کشور چین از انتخابات پیش رو در کشورمان است که در آن به موانع جدی روحانی برای پیروزی در انتخابات پیشرو پرداخته و نوشته است: افکار عمومی به دنبال پاسخ به این پرسش هستند که چگونه مهار تورم و رکود اقتصادی مشکل بیکاری را که نرخ آن از حدود 8/10 درصد به 12 درصد پس از توافق هستهای افزایش یافته، حل میکند.
این رسانه چینی با اشاره به برخی مباحث رخ داده در زمینه پرداختهای غیرمتعارف به برخی مدیران دولتی نوشت: او باید با نظام دیوانسالاری ادارات برای ارتقای شفافیت کاری و ممانعت از بروز فساد و پرداختهای مالی دولتی مقابله کند. دیگر چالشهای حسن روحانی از دید تحلیلگران داخلی نحوه عقد قراردادهای جدید نفتی برای جلب سرمایهگذاران خارجی است و در این مسیر ایران باید صادرات نفت خام خود را به 6 میلیون بشکه در روز برساند. جدای از این موارد، بیشتر ایرانیها بر این باورند که مشکلات در مسیر تراکنش مالی با بانکهای بینالمللی بعد از برجام به خاطر فشار امریکا همچنان باقی است.
این نخستین بار نیست که رسانههای مشهور بینالمللی از ناراضی بودن جامعه ایرانی از وضعیت موجود سخن به میان میآورند و گمانههایی مبنی بر موفقیت یک فرد غیر از حسن روحانی در انتخابات 96 را مطرح میکنند. چند هفته قبل نیز رسانه امریکایی المانیتور در گزارشی به احتمال یک دورهای شدن حسن روحانی در انتخابات پیش رو پرداخته و نوشت: گزارش ماه گذشته اداره آمار ایران نشان میدهد که از 21 مارس 2014 تا 20 مارس 2015 نابرابری در ایران افزایش یافته است. . . چنین اخباری برای «حسن روحانی» رئیسجمهور ایران که برنامه اصلاحات اقتصادی وی از سوی مخالفان سیاسیاش به دلیل آنکه در بهبود زندگی اقشار ایرانیان شکست خورده و مورد انتقاد قرار دارد، خبری ناخوشایند است.
ناکامی محتمل حسن روحانی در انتخابات 96 را برخی از عناصر وابسته به جریان تجدیدنظرطلب هم پیشبینی و دلایل مختلفی را برای شکست احتمالی وی عنوان کردهاند، از جمله اینکه جهانبخش خانجانی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران در تحلیل انتخابات سال آینده اظهار کرد: برآیند من از وضعیت جریان اصلاحات خوب است اما معتقدم روحانی یک رقیب بزرگ دارد و آن عملکرد خود دولت است. فراموش نکنیم مردم ما حزبی تمامعیار نیستند و عملکرد را میبینند.
محمد عطریانفر یکی از محکومان فتنه 88 نیز در گفت و گو با آرمان روزنامه خانوادگی هاشمی بدون توجه به ناتوانی دولت در برآورده کردن شعارهای انتخاباتی، با طرح این ادعا که « ارادهای که هاشمی را رد کرد دنبال حذف روحانی است» احتمال کنارهگیری روحانی از عرصه انتخابات را اینگونه توجیه میکند، در حالی که سخنان وی بهخوبی نشان میدهد حسن روحانی انگیزه لازم را برای حضور در عرصه انتخابات نداشته و این بیانگیزگی را به حامیان خود نیز تزریق کرده به همین دلیل است که عطریانفر در این گفتوگو بیان میکند: «بهنظرمیرسد ارادهای که آقای هاشمی را در انتخابات ریاستجمهوری سال92 از انتخابات باز داشت، به دنبال حذف آقای روحانی از صحنه مدیریت سیاسی کشور و یکدورهای کردن دولت ایشان است. در ماجرای حذف آیتالله هاشمی در انتخابات آنها عنوان میکردند به مصلحت ملی نیست که ایشان در انتخابات حضور داشته باشد. در شرایط کنونی این اراده به دنبال این است که به هر شکل ممکن آقای روحانی را از حضور در انتخابات باز دارد. این اراده به دنبال حذف آقای روحانی از مراودات متعارف سیاسی نیست و بلکه به مراوداتی فراتر از مراودات متعارف فضای سیاسی کشور دل بسته است.» البته برخی صاحبنظران سیاسی معتقدند این قبیل ادعاها درباره احتمال کنارهگیری روحانی بیش از آنکه واقعیت داشته باشد با هدف نوعی مظلومنمایی عنوان میشود.
این حجم از تحلیل رسانههای داخلی و بینالمللی که در آن گمانهزنی میشود حسن روحانی در انتخابات شرکت نخواهد کرد یا شکست خواهد خورد، از زمانی افزایش یافت که برجام توسط امریکا به دفعات نقض شد و مهمترین برگ برنده حسن روحانی در انتخابات 92 و پیش رو با بحران جدی روبهرو شد. پس از وضع مجدد تحریمهای ایسا علیه ایران توسط امریکاییها، توان توجیهگری دولتمردان و حامیان دولت از رفتارهای خصمانه امریکاییها به پایینترین سطح خود رسید، به گونهای که این افراد نیز به ناچار حاضر به اعتراف شده و سخن از نقض برجام به میان آوردند و همین اعتراف به اشتباه و خطا کافی است تا افکار عمومی قضاوت منصفانه و دقیقی نسبت به عملکرد دولت مستقر داشته باشد.
ضعفهای دولت و گلایههای مردم
رشد بیکاری، افزایش تورم و گرانی، تعطیلی صنعت هستهای، استمرار تحریمهای بینالمللی، دامنهدار شدن تهدیدات نظامی علیه کشور و بدتر شدن وضعیت معیشتی جامعه از جمله مفاهیمی هستند که قضاوت مردم را نسبت به دولت یازدهم و عملکرد وزرای کابینه آن شکل دادهاند که هر کدام به تنهایی میتواند سقوط یک رئیسجمهور را تضمین کند. «هدف عمده مذاکرات، برداشتن تحریمها نبود بلکه حفظ عزت کشور، توانمندیهای فنی و لغو قطعنامههای شورای امنیت بود که اتفاقاً هیچ یک از تحریمهای اقتصادی در آن قطعنامهها نبود!» این یکی از اظهارات تأملبرانگیز وزیر امور خارجه کشورمان درباره برجام و اهداف برآمده از آن است که نشان میدهد هدف اولیه (دولت) در توافق هستهای که همان برداشته شدن تحریمها بوده، تأمین نشده و برای توجیه آن نزد افکار عمومی و جلوگیری از شکست انتخاباتی باید آدرس اشتباه به جامعه داده شود.
این موضعگیری پس از آن صورت گرفته که با گذشت14ماه از توافق بر سر برجام و گذشت 11 ماه از روز اجرای برجام طرف غربی نه تنها هیچ کدام از تعهدات خود را عمل نکرده بلکه با افزایش دامنه تحریمها تلاش کرده جمهوری اسلامی ایران را همچنان در شرایط ماقبل توافق هستهای نگه دارد؛ اقدامی که تا حدود فراوانی نیز محقق شده و با تصویب و اجرای قوانین مهمی نظیر قانون محدودیت ویزای شهروندان 38 کشور به مرحله اجرا رسیده است.
جابهجایی اهداف فرعی به جای اهداف اصلی برجام در حالی است که جامعه همچنان منتظر تحقق وعدههایی است که دولتمردان به صورت متراکم در سخنرانی خود از آن به عنوان اهداف قریبالوقوع یاد میکنند و نهایتاً توانستند جامعه را به این نتیجه و باور برسانند که انجام و اجرای توافق هستهای به صورت یکدفعه تمام مشکلات اقتصادی کشور را برطرف خواهد کرد و شکوه و رفاه در معیشت مردم جاری و ساری میشود.
با استفاده از چنین گزاره تاکتیکی بود که آرایشکننده حسن روحانی در انتخابات 92 بهدست آمد و وی را در مقابل انبوهی از وعدههای غیرممکن و ناشدنی که توانسته بود بهوسیله آن آرای عمومی را جلب کند، قرار داد و نهایتاً تمرکز 40 ماهه دولت به توافقی متمرکز شد که خروجی آن افزایش تحریمها و دامنهدار شدن تهدیدات و باقی ماندن مشکلات اقتصادی جامعه و نارضایتی شد.
انتقاد شدید از وضعیت ایجاد شده در کشور توسط دولتهای نهم و دهم رکن اصلی سخنرانیهای حسن روحانی در زمان تبلیغات انتخاباتی آن سال بود و مباحث مهمی از جمله «مذاکره برای مذاکره دستاوردی برای مردم نخواهد داشت و تنها به افزایش فشارهای اقتصادی خواهد انجامید» را مطرح و عامل اصلی ایجاد مشکلات مردم را سیاستهای مستقیم دولت دانسته و وعده گشایش 100 روزه زندگی مردم را بر همین اساس مطرح کرد.
بالاخره بدنه اجتماعی حسن روحانی در آوردگاه خرداد 92 با هدف ایجاد تغییر نسبت به وضع وجود که همان برداشته شدن تحریمها، گردش همزمان چرخ سانتریفیوژها و کارخانهها بود به وی رأی دادند اما امروز پس از گذشت نزدیک به 5/3 سال نه تنها وعدههای دادهشده آن روز محقق نشده است بلکه مشکلات معیشتی مردم در سطوح مختلف رو به افزایش داشته است و برخی از رسانههای مشهور بینالمللی یا وابستگان به جریان غربگرا در داخل کشور بر اساس وجود همین نارضایتیهای عمومی این احتمال جدی را مطرح میکنند که حسن روحانی در انتخابات پیش رو شکست خواهد خورد.
منبع: جوان
انتهای پیام/