«فسادِ نشر»؛ پرونده جدید فرهنگی تسنیم
تلقی عموم از فساد نشر اغلب، انتشار محتوای غیراخلاقی یا نامناسب فرهنگی است که البته این نیز خود مصداقی برای فساد نشر است، اما فساد نشر مسائل اولویت دار دیگری هم دارد.
خبرگزاری تسنیم - سمیرا شاهقلی:
کلاف سردرگم نشر این روزها بدجور به هم پیچ خورده و گرههای متعددی برداشته که هیچ یک با دست باز نمیشوند، اگر روزی فروش کاغذ یارانهای در بازار آزاد بزرگترین تخلف ناشران بود و هنوز که هنوز است، برخی از تبعات این اقدامات متضرر هستند، اگر روزی خرید و فروش بن کتاب نهایت تخلف نشر تلقی میشد، امروز شاهد شکلهای دیگری از فسادِ نشر هستیم که اگر گفته نشود همه، اغلب قریب به اتفاق آنها ناشی از مشکلات اقتصادی است. فساد رنگهای متعددی گرفته:
1ـ قاچاق یا انتشار غیرقانونی کتاب؛
مهمترین نمود فساد در نشر این روزها با پدیدهای به نام قاچاق کتاب (چاپ غیرقانونی کتابهای ناشران) شناخته شده است، پدیدهای که به سرعت در کشور همهگیر شده و تلخترین سال نشر را رقم زده است. فرقی هم نمیکند که ناشر در تهران باشد یا اصفهان، قم، خراسان یا... قاچاق کتاب، خورهای است تازه که به جان تمام نشر افتاده است و اتفاقاً در شهرستانها به دلیل دور بودن از پایتخت، فعالیت بانیان این اقدام غیرقانونی گستردهتر شده است.
البته باید گفت که ناشران پرکار و پرمخاطب بیشتر از این پدیده شوم گزیده شدهاند.چاپهای بیشماری از پرفروشترین کتابهایشان در بازار ریخته است و مخاطب ناآگاه بدون اطلاع از اینکه نسخه تقلبی کتاب است، آن را خریداری میکند. آن هم نه از دستفروشهای سر چهار راه که از کتابفروشیهای معتبر سطح شهر و حتی شهرکتابها.
ماجرا رنگ سیاهتری هم به خود گرفته است. در سایه نبود قانون مشخص برای مقابله با دزدی آشکار کتاب، متهمانی که در این زمینه دستگیر میشوند، پس از مدتی دوباره بازگشته و این بار ماجرا را براساس تجربه و اندوخته جدیدشان با پیچیدگی بیشتر و حرفهایتر از گذشته ادامه میدهند.
2 ـ کتابفروشیهای کف پیادهرو؛
اما روی دیگر سکه قاچاق کتاب، کتابفروشیهای کف پیاده رو هستند که بازارشان سر هر کوچهای پهن شده است. یکی دیگر از مصادیق نشر که چند سالی است در خیابانهای پایتخت خودنمایی میکنند و در میان آنها از کتابهای بدون مجوز گرفته تا کتابهایی که به هر دلیل نویسنده یا ناشر خود آن را منتشر نکرده است، پیدا میشود. نسخه افست شده کتابهای پرفروش بازار نیز گل سرسبد این بساطیهاست، که موجب شده تا درآمد روزانه چشمگیری را نصیبشان کند. جالب این جاست که با وجود این تخلف آشکار دستگاههای مربوطه هیچ اقدامی برای ممانعت از آن نمیکنند، نه شهرداری کاری به کارشان دارد نه وزارت ارشاد اقدامی علیه آنها انجام میدهد.
3ـ بازار داغ ترجمههای کپیشده از روی هم؛
از دیگر مصادیق فساد نشر میتوان به بازار بیسر و سامان ترجمه کتاب اشاره کرد، کافیست نگاهی به عناوین کتابهای ترجمه شده در سال 95 بیاندازیم و با دهها عنوان کتاب تکراری از ناشران مختلف روبرو شویم، گویی ناشران گوی سبقت را از یکدیگر برای انتشار ترجمه یک کتاب خارجی ربودهاند. اگر ترجمههای متعدد بالغ بر 30 ناشر از کتاب شازده کوچولو اگزوپری زمانی مثال خاص و عام بر بی سرو سامانی بازار بود، امروز بیشمار مثال میتوان زد که بر این ادعا مهر تایید میزنند.
ماجرا زمانی بغرنجتر میشود که ناشری پس از مدتها جستوجو با ناشر خارجی کتاب وارد مذاکره شده و قراردادی برای انتشار کتاب امضا و یا رضایت ناشر خارجی را کسب میکند، اما در جریان ترجمه و یا انتشار کتاب متوجه میشود که ناشر دیگری بدون هیچ توافقی با مولف یا ناشر خارجی اقدام به ترجمه و انتشار کتاب کرده است.روی دیگر سکه نیز اینگونه است که ناشری کتابی را ترجمه و منتشر میکند، کتاب در بازار با استقبال روبرو میشود و فرصت برای سودجویان فراهم. در نتیجه ترجمههای دیگر به بازار سرازیر میشوند. با یک بررسی اجمالی مشخص میشود که این ترجمهها در واقع کپی شده از روی ترجمه اول هستند. به همین ترتیب سرمایهگذاری ناشر به هدر رفته و چیزی جز خسارت عاید او نمیشود.
4 ـ دریافت پول از مولف برای انتشار کتاب؛
یکی دیگر از مصادیق فساد در نشر که با وجود اعتراضها و انتقادهای مختلف از سوی مولفان و مترجمان همچنان درفضای نشر به عنوان امری بدیهی انجام میشود، فشار ناشر به ایشان برای دریافت هزینه یا پیش شرط گذاشتن او برای چاپ اثر است. این مفسده اغلب گریبانگیر نوقلمان و نویسندگان جوان است. ناشر با دریافت چند میلیون تومان پول از مولف یا مترجم حاضر به انتشار کتابش میشود. نویسندگان جوان نیز که برای چاپ آثارشان عجله و علاقه وافر دارند، با اکراه یا گاهی با کمال میل مبلغ مورد نظر ناشر را پرداخت میکنند.
در این میان نبود عدم آگاهی مولفان از حقوقی که دارند، موجب شده است تا برخی ناشران یکهتازی کنند، البته چند سالی است که دفتر حقوق مولفان و نویسندگان وزارت ارشاد تلاش کرده است تا مولفان را نسبت به حقوق قانونی خود آگاه کند اما باز هم هستند نویسندگانی که در این مسیر متضرر میشوند. علاوه بر آن بحث حقوق راوی و مولف کتاب به ویژه در انتشار کتابهای خاطرات همچنان مبهم باقی مانده است و هنوز قانون مشخصی که با استناد به آن بتوان اقدام کرد وجود ندارد.
5 ـ شفاف نبودن روند خرید کتاب از سوی وزارت ارشاد؛
بخشی از حمایت وزارت ارشاد از ناشران در سالهای گذشته در قالب خرید نسخههایی از کتاب بوده است که البته همواره مورد انتقاد ناشران بوده است. اگرچه هیئت انتخاب و خرید کتاب در دولت فعلی از همان ابتدای فعالیت با اعلام اسامی اعضا و انتشار فهرست خرید دست روی شفاف بودن گذاشت اما در ادامه فعالیت خروجی هیئت و فهرست خرید باز داد ناشران را درآورد و ابهاماتی را ایجاد کرد.
بسیاری از ناشران در دورههای گذشته معتقد بودند که هیأت خرید کتاب دچار زد و بند و فساد شده است و روند خرید کتاب با برنامهریزی از پیش تعیین شده و براساس نوع روابط برخی ناشران با وزارت ارشاد پیش میرود. «مزایای رانت دولتی» عنوانی بود که برخی در گوشه و کنار برای توصیف این رابطه بر زبان میآوردند. در حال حاضر این تلقی قدری تغییر کرده و اوضاع نسبت به قبل بهتر شده و عدهای بر سلامت معاونت فرهنگی فعلی وزارت ارشاد تأکید دارند، اما همچنان برخی گلایهها و حواشی وجود دارد و حرفهایی به گوش میرسد.
6 ـ مافیای کاغذ؛
بازار کاغذ در سالهای اخیر با تغییر نرخ ارز تبدیل به محلی برای جولانگاه عدهای سودجو شده است، به گونهای که در سالهای ابتدایی دهه 90 کاغذ از بندی 30 هزار تومان به بندی 100 هزار تومان رسید که این امر خود مشکلات بسیاری برای ناشران به عنوان مصرفکنندگان کاغذ ایجاد و قیمت کتاب را چندین برابر کرد. مدتی بعد یعنی از ساال 94 تاکنون اگرچه قیمت کاغذ ثابت شد و مانند پیش هر روز شاهد افزایش نبودیم، اما رکودی که حاکم شد، نیز چندان دلچسب نیست.
اما بیشترین سهم در لطمه زدن به بازار تولید کاغذ در داخل و بالا و پایین شدن قیمت کاغذ در دست افرادی است که واردگنندگان بزرگ یا غول مافیای کاغذ معرفی میشوند.
ورود بیرویه کاغذهای وارداتی از جمله مسائل دیگری است که در این زمینه میتوان به آن اشاره کرد، واردات کاغذ در سالهای اخیر در حالی رو به افزایش بوده که تولید ملی به عنوان یک اصل مد نظر بوده و کارخانههای داخلی نیز در این زمینه گامهای خوبی برداشتهاند، اما در عمل کاغذ روی دست تولیدکنندگان باد کرده است.
این امر دلایل پرشماری دارد، اما زمانی که پای منفعت واردکنندکان در میان باشد، میتوان ردپای فساد را مشاهده کرد، واردکنندگانی که کاغذ را با نرخ ارز مبادلهای وارد و با نرخ ارز آزاد به فروش میرسانند، افزایش تعرفه واردات کاغذ از 4 درصد به 14 درصد از جمله پیشنهادهایی است که برای جلوگیری از این مفسده صرفاً مطرح شده است.
7- اعلام نکردن شمارگان واقعی نشر؛
یکی از دیگر مصادیق فساد در نشر که امروز بازار تبلیغاتی خوبی نیز برای ناشران فراهم کرده است، اعلام نکردن واقعی شمارگان نشر است. به این معنا که مثلاً ناشری مجوز کتاب را با شمارگان هزار نسخه دریافت میکند، اما این هزار نسخه را علیرغم شناسنامهای که برای اثر معرفی میکند، طی 3 چاپ منتشر میکند. 3 چاپ با تیراژ واقعی 300 نسخه اما تیراژ اعلامی 1000 نسخه. این ناشران به این شیوه کتاب را در جامعه پرفروش جلوه داده و از طرف دیگر نیز خود را به عنوان ناشر فعالی در جامعه جا میاندازند.
در موارد دیگر نیز ناشر دو چاپ اول کتاب را با یک عنوان منتشر کرده و چاپ سوم عنوان و طرح جلد را تغییر داده و برای هر کدام نیز یک فیپا دریافت میکند.این اتفاق به دو دلیل رخ میدهد، اول اینکه تعداد عناوین چاپی ناشر افزایش پیدا میکند، درنظر بگیرید که ناشری چند عنوان کتابش در سال را به این شیوه منتشر کند، خواه ناخواه تعداد عناوین منتشر شده او حداقل چند برابر عناوین واقعی او افزایش پیدا میکند. به این شیوه ناشر میتواند از امتیازاتی که وزارت ارشاد بر مبنای فعالیت ناشران اعطا میکند بیشتر بهرهمند شود .
همچنین ناشر میتواند هر دو کتاب را به هیئت خرید کتاب فرستاده و از شانس بیشتری برای خرید بهرهمند باشد.
مواردی از جنس موارد فوق بازهم میتوان برشمرد. اما نکته جالب ماجرای «فساد نشر» اینجاست که تلقی عموم از فساد نشر اغلب، انتشار محتوای غیراخلاقی یا نامناسب فرهنگی است که البته این نیز خود مصداقی برای فساد نشر است، اما در پرداخت به آن و اولویت بندی آن همیشه اختلاف وجود داشته است. به گونهای که با غفلت از دیگر ابعاد ماجرا برای نمونه موراد فوق، همیشه ماجرا اینطور رقم خورده که ممیزی مساله اصلی نشر معرفی شده و عدهای نیز در این میان از آب گل آلود ماهی گرفته و عموماً بازیهای سیاسی تکراری تحت سرفصل ممیزی که هر چند سال یک بار به هنگام انتخاباتهای گوناگون آغاز میشود، نهایت مسائل حوزه نشر تلقی شده است.
این در حالی است که شاید کمتر از 5 درصد ناشران چنین محتوایی تولید کرده یا بر سر انتشار این محتوا دچار چالش و درگیری شده باشند و اغلب ناشران خود به انتشار این دست مطالب حاشیهساز متمایل نیستند. اما همیشه سهم گروه اول به مدد مانورهایی سیاسی قدرت طلبان در رسانهها و بازیهای ژورنالیستی به عنوان مساله اصلی نشر معرفی شده است. در مقابل نسبت به ابعاد جدیتر فساد نشر که متعدد و متکثر هستند، بیتوجهی شده و این بیتوجهی موجب دلسردی و ناراحتی عموم اهالی فرهنگ و نشر کشور شده است.
متاسفانه مصادیق متعددی از فساد در نشر را میتوان برشمرد که از آن جمله میتوان به نگرفتن «اعلام وصول» برای چاپهای بعدی کتاب و ... اشاره کرد. خبرگزاری تسنیم، در صدد است با انجام گفتوگوهای مختلف از دید ناشران و نویسندگان به این موضوع نگریسته و راههای مقابله با مفسدههای نشر را بررسی کند.
انتهای پیام/