حملات تروریستی در اروپا ادامه خواهد یافت/حمایت از شورشیان سوریه اشتباه بود
مدیر مؤسسه تحقیقات صلح بینالملل استکهلم معتقد است جنگ سوریه تنها در صورتی متوقف خواهد شد که یا یکی از طرفها به یک پیروزی سراسری و بزرگ دست یابد یا نبردها با یک بنبست مواجه شوند و طرفها متوجه شوند که هیچ چیز بیشتری کسب نخواهند کرد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، رئیس مؤسسه تحقیقات صلح بینالملل استکهلم، با حضور در خبرگزاری تسنیم به تشریح دیدگاههای خود درباره مسائل منطقه خاورمیانه، اروپا و همچنین آمریکا پرداخت.
دن اسمیت در ابتدای این گفتگو شرح مختصری درباره مؤسسه تحقیقات صلح بینالملل استکهلم ارائه کرد:
مؤسسه تحقیقات صلح بینالملل استکهلم (سیپری) یک مؤسسه تحقیقات صلح مستقل و بینالمللی در استکهلم است، بنابراین ما یک اندیشکده سوئدی نیستیم بلکه یک مؤسسه تحقیقاتی بینالمللی هستیم. ما در سال 1966 تأسیس شدیم و اخیراً پنجاهمین سالگرد شروع به کارمان را پشت سر گذاشتیم. کار ما تولید دانش بیشتر برای کمک در جهت یافتن راهحلهایی صلحآمیز برای مناقشات و پرداختن به مسأله مسابقه تسلیحاتی در آن زمان یعنی رویاروییهای بین آمریکا و شوروی بود.
امروز ما بهروی مسائل امنیتی و صلح متمرکز هستیم، [مسائلی] که فکر میکنیم در زمان معاصر دارای اهمیت هستند. تمام کارهای ما بهطور کامل بر واقعیات استوار هستند. ما یک مؤسسه تحقیقاتی کاملاً تجربی هستیم نه یک سازمان با رویکرد نظری. فکر میکنم ما عموماً بهعنوان مرجعی برای اطلاعات در حوزه هزینهکردهای نظامی، تولید و تجارت اسلحه و تسلیحات هستهای شناخته شدهایم. افراد و دولتهای مختلفی از اطلاعات ما استفاده میکنند. ما همچنین بهروی مسائلی چون دلایل و راهحلهای احتمالی برای مناقشات شامل مناقشات خشونتآمیز، مسائلی چون تأثیر تغییرات آبوهوایی بر ثبات صلح و نیز مسائل منطقهای متمرکز هستیم.
در ادامه دن اسمیت به سؤالات اعضای گروه بینالملل و سیاست خارجی تسنیم پاسخ داد. بخش اول این گفتگو که متمرکز بر مسائل خاورمیانه و تروریسم افراطی است، ارائه میشود.
تسنیم: شما وضعیت تصویر کلی منطقه خاورمیانه را در دوران دولت جدید آمریکا چگونه ارزیابی میکنید؟
اسمیت: جهان دو دهه گذشته از 1990 تا 2010 صلحی فزاینده را تجربه کرده است. اما در شش ــ هفت سال گذشته وضعیت بدتر شده است. در 1990، 50 مناقشه نظامی در جریان بودند؛ این رقم در سال 2010 به 30 مناقشه کاهش یافت اما اکنون بار دیگر به رقم 50 بازگشته است.
چندین فقره از این مناقشات نظامی که بخشی از دلایل افزایش خشونت هستند در خاورمیانه قرار دارند: سوریه، یمن، لیبی و مناقشه صحرای سینا؛ مناقشات جدید بهروی مناقشاتی که قبلاً در عراق یا اسرائیل ــ فلسطین وجود داشتند، ظاهر شدهاند.
مداخلات خارجی از جانب آمریکا، انگلستان و فرانسه ــ علیرغم دستاوردهایی که در کوتاهمدت داشتهاند ــ بخشی از تصویر تشدیدکننده وضعیت در بلندمدت بودهاند.
باید به یاد داشته باشیم مسائلی که این مناقشات مسلحانه را در خاورمیانه ایجاد کردند توسط دولت ترامپ یا دولت اوباما ایجاد نشدهاند. دلایل این مناقشات بسیار عمیقتر هستند. آنچه در یک دهه و نیم گذشته در خاورمیانه شاهد بودهایم، این است که مداخلات خارجی از جانب آمریکا، انگلستان و فرانسه ــ علیرغم دستاوردهایی که در کوتاهمدت داشتهاند ــ بخشی از تصویر تشدیدکننده وضعیت در بلندمدت بودهاند. فکر میکنم که همین وضعیت در مورد سوریه نیز صادق است. من هیچ امیدی ندارم که مداخله روسیه متفاوت از مداخلات قبلی باشد. این مداخله ممکن است به برخی تأثیرات کوتاهمدت دست یابد که حتی برای صلح نیز مثبت باشند اما در بلندمدت عاملی برای بدتر شدن وضعیت خواهد بود.
در این وضعیت، دولتها و رهبران منطقه و خارج از آن نیازمند عقلانیت، نگاه بلندمدت، دانش بسیار، فهم عمیق و تعهد جدی به رفاه منطقه و مردم آن هستند نه منافع شخصی این یا آن دولت یا گروه. اما اگر بپذیریم که به این موارد نیاز داریم، آیا فکر میکنید دولت ترامپ میتواند آنها را فراهم کند؟ متأسفانه، با توجه به آنچه تاکنون شاهد بودهایم جواب «نه» خواهد بود. بنابراین درباره تحولات آتی در این منطقه نگران هستم. دولت ترامپ دلیل هیچ یک از این مشکلات نیست اما تاکنون هیچ چشماندازی متصور نیستم که به یک راهحل نیز کمک کند.
تسنیم: با توجه به گفتگوهایی که اخیراً در آستانه انجام گرفتند، مذاکرات آتی در ژنو و نیز همکاری احتمالی بین آمریکا و روسیه یا برخی بازیگران منطقهای، آیا چشماندازی برای صلح در سوریه در سال 2017 یا سال بعدی متصور هستید؟
اسمیت: تا زمانی که نیروهای درگیر در سوریه آماده صلح نباشند، هیچ صلحی در این کشور بهوجود نخواهد آمد. این امر پس از آن رخ خواهد داد که یا یک طرف به یک پیروزی بزرگ دست یابد یا اینکه متوجه شوند با جنگ کردن به چیز بیشتری دست نخواهند یافت. زمانی که تمام طرفها علم به این امر یابند، درگیریها متوقف میشود. اگر بنبستی به وجود آید که همه از آن متضرر شوند، این احتمال وجود خواهد داشت که به یک توافق صلح دست یابند.
در کوتاهمدت همه ممکن است با یک آتشبس یا حتی بهاصطلاح یک توافق صلح موافقت کنند، اما در صورتی که متقاعد نشوند جنگ دیگر فایدهای برای آنها نخواهد داشت، نبرد در برههای بار دیگر از سر گرفته خواهد شد، بنابراین امکان دستیابی به نوعی توافق را که منجر به اندکی توقف در نبردها شود رد نمیکنم اما متأسفانه اکنون شرایط لازم برای دستیابی به یک راهحل بلندمدت در سوریه را مشاهده نمیکنم.
بنابراین امکان دستیابی به نوعی توافق را که منجر به اندکی توقف در نبردها شود رد نمیکنم اما متأسفانه اکنون شرایط لازم برای دستیابی به یک راهحل بلندمدت در سوریه را مشاهده نمیکنم.
فکر میکنم مشکل عمیقتر این است که اگرچه غرب ممکن است اشتباهاتی در حوزه ارتباطاتش با برخی گروههای شورشی در سوره مرتکب شده باشد اما علاوه بر آن، سیستم حکومتی در سوریه نیز بخشی از مشکل بلندمدت است. آغاز جنگ در سال 2011، در ابتدا قیامی توسط افرادی که اکنون تبدیل به داعش شدهاند، نبود. در ابتدا شورشها توسط جبهه النصره شروع نشدند. در ابتدا مردم عادی بودند که خواهان قدرت بیشتر در تعیین سرنوشت و زندگیشان بودند که حقشان نیز بود. این حقی بود که دولت سوریه به آنها نداد، با وجود این، در آن زمان اگر دولت نوعی رفاه برای مردم سوریه ارائه میکرد، ممکن بود مردم این وضعیت را بپذیرند. این امر را در بسیاری کشورها شاهد هستیم. آنها سیستم قدرت را نمیپسندند اما اگر وضعیت زیاد بد نباشد، آن را میپذیرند. اما در سالهای 2010 و 2011 رفاه مردم سوریه بهمانند برخی دیگر از کشورهای عربی دچار چالش شده بود، در نتیجه یک انقلاب عمومی بهوجود آمد. جناحهای سنی بهسرعت از این واقعیت سوء استفاده و یک جنگ بنیادگرایانه را آغاز کردند، اما منشأ این امر در ناکارآمدی سیستم حکومتی نهفته است، بنابراین اگر از یک طرف حمایت از گروههای شورشی اشتباه است، از سوی دیگر حمایت از دولت اسد نیز حمایت از صلح نیست بلکه متأسفانه حمایت از سیستمی است که این جنگ را آغاز کرد.
حال چگونه دولتهایی بهمانند روسیه و ایران که از اسد حمایت میکردند و دولتهایی چون آمریکا، عربستان سعودی و ترکیه که از گروههای شورشی مختلف حمایت میکردند، باید از این وضعیت خارج شوند؟ برای تحقق این امر نیازمند عقلانیت، دانش بسیار و علاقه مردمان عادی هستیم.
تسنیم: به این نکته اشاره کردید که دولت سوریه مردم را از حقوقشان محروم کرد و این امر منتهی به خلق گروههایی چون داعش و النصره شد. اما فکر میکنید چقدر سیاست خارجی آمریکا در پدید آمدن این وضعیت نقش داشت، برای مثال سیاستهای توسعهطلبانهای که در جنگ عراق انجام داد؟
اسمیت: فکر میکنم هرآنچه جرج بوش و تونی بلر در زمان حمله به عراق میخواستند، اتفاق نیفتاد. میتوانید هرآنچه را درباره آنها میخواهید بیان کنید اما آنها دیوانگانی انتحاری نیستند. آنها برای پدید آوردن این وضعیت در عراق کارشان را شروع نکردند. آنها دچار یک خطای استراتژیک عظیم شدند و البته آنچه رخ داد ظالمانه نیز بود زیرا مردم عراق را دچار یک کابوس کرد. این امر منجر به پدید آمدن ابتدا القاعده در عراق و سپس پدیدار شدن داعش از دل آن در عراق و سوریه شد.
اما یک دوره خاص نیز پس از افزایش نیروهای آمریکایی در عراق وجود داشت که طی آن دولت بغداد میتوانست به یک ثبات مشخص دست یابد. اما بهجای آن نیروهای پلیس رفتار تندی علیه جمعیت سنی عرب نشان داده و آنها را از ائتلافی که علیه القاعده شکل گرفته بود دور ساخته به حمایت از آن و سپس داعش سوق دادند.
خطای استراتژیک عظیم جرج بوش و تونی بلر در حمله به عراق منجر به پدید آمدن القاعده در عراق و سپس پدیدار شدن داعش از دل آن در عراق و سوریه شد.
تمام اینها خطاهای استراتژیک فاجعهباری هستند که بار مسئولیت عظیمی ایجاد کرده و آشکارا منجر به تشدید وضعیت در سوریه شدهاند زیرا گروه دولت اسلامی در عراق وارد سوریه شده و تبدیل به دولت اسلامی عراق و سوریه (داعش) شد. اما آنها دلیل نبردها در سوریه نبودند. دلیل جنگ سوریه چیز دیگری است: سیستم حکومتی در چهل و اندی سال گذشته. میتوان اینگونه گفت که فشار آمریکا و اسرائیل بر سوریه بخشی از دلیل ظهور چنین سیستم حکومتی است، اما در نهایت رفتار افرادی که در سوریه حکومت میکردند منجر به قیام عمومی در 2011 شد.
مسأله این است که یکی از رویکردها نسبت به این بحران مقصرسازی است، برای مثال اگر آمریکا را دوست ندارید راهی برای مقصر جلوه دادن آمریکا خواهید یافت. میتوانم به شما بگویم آمریکاییهایی وجود دارند که ایران را دوست ندارند و راههایی برای مقصر نشان دادن ایران پیدا میکنند. اما رویکرد دیگری نیز وجود دارد که ما سعی کردیم تا حد امکان آن را به پیش ببریم. این رویکرد اغلب بسیار پیچیده است و سعی دارد مشخص کند که منشأ این بحران چه بوده است. اگر رویکرد مقصرسازی را کنار گذاشته و سعی کنید به این وضعیت با نگاهی غیرجانبدارانه نگاه کنید، متوجه میشوید مسألهای وجود داشته که گروههای مختلف از آن سوءاستفاده کردند و سپس حمایتهای خارجی از اسد و این گروهها وارد میدان میشود. و اکنون با تداوم این داستان بازیگران بیشتری و بیشتری وارد شدهاند که حتی نمیتوانیم نام این گروهها را به خاطر بسپاریم، حتی 20 گروه برتری که در صحنه سوریه حضور دارند. اما در نهایت این سیستم حکومتی است که منجر به این مناقشه مسلحانه شده و دیگر طرفهای این مناقشه بهمانند لایههای یک پیاز هستند که باید از آنها عبور کنید تا به کنه مسأله و راهحل سیاسی آن دست یابید.
تسنیم: امروزه صلح و ثبات در خاورمیانه نهتنها برای این منطقه بلکه برای اروپا نیز تبدیل به یک مسأله مهم شده است. با توجه به رویدادهای رخداده در اروپا، چشمانداز امنیتی این منطقه را چگونه ارزیابی میکنید، بالاخص با توجه به اینکه برخی از تروریستهای درگیر در سوریه به کشورهایشان در اروپا بازگشته و بازخواهند گشت؟
اسمیت: فکر میکنم که تلاشهای بیشتری برای حملات تروریستی بهمانند آنچه در پاریس، نیس یا استانبول شاهد بودیم، انجام خواهند گرفت. اینکه آیا پیش از اینکه کاری انجام دهند در نتیجه عملیاتهای اطلاعاتی و اقدامات پلیسی متوقف شوند یا نه را نمیتوانم پیشبینی کنم. اما فکر میکنم قطعاً تلاش خواهند کرد تا حملات بیشتری انجام دهند.
افکار عمومی و بهنظر من بسیاری از افراد جامعه اطلاعاتی از پدیده گرگهای تنها [تروریستهایی که ارتباط سازمانی ندارند] بیش از حملات بزرگ سازماندهیشده واهمه دارند.
تعداد افراد جوانی که از کشورهای اروپایی یا شمال آفریقا به سوریه و عراق برای جنگ میروند ــ چیزی که از آن تعبیر به توریسم جهادی میشود ــ زیاد نیست، اما همین مقدار نیز کافی است. برخی هیچگاه میدان نبرد را نمیبینند اما بعضی دیگر به جنگ رفته، آموزش دیده و بازمیگردند. زمانی که بازمیگردند و از چشمان سازمانهای اطلاعاتی پنهان میمانند، خطرناک میشوند زیرا دارای آموزش، انگیزه و نارضایتی سیاسی بوده و تجهیزاتی را که میخواهند نیز بهآسانی میتوانند به دست آورند.
فکر میکنم یکی از خطراتی که اکنون با آن رویارو هستیم، پدیده بهاصطلاح «حملات گرگ تنها» است، یعنی کسانی که حتی شاید قبلاً یک جهادی نبودهاند اما احساس قرابت بسیاری با آنها داشته و تصمیم میگیرد که بهتنهایی دست به اقدام بزند. چنین فردی میتواند دست به عملیات زده و مقدار زیادی خسارت و آسیب وارد کند. برخی اوقات این گرگهای تنها دارای برخی ارتباطات با بعضی سازمانها بهمانند داعش هستند، اما همچنین میتوانند بهصورت کاملاً مستقلی عمل کنند. افکار عمومی و بهنظر من بسیاری از افراد جامعه اطلاعاتی از این پدیده بیش از حملات بزرگ سازماندهیشده، واهمه دارند. فکر میکنم که این روند برای مدتی ادامه خواهد داشت.
تسنیم: راهحل این مسأله چیست؟
اسمیت: این مسأله «یک» راهحل ندارد، یا حداقل یک راهحل خواهد بود که متشکل از زوایا و عناصر مختلف است. واضح است که راهحل کوتاهمدت انجام عملیاتهای پلیسی و اطلاعاتی است. دولتهای اروپایی در حال سرمایهگذاری در این حوزه هستند. انجام این کار بسیار سخت است زیرا بسیاری از شهرها خواهان برگزاری مراسمهای بزرگ هستند، این کار یکی از بخشهای شناساندن خودشان به جهان است. اما مراسم بزرگ، از هر نوعی که باشند، مسائل امنیتی پدید میآورند، بنابراین موضوع افرادی که از اروپا و شمال آفریقا به خاورمیانه میروند مهم است.
نهتنها مناقشات به راهحلی مسالمتآمیز باید دست یابند بلکه باید روابط خوبی هم در داخل منطقه بین دولتها و گروههای مختلف شامل سنیها و شیعیان، ایران و عربستان سعودی و ... و همچنین بین اروپا و منطقه خاورمیانه برقرار شود
فکر میکنم موضوع دوم بسیار مهم در وهله اول ارائه آموزش در جوامعی که جوانان از آنجا به خاورمیانه میروند، و در وهله دوم برابری و عدالت و نیز فرصتهایی که در آن جوامع وجود دارند، است. به نظر میرسد، بسیاری از افرادی که وارد این فعالیتهای سیاسی افراطی میشوند در صورتی که انتخابشان اندکی متفاوت بود وارد گروههای بزهکاری جوانان میشوند. در حقیقت برخی از آنها فعالیتهای مجرمانه داشته و بعدها با یافتن یک واعظ کاریزماتیک، راه نادرست را رفته و وارد گروههای جهادی میشوند. دلیل اشارهام به موضوع فوق این است که بسیاری از این جوانان از جوامع به حاشیهراندهشده هستند، فرصتهای کمی برای آنها وجود دارد. در جوامعی که بهصورت فزایندهای شفاف هستند همه میتوانیم ببینیم که ثروتمندان و افراد موفق قادر به انجام چهکارهایی هستند. این امر احساس بدی درباره واقعیت زندگی خودمان به ما میدهد. این مسأله راهحل بلندمدت دارد و یقیناً برخورداری از یک جامعه دارای عدالت و تغییر آموزش چندین نسل به طول خواهد انجامید.
مسأله سوم این است که نهتنها مناقشات به راهحلی مسالمتآمیز باید دست یابند بلکه باید روابط خوبی هم داخل منطقه بین دولتها و گروههای مختلف شامل سنیها و شیعیان، ایران و عربستان سعودی و ... و همچنین بین اروپا و منطقه خاورمیانه برقرار شود تا بدین ترتیب خصومت و دشمنی کمتری وجود داشته باشد.
بنابراین برخورد با این پدیده نیازمند اقدامات کوتاهمدت و بلندمدت بهمانند آموزش و همچنین بسیار بلندمدتتر یعنی برنامههای چندنسلی است.
انتهای پیام/*