آتش سیاسیکاری روی ویرانههای پلاسکو
آتشسوزی مهیب ساختمان پلاسکو تهران، که به فروریختن کامل این ساختمان و وقوع یک فاجعه انسانی غمبار انجامید، در طی ساعات و روزهای گذشته به مهمترین سرخط رسانههای کشور و شبکههای اجتماعی تبدیل شده است. بیشک نمیتوان بهراحتی از کنار جان باختن هموطنان و نیز جانفشانی و ایثارگری آتشنشانان قهرمانمان عبور کنیم. اکنون دیگر از این ساختمان معرو
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، آتشسوزی مهیب ساختمان پلاسکو تهران، که به فروریختن کامل این ساختمان و وقوع یک فاجعه انسانی غمبار انجامید، در طی ساعات و روزهای گذشته به مهمترین سرخط رسانههای کشور و شبکههای اجتماعی تبدیل شده است. بیشک نمیتوان بهراحتی از کنار جان باختن هموطنان و نیز جانفشانی و ایثارگری آتشنشانان قهرمانمان عبور کنیم. اکنون دیگر از این ساختمان معروف، جز تلی از آوار باقی نمانده، اما گویا در دل حریق تأسفبار این ساختمان، آتش دیگری بود که توسط بدخواهان و طمعکاران، نه در خیابان جمهوری تهران، که در فضای مجازی شعلهور گردید؛ آتشی که به موج احساسات و عواطف جریحهدار ملت طمع ورزیده بود و میخواست آن را به هیزم شعله افروزی ویرانگر خود تبدیل کند.
درست در ساعات اولیه حادثه که جامعه در شک و بهت این فاجعه بود و نیروها و نهادهای امدادی در دل حادثه، مشغول مهار ماجرا و نجات جان انسانها بودند، جریان طمعکار رسانهای، به بهانه «مقصریابی» حملات خود را متوجه مدیریت و عوامل میدانی مهار بحران کرد. بازی مقصریابی و سوژه رسیدگی به علل حادثه درست در زمانی اوج گرفته بود که با فروریختن ساختمان، فاجعه شدت یافته بود و هرگونه یأس و ناامیدی نیروهای فعال در میدان میتوانست به گسترش فاجعه و خسارات ناشی از آن بینجامد. علاوه بر این درگیرسازی مدیریت میدانی به حاشیهها، عملاً کار امدادرسانی و نجات افراد گرفتار را با دشواریهای جدی مواجه میکرد. در این میان تأسفبرانگیزتر آن بود که برخی مسئولان اجرایی نیز عملاً در همین مسیر حرکت کرده و بهجای گسیل کردن توان مدیریتی و پشتیبانی به حل مسئله به اتخاذ ژستهای رسانهای در بازی مقصریابی افتادند. آنها که با الفبای مدیریت بحران آشنا هستند، میدانند که در هنگام مواجهه با شرایط خاص و بحرانی، حفظ یکپارچگی و انسجام نیروها و مردم و نیز جلوگیری از دامن زدن به حاشیههای تفرقهبرانگیز یک اصل اساسی و عقلانی است. در این میان بود که پیام تسلیبخش و حکیمانه رهبر معظم انقلاباسلامی، حضرت امام خامنهای با مضامین و نکات راهبردی که داشت، مانع از ایجاد بحرانی دیگر در دل حادثه پلاسکو شد. قدردانی از شهامت و فداکاری آتشنشانان و ابراز تأسف و نگرانی عمیق معظمله، التیامبخش قلوب جریحهدار ملت بود و گرد خستگی را از دوش تلاشگران امدادی زدود. تأکید ایشان بر اینکه «همه تلاشها باید برای نجات جان گرفتارشدگان جهتدهی شود»، «رسیدگی به علل حادثه مسئله بعدی است.» و توصیه به مسئولان که «کار مجاهدانه خود را ادامه دهند و وظیفه فوری را بر هر حرفوحدیثی مقدم بدارند» تدبیر حکیمانه و بهموقع معظمله در مواجهه با بحران پیشآمده را آشکار ساخت.
بیتردید با پایان کار آواربرداری و روشن شدن وضعیت جانباختگان و نیز آتشنشانان شهید، رسیدگی به علل حادثه و عنداللزوم برخورد با مقصران و مسببان حادثه توسط مقامات ذیصلاح انجام خواهد گرفت، اما تجربه پلاسکو نشان داد که چگونه برای عدهای ماهیگیری سیاسی از آب گلآلود یک فاجعه، بیش از جان انسانها، ارزش دارد.
در کنار اینها نکته مهمی که البته نباید از کنار آن بهسادگی عبور کرد، وقاحت رسانههای بیگانه و نیز برخی جریانات فعال در شبکههای اجتماعی بود که برای رسیدن به مطامع و منافع خود، در مسیر امدادرسانی و نجات بخشی اخلال ایجاد کردند. دعوت از مردم به ارسال تصاویر از حریق و فروریختن ساختمان و حواشی آنکه باهدف تأمین محتوا برای رسانههای ضدانقلاب و بیگانه انجام گرفت، عملاً تشویق به حضور غیرمفید افراد غیرمرتبط در محل حادثه و اطراف آن بود و این کار آتشنشانان و امدادگران را با دشواری مواجه کرد. از اینها گذشته برخی رسانههای بیگانه همچون رسانه سلطنتی انگلیس در این فاجعه انسانی، نیز از مقاصد سیاسی خویش نگذشته و به بهانههای مختلف از جمله معرفی و تطهیر حبیب القانیان، صهیونیست معدوم و مالک پیشین این ساختمان تلاش کردند سوژهای برای انحراف افکار عمومی خلق کنند.
ماجرای حریق و فروریختن ساختمان پلاسکو یک رویداد تلخ اجتماعی بود که دل میلیونها ایرانی را جریحهدار کرد، اما درعینحال «کاسبان تحریق» نشان دادند که از طمع و سوءاستفاده از یک فاجعه ملی نیز برای خود، غافل نیستند.
انتهای پیام/