آمریکا و قفقاز جنوبی؛ باکو، ایروان و تفلیس هر یک به «ترامپ متفاوتی» نیاز دارند
آذربایجان، ارمنستان و گرجستان، هر یک انتظارات خاص خود را از دولت جدید آمریکا دارند، در حالیکه روابط آتی آمریکا و روسیه مهمترین عامل تعیین کننده در سیاست واشنگتن در قبال منطقه قفقاز جنوبی خواهد بود.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، سایت خبری-تحلیلی «راس بالت» روسیه در گزارشی تحلیلی می نویسد: سیاست رئیس جمهوری جدید آمریکا در منطقه قفقاز احتمالا تحت تاثیر روابط وی با روسیه خواهد بود. اگر وی نتواند با "ولادیمیر پوتین" کنار آید، منطقه تبدیل به بشکه باروت خواهد شد.
پیروزی "دونالد ترامپ" در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مسائل زیادی را در خصوص تغییر سیاست خارجی ایالات متحده بوجود آورد، ولی اهمیت راهبردی منطقه قفقاز جنوبی برای آمریکا هرگز تغییر نخواهد کرد. واضح است که هر کس در انتخابات پیروز میشد، این منطقه که سه کشور گرجستان، ارمنستان و آذربایجان در آن قرار دارند، همیشه به خاطر وضعیت حساس جغرافیایی آن مورد توجه واشنگتن قرار دارد. تنها سئوال اینجاست که آمریکا بطور کلی تا چه اندازه با «کارت قفقاز جنوبی» بازی کرده و بخصوص از آن در روابط خود با روسیه استفاده خواهد کرد.
نگرانی از سیاست ترامپ در قفقاز جنوبی
اگر در انتخابات "هیلاری کلینتون" به پیروزی می رسید، روابط آمریکا با این منطقه به احتمال زیاد «سیاستی توسعه طلبانه» بود. ولی در این انتخابات ترامپ پیروز شد که سیاست خارجی وی بطور کامل غیرقابل پیش بینی است. بدین ترتیب منطقه قفقاز جنوبی ممکن است برای واشنگتن به یک اولویت کامل و جدی تبدیل شود و یا برعکس «حیات خلوت سیاسی» تلقی گردد.
در کشورهای گرجستان، ارمنستان و آذربایجان نگرانی جدی در رابطه با این مسئله وجود دارد که در دوره ریاست جمهوری ترامپ، روابط آنها با آمریکا به چه سمتی تغییر خواهد کرد. در مجموع میزان علاقه مندی آمریکا به این منطقه به مفید بودن کلی آن در تامین منافع آمریکا بستگی دارد. البته کشورهای قفقاز جنوبی خود انتظارات یکسانی از تغییر رهبری آمریکا ندارند و برای خود آمریکا نیز این کشورها یکسان نیستند، البته اگر این اصل را کنار بگذاریم که غرب در مجموع تمایل دارد که همه جمهوریهای سابق اتحاد جماهیر شوروی را از زیرنفوذ روسیه خارج کند.
باکو انتظار دارد آمریکا از مداخله در این کشور دست بردارد
اگر به روابط بین جمهوری آذربایجان و آمریکا نگاه کنیم، این روابط در طول چند سال اخیر بسیار پیچیده بود. واشنگتن عملا بطور آشکاری مقامات باکو را به خاطر نقض حقوق بشر و استبداد رئیس جمهوری آن "الهام علی اف" به «کودتای رنگین» تهدید می کرد. ولی سیاست مستقل علی اف به اتحادیه اروپا و آمریکا اجازه نداد که در امور داخلی آن مداخله کنند. ولی از آنجا که آذربایجان برای آمریکا ابزاری برای اعمال فشار بر روسیه است، و همچنین به دلیل نقشی که این کشور در تامین انرژی قاره اروپا دارد، واشنگتن سیاست تندی را در قبال باکو بکار نبرده است. ضمن اینکه طرحهای آذربایجان در عرصه نفت و گاز بوسیله سرمایه های هنگفت شرکتهای بزرگ آمریکایی و اروپایی تحقق یافته است.
در حقیقت آذربایجان در حال حاضر حق دارد از ترامپ در وهله نخست توقع داشته باشد که این کشور را به حال خود گذاشته و دست از دخالت در امور داخلی آن بردارد. همچنین باکو حق دارد انتظار داشته باشد که اگر آمریکا در حل و فصل مناقشه قره باغ کوهستانی و اختلافات بین ارمنستان و آذربایجان کمکی نمی کند، حداقل اینکه به خاطر مشکلات خود، طرف ارمنستان را نگیرد.
در اینجا باید گفت که ترامپ با توجه به روابط خود با تجار آذربایجان، ایده هایی هم برای این کشور در سر دارد. ولی بعید است که او در مقام رئیس جمهوری سود شخصی خود را به روابط آمریکا با آذریجان هدایت کند.
گرجستان ترجیح میداد کلینتون پیروز شود
اگر باکو از آمریکا انتظار روابطی برابر و بدون مداخله در امور داخلی آذربایجان را انتظار دارد، ولی دولت گرجستان برعکس خواهان نزدیکی هر چه بیشتر به ایالات متحده و عضویت هر چه سریعتر این کشور در ناتو است. در برخی محافل سیاسی تفلیس طرفدار پیروزی کلینتون بودند، چرا که تردید دارند که ترامپ برخلاف رقیب انتخاباتی خود، روسیه را به خاطر به رسمیت شناختن استقلال آبخازیا و اوستیای جنوبی و نقض تمامیت ارضی گرجستان تحت فشار قرار دهد.
یعنی تفلیس خواهان آن است که آمریکا تحت رهبری ترامپ حداقل بطورکلامی روسیه را به خاطر «اشغال گرجستان» به چالش بکشد، از این کشور در عرصه بین المللی دفاع کند و با پول و لابی کردن عضویت گرجستان در ناتو را تسریع کند. در یک کلام در تفلیس امیدوارند مواضع آمریکا و نه روسیه بر اوضاع غلبه یابد، چرا که می ترسند ترامپ گرجستان را قربانی بهبود روابط آمریکا و روسیه کند.
ضمن اینکه در گرجستان یادآور شده اند که سیاست خارجی آمریکا تنها به رئیس جمهوری آن بستگی نداشته و در این بین کنگره و دیگر ساختارهای این کشور نیز موثر هستند و به همین دلیل امیدوارند که آنها بتوانند ترامپ را مهار کرده و مانع از تغییر بسیار زیاد سیاست خارجی آمریکا شوند.
قفقاز جنوبی- منطقه رویارویی منافع روسیه و آمریکا
در رابطه با ارمنستان باید گفت که این کشور برای آمریکا در درجه نخست اهمیت قرار دارد، برای اینکه ارمنستان تنها متحد نظامی روسیه در منطقه قفقاز جنوبی محسوب می شود و پایگاه نظامی روسیه در خاک این جمهوری قرار داشته و مسکو و ایروان عملا دارای یک سیاست دفاعی و امنیتی هستند.
البته ارمنستان آنقدر هم که مسکو مایل است، طرفدار روسیه نیست، هرچند «کندن یک مو از خرس نیز غنیمت است»، بنابراین برای آمریکا هم فضا برای مانور وجود دارد، هرچند این اقدام به زمان و صبر زیادی نیاز دارد.
میزان تمایل ایروان به سمت آمریکا هم در بسیاری از موارد به لابی کردن منافع این کشور در مناقشه قره باغ و تلاشهای دولت جدید آمریکا برای تقویت نفوذ لابی ارمنستان در غرب بستگی خواهد داشت. به همین دلیل هم مقامات ایروان بیشتر تمایل داشتند که هیلاری کلینتون پیروز انتخابات ریاست جمهوری شود.
لازم به ذکر است که ترامپ هم در پیروزی خود هیچ دینی به گردن لابی ارمنستانی ندارد و در این زمینه بیشتر به سمت آذربایجان نظر مثبت دارد، به همین دلیل اگر دولت جدید آمریکا بطور جدی به حل مناقشه قره باغ بپردازد، ترامپ موضع گیری واقع بینانه ای به این قضیه خواهد داشت، یعنی تنها بر اساس منافع آمریکا اقدام خواهد کرد.
در مجموع روابط آمریکا با کشورهای قفقاز جنوبی بیشتر محلی است، چرا که این منطقه بخشی از حوزه حاکمیت شوروی سابق بوده و در همسایگی خاورمیانه قرار دارد. ضمن اینکه منطقه ای است که منافع روسیه و آمریکا در آن در نقطه تقابل قرار گرفته و هر دو کشور خود را برای تسلط بر آن محق می دانند.
احتمال توافق پوتین و ترامپ برای تقسیم حوزه نفوذ
احتمال آن کاملا وجود دارد که ترامپ به این نتیجه برسد که آمریکا باید دست از مداخله خود در روند تحولات این منطقه بردارد، اگر این مسئله امنیت ملی این کشور را در معرض خطر قرار دهد. البته این به معنای آن نخواهد بود که آمریکایی ها بطور کامل از منطقه اورآسیا و بطور خاص از منطقه قفقاز جنوبی خارج شوند. ولی ممکن است ترامپ و پوتین به توافق غیرعلنی در مورد تقسیم حوزه نفوذ دست یابند. البته این مسئله شامل مسائل مهمی مانند استقلال آبخازیا و اوستیای جنوبی، اوکراین، شبه جزیره کریمه، عضویت گرجستان در ناتو و البته گسترش حضور نظامی ناتو در نزدیکی مرزهای روسیه نخواهد شد.
کاملا ممکن است ترامپ در آغاز دوره ریاست جمهوری خود، در برخورد با مسائل قفقاز جنوبی که برای آمریکا اهمیت دارد، «یک توقف فنی» بوجود آورد و مسائل مربوط به این منطقه را «تحریک» نکند. در چنین شرایطی رهبران کشورهای منطقه نیز خواهند توانست با صبر و حوصله به بهبود روابط خود با دولت جدید آمریکا بپردازند. برخورد با مسائل قفقاز جنوبی، می تواند آزمایش خوبی برای سیاست خارجی ایالات متحده شود.
در یک کلام، مسئله سیاست خارجی آمریکا در دوره ریاست جمهوری ترامپ تازه شروع به آشکار شدن کرده است، ولی احتمال آن وجود دارد که جهت گیری به سمت روسیه در وهله نخست اهمیت قرار بگیرد و با حل و فصل مشکلات در این زمینه، روابط آتی واشنگتن با کشورهای منطقه قفقاز جنوبی نیز رقم خواهد خورد. این روابط می تواند با حفظ فاصله متوسط یا بشدت توسعه طلبانه باشد.
انتهای پیام/