خشکسـالی و زنــدان/باغدار ۷۵ ساله‌ای که وکیل بند شد

خشکسـالی و زنــدان/باغدار 75 ساله‌ای که وکیل بند شد

هر چند در قرن بیست و یکم کمتر کسی به خاطر خشکسالی جانش را به ملک‌الموت می‌سپارد اما این بلای طبیعی یا شاید غیرطبیعی همچنان قربانی می‌گیرد؛ قربانیانی که قصه پرغصه‌ای دارند و خشکسالی آنها را روانه پشت میله‌های زندان کرده است.

به گزارش خبرنگار قضایی خبرگزاری تسنیم، در مراجعه موردی به ستاد دیه کشور و بازخوانی پرونده برخی از مددجویان این نهاد حمایتی، آن چه سوای یک مورد خاص، جالب به نظر می‌آمد، موضوعی بود با عنوان «خشکسالی» که مدارک بیش از 10 زندانی مربوط به آن سوژه این گزارش شدند.

بر اساس این گزارش، از گذشته‌های دور تا به امروز موضوع «خشکسالی» مهمترین دغدغه جمعی از ساکنان این کره خاکی به شمار می‌رفته و با وجود پیشرفت‌های حاصل در آبرسانی و کنترل با کیفیت منابع زیرزمینی اما متاسفانه این پدیده طبیعی یا بلای غیرطبیعی حاصل از مصرف نادرست آدمی، همچنان آسیب‌ها و قربانی‌های سابق خودش را دارد. هر چند امروز کمتر کسی به دلیل موضوع خشکسالی این روزهای قرن بیست و یکم جانش را به ملک الموت می‌سپارد اما پنجه در پنجه شدن با کرام الکاتبین، قصه‌ پر غصه‌ای است که انکار آن از اثباتش سخت‌تر شده است.

سابقه ذهنی بیشتر ما از مشکل خشکسالی به ایامی بازمی‌گردد که شنیده‌ایم یا برای نمونه خوانده‌ایم که پادشاه هفت اقلیم هخامنشی هنگامی که در برابر آفریدگار یکتا به نیایش می‌پردازد از این معضل سرزمینش نام می‌برد. این روزها شنیدن گرفتاری‌هایی از این جنس هرچند کمی دور از ذهن به نظر می‌رسند اما رجوع به ستاد دیه و مطالعه پرونده‌های متعددی از استان‌های مرزنشین کشور این واقعیت معمول را برای هر جوینده حقیقتی روشن می‌سازد. با وجود اختلاف‌هایی که در نحوه زندانی شدن صاحبان پرونده‌هایی از استان کرمانشاه و سیستان و بلوچستان وجود داشت اما به دلیل رعایت اختصار در این گزارش تنها به مشروح احوال سه مرد از سه شهرستان استان ایلام می‌پردازیم؛

** از باغداری تا وکیل‌بندی

«حمزه – ع» پیرمرد 75 ساله‌ای است که با وجود سه فرزند تحت تکلف با یک بدهی 252 میلیون تومانی از ابتدای سال 93 تا کنون در حبس است و به دلیل سابقه حضور و همچنین احترام هم‌بندی‌ها به این باغدارِ سال‌های نه چندان دور، او این روزها به عنوان وکیل‌بند در پشت میله‌های سرد زندان، روزها را به شب می‌رساند.

طبق گزارش‌های گروه تحقیق ستاد دیه مددجوی یاد شده با وجود مشکلات تنفسی و قلبی به دنبال خشکسالی‌ سال‌های اخیر نه به مانند بسیاری دیگر از هم آبادی‌های خود که مهاجرت را برنامه اصلی خود برای فرار از این بی‌آبی و بی‌بارانی پیشه کردند، تصمیم می‌گیرد دام‌های کمی از هم‌روستایی‌ها را بعد از حرفه اصلی خود که کشاورزی و باغداری بود به چرا برده و مبلغی برای معیشت خانواده به طور هفتگی از آن‌ها دریافت کند.

نداشتن تجربه کافی در حفظ و نگهداری گوسفندان، موجب تلف شدن چندین رأس از حیوانات تحت مراقبت او می‌شود و این پیرمرد روستایی را با یک بدهی سنگین روانه ندامتگاه مرکزی ایلام می‌کند. بسیاری از مردم این استان در روستاها از راه  کشاورزی، دامداری و باغداری به امرار معاش می‌پردازند که متاسفانه خشکسالی سال‌های گذشته تاثیر زیادی بر کاهش تولیدات و به تبع آن پایین آمدن سطح معیشتی این دسته از هموطنان‌ داشته است.

به گفته مدیر جهاد کشاورزی دره‌شهر تنها در این شهرستان با کاهش 35 درصدی میزان بارندگی، خشکسالی تا 70 درصد به باغداران و در مجموع به کشاورزی دیم این شهرستان جنوبی استان ایلام خسارت وارد کرده است.

** تجربه‌ای تجاری به قیمت  4 سال حبس

«حبیب – الف» زندانی دیگری است که نه بواسطه خشکسالی بلکه به طور مسقیم به سبب این عارضه طبیعی و البته پیش‌بینی‌های نادرست از موقعیت محل فعالیت خود، از یک زندگی رشک‌برانگیز برای خیلی‌ها، امروز در وضعیتی ترحم‌برانگیز روزگار می‌گذراند.

او با فروش زمین‌های به ارث رسیده از پدر و فروش بسیاری از اسباب و وسایل زندگی، نسبت به راه‌اندازی یک گاوداری در یکی شهرستان‌های ایلام اقدام می‌کند اما با خشکسالی سال 92 در این استان تعداد زیادی از دام‌‎های حبیب تلف شده و فروش دام‌های باقیمانده و حتی زمین گاوداری، کفاف بدهی‌های او را نمی‌دهد و حبیب 44 ساله در کمتر از یکسال گاوداری، آبان ماه سال 92 زندانی می‌شود.

میزان بدهی او از 144 میلیون تومان هرچند با کمک ستاددیه به 70 میلیون تومان کاهش پیدا کرده است اما این مددجو به خاطر ناتوانی در پرداخت همین مبلغ باقیمانده هنوز در حبس به سرمی‌برد.

حبیب که 5 سر عائله دارد و ماهانه هزینه زیادی بابت درمان بیماری دیابت خود پرداخت می‌کند، تنها محل درآمدش علاوه بر کمک‌های مورد برادرش، یارانه‌ای است که دولت می‌دهد.

** خشکسالی جوانه‌های زندگی مشترک «حامد» را خشکاند

«حامد – ج » جوان 28 ساله‌ای است که طبق رسم معمول مردم منطقه «هلیلان» بعد از اتمام تحصیلات دانشگاهی تصمیم می‌گیرد با تمرکز بر روی حرفه کشاورزی، مقدمات ازدواج خود را با نامزدش فراهم کند. او برای شخم‌زنی، بذرپاشی، سم‌پاشی و دیگر اقدامات تخصصصی این حرفه، به طور شرایطی اقدام به خرید یک دستگاه تراکتور 6سیلندر به همراه ادوات جانبی آن به قیمت 70 میلیون تومان می‌کند که البته به دلیل مدت‌دار بودن خرید، این مبلغ به 140 میلیون تومان افزایش می‌یابد.

حامد که امید زیادی به آینده و حرفه خود داشت، به دلیل خشکسالی چند سال گذشته مناطق جنوبی استان ایلام بویژه بخش‌هایی از شهرستان‌های شیروان و چرداول، نداشتن درآمد مناسب و کم‌تجربگی، مجبور به فروش تراکتور شه و در ابتدای زندگی مشترک خود به دنبال کار می‌گردد.

مخارج زندگی از یک سو و فشار فروشنده تراکتور در بازپرداخت اقساط ماهیانه از سوی دیگر، موجب می‌شود این جوان مستعد ایلامی به دلیل سه فقره سفته اعطایی به فروشنده‌ و ناتوانی در پرداخت مبالغ آنها، راهی زندان شود. شاکی پرونده هرچند با احراز عدم استطاعت این مددجو در جلساتی که کمیته صلح و سازش ستادد یه با او برگزار کردند، اعلام کرده که از تمام خسارت تأخیر تأدیه گذشت کرده اما حامد که بخشی از عواید حاصل از فروش تراکتور را برای مراسم ازدواج و دیگر مخارج زندگی صرف کرده بود این روزها بابت بدهی 40 میلیون تومانی خود در زندان به سر می‌برد.

نیکوکارانی که تمایل دارند یاری‌گر ستاد دیه در آزادی زندانیانی از این دست باشند، می‌توانند کمک‌های نقدی خود را به شماره حساب‌های این نهاد حمایتی از قرار 74/74 بانک ملت شعبه مستقل مرکزی، 7777 بانک تجارت شعبه مرکزی، 8888 بانک صادرات شعبه مرکزی، 55555 بانک ملی و یا از طریق سامانه پرداخت تلفن همراه #7777*780* واریز کنند.

انتهای پیام/

حج و زیارت
پربیننده‌ترین اخبار اجتماعی
اخبار روز اجتماعی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon