مرحوم دولابی: آنها که سیرند از جزئیات غذا می‌پرسند

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: شکم گرسنه، جزئیات غذا را نمی‌پرسد. آنها که سیرند از جزئیات غذا می‌پرسند که عصر پلو داریم و فردا غذا چیست؟ این می‌گفت که من گرسنه‌ام، جلو بیار. الان هم نمی‌دانم که عرض صف چند تاست.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: و مصلی ملائکه اللهِ و اینجا محل نماز ملائکه است. مومنین هم که نماز می‌خوانند، ملائکه با آنهایند. که اگر کسی وضو بگیرد و برای نماز، اذان و اقامه بگوید سه صف از ملائکه، پشت سر او به نماز می‌ایستند ولو اینکه در خانه تنها باشد. این را پیامبر(ص) و ائمه(ع) فرموده‌اند. آیا این راست است؟ یعنی اگر من تنها در خانه نماز بخوانم سه صف ملائکه پشت سر من است؟ نگفته است طول این صف‌ها چقدر است. اگر هم نمی‌توانید یقین کنید، احتمال بدهید که اینها راست باشد زیرا انسان تنها وقتی که با دلش ببیند، یقین می‌کند. این گفته پیامبر است. احتمال بدهید، مثل وقتی که تقلید می‌کند. خودتان احکام را نمی‌دانید اما چون گوینده احکام، مجتهد و عالم و داناست احتمال می‌دهید. پیامبر(ص) را هم یک مجتهد حساب کنید، شاید گفته‌اش راست باشد. وقتی که در خانه‌ات، نماز می‌خوانی توجه داشته باش و هول نباش سه صف ملائکه در پشت سرت است، صفی که نمی‌دانم طول هر کدام ده نفر است یا بیست نفر یا بیشتر.

اگر هم در روایت فرموده باشند من متوجه نشده‌ام. زیرا من اصل را خیلی مراقب بودم، یعنی خداوند مرا این طور قرار داده بود. آدم گرسنه فکر آن نیست که ناهار چه داریم، او چه کار دارد که غذا چیست، می‌گوید آن را بیاور تا بخورم. از کودکی گرسنه بودم. آیا نمی بینید که همه حرف‌هایم نصفه نصفه است؟ شکم گرسنه، جزئیات غذا را نمی‌پرسد. آنها که سیرند از جزئیات غذا می‌پرسند که عصر پلو داریم و فردا غذا چیست؟ این می‌گفت که من گرسنه‌ام، جلو بیار. الان هم نمی‌دانم که عرض صف چند تاست. تو که چیزی به این زیبایی یافته‌ای خوب بود رسیدگی می‌کردی که عرض این صف چند نفر است. فقط شنید که سه صف است. من می گفتم صف یعنی صاف است. از بچگی هم مرا صوفی می‌گفتند.

اکنون هم ممکن است بعضی‌ها ناشی باشند و چنین بگویند. منتهی دور و برم آن قدر شلوغ شده است که هرچه بگویند، جماعت دیگری آنها را رد می‌کنند. اگر کسی بگوید فلانی مقدس است کسانی او را کتک می‌زنند، اگر بگوید عارف است همین طور. الان راه‌ها بسته شده است. هیچکس نمی‌تواند به این چیزی بگوید. یعنی همه چیز را گفته‌اند. همه را شنیده‌ام و کتک‌هایش را خورده‌ام. منظورم از کتک، حرف است، والا بر روی زمین از هیچ‌کس بی‌ادبی ندیدم. از پشت سر می‌شنیدم که می‌گفتند چون پدرش مرده است گریه می‌کند. یکی دیگر گفت زمین‌هایشان را پیش از این خوب می‌خریدند، حالا نمی‌خرند لذا دارد گریه می‌کند. یکی دیگر می‌گفت نه، او سواد ندارد در عین حال دوست دارد کاری صورت دهد، چون نمی‌تواند، گریه می‌کند. یکی هم گفت که او حسین اللهی است. دیگری گفت علی اللهی است که این طور گریه می‌کند. آخرش گفتند بی‌دین شده است که گریه می‌کند. هر کس هرچه گفت حق داشت، زیرا تشخیص خودش را می‌گفت. حالا به روایت گوش بده. چهار منزل دیگر را گوش بده که خیلی بالاتر است.
چهار منزل پیش عمومی بود، برای متدیّنین و مقدسین و شنوندگان موعظه و کسی که می‌خواهد چیزی یاد بگیرد. آن چهار منزل دنیاست. آیا نشینده‌اید که از لفاظ چهارخانه استفاده می‌کنند. چهار خانه، دنیاست و عمر چند روزه‌ای است که در این عالم عبور می‌کنی.


کتاب طوبی محبت؛ جلد3 – ص 188
مجلس حاج محمد اسماعیل دولابی

انتهای پیام/