چپ و راست شمشیر میزنیم/آرایش رسانههای کشور باید انقلابی و جنگی باشد که نیست
محسن مقصودی، مجری و تهیهکننده «ثریا» که برنامهاش مدتی است روی آنتن نرفته، با تشریح فرصتها و چالشهای نیروهای متعهد و انقلابی رسانه ملی، بر «بسترسازی برای پرورش نیروی انسانی» بهعنوان تنها راه پیش روی توسعه صداوسیما تأکید کرد.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، گروه «ثریا» بیتردید یکی از رویشهای بارز رسانهای انقلاب اسلامی است. مسیر این گروه در دهه 90 شباهتهای بسیار زیادی با شرایط گروه سید مرتضی آوینی در دهههای 60 و 70 دارد؛ همان بحثها، همان تنگناها، همان بایکوتها، همان مشکلات، همان فتوح و بالا رفتنها با همان نگاه و همت انقلابی.
بیدلیل نیست که طی پنج سال از آغاز تولد این برنامه، رهبر فرزانه انقلاب سه نوبت نسبت به این برنامه تفقد و تشویق کردند؛ گذشته از دلگرمی و شوق وافر این گروه از این تشویقها، شاید یکی از دلایل اصلی عدم تعطیلی برنامه، همین مراقبت آقا باشد؛ در جایجای این مصاحبه خواهیم دید معاندان گرچه طراحی پیچیدهای برای تعطیلی ثریا داشتهاند اما بهمدد نیمنگاه رهبری، این افراد را یارای تعطیلی ثریا نیست. گو اینکه اگر رهبر انقلاب زمان شهادت مرتضی آوینی هم پیام نمیدادند و در تشییع پیکر مطهرش شرکت نمیکردند قطعاً او هم ناشناخته و مهجور میماند.
گفتوگوی مفصل چندساعتهای با محسن مقصودی، مجری و تهیهکننده شناخته شده «ثریا» درخصوص این برنامه انجام شد. گفتوگویی که میتوانست دهها تیتر جذاب داشته باشد؛ گفتوگویی از دغدغهها، منظومه هنری و رسانهای انقلاب، باید و نباید رسانههای انقلاب و تریبونهای عدالتخواه تا فشارهای شدید غربگراها که در این سالها تلاش کردند «ثریا» گرچه رسماً تعطیل نشود؛ اما بیخاصیت شود و انقلابی نماند. باوجود اینکه مقصودی تلاش میکرد در این مصاحبه جانب حزم و احتیاط نگه دارد و نتازد، اما حقیقت این است که ذات «ثریا» با صراحت و شفافیت گره خورده است.
بخش اول از این مصاحبه تقدیم خوانندگان میشود.
* * * * * * * * * * * * * * * * * *
* از چپ و راست شمشیر میزنم؛ آرایش کشور و رسانهها باید آرایش جنگی باشد که نیست
تسنیم: با سلام و خیرمقدم خدمت شما؛ برای مقدمه عرض کنم در سالهای اخیر هرچه پیش میرویم سطح درگیری نیروهای انقلاب با دشمن ارتقا پیدا میکند؛ ادبیات رهبری بهعنوان پرچمدار جریان انقلاب اسلامی بهمرور در حوزههای مختلف به ادبیات فنیتری بدل شده است؛ کما اینکه دشمنی غرب هم به حوزههای نرم کشیده شده و فنیتر شده است. باید روی هر واژه از کلمات رهبری کلی دقت و بحث کنیم تا رمزگشایی شود و حق مطلب ادا شود و ببینیم چه فرمودند. گاهی سالها میگذرد و هنوز آراء ایشان برای نخبگان مکشوف نمیشود.
یکی از نمونههای بارز این ارتقاء سطح درگیری در مقوله «رسانه» این است که وقتی برنامهای مثل «ثریا» شکل میگیرد ایشان در زمان نسبتاً کوتاه چهار یا پنج ساله، سه نوبت روی این برنامه دست میگذارند و تأکید میکنند. یک نوبت دیماه گذشته که پیام دادند، یک نوبت در زمان انتصاب دکتر علیعسگری به ریاست سازمان و یک نوبت هم زمانی که عوامل برنامه حضوری خدمت ایشان رسیدند. البته اگر ایشان هم چنین برخورد آشکاری نمیکردند ما باید اهمیت این برنامهها را درک میکردیم و میفهمیدیم که جبهه انقلاب تا چه اندازه به این برنامهها نیازمند است.
از سوی دیگر واقعیت این است که علاوه بر دشمن بیرونی و ایدئولوژیک ما، که غرب است، دشمن درونی داریم که جریان غربگرا و روشنفکری است که در غیبت و تنگدستی غرب در ایران و در شرایطی که دست آنها از داخل ایران کوتاه است، آنها را نمایندگی میکند. این جریان دهها و بلکه صدها سال است که در ایران فعال است؛ تنها دوره جنگ به حاشیه رانده شده بود؛ بعد از جنگ باز هم در دولت سازندگی پر و بال گرفتند و تا الآن مشغول فعالیت هستند.
حالا مدام میبینیم که این جریان علیه جریان و فعالیتهای انقلابی طراحیهای پیچیده میکند و میخواهد برنامهها و روندهای انقلابی را یا ساقط کنند یا اگر نشد از حیّزانتفاع بیندازد؛ این سعی را در حوزههای مختلف دارند؛ گرچه جریان انقلابی هم به رهبری آقا تمامقامت در برابر اینها ایستاده و تاکنون هم جریان پیشرو و فعال بوده است. هرچه پیش میرویم با ارتقاء سطح درگیری، قدرت، استحکام و انسجام جریان انقلاب افزونتر و بیشتر میشود.چون ناچار است موانع جدیتری را از سر راه بردارد. حجم فساد و موانع دیگر برای یک زندگی توحیدی، الآن به مراتب بیش از اول انقلاب است؛ گذر از این موانع باعث میشود فرزندان انقلاب پختهتر عمل کنند.
مسائل را خیلی نمیشود باز کرد اما ما در مورد مسائل جاری هم خصوصاً در این دولت احساس خطر کردیم؛ امسال مهرماه آقا فرمودند شنیدم که بعضی پروژههای هستهای، دفاعی و ماهوارهای «نیمهتعطیل» ــ بعد فرمودند «مشرِف به تعطیل» ــ است. با توجه به ابعاد مختلف این درگیری به نظر میآید مسئله حتی بزرگتر از پروژههای پیشتاز دانشی و فنی باشد و این طراحی منسجم برای «مشرف به تعطیل» شدن فعالیتهای جبهه انقلاب، حساب شده باشد.
خواهش میکنم در حوزه رسانه بفرمایید برنامههای انقلابی مانند ثریا اگر بخواهند توسعه پیدا کنند با چه موانعی روبهرو هستند.
خیلی ممنون از مقدمهای که فرمودید. باید عرض کنم ما در دهه چهارم انقلاب وارد یک جنگ تمامعیار فرهنگی، اقتصادی و رسانهای شدهایم؛ در حوزه جنگ نرم، یک «جنگ تمامعیار اقتصادی» و در کنار آن «جنگ تمامعیار رسانهای» را داریم. این تعبیر آقا که میفرمایند «من دارم از چپ و راست شمشیر میزنم» خیلی تعبیر عجیبی است. کسانی که خود را تابع رهبری میدانند خیلی نمیبینیم که اینگونه عمیق به مسئله نگاه کنند؛ در کلیت هم ما آرایش کشورمان را در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و بهویژه در حوزه رسانهای یک آرایش جنگی نمیبینیم.
دشمن می خواهد میوه این وضعیت را در حوزه سیاسی بچیند و استحاله انقلاب اسلامی را دنبال میکند. دشمن سالها کار کرده تا با نفوذ اقتصادی و فرهنگی در مسئولان ما ــ که بعضاً نگاه لیبرالسرمایهداری دارند ــ آنها را استحاله کند و میخواهد میوه این نفوذ فرهنگی و نفوذ اقتصادی را در حوزه سیاسی بچیند که بعضاً هم موفق شده است؛ البته آنها به دنبال استحاله سیاسی محتوای نظام هستند. فقط بهخاطر عمق ریشه انقلاباسلامی و عمق نفوذش در مردم، نتوانستهاند ریشه اصلی را بزنند ولی این طراحی هست. علاوه بر مواردی مانند مجلس و ریاستجمهوری که همیشه این طراحیها را دارند حتی اخیراً دیدیم که به خبرگان هم چشم دوخته بودند و طمع کرده بودند که به فضل الهی عقیم ماند.
بنابراین مسئله فوقالعاده مهم است. اما میبینیم که این جنگ اقتصادی و جنگ فرهنگی اصلاً دیده نمیشود. خیلی از نهادهای فرهنگی و اقتصادی ما تحت تأثیر قرار گرفتهاند؛ در این شرایط ویژگی اهالی هنر و رسانه همین است که ببینند و هشدار بدهند.
ما «ثریاییها» شاگردِ شاگردان شهید آوینی هم نیستیم و صحبت از او به دهان ما بزرگ است؛ اما میبینیم که ایشان در همان مقطع اول انقلاب چقدر خوب آرمانهای انقلاب را میفهمد و «خانگزیدهها» را میسازد؛ میداند که این انقلاب آمده برای رفع محرومیتها و بیعدالتیها. در مقاطع بعدی روایت ایشان از جنگ تحمیلی و دفاع را میبینیم. ایشان قبل از اینکه یک فرد رسانهای باشد یک متفکر است.
حالا میبینیم که همکاران و شاگردان ایشان مانند آقای طالبزاده چقدر تأثیرگذارند. البته ما باید صدها مثل طالبزاده داشته باشیم که هریک خطی را جلو ببرند. متأسفانه خیلی کمکاری کردیم؛ گرچه رویشهای فرهنگی خیلی خوبی داریم؛ یکی از اینها «ثریا»ست. دهها مثل «ثریا» وجود دارد؛ خیلیها این فضا برایشان فراهم نبوده که دیده بشوند. من به شهرستانها که میروم میبینم بچههایی وجود دارند که عمق فکری بسیار خوبی دارند و کارهای بسیار خلاقانهای انجام میدهند. همین جشنواره عمار را ببینید؛ بستر برای خیلی از این بچهها مناسب نبوده؛ یعنی یک مدیری نبوده که کمک کند «ثریا» شکل بگیرد؛ اگر «ثریا»یی شکل گرفته حاصل اعتماد چند مدیر در صداوسیما به نیروهای جوان و انقلابی است.
ما از زمان دانشجویی نسبت به صداوسیما منتقد بودهایم و الآن هم هستیم و تعارف نداریم روی این موضوع؛ چه آنتن داشته باشیم و چه نه؛ همواره فکر میکنیم ظرفیت صداوسیما بسیار بیشتر از این است و خیلی بیشتر از اینها میتواند در خدمت انقلاب اسلامی باشد. اما این باعث نمیشود که بیانصافی کنیم و نگوییم که «ثریا»یی اگر شکل گرفت حاصل اعتماد مدیران رسانه ملی بود؛ حاصل توجه ویژه آقای ضرغامی و بهویژه مدیر وقت شبکه یک آقای مهدی فرجی بوده و کمک مدیران پس از ایشان باعث شده تا استمرار پیدا کند. این مدیران به ویژه آقای فرجی میدانستند که دارند به تیمی فضا میدهند که حرفهایی خواهد زد که در چارچوب آنتن آن زمان نمیگنجید.
در همان برنامههای اول در زمان دولت قبل هم مشکلات جدی داشتیم؛ مقامات عالی دولت و وزرا بهطور جدی واکنش نشان میدادند. اما با همه این فراز و نشیبها «ثریا» را حمایت کردند. خیلی از نیروهای انقلابی هستند که مدیری وجود ندارد آنها را پشتیبانی و حمایت کند و اشتباهاتشان را پوشش بدهد تا این بذر، نهال شود و میوه بدهد؛ اگر این بستر فراهم بود خیلی رویشهای خوبی داشتیم که دهها «نادر طالبزاده» و «مرتضی آوینی» از آنها در بیاید.
* نیروهای انقلاب نباید تبعید شوند
تسنیم: یعنی میفرمایید در ساختار صداوسیما جایی را نداریم که متمرکز روی این رویه باشد؟ باید جاهایی را داشته باشیم؛ مثلاً شبکه افق را داریم که قاعدتاً باید همین مسائل را دنبال کند.
ببینید؛ شبکه افق یک بستر جدید و شروع دیرهنگامی است که دو سه سال است کارش را آغاز کرده و البته غنیمت است؛ جای نقد و بررسی هم دارد؛ قوت و ضعف هم دارد؛ ولی خوب در ابتدای کار هستند؛ یک سری نیروهای جوان دارند تمرین میکنند و این اتفاق دارد میافتد؛ رویشهای خیلی خوبی در این شبکه داریم و الآن برنامههای خوبی مثل «جهانآرا»، «وطندار» و از این قبیل را در این شبکه میبینیم.
اما مسئله این است که در کنار یک شبکه فرعی و تخصصی که نیروهای انقلاب را پرورش میدهد در شبکههای اصلی باید این رویشها را بیینیم؛ نباید مدیریت کلان صداوسیما اینطور مدیریت کند که حزباللهیها بروند شبکه افق یا شبکه قرآن منحصر شوند و بقیه کار خودشان را بکنند؛ این یک آفت است. در عین حال که باید شبکه افق هم باشد برای آمادهسازی نیروها و برای کار تخصصی؛ اما مخاطب اصلی در آن شبکههایی هستند که سابقه بیشتری دارند؛ بهصورت سنتی از قدیم بودهاند؛ برنامهها و سریالها و اخبار رسمی دارند. مراقب باشیم.
* «توسعه نیروی انسانی» عامل توسعه صداوسیماست؛ نه افزایش شبکه
وجود شبکه افق رسالت صداوسیما را در پرورش نیروهای متعهد متخصص در حوزه رسانه اصلاً از بین نمیبرد. کما اینکه در حکمی که آقا به آقای دکتر علیعسگری دادند بر این موضوع تأکید میکنند. اینقدر جای کار هست و کمکاری شده که حالا حالاها نیاز هست. افق شاید بتواند چند درصدی از این نیاز را پوشش بدهد. افق مگر چقدر میتواند پوشش بدهد؟ مثلاً شبکههای استانی با این گستردگی میتوانند از توانمندیها و خلاقیتهای بچههای استانها استفاده کنند.
اگر میخواهیم در رسانه تحولی اتفاق بیفتد باید در نیروی انسانی تحول ایجاد کنیم. تحول با افزودن آنتن و تعداد شبکهها اصلاً اتفاق نمیافتد. تحول اصلی باید در نیروی انسانی و بدنه صداوسیما اتفاق بیفتد؛ عناصر آرمانگرا و انقلابی باید وارد شوند. البته الآن نیروهای اینچنین در صداوسیما داریم اما پراکندهاند و منسجم نیستند. مدیران حزباللهی خوب داریم؛
اما اصل قضیه این است که صداوسیما را تهیهکنندگان، مجریان، کارگردانها، برنامهسازان و نویسندگان اداره میکنند. مدیران فقط بخشنامه میدهند. با بخشنامه دادن از بالا به پایین چیزی درست نمیشود. برنامهسازها بلدند چطور حرفشان را بزنند که ظاهر بخشنامه رعایت شود اما درواقع خدشه وارد شده باشد.
مثلاً در برنامهها مطابق بخشنامهها حجاب هست، اما عفاف به آن صورت که باید، نیست یا کم است. در اقتصاد مقاومتی و موارد مختلف دیگر هم همین است. بهظاهر برنامهها در جهت حمایت از تولید است ولی ظواهر و فضای سریالها را میبینی در خدمت تجمل و مصرف مضاعف و ضد اقتصاد مقاومتی و در خدمت سرمایهداری است. پس به خواست مدیر برنمیگردد؛ او میخواهد؛ آنکه باید انجام بدهد چون سبک زندگیاش خواسته یا ناخواسته طور دیگری است؛ خانواده طرف خارج نشین هستند؛ خودش «ونک به بالا» مینشیند؛ خوب؛ مسائلش، دلسوزی و مردمی بودنش هم متفاوت میشود و از مردم جدا میشود. البته درباره کلیت حرف میزنیم؛ بین فیلمنامهنویسها آدمهای متعهد خیلی خوب هم داریم. به همین خاطر اگر یک کاری ساخته و پخش شود که به فضای زندگی مردم نزدیک باشد موفق میشود و گُل میکند که از این نمونه ها زیاد هست.
* باید دهها مجموعه مثل «ثریا» در رسانهها شکل بگیرد
اولین و مهمترین خلأ صداوسیما خلأ نیروی انسانی است. رهبر معظم انقلاب اردیبهشت امسال در حکم آقای دکتر علیعسگری هم بر همین تأکید کردند. مرقوم فرمودند:
مؤکداً سفارش میکنم به برنامهریزی، رعایت راهبردهای کلان، جذب و حفظ و تربیت نیروهای انقلابی و کارآمد و حضور مؤثر در فضای مجازی اهتمام بورزید و به خدای متعال توکل و اعتماد کنید.
سه سال پیش با بچههای «ثریا» دیداری با ایشان داشتیم و آقا ابراز لطف داشتند، آنجا هم فرمودند «بحث نیروی انسانی را در ثریا خیلی جدی بگیرید.» آن دیدار رسانهای نشده؛ اگر صلاح باشد و روزی منتشر شود میبینیم که خیلی برای ما پیام داشت. ما تا آن زمان مستند بلند تولید نمیکردیم؛ تا یک سال و نیم اول مستندهای کوتاه تولید میکردیم که داخل برنامه پخش میشد. بعد از آن دیدار در کنار برنامه زنده تیممان را تکمیل کردیم و مستندسازی هم اضافه شد؛ این دیدار خیلی برکات داشت؛ سه چهار تیم تولید شکل گرفت؛ ولی این اصلاً کافی نیست. باید دهها مجموعه مثل «ثریا» در رسانهها شکل بگیرد.
این گفتوگو ادامه دارد ...
انتهای پیام/*