کاوه آفاق: جانلنون بند پوتینمم نیست/جزیره انگلیس اندازه خراسان هم نیست
وقتی تماشاگری نامِ «جان لنون» را برای تحسینِ آفاق به کار برد، او نه تنها خوشحال نشد که نارحت هم شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، پیراهنی سفید، جلیقهای مشکل، شلواری سیاه و کفشهایی سیاهتر. مثل همیشه مچبندی به رنگهای پرچم ایران به دستش بسته و این بار عینکی هم بر چشم دارد. موهایش مثل همیشه لخت است گاهی دستی به میانشان میکشد تا شاید حالتی ثابت بگیرند که نمیگیرند.
گیتارش هم حمایل بر دوشش هست، گیتاری که در میانههای اجرا شکست؛ بس که بازیگوشی کرد بر روی صحنه. در میان همهی این متعلقات اما عینک ماجرای اصلیِ کنسرت دیشب بود.
در میانههای اجرا عینکش را برداشت تا قطعهای را بخواند. وقتی قطعه تمام شد، عینکش را بر روی چشمانش زد، قیافهای گرفت و لبخندی به تماشاگران هدیه کرد. یکی زآن میانه فریاد برداشت: «جانلنون». تماشاگر میخواست بگوید که خوشتیپ هستی و این خوشتیپی هم به خطر شباهتت به «جان لنون» است.
این درست همان چیزی است که برخی از شنیدنش خوشحال میشوند و به خود میبالند که شبیهِ فلان بازیگر یا خوانندهی خارجی هستند. علتش هم واضح است؛ برای ما اینچنین جا افتاده که خارجیهای چشم آبی همیشه از ما بهتر و خوشتیپترند. شاید به همین دلیل است که گاهی بر سرِ شباهت با سلبریتیهایشان رقابت هم میکنیم.
کاوه آفاق اما اینچنین نکرد. وقتی تماشاگری نامِ «جان لنون» را برای تحسینِ آفاق به کار برد، او نه تنها خوشحال نشد که نارحت هم شد.
«اون انگلیسی بند پوتینمم نیست. جان لنون اسطوره خیلیها بوده البته اسطوره من نیست و مرد مقاوم و توانمندی بود و من براش احترام قائلم. البته اگه چند دهه پیش منم همه رسانههای دنیا رو داشتم و سرمایهدارای غولی پشتم بودن صدبرابر جان لنون میشدم. نژادپرست نیستم؛ کشورم رو دوست دارم. ناسلامتی ما ایرانیم، انگلیس یه جزیره است که اندازه خراسان هم نیست».
این چند جمله از کاوه آفاق در کنسرتی که 24 دی 1395 در سالن برج آزادی برگزار شد، واقعا جای تامل داشت. از منظری شاید این حرفها توهمی و گُندهگویی برداشت شود، اما اگر چشمانمان را بشوییم و جور دیگر ببینیم شاید نوعی خودباوری هم تلقی شود. قبلتر از خودباوری، عدم خودکوچکبینی است.
به هر روی کاوه آفاق خوانندهای است که سالها به صورت زیرزمینی فعالیت کرد و مجوز نداشت. اما در سال گذشته و در اقدامی جدید این خواننده مجوز گرفت تا بتواند در ایران با خیال راحت آلبوم منتشر کند و کنسرت بدهد. شاید اگر جملههای بالا باور واقعیِ آفاق نبود، در همان سالهایی که مجوز نداشت ایران را ترک میکرد. پس شاید بشود حرفهایش را به حساب خودباوری گذاشت نه توهم.
البته حرفهای کاوه آفاق به همینجا ختم نشد و در بخش دیگری از کنسرت خطاب به حاضران در سالن برج آزادی گفت: «من یک خواننده هستم ولی اگر لطف شما نبود، الآن یک دورهگرد بودم. من خودم را مدیون شما و اصحاب رسانه میدانم چون اگر حمایت شما نبود، ما باید فوت میکردیم».
کاوه آفاق برای اجرا در قالب سیودومین جشنواره موسیقی فجر آثاری از آلبوم «با قرصها میرقصد»، چند تک آهنگ و دو اثر از آلبوم «استرس» را انتخاب کرده بود. آلبوم «استرس» چند سال پیش تحت عنوانِ گروه موسیقی The Ways و به صورت غیررسمی منتشر شد.
«خواب بازی»، «استرس» و «بیگانه» قطعههای آغازینِ کنسرت بودند. «ایران»، «عطر تو»، «همهمه»، «کلنجار» و «شال» در ادامه اجرا شدند. «شهر من» اثری بود که خرمشهر را در ذهن تداعی میکرد. «اتاق آبی» به درخواستهای مکرر تماشاگران تنها با تکنوازی گیتارِ خودِ کاوه آفاق اجرا شد.
«بدرود» آخرین قطعهی اجرا شده در این کنسرت بود.
آفاق در طول اجرا بارها تاکید کرد که اجرا در جشنواره موسیقی فجر محدودیتهای زمانی دارد. البته در نهایت با همراهی مسئولان سالن، آفاق و گروهش توانستند قطعههایی که تماشاگران میخواستند را اجرا کنند.
آرمان مهربان (رهبر ارکستر)، آندره خاچیکیان (لید گیتار)، شهاب آفاقی (گیتار)، پیام زمانی (درامز)، یزدان آهی (سازهای سنتی) و مهرداد حامدی (باس) اعضای گروه کاوه آفاق بودند.
انتهای پیام/