وضعیت اقتصادی مردم را غمگین کرده است

در کنار چهره‌های بشاش و با نشاط، افرادی را می‌بینیم که یا شاد نیستند یا شادی‌هایشان کوتاه و زودگذر است و متأسفانه وسعت و دایره این افراد در کلانشهرها به خصوص پایتخت با عمق بیشتری نمود پیدا می‌کند.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، تا به حال شده یک روز در مسیر حرکت روزانه از محل کار یا تحصیل به منزل یا برعکس، تفکر به وضع و حال درونی خود را رها کنید و در عوض به اطراف خود و صورت ظاهری سایر افراد توجه شود؟!

در کنار چهره‌های بشاش و با نشاط، افرادی را می‌بینیم که یا شاد نیستند یا شادی‌هایشان کوتاه و زودگذر است و متأسفانه وسعت و دایره این افراد  در کلانشهرها به خصوص پایتخت با عمق بیشتری نمود پیدا می‌کند.

نشاط اجتماعی از محورهای مهمی است که دولت‌های جهان سالانه اعتبارات کلانی را به آن تخصیص می‌دهند؛ چراکه پژوهش‌های جامعه‌شناسی و روانشناسی ثابت کرده است، میزان بازدهی و توسعه هر کشور در بخش‏های مختلف اعم از اقتصادی، فرهنگی، ورزشی و علمی، با شور و نشاط عمومی ارتباط مستقیم و در مقابل با بسیاری از مصائب اجتماعی رابطه معکوس دارد.
هر ساله همزمان با آغاز سال نوی میلادی، سازمان‌های جهانی، مؤسسات بین‌المللی و برخی دانشگاه‌های برتر دنیا نتایج بررسی خود را از کشورهایی که مردم آن شادترین هستند، منتشر می‌کنند و امسال نیز در میان فهرست 157 کشور دنیا، باز هم ایران در رده‌های ابتدایی دیده نشد.

چرا شاد نیستند؟


هرچند که مؤسسات، ملاک‌های متفاوتی را برای بررسی میزان شادی در کشورها مد نظر قرار می‌دهند و البته که برخی نظر‌سنجی‌ها متکی بر سیاهنمایی عوامل خارجی در مورد کشورهای آسیایی به خصوص اسلامی است که این خود جای تأمل و بررسی مجزا دارد؛ اما فارغ از این موضوع، نگاهی به سبک زندگی و حتی ظاهر قاطبه مردمی که در اطرافمان زندگی می‌کنند به خوبی نشان می‌دهد که مردم غمگینی شده‌ایم یا حداقل شاد نیستیم. حال باید پرسید چرا ما مردم شادی نیستیم ؟! مقصر کیست؟!

یکی از تعریف‌های شادی و به عبارت دیگر حداقل شرط اصلی آن فقدان افسردگی و اضطراب است.
به گفته کارشناسان افسردگی زمانی است که فرد به گذشته خودش نگاه می‌کند و از حوادث گذشته ناراحت و افسرده است. اضطراب هم معمولاً به خاطر نگرانی برای آینده است که مبادا یکسری اتفاق‌های ناخوشایند در زندگی رخ دهد؛ بنابراین افسردگی و اضطراب سبب می‌شود تا در زمان حال زندگی نکنیم و آن را از دست بدهیم؛ دو محور مهمی که بنا بر دلایل بسیار نقش شادی را در سلامت روان جامعه ایرانی به حداقل ممکن رسانده است.

میزان برخورداری ایران از فاکتورهای شادی چه اندازه است؟!


بررسی‌ها حاکی از آن است که متغیرهایی همچون سرانه تولید ناخالص داخلی، نرخ امید به زندگی سالم، دور بودن از فساد و جرم از جمله فاکتورهای مؤثر در میزان سطح شادی به حساب می‌آید.
بر همین اساس کارشناسان تحلیل کرده‌اند علت پایین بودن رتبه ایران در شادی، فقدان فاکتورهای رفاه اجتماعی، وضعیت مادی، امنیت اقتصادی، نابرابری، وضعیت بهداشت و گستردگی فساد اقتصادی است.  دردناک‌تر وقتی است که به رغم این مهم، مسئولان دولتی کشورمان خود اعلام می‌کنند آستانه تحمل مردم پایین آمده و مردم نیاز به شادی دارند، اما آیا تا به حال دیده یا شنیده‌اید، دستگاه اجرایی، قانونگذاری و حتی سازمان‌ها و نهادهای حاضر در کشور، دغدغه‌ای در کلیت این امر داشته باشند؟! اصلاً تا به حال شده است ارگان و نهاد خاصی، فراتر از وظایف خود  اقدام به ایده‌پردازی جهت خلق شادی میان مردم و جوانان کشور کند؟!

نکته مهم دیگر بر این اساس است که عوامل ایجاد‌کننده شادی یا فرآیندهای تولید افسردگی و اضطراب دو گروه هستند که یکی بر پایه عوامل فردی و دیگری بر پایه عوامل محیطی و اجتماعی است. بنابراین فراموش نکنیم؛ هرچند گرانی، تورم، آلودگی‌های صوتی و محیط‌زیستی، سر و صدا و تنش‌های عصبی و بیکاری  جزو عوامل محیطی و اجتماعی محسوب می‌شوند که سایرین باید در مقابل آن پاسخگو باشند، اما موضوع مهم دیگر بی‌توجهی به ارزش‌ها و معیارهای دینی و اخلاقی است که نواقص موجود در عوامل محیطی را تشدید می‌کند.

منبع: جوان

انتهای پیام/

بازگشت به سایر رسانه ها