رسانه و تلویزیون لهجه اصفهانی را سطح پایین نشان می‌دهد

نویسنده کتاب غزلیات "بارون و بارفَتَن" گفت: رسانه و تلویزیون لهجه اصفهانی را سطح پایین نشان می‌دهد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، مراسم رونمایی از مجموعه غزلیات "بارون و بارفَتَن" اثر استاد خسرو احتشامی به همت دفتر تخصصی ادبیات سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان برگزار شد.

خانواده من اصفهانیِ غلیظ صحبت می‌کنند

خسرو احتشامی در جلسه پرسش و پاسخ این برنامه اظهار داشت: علامه مجتبی مینوی نوشته‌اند اگر من به اندازه بال مگسی توانسته باشم چیزی به گنجینه زبان فارسی اضافه کنم، کار بزرگی کرده‌ام، این اثر من که حتی به اندازه همان بال مگس هم نیست.

وی با اشاره به سرگذشت خود گفت: من از سال 40 به اصفهان آمدم و به انجمن‌های ادبی راه پیدا کردم و تقریباً از این 70 سال عمر 60 سال در اصفهان بودم. همسر من از یک خانواده اصیل اصفهانی است و فرزندان من از نوادگان دختری استاد طبیب اصفهانی و نشاط اصفهانی هستند و همسرم هم در منزل اصفهانی غلیظ صحبت می‌کند.

فرهنگ ایلی و روستایی را باید حفظ کرد

این شاعر معاصر ادامه داد: اصالتاً ترک قشقایی هستم و به این مورد افتخار می‌کنم و در غزل‌هایم نمی‌توانم از ایل و چادر و قشقا و غیره نامی نبرم چراکه تمامی این‌ها برای من زیباست. به نظرم ما باید این فرهنگ ایلی و روستایی را هم نگه داریم زیرا این فرهنگ نیز به توسعه زبان ما کمک شایانی می‌کند.

وی تصریح کرد: یکی از مسائلی که نیما در اشعار خود مطرح کرد، بومی کردن شعر بود یعنی مخاطب با خواندن شعر بدون اینکه شاعر حرفی زده باشد، از روی علایمی که آورده بفهمد شاعر اهل کجا بوده است.

وجود ویژگی "طنز" در لهجه اصفهانی

استاد احتشامی با اشاره به طنز بودن لهجه اصفهانی در کتاب خود  تصریح کرد: زمانی که من دیوان بزرگ‌ترین شاعر معاصر ملک الشعرای بهار را می‌خواندم از خود پرسیدم چرا باید به گونه‌ای باشد که همیشه هجو و هزل استفاده شود؟ من بیش از 50 بار دیوان صادق ملا رجب را برای در آوردن واژگان پاک گشته‌ام و چون شاعر در این سبک دستش باز است که هرچه می‌خواهد بگوید بسیاری از شعرها در همه جا قابل خواندن نیست.

وی اضافه کرد: مرحوم صادق، مرد بسیار متدین و دین داری بود، در دیوان او اکثر دانشمندان سخن گفته‌اند، صادق ملا رجب درآمد خود را از راه قرآن‌نویسی تأمین می‌کرد و روی یک برنج با ذره بین سوره توحید را می‌نوشت اما افسوس مردم او را به گونه دیگری می‌شناسند.

سرودن کتاب "بارون و بارفَتَن" 6 سال طول کشید

این شاعر اصفهانی در خصوص سرودن کتاب «بارون و بارفَتَن» بیان کرد: 6 سال طول کشید تا کار سرودن این غزلیات به پایان رسید و شکل ادبی به خود گرفت پس از آن پروسه دیگری طی کرد و نزد بسیاری از استادان رفت و برگشت تا ایراداتش مشخص شود.

وی افزود: بسیاری از مردم تصور می‌کنند اگر در گویش اصفهانی کلمه "است" را حذف کنی و به جای آن "سین" بگذاری می‌شود لهجه اصفهانی درحالیکه ما قصد داشتیم در این کتاب فرهنگ و تاریخ اصفهان را نشان دهیم.

چگونه لهجه اصفهانی در شعر آورده شود؟!

استاد احتشامی گفت: من روزی بخشی از تئاتر وادنگ مرحوم ارحام صدر را شنیدم و متوجه شدم که می‌گوید "اون روز که هولو هولو خوروند بود" و من گفتم ترکیب زیبایی است به معنای عیش و نوش کردن و فوراً آن را یادداشت کردم و در شعر به همین شکل استفاده کردم.

وی ادامه داد: زمانی که آقای انتخابی به من گفتند حتی اسم حمام علی قلی آقا را با لهجه در شعر بیاورم و بنویسم "علیقولی آقا" شاید یک هفته زمان برد که مصراع آن را عوض کنم، لذا برای سرودن این نوع شعر زمان بسیاری صرف شده است.

این شاعر معاصر خاطرنشان کرد: البته نمی‌دانم تا چه اندازه موفق بودم ولی من این را به جوانان پیشکش کردم تا بتوانند در آینده یک زبان پاک خارج از هجو و هرزه نگاری بنویسند که بشود آن را خواند.

رسانه و تلویزیون زبان و لهجه اصفهانی را به صورت کاریکاتور نشان می‌دهند

وی درباره برنامه‌های تلوزیونی با گویش اصفهانی عنوان کرد: متأسفانه گاهی رسانه و تلویزیون نیز در برنامه‌های خود زبان و لهجه اصفهانی را به صورت کاریکاتور و بسیار سطح پایین نشان می‌دهند و این درست نیست.

وی با تأکید بر اینکه طنز در گویش اصفهانی بسیار کم است و بیشتر به صورت فکاهی سطح پایین و هزل آثاری به این زبان نوشته شده، گفت: ما دو شاعر مذکر بزرگ هرزه نگار به این زبان داریم که یکی صادق ملا رجب و یکی میرزا قشمشم است.

احتشامی افزود: اگر طنز مانند حافظ باشد که مشکلی نیست، طنز دو لایه است شما ابتدا می‌خندی سپس متوجه می‌شوی حرف بزرگی در آن وجود دارد؛ ذات واژگان اصفهانی طنز نیست و شعرا بیشتر به سوی سادگی و چیزی که مردم بفهمند رفتند لذا شعرشان فکاهی شد درحالیکه می‌شود با گویش اصفهانی به جد شعر گفت و لذت برد.

امیدوارم جوانان این راه را ادامه دهند

سراینده کتاب «بارون و بارفَتن» با اشاره به سروده‌های دیگر شعرا به گویش محلی اظهار داشت: این کار را شاید در حدود 30 سال پیش استاد بیژن سمندر در شیراز انجام داد و دیوانی به زبان شیرازی بیرون داد. هدف من این بود که جوانان این راه را ادامه دهند و این زبان از دست مسائل هرزه نگاری نجات پیدا کند.

وی در ارتباط با نام کتاب خود «بارون و بارفَتَن» گفت: لفظ بارون را به این خاطر برگزیدم که باران ضلالیت و شفافی را نشان می‌دهد و من به این خاطر که پاکی ابیات را نشان دهم، این لغت را برگزیدم. همچنین که باریدن نماد رویش و رودخانه زاینده رود است که مردم از آن محروم مانده‌اند.

این شاعر بزرگ ادامه داد: بارفَتَن هم نوعی چینی نازک است که در قدیم اکثر خانواده‌ها داشتند و به نازکی معروف بود لذا در غزلیات کتاب من هم بدن معشوق به بارفتن تشبیه شده است.

انتهای پیام/