گزارشی از "قناعت" گمشده برخی مراسم های ازدواج؛ عروسیهای میلیاردی
از کنار تالار عروسی که رد میشوید صدای موسیقی و شادی مدعوین را میشنوید و هر چند لحظه یکبار، مهمانی جدید را میبینید که از در تالار وارد میشود تا به جمع داخل تالار بپیوندد و مانند دیگران از این شور و نشاط محظوظ شود.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، از کنار تالار عروسی که رد میشوید صدای موسیقی و شادی مدعوین را میشنوید و هر چند لحظه یکبار، مهمانی جدید را میبینید که از در تالار وارد میشود تا به جمع داخل تالار بپیوندد و مانند دیگران از این شور و نشاط محظوظ شود. چند ساعت بعد زوجی جوان از اینجا راهی خانه بخت میشوند و مهمانان هم به خانه خود باز خواهند گشت. چه عروسی گرانقیمت تمام شود و چه ارزان، تاثیر خاصی در خوشبختی زندگی عروس و داماد نخواهد داشت. پس چرا عدهای در هر شرایط مادی اصرار بر تجملات بسیار گزاف دارند؟
جشن عروسی 100 میلیونی
شاید خیلیها باور نکنند یک شب جشن و شادی میتواند با تاکید بیش از حد بر تجملگرایی مرادف با پرداخت ارقامی بسیار هنگفت حتی بالغ بر صد میلیون و حتی بیش از این باشد. در اینجا به مواردی که در برخی جشنهای عروسی برگزار میشود اشاره میکنیم تا علت بالا بودن این ارقام مشخص شود.
لباس عروس: لباسهای عروس مارکدار که بنابر سفارش عروس تا دو هفته وارد میشود و شامل بهترین تور، حریر، سنگدوزی و امکان تغییر سایز است میتواند تا 30 میلیون تومان هزینه در بر داشته باشد، اما گذشته از لباسهای سفارش خارج، مزونهای گرانقیمت داخلی هم با بهکارگیری بهترین پارچه و شنل و تور وسایل زینتی لباسهایی بالغ بر هفت میلیون تومان آماده میکنند.
کت و شلوار داماد: کت و شلوارهای شیک با قیمت معقول در بازار زیاد است، اما کت و شلوار مارکدار ایتالیایی میتواند رقمی هنگفت بالغ بر 15 میلیون در بر داشته باشد. قیمت کفش چرم مارکدار دستدوز، پیراهن و دیگر موارد افزوده هم حدود پنج میلیون محاسبه میشود.
حلقه عروسی: قیمت طلا مشخص است، اما اگر قرار بر خرید یک حلقه درشت ایتالیایی بشدت کار شده باشد آن وقت دیگر این قیمت چندان مشخص نخواهد بود. هستند حلقههایی که تا حدود 25 میلیون تومان قیمت دارند. اگر قرار باشد صاحب این حلقه یک دست سرویس طلا با همین شرایط طلب کند دیگر هزینه سر به آسمان خواهد کشید.
کارت عروسی: جشن عروسی گرانقیمت مستلزم کارتی است که نوعی دعوتنامه درخور محسوب شود. هستند کارتهایی که تا 30 هزار تومان هزینه در بر دارند. گاهی کارتها را داخل صندوقچههایی قرار میدهند که همان صندوقچهها هم هریک مبلغی حدود 35 هزار تومان قیمت دارند.
آرایشگاه عروس: در قیمت آرایشگاهها تفاوتهای چشمگیر دیده میشود؛ اما عروسسراهای گرانقیمت با محاسبه گریم عروس و کار بر پوست و کرایه تاج، گاه قیمت را به پنج میلیون تومان هم میرسانند. این در حالی است که به دلیل وجود آرایشگاهها و عروس سراهای فراوان براحتی میتوان کیفیت کار مشابه را با قیمتهای به مراتب پایینتر پیدا کرد.
پیرایش داماد: ظاهرا نباید کار زیادی داشته باشد، اما بتازگی در برخی آرایشگاههای مردانه کار بر مو و چهره داماد و انجام انواع ظریفکاریها مبلغ را به حد دو میلیون تومان هم رسانده است.
تالار: اگر از نوع گران انتخاب شود هزینهاش سربه فلک خواهد زد. ماشین آخرین مدل همراه گلآرایی، خواننده، مجری، سفره عقد، شام و میوه، هدیه به مهمان، توزیع گل، عکسبرداری و فیلمبرداری، نورپردازی و پروجکشن، مهماندار، کیک عروسی، پارکینگ اختصاصی و سایر موارد به مراتب بالاتر از 50 میلیون تومان هزینه در بردارد.
همچنان موارد ریز و درشتی وجود دارد که باید به فهرست یک عروسی پرهزینه و مجلل افزود، اما براستی فایده چنین تجملگرایی چیست؟
چشم و همچشمی والدین
حمید لاجوردی 25 سال داشت که ازدواج کرد. او چند سال بود با وام، یک خودرو تهیه کرده بود و با همان وسیله نقلیه در آژانس کار میکرد. پساندازش در این چند سال آنقدر نبود که براحتی بتواند هزینه پول پیش خانه و مخارج اولیه زندگی را بپردازد. با این حال برای برگزاری جشن عروسی خود سنگتمام گذاشت و مجللترین مجلسی را که برایش شدنی بود برپا کرد. او تا چند سال برای گذران زندگی مشکل داشت بخصوص برای آن جشن وام گرفته بود و تا مدتها زیر فشار پرداخت مبلغ آن قرار داشت. با این حال هرگز از برگزار کردن آن مجلس پشیمان نشد، زیرا میدانست والدینش عمری آرزوی شرکت در جشن عروسی باشکوه پسرشان را داشتهاند.
براستی آیا این نوع آرزوی پدر و مادر برای فرزند درست است؟ والدین باید برای فرزندان خود آرزوی خوشبختی و سعادت داشته باشند، نه تجملگرایی و برنده شدن در مسابقه توجه به مادیات و ظاهرگرایی. به گفته سونیا رشید، کارشناس ارشد مشاوره، برخی والدین اصرار دارند حسرتهایی که خود در زندگی کشیدهاند را در زندگی فرزند جبران کنند و با چشم و همچشمی و رقابتهای ناسالم، نیازهای بیمارگونه خود را ارضا کنند. این نوع رقابت به نبود اعتماد به نفس و عزتنفس برمیگردد. فردی که از لحاظ عزتنفس مشکل دارد تلاش میکند خود را از هر لحاظ مورد تایید همه قرار دهد و نقایص درونی خود را در این زمینه با تجملات پرکند. اگر والدین یا خود عروس و داماد اسیر چنین مشکلاتی هستند باید به خودشناسی بپردازند و سعی بر کشف توانمندیهای خویش داشته باشند تا بتوانند عزتنفس از دست رفته خود را پیداکنند. راه ارضای مشکلات روحی را باید در درمانهای روانی جست و نه هزینههای گزاف!
تقلید از دیگران
مریم رسایی میگوید: ما همیشه رسم داریم جشن عروسیهای فامیل را در باغهایی بزرگ و مجلل برگزار میکنیم و تا آنجا که برای هر کدام از ما مقدور است، این جشن را سنگین اجرا میکنیم. من خودم با یکی از خواستگارانی که داشتم بر سر همین مساله به توافق نرسیدم و کار به عروسی نکشید، اما مهم نیست. در فامیل ما رسم نیست جشن عروسی کمهزینه برگزار شود.
باز هم مشکل تقلید ناسالم، چون در فامیل یک یا دو نفر کاری را انجام دادهاند بقیه هم باید به همان روال پیش بروند وگرنه انگشتنما میشوند. به گفته سونیا رشید، ریشه این نوع تقلید در این است که فرد به رشد عاطفی و بلوغ فکری مناسب نرسیده است. به طور طبیعی تقلید میان تمام کودکان وجود دارد، اما همزمان با رشد فرد و رسیدن به بلوغ نیاز به تقلید کمرنگتر میشود و شخص مایل است هویت واقعی خود را بروز دهد. افرادی که خود را اسیر مشکل تقلید میبینند باید به کمک مشاور، خود را بهتر بشناسند و به حد بلوغ کافی برسند تا دیگر مجبور نباشند جهت زندگیشان را براساس تقلید از دیگران پیدا کنند.
یک شب، گرانتر از چندسال
آزاده مهرپرور تعریف میکند: به شوهرم چیزی حدود 120 میلیون تومان ارث رسیده بود. شوهرم نیمی از آن را در جریان کار بازرگانی انداخت. نیم دیگر را هم صرف باشکوهترین جشن عروسی ممکن کرد. من اصراری برای این کار نداشتم، اما شوهرم یک کلام میگفت باید جشن عروسی ما شبی تکرار نشدنی برای کل فامیل باشد. به همین دلیل او همه چیز را از گرانترین نوع ممکن انتخاب و مهمانان بسیاری هم دعوت کرد.
آن شب به هر نحو که بود گذشت، اما از فردای آن مشکلات شروع شد. ما زندگی را در خانه کوچک اجارهای در محلهای پایین شروع کردیم و برای گذران زندگی مجبور بودیم بسیاری از خواستههایمان را نادیده بگیریم. شرایط هنگامی دشوارتر شد که شوهرم در کارش با کسادی و ورشکستگی مواجه شد و ما دیگر از آن به بعد زندگی را با سختترین مشکلات ممکن سپری میکردیم. از آن پس من هر روز حسرت میخوردم که چرا چنین جشنی برگزار کردیم و ای کاش همه چیز را به مراتب ارزانتر میگرفتیم، اما در عوض الان مقداری پسانداز داشتیم.
سونیا رشید این گونه مخارج سنگین برای جشن عروسی را موجب استرس و مخل آرامش در زندگی میداند. به گفته او زن و شوهر جوانی که طی یک جشن عروسی گرانقیمت راهی خانه بخت میشوند، دوست دارند زندگی خود را هم با شرایطی همسطح شب عروسی پیش ببرند و از همان حد امکانات بهرهمند باشند، اما وقتی با واقعیتهای زندگی روبهرو و مجبور میشوند در خانهای کوچک و شرایطی کاملا متفاوت زندگی و از مهمانان خود پذیرایی کنند، احساس اضطراب و ناراحتی پیدا میکنند. اقوام و آشنایانی که در جشن عروسی گرانقیمت آنها شرکت داشتهاند هم توقع دارند این زوج جوان را در زندگی مرفه ببینند و وقتی وضعیت آنها را متفاوت از سطح توقع خود مشاهده میکنند احتمالا برخوردی نشان میدهند که میزان استرس و ناراحتی آنها را افزایش میدهد. به این ترتیب، جشن عروسی گران و سنگینتر از میزان توان عروس و داماد میتواند تا مدتهای طولانی تاثیر استرسزا و اضطراب آفرین در زندگی آنها داشته باشد.
راههایی برای کنترل هزینه جشن عروسی
زمان جشن: هزینه جشن عروسی در فصل تابستان و اعیاد گرانتر است. از این گذشته، تالارها معمولا در تعطیلات آخر هفته هزینهای دو برابر روزهای میان هفته دریافت میکنند. با تعیین تاریخی مناسب میتوان به اندازه چشمگیری از هزینه جشن ازدواج کاست.
لباس عروسی: هیچ دلیلی ندارد لباسی که قرار است تنها برای یک شب پوشیده شود و نگهداریاش مرادف با اشغال بخش زیادی از کمد لباس هاست هزینهای سنگین پرداخت شود. با مبلغی حدود 500 هزار تومان میتوان لباسی مناسب برای یک شب کرایه کرد.
حلقه عروسی: حلقههای شیک و ساده در قیمتهای نازل فراوان است. حلقه قرار است نماد تعهد به همسر در انگشت عشق باشد و نه نمادی بر تجملگرایی و تحمیل بیشترین حد هزینهها.
آرایشگاه: عروس سراهای فراوانی هستند که در آنها دختران جوان به عروسی زیبا تبدیل میشوند، اما چون نام آنها به اندازه آرایشگاههای بسیار معروف شناخته نشده، هزینهای به مراتب کمتر دریافت میکنند. خوشبختانه آن قدر تعداد این آرایشگاهها زیاد است که با کمی تحقیق براحتی میتوان موردی مناسب پیدا کرد.
تعداد مهمانان: قرار نیست تمام انسانهایی که در حلقه آشنایان دور و نزدیک عروس و داماد میگنجند در جشن عروسی حضور داشته باشند. کاستن تعداد مهمانها مستقیم به معنای کم کردن هزینه عروسی است.
گلآرایی: اگر کمی در آن اهمال کاری انجام شود هزینهاش سربه فلک میزند، در حالی که با کمی درایت میتواند مبلغی بسیار کم را باعث شود. برای گلآرایی نباید از گلهای گران استفاده شود. رزهای دستهای و سایر گلهای ارزان با چیدمانی درست و ساده، نمایی بسیار زیبا ایجاد میکنند.
میوه و شام: در بعضی از تالارها، تمام انواع میوه به همراه ده نوع غذای مختلف به مهمان ارائه میشود، اما این کار چه ضرورتی دارد؟ میوه فصل در تعداد محدود برای پذیرایی کافی است و غذا هم در دو نوع کفایت میکند.
عکسبرداری و فیلمبرداری: با تحقیق در موسسات مختلف میتوان موردی با کیفیت کار بالا و قیمت مناسب پیدا کرد. برخی از آنها برای گروهی که از چند ماه پیش با آنها قرارداد ببندند تخفیفهای ویژهای در نظر میگیرند.
به همین طریق با بهکارگیری کمی درایت و دلسوزی میتوان هزینههای جشن عروسی را تا سرحد امکان به حداقل رساند.
توصیه به قناعت
خوشبختانه ما در سرزمینی اسلامی زندگی میکنیم و یکی از توصیههای جدی دین در زمینه قناعت است. پیامبراکرم (ص) فرموده است: خوشا به حال آن که با اسلام هدایت شود و معیشت او به حد کفاف باشد و قناعت کند. حضرت علی (ع)فرموده است: به آنچه داده شدی قناعت ورز تا حساب روز قیامت بر تو سبک و آسان شود. امام صادق(ع) میفرمایند: هر که به معاش اندک خدا راضی گردد خدا هم به عمل اندک او راضی شود.
توصیههای فراوانی به همین نحو در زمینه قناعت و صرفهجویی شده و در هریک جنبهای از فواید این عمل نیک آمده است. با توجه به این مساله، برای هر زوج جوان در هر شرایط مادی بهتر است زندگی خود را به جای ریخت و پاشهای بیهوده و مادیگرایی، با قناعت و توجه به معنویات شروع کنند تا بتوانند در زندگی مشترک طعم حلاوت واقعی را بچشند.
جهیزیههای سنگین
این گونه که در سنتهای ما جاافتاده برای شروع زندگی مرد باید سقفی فراهم آورد و زن باید وسایل ضروری شروع زندگی را در آن خانه بچیند؛ منطقی درست و حاکی از روحیه تکمیلی زن و مرد، اما سالهاست در بسیاری از خانوادهها، جهیزیه واقعی جای خود را به وسایل مارکدار و گرانقیمت داده و خانوادهها را در این زمینه با مشکلی جدی روبهرو کردهاند. در این زمینه با آزاده عزیزی، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی مشورت کرده و جویای نظریات ایشان شدیم. آنچه مطالعه میکنید نظریات کارشناسی ایشان است.
در گذشته طبق رسم، مهریه برابر با جهیزیه بود، اما آنچه در حال حاضر جامعه ما را از جوامع غربی متمایز میکند این است که امروزه در کشورهای اروپایی و آمریکایی، جوانان خودشان مسئولیت تهیه لوازم ضروری برای آغاز یک زندگی مشترک را به عهده میگیرند؛ اما در مقابل، در کشور ما جهیزیه یک قدم فراتر از آمادهسازی لوازم ضروری و حتی غیرضروری گذاشته است، تا جایی که در بسیاری از خانوادهها حتی مارک کالاهای تهیه شده به عنوان جهیزیه نیز اهمیت بالایی پیدا کرده و مادران وسایلی را در جهیزیه دخترانشان تهیه میکنند که بسیاری از خانوادههای قدیمی تنها با بخش کوچکی از آن سالهای طولانی به زندگی مشترک ادامه دادهاند؛ در حالی که حتی برخی از این کالاها هیچ گاه مورد استفاده قرار نخواهد گرفت و قصد خانواده عروس از خرید این کالاهای غیرضروری این بوده که به همه نشان دهند جهیزیه کامل و بینقصی را برای فرزندشان تهیه کردهاند.
خودکمبینی یکی از عوامل چشم و همچشمی میان مادران است و همین عامل باعث شده به جای این که روی ارزشهای درونی فرزندان خود سرمایهگذاری کنند، این ضعف را با تهیه جهیزیه برای جلبنظر دیگران رفع کنند. از طرفی انعکاس این تفکر در زندگی مشترک زوجین و رواج مدرنسازی تجهیزات سطح کیفی زندگی مشترک که باید براساس تلاش و پویایی و منطبق بر توانایی زوجین باشد را کاهش داده و ما هر روزه شاهد طلاق عاطفی زوجین هستیم. در سطح وسیعتر جهیزیههای سنگین عاملی بازدارنده در کاهش ازدواج، بالا رفتن سن ازدواج، بروز مشکلات خانوادگی و ایجاد محدودیت و فشارهای مالی به خانوادهها بوده است. حل این مسأله تنها با پیروی از تعقل و فرهنگسازی توسط روانشناسان، مشاوران، جامعهشناسان، رسانهها و مطبوطاعات امکانپذیر خواهد شد.
منبع: جام جم
انتهای پیام/