برزخ برجامی ترامپ و راهبردهای ایران
هنوز هیچ چیز مشخص نیست! هنوز معلوم نیست چهل و پنجمین مستأجر کاخ سفید، در قبال یکی از مهمترین میراثهای سلفش چه تصمیمی خواهد گرفت.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، هنوز هیچ چیز مشخص نیست! هنوز معلوم نیست چهل و پنجمین مستأجر کاخ سفید، در قبال یکی از مهمترین میراثهای سلفش چه تصمیمی خواهد گرفت. دونالد ترامپ در دوران مبارزات انتخاباتی اش با شدت و حدت خاصی از توافق هستهای انتقاد کرده بود. انتقادهایی که در یک مورد مشخص، عکس العمل ایران را برانگیخت تا جایی که ایران تهدید آتش زدن برجام در واکنش به پاره کردن آن را مطرح کرد. با این حال او هنوز هم نمیخواهد دستش را رو کند. مصاحبه با روزنامه ساندی تایمز و ابلهانه خواندن برجام، اصلیترین موضع ترامپ در قبال توافق هستهای طی هفتههای اخیر بوده است. او در این مصاحبه تأکید کرده بود: «من نمیخواهم بگویم قرار است با توافق هستهای چه کار کنم. در واقع من یک سیاستمدار نیستم. من یک باره نمیگویم قرار است چه کار کنم. کدام قماربازی قبل از اینکه با کارتهایش بازی کند، دستش را رو میکند؟»
در هفتههای اخیر که تاجر 70 ساله آمریکایی مقدمات ورودش به کاخ سفید را فراهم میکرد، سیل نامهها و توصیههای متعددی به سوی دفترش روان شده بود. نامههایی که شاه بیت همه آنها توصیه به پایبند بودن به توافق هستهای و هشدار درباره عواقب هرگونه تصمیم برای کنار کشیدن از برجام بود. در این میان مقامات دولت اوباما و دیپلماتهای اروپایی هر کدام از ظن خود نگران تصمیم احتمالی ترامپ در لغو برجام هستند. رئیس جمهور جدید آمریکا اگر بخواهد به وعدههای انتخاباتی اش عمل کند، باید توافق هستهای را پاره کند. اما به نظر میرسد او علیرغم شدیدترین انتقادها به برجام، این کار را نخواهد کرد. زیرا به خوبی از موضع واحد ایران و اروپا در قبال پیشنهاد مذاکره مجدد برجام، آگاه شده و کاملاً دریافته که خروج یک طرفه از برجام، نتیجهای جز انزوای دیپلماتیک برای آمریکا به ارمغان نخواهد آورد. همچنین توجه به مواضع کابینه ترامپ نشان میدهد که علیرغم مواضع بسیار ضدایرانی، اکثریت آنها علاقه دارند برجام همچنان حفظ شود. با این حساب ترامپ باید چه کند که از شر آنچه وی «احمقانهترین توافق تاریخ» خوانده راحت شود؟
ترامپ قرار است با برجام چه کند؟
پاسخ این سوال را در اظهارات نزدیکان ترامپ باید یافت. اکثر اعضای کابینه او در جلسات استماع کنگره و سخنرانیهای دیگر خود روی افزایش فشار بر ایران تأکید کردهاند. تعداد متراکم طرحهای تحریمی دپوشده در کنگره هم نشان از همین فشارها دارد. طرحهایی که با مضامین ادعایی حقوق بشر، تروریسم و منطقه ای، آماده هدف قرار دادن مزایای ایران از برجام هستند. همین رویکرد در آخرین توصیه جان کری به دولت جدید آمریکا دیده میشود؛ جایی که ضمن هشدار به ترامپ برای برهم زدن برجام، توصیه کرد فشار بر برنامه موشکی و حقوق بشری ایران را افزایش دهد. روایت واضحتر از آنچه احتمالاً قرار است در دولت آمریکا رخ دهد، در سخنان چند روز پیش تام کاتن سناتور جمهوری خواه تندرو دیده شد. او که یکی از اولین افرادی بود که پس از انتخاب ترامپ با او دیدار کرد، در گفت و گویی تأکید کرد: «ترامپ برجام را پاره نمیکند، اما سیاستهای وی نهایتا به بر هم خوردن این توافق منجر میشود. به همین دلیل کار توافق تمام است. ترامپ در اجرای بندهای توافق هستهای سختگیرانهتر عمل خواهد کرد و ممکن است همین مسئله موجب شود ایرانیها از آن کنارهگیری کنند.» همین مضمون در موضع گیری برخی چهرههای دیگر آمریکایی از جمله ریچارد مورفی معاون وزیر خارجه اسبق آمریکا وجود دارد. بنا بر این به نظر میرسد ترامپ ضمن اجرای نیم بند برجام، سعی خواهد کرد تا فشار بر ایران را در حوزههای دیگری همچون موضوعات موشکی و حقوق بشر و تروریسم افزایش دهد. حتی پیش بینی میشود با توجه به کنگره یکدست جمهوری خواه فعلی، شاهد تصویب تحریمهایی در این حوزه علیه ایران باشیم. وی با این رویکرد ضمن این که فشار بر ایران را حفظ میکند، سعی خواهد کرد تا ایران را به سمت خروج از برجام سوق دهد.
ایران چه باید بکند؟
حال اگر ترامپ بنا داشته باشد، توافق را کج دار و مریز حفظ کند و در عین حال فشار بر ایران را حفظ کند، ایران باید چه کند؟ به نظر میرسد در فرض صحت این فرضیه، دستگاه دیپلماسی کشورمان، باید چند استراتژی را مدنظر قرار دهد. اول این که درک کند جنگ دیپلماتیک ایران و آمریکا دیگر در حوزه هستهای تعریف نشده و این بار باید از سنگر غیرقابل مذاکره «دفاعی و امنیتی» حراست کرد. در این جا وزارت خارجه و دستگاههای ذی ربط باید ضمن تبیین دکترین کاملاً منطقی و دفاعی ایران، تمام توان خود را بر جلوگیری از شکل گیری هرگونه اجماع علیه ایران (همانند آنچه در موضوع هستهای رخ داد) متمرکز کنند. همچنین در حوزههای حقوق بشری، رویکرد منطقی ایران و مبانی قانون اساسی کشور تشریح شود. در زمینه منطقهای هم بر دستاوردهای میدانی مبارزه با تروریسم تأکید شده و کارآمدی الگوی جمهوری اسلامی در این حوزه اثبات شود.
دومین رویکرد لازم الاتباع، تبیین اقدامات ضدبرجامی آمریکاست که در اکثر موارد با هدف و روح برجام مغایر بوده و سعی دارد با تشدید فضای ایران هراسی جمهوری اسلامی (و به تبع اقتصاد بینالمللی) را از مزایای برجام منع کند. البته مخاطب این تبیین از یکسو افکار عمومی داخلی و خارجی هستند تا ماهیت دولت عهدشکن آمریکا را دقیقتر بشناسند و از سویی دیگر دیپلماتهای اروپایی هستند تا در موارد لزوم با ایران همراهی کنند. چه این که احتمالاً دولت فعلی آمریکا قوانینی وضع خواهد کرد که ممکن است جامعه بینالمللی آنها را با تعهدات آمریکا مغایر میبیند.
از همین جا راهبرد سومی که ایران باید اتخاذ کند، مشخص میشود؛ پیگیری ادامه شکاف بین دولت ترامپ و اروپا با این هدف که اگر روزی قرار شد توافق هستهای (به دلیل اقدامات آمریکا) زودتر از موعد به انتهای عمر خود برسد، اروپا و ایران در یک زمین بازی کنند. انزوای آمریکا در آن روز، میتواند پروژه برگشت تحریمها را با چالش جدی مواجه کرده یا حتی منتفی کند. در یک کلام ایران باید در همه سالهایی که توافق هستهای در حال اجراست، هوشمندانه حرکت کند؛ در عین حال که بهانه به دست دشمن خود نمیدهد، در موارد لزوم، واکنش قاطع داشته باشد تا دستگاه محاسباتی او دچار خطای راهبردی نشود. حرکت دقیقتر در چارچوب عزت، حکمت و مصلحت میتواند راهگشای سالها و به خصوص ماههای آینده اجرای برجام باشد.
انتهای پیام/