غنایی که علما در رساله‌های عملیه نقل کرده‌اند، با غنایی که در خارج فقه بحث می‌شود، متفاوت است

علی ریاحی، استاد حوزه گفت: در بسیاری از موارد، غنایی که علما در رساله‌های عملیه نقل کرده‌اند، با غنایی که در خارج فقه بحث می‌شود، متفاوت است

به گزارش باشگاه خبرنگاران تسنیم«پویا»، علی ریاحی استاد حوزه  و مجتهد و متخصص علم رجال و داریه  با یادداشتی در مجله «عصر اندیشه» شماره‌ی دیماه 95  با اشاره به اینکه بسیاری از فقهای دوران معاصر بر این نظر هستند که موسیقی فی‌نفسه حرام نیست گفت: از همین رو، افرادی مانند امام خمینی و مقام معظم رهبری و جمع کثیری از فقها بعضی از انواع موسیقی و حتی موسیقی‌سازی را حلال برشمرده‌اند. مشروح این یادداشت تقدیم می‌گردد:

طبق نظر اسلام، لطمه روحی یا جسمی به بدن، مکروه است و حتی در مواردی حرام هم شمرده می‌شود. موسیقی هم از این قاعده کلی مستثنی نیست؛ مثلا کسی که شنیدن موسیقی‌های غمناک او را دچار افسردگی و اندوه فراوان می‌کند و حتی گاهی منجر به خودکشی می‌شود، این نوع موسیقی برایش حرام است، اما شاید همین موسیقی حزن‌انگیز برای فرد دیگری لطمات روحی و جسمی نداشته باشد و بر همین اساس برای این فرد حرام تلقی نمی‌شود. از طرفی هیچ یک از فقهای ما استفاده از طبل، سنج و بعضی دیگر از آلات موسیقی را در دسته‌های عزاداری امام حسین(ع) و مجالس این چنینی فی‌نفسه حرام نمی‌دانند، مگر موجب گناه، فساد و یا آزار دیگران شود. پس نمی‌توان از احکام فقه موسیقی این نتیجه را گرفت که ذات موسیقی حرام است. یکی از مسائلی که در فقه موسیقی مطرح می‌شود، این است که آیا «دفع افسد به فاسد» مجاز است یا خیر؟ دفع افسد به فاسد در تمامی موارد مجاز نیست. باید دید افسد چیست و چه تاثیراتی دارد و فاسد چیست و چه تاثیراتی می‌گذارد و یا اینکه آیا شرایط اضطرار یا ضرورت بر آن بار می‌شود یا خیر؟ در این خصوص متشرعین ما باید بتوانند تشخیص دهند چه نوع از موسیقی حرام و چه نوع آن حلال است. برخی از فقها معتقدند غنا حرام است، اما قبل از آنکه حرام و حلال بودن غنا مشخص شود، باید به یک تعریف جامع و درستی از این کلمه رسید. در بسیاری از موارد، غنایی که علما در رساله‌های عملیه و یا استفتائات نقل کرده‌اند، با غنایی که در خارج فقه بحث می‌شود، متفاوت است. در رساله‌های عملیه و استفتائات، غنا برابر حرام و مانند آن است و وقتی می‌گویند موسیقی غنایی، یعنی موسیقی حرام، در حالی که در بحث‌های علمی، تعریف فرق می‌کند.

  امام خمینی در کتاب مکاسب، 22 تعریف از غنا ارائه کرده و در نهایت به این تعریف رسیده است که «غنا عبارت است از صدای انسان که رقت و حسن ذاتی داشته باشد و می‌تواند برای افراد ایجاد طرب کند.» پس غنا تنها شامل صدای انسان می‌شود و صدای سازهای متعارف را نمی‌توان غنا دانست و اگر کسی دایره و تنبک زد و به نظر حرام آمد، نباید گفت موسیقی غنایی حرام است. یکی از دلایل متفاوت بودن فتاوای فقها، تفاوت در تعاریف است. در مباحث فقه استدلالی غنا و موسیقی، با عنایت به روایات معتبری که در این زمینه وجود دارد و همچنین نظر اهل لغت، باید گفت معادل فارسی غنا، همان چیزی است که معمولا ما به عنوان خوانندگی می‌شناسیم، یعنی تقریبا همان نظر امام خمینی. حال خوانندگی شامل فرم و محتواست، فرم، همان دستگاه و گوشه است و محتوا شعری است که خواننده می‌خواند. حال با توجه به اینکه خوانندگی حلال و حرام دارد، غنای حلال و حرام نیز داریم. به عبارت دیگر غنا فی‌نفسه حلال است و البته در بعضی موارد حرام هم می‌شود.

درباره غنا با دو دسته روایات مواجه هستیم: دسته‌ای غنا را به شکل‌های مختلف رد می‌کند و در ذم آن است. دسته‌ای هم غنا را مجاز می‌داند، اما رد هر دو دسته روایاتی داریم که معتبر نیست و ابتدا باید روایت معتبر را از غیر معتبر جا کرد. بعد از این بررسی، می‌بینیم در هر دو دسته روایات معتبری وجود دارد؛ در یان مرحله کار فقیه آغاز می‌شود و باید بنابر ظرف زمن و مکان و محتوا حکم صادر کند. در خصوص لهو و لعت نیز احکام متفاوتی وجود دارد. با توجه به آیات و روایات همه نوع لهو و لعبی حرام نیست، بلکه بیانگر قبیح است و البته قباحت در بعضی موارد مصداق حرمت است که این هم بسته به زمان و مکان و محتوا دارد و نمی‌توان نظر کلی داد.

انتهای پیام/