ناشر حرفهای در ایران حاشیه امن ندارد/ ارشاد در نحوه خرید کتاب شفاف عمل نمیکند
رئیس اتحادیه ناشران خراسان رضوی معتقد است، بازار نشر ایران بهگونهای است که ناشران حرفهای در آن حاشیه امن ندارند و سرمایهگذاری نمیکنند؛ البته در برخی از موارد همچون مسئله قاچاق کتاب خود ناشران زمینه را فراهم کردهاند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، چند سالی است که همه از حال وخیم صنعت نشر در ایران حرف میزنند، از بیمیلی مخاطب به کتابها، از گران شدن کتاب، از مشکلات چاپ، از اوضاع نامناسب اقتصادی نشر و ... اما امروز کلاف سردرگم نشر پیچیدهتر از گذشته شده است. امروز صنعت نشر با تخلفات ریز و درشتی روبهرو شده است که اگر برای رفع آنها اقدامی نشود، زوال این صنعت را در آینده نهچندان دور رقم میزند.
اگر روزی فروش کاغذ یارانهای در بازار آزاد بزرگترین تخلف ناشران بود و هنوز که هنوز است، برخی از تبعات این اقدامات متضرر هستند، اگر روزی خرید و فروش بن کتاب نهایت تخلف نشر تلقی میشد، امروز شاهد شکلهای دیگری از فسادِ نشر هستیم که اگر گفته نشود همه، اغلب قریب به اتفاق آنها ناشی از مشکلات اقتصادی است. قاچاق کتاب، کتابسازیها، ترجمه سازیها، دریافت پول از مؤلف برای چاپ کتاب، شفاف نبودن روند خرید کتاب از سوی ارشاد، مافیای کاغذ و ... از جمله مهمترین مصادیق فساد در نشر است.
مهدی نصیرزاده رئیس اتحادیه ناشران خراسان رضوی است که در سالهای گذشته بارها از وضعیت اقتصادی ناشران در مشهد که منجر به تعطیلی و تغییر کاربری چندین مؤسسه انتشاراتی شد، سخن گفته است، مشکلاتی که اغلب ریشه در خارج از صنف داشته است، اما او این بار در گفتوگو با تسنیم به مشکلاتی که خود ناشران برای صنف نشر ایجاد کردهاند، اشاره میکندف مشکلاتی همچون قاچاق کتاب که بازار داغی پیدا کرده و در مقابل نهادهای صنفی و وزارت ارشاد برای مقابله با آن چندان وارد کار اجرایی نشدهاند.
نصیرزاده در بخش دیگری از گفتوگوی خود به ناشران، مؤلفان و کتابفروشان خرده میگیرد که چرا شرایطی را فراهم میکنند که فساد در نشر بهراحتی پدید آید. او معتقد است، بار اصلی قاچاق کتاب که زشتی امروز نشر به شمار میرود بر دوش خود ناشران است، این ناشران هستند که با اقدامات اشتباه خود زمینه را برای فساد فراهم کردهاند. متن این گفتوگو بهشرح ذیل است:
* تسنیم: یکی از مهمترین مصادیق فساد در نشر را این روزها با عنوان چاپ غیرقانونی کتابهای ناشران یا همان «قاچاق کتاب» شاهد هستیم که از قضا در شهرستانها منجمله مشهد نیز مشاهده و حتی با خاطیان برخورد قضایی نیز شده است، سؤالی که پیش میآید این است که اساساً چرا در این برهه از زمان باید چنین پدیدهای رخ دهد و چرا تاکنون نتوانستهایم با آن مقابله جدی داشته باشیم؟
دزدی کتاب یا همان قاچاق کتاب این روزها دغدغه بسیاری از همصنفان ما شده و متأسفانه روز به روز نیز بیشتر رواج پیدا میکند. در خراسان نیز ما شاهد این امر هستیم، یک پدیده وقتی اتفاق میافتد، در همه جا یکسان نیست، بلکه بهنسبت شدت و ضعف دارد. البته در زمینه قاچاق کتاب چون ناشران پرکار عمدتاً در تهران متمرکز هستند، بیشتر با این قضیه مواجه هستیم، اما در مشهد نیز ما موارد متعددی داشتیم که یا خود مؤلف یا ناشر و یا کتابفروش اقدام به چاپ کرده بودند که دستگیر شدند.
چرا کتاب را قاچاق میکنند؟ آن هم کتابی را که مجوز قانونی نشر دارد و ناشر در بازار به فروش میرساند
معمولاً کتابهایی که قاچاق میشوند، پرمخاطب هستند، ناشری با هزار زحمت و تلاش کتابی را منتشر میکند، آنگاه کسانی بسیج میشوند و تا بازار فروش را مناسب میبینند، دست به انتشار نسخههای زیرزمینی آن میزنند. شاید بتوان گفت در این جریان عوامل متعددی مقصر هستند، اگر بخواهیم دقیقتر به مسئله نگاه کنیم، باید از خود بپرسیم اساساً چرا کتاب را قاچاق میکنند، آن هم کتابی را که مجوز قانونی نشر دارد و ناشر در بازار به فروش میرساند؟
ناشر و کتابفروش خود در ماجرای قاچاق مقصرند
در پاسخ به این پرسش باید گفت، شاید در این میان خود ناشران نیز مقصر باشند، چون قیمت غیرواقعی کتاب موجب میشود، برخی وسوسه شوند که کتاب را چاپ کرده و با رقم پایینتری به فروش برسانند.همچنین برخی ناشران تصور میکنند، وقتی کتابی جای خود را در میان مخاطبان باز کرد، باید از درصد تخفیفی که به توزیعکننده و کتابفروش میدهند، کاست، این نیز خود مزید بر علت میشود تا عدهای دست به سوء استفاده بزنند.
پرسش دوم این است که چرا کتابفروش با اینکه میداند کتاب از شبکه توزیع ناشناسی به دستش میرسد، آن را تحویل گرفته و به فروش میرسانند؟ متأسفانه در سیستمهای توزیع کنترل اندک است ما سیستم توزیع شفافی نداریم، ما هنوز ساماندهی مراکز پخش را شاهد نیستیم که بتوان فاکتورهای خرید و توزیع را پیگیری کرد. در شرایط ایدهآل وقتی کالایی وارد چرخه نهایی برای ارسال به سوی مخاطب شد باید با مهندسی معکوس بتوان مسیر آن را تا رسیدن به ناشر دنبال کرد. به عبارت دیگر سیستم توزیع باید تا این اندازه شفاف باشد.
* تسنیم: برخی معتقدند که اقدامات وزارت ارشاد و نهادهای صنفی در این زمینه چندان مؤثر نبوده و میشد بسیار زودتر ازاینها با این واقعه مبارزه کرد، نظر شما چیست؟
ببینید، به نظر من باید هر دو طرف قضیه را دید، همان طور که گفتم کتابی که پرفروش است، قیمتش بالاست، از طرفی ناشر درصد تحفیف توزیعکننده را پایین آورده است، در نتیجه بستر برای قاچاقچیان فراهم میشود. کتابفروش نیز وقتی کتاب را با درصد تخفیف بیشتری از یک توزیعکننده دیگر ولو ناشناس و غیر معتبر بگیرد، زمینه برای قاچاق فراهم میشود.
یکی از رسالتهای ناشر این است که بازار را رصد کند، مثلاً اگر کتابش با 20 درصد تخفیف ارائه میشود، به محض زیاد شدن تقاضا در بازار تخفیف را کمتر نکند، بلکه حتی آن را افزایش دهد. اما میبینیم در بازار ایران بر عکس این اتفاق رخ میدهد. وقتی کالایی با تقاضا مواجه میشود، ما شرایط فروش را سختتر میکنیم.
اما برویم سراغ اقدامات ارشاد، در ابتدا باید از خود بپرسیم چه توقعی میتوان از ارشاد داشت؟ تنظیم قوانین در دست ارشاد است، ارشاد میتواند قوانینی وضع کند که از این امر ممانعت کند. اما وظیفه مهمتر ارشاد که از آن غفلت شده است، در وجه صدور مجوز است.
نشر ما روز به روز از حرفهای بودن فاصله میگیرد
به نظر شما در کشوری که 80 میلیون نفر جمعیت دارد و زبان فارسی هم بازار محدودی در دنیا دارد، ما به 11 هزار موسسه انتشاراتی نیاز داریم؟ امروز سادهترین مجوزی که میتوان دریافت کرد، مجوز نشر است. کافی است یک مدرک لیسانس داشته باشید. نمیتوان انتظار داشت کسانی که وارد این عرصه میشوند، حرفهای نگاه کنند، بنابرلاین هر چیزی را چاپ میکنند، گاهی ما خود به بازار آسیب می زنیم، کتابهایی تولید میشود که آسیب رسان است. وقتی وارد بازار میشود، مخاطب هم آن را پس میزند و دلزدگی به وجود میآید.متأسفانه نشر ما روز به روز از حرفهای بودن فاصله میگیرد، هیچ نوع نیازسنجی و مخاطبسنجی انجام نمیشود تا بدانیم چه چیز برای مخاطب مناسبتر است.
ما ملت گرفتار در کمیتگرایی و آمارزدگی هستیم، علت پدید نیامدن موسسات حرفهای در نشر نیز در همین نکته نهفته است. ناشران تصور میکنند هر چه پرعنوانتر باشند، بهتر است، غافل از اینکه کیفیت را فدای کمیت میکنند.
سازماندهی مراکز پخش ما را از قاچاق کتاب نجات میدهد
* تسنیم: تاکنون راهکاریی برای مقابله با پدیده قاچاق کتاب ارائه شده است که هر کدام بخشی از زنجیره نشر را هدف گرفتهاند، اقداماتی نیز انجام شده که به نظر میرسد کمتر موفق بودهاند، شما چه راهکاری برای مقابله با این پدیده دارید؟
بهترین راهکار سازماندهی مراکز پخش است. اگر مراکز پخش ما شناسنامهدار شوند، کتابفروشان میدانند کتاب را از چه کسی تحویل میگیرند و ناشر نیز میداند توزیعکننده کتابش که بوده است. این اقدام تا اندازهای وضعیت را سامان میدهد.
* تسنیم: یکی از مشکلات جدی نشر کتابسازیهاست که در حوزه ترجمه این روزها بازار داغی پیدا کرده است. به نظر میرسد این معضل از نبود بانک اطلاعاتی کتابهای در دست چاپ ناشی میشود، از قضا وقتی کتابها را با هم مقایسه میکنیم متوجه میشویم که عمدتاً ترجمهها یکی است تنها عناوین و طرح جلد اندکی تغییر کرده است، این را تا چه اندازه میتوان مصداق فساد در نشر دانست؟
اول بگویم که اتفاقاً بانک اطلاعاتی وجود دارد، اما باز شاهد چنین چیزهایی هستیم، چرا که من ناشر میدانم فلان ناشر نیز ترجمه فلان کتاب را چاپ کرده یا میخواهد چاپ کند، اما باز به دنبال انتشار آن ترجمه میروم، معمولاً هم به دلیل بازار خوبی که برای کتاب پیش میآید، انجام میشود. خوشبینانهترین حالت در این میان این است که ناشر به دنبال ترجمه جدیدی از کتاب میرود، در حالیکه چنین اتفاقی نمیافتد، بلکه ناشر دوم همان نسخهای که ناشر اول منتشر کرده را برمیدارد اندکی پس و پیش میکند و با همان ساختار و سبک منتشر میکند.
برای نمونه بنده کتابی را منتشر کردم که در ترجمه نام آن تغییر یافته بود، در مقدمه ناشر به اینکه عنوان اصلی کتاب چه بوده و برای چه من آن را تغییر دادم،اشاره شده بود. بعد دیدم ناشر دیگری کتاب را عیناً چاپ کرده و عنوان انتخابی بنده را نیز حتی تغییر نداده است، به عبارت دیگر حتی به خود زحمت نداده بود که مقدمه ناشر را مطالعه کند. اینجاست که ضرورت وجود قانون کپی رایت پررنگ میشود، مادامی که کپیرایت در داخل کشور رعایت نشود، ناشر حرفهای حاشیه امن نداشته و نمیتواند سرمایهگذاری موفقی انجام دهد.
ارشاد بازار ترجمههای کپی از هم را ساماندهی کند
حال میگویند پیوستن به کپیرایت مشکلات به همراه دارد، باشد، حداقلش این است که ما اگر قانون کپی رایت را نمیپذیریم، در داخل الزاماتی را رعایت کنیم، برای نمونه اگر ناشری از ناشر اصلی مجوز چاپ ترجمه کتاب را دریافت کرد، وزارت ارشاد به دیگر ناشران که مجوز ندارند اجازه چاپ ندهد، متاسفانه ذهنیتی وجود دارد که ناشران ما تصور میکنند چون قیمت کتابها به دلار است، برای دریافت حق رایت باید وجه بسیاری بپردازند، درحالی که بسیاری از ناشران خارجی با دریافت چند نسخه از کتاب ترجمه شده خود حاضرند حق رایت را واگذار کنند.
حذف شمارگان از شناسنامه کتاب/ درج شمارگان فسادآور است
به نظر من یکی دیگر از مشکلات این روزهای نشر کشور که اعلام نکردن شمارگان واقعی کتابهای ناشران است، البته شاید نتوان عنوان صد در صدی فساد را برایش به کار برد، بلکه به نظر من بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد، برای نمونه ناشری کتابی را با شمارگان هزار نسخه مجوز چاپ میگیرد، اما این هزار نسخه را در سه چاپ، هر چاپ 300 نسخه منتشر میکند، من معتقدم اگر مخاطبان کتابی در کشور ما 100 نفر هستند، ناشر باید برای همان صد نفر کتاب را منتشر کند و اساساً درج تعداد شمارگان در شناسنامه کتاب لزومی ندارد همچنانکه درج شمارگان در کتابهای خارجی معمولا انجام نمیشود.
تعداد عناوین چاپ شده از یک ناشر امتیاز تلقی میشود، والا تعداد شمارگان کمترین اهمیتی ندارد، زمانی به دلیل دریافت کاغذ دولتی درج شمارگان الزامی بود، پس از حذف یارانه کاغذ باید درج شمارگان نیز حذف میشد که به غلط انجام نشده است.
* تسنیم: در جریان بازدید آقای جنتی وزیر سابق ارشاد از مشهد، پیشنهادها و خواستههایی از سوی ناشران و چاپخانهداران مطرح شد که یکی از آنها انتقاد نسبت به فعالیت هیئت خرید کتاب ارشاد در خرید کتاب ناشران شهرستانی بود، انتقادهای دیگری نیز بر فعالیت هیئت وارد است. به نظر میرسد ما حتی در این بعد حمایتی نیز میتوانیم ردپایی از فساد را شاهد باشیم.
دامنه این بحث بلند است، زمانی که آن موضوع را با وزیر در میان گذاشتیم، معاون فرهنگی ارشاد رقم خریداری شده از ناشران را 5 میلیارد و 600 هزار تومان عنوان کرد، این در حالی است که از شهری به وسعت مشهد با ناشران فعال تنها 180 میلیون تومان در سال 94 خریداری شده است. با وضعیت فعلی نشر ناشران حرفهای نیز اندک اندک در حال ورشکستگی و بیرون رفتن از این حرفه هستند. وزارت ارشاد با سیاستهای حمایتی خود می تواند مانع برون رفت ناشرانی شوند که بیش از دو دهه فعالیت دارند.
چرا کارشناسان هیئت خرید کتاب شمارگان کتابها برایشان مهم است؟
اما مشکل دیگری که در زمینه فعالیت هیئت خرید کتاب وجود دارد، به شمارگان کتابها باز میگردد. ناشران میگویند هیئت خرید از کتابی که دو هزار نسخه چاپ شده است، 200 نسخه میخرد و از کتابی که 500 نسخه چاپ شده است 50 نسخه میخرد، این خودفریبی است که باید آن را حل کنیم. اگر کتابی ویژگیهایی دارد که باید حمایت شود، حتی اگر ناشر 100 نسخه از آن چاپ کرده باشد، هیئت میتواند سفارش چاپ نسخههای بعدی را نیز بدهد. نه اینکه کارشناسان نگاه کنند، ببیند ناشر چند نسخه چاپ کرده از آن تعدادی را خریداری کند.
ارشاد در نحوه خرید کتاب و معیارهای انتخاب شفاف عمل نمیکند
به نظر من سیستم خرید هیئت کتاب شفاف و ضابطهمند نیست، درست است که ارشاد در معرفی اعضای هیئت و انتشار عناوین خریداری شده شفاف برخورد کرده است، اما در نحوه خرید و معیارهای انتخاب کتابها شفافیتی وجود ندارد، باید مشخص شود ارشاد به چه شیوهای و با چه ملاکی خرید میکند، ملاکهای موثر در خرید کتاب چیست و ... اگر لیستی از این شیوهها وجود داشته باشد، حمایتها شفافتر انجام خواهد شد و به مانند امروز ناشران کمتر از هیئت خرید گلایه خواهند داشت.
انتهای پیام/