رزمایش بیگانگان در خلیج فارس فرصتی دیگر برای شناسایی اهداف
براساس گزارش رسانهها، سه کشور امریکا، انگلیس و فرانسه، برای برگزاری رزمایش مشترک در خلیج فارس آماده شدهاند.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، رزمایش بیگانگان در خلیج فارس فرصتی دیگر برای شناسایی اهدافبراساس گزارش رسانهها، سه کشور امریکا، انگلیس و فرانسه، برای برگزاری رزمایش مشترک در خلیج فارس آماده شدهاند. پایگاه «میدل ایست آی» در همین خصوص نوشته است: «رزمناوهای سه کشور در این رزمایش تقابل با حکومت ایران را شبیهسازی خواهند کرد.» رئیس سابق نیروی دریایی انگلیس در گفتوگو با میدل ایست آی در خصوص این رزمایش که با عنوان «سهگانههای متحد» نامگذاری شده گفته، شکی نیست که تنشها در حال افزایش است. وی در خصوص اهداف این رزمایش میگوید: «در این تمرین نظامی، اچاماس دیرینگ و اچاماس اوشن به کشتیهای فرانسوی و امریکایی ملحق میشوند و نابودی هواپیماها، کشتیها و موشکهای ساحلی رژیم ایران را شبیهسازی و تمرین میکنند.»
براساس اعلام رسانهها نیروی دریایی انگلیس فرماندهی این رزمایش مشترک را بر عهده دارد. درخصوص رزمایشهای بیگانگان در خلیج فارس و از جمله رزمایش مورد اشاره نکات قابل تأمل فراوانی وجود دارد که مواردی از آن عبارت است از:
1ـ بیگانگان در خلیج فارس، دارای سابقه استعماری هستند و حضوری سلطهگرایانه طی چند صد سال اخیر دارند. در این چند صد سال، قدرتهای سلطهگر هر کدام در دورهای قدرت مسلط بوده، پس از گرفتار شدن در ضعف و ناتوانی، جای خود را به قدرت دیگری دادهاند. به عنوان مثال انگلیسیها که در یک دوره طولانی قدرت مسلط در منطقه و خلیج فارس بودند، بعد از جنگ جهانی دوم به دلیل ضعف و ناتوانی و مشکلات مالی و اقتصادی، دیگر قادر به حضور فعال به شکل گذشته در خلیج فارس نبودند و به همین دلیل امریکا را جایگزین خود نمودند.
در این دوره طولانی حدود 500 سال، یک قدرت منطقهای مؤثر در برابر بیگانگان وجود نداشت. همین مطلب موجب شده بود که خلیج فارس، به نوعی صحنه رقابت قدرتهای خارجی استعمارگر با یکدیگر باشد.
2 ـ با وقوع انقلاب اسلامی در ایران و استقرار یک نظام اسلامی و مردمی در منطقه، حضور قدرتهای بیگانه در منطقه و خصوصاً در خلیج فارس، با چالشهایی جدی مواجه گردید. طی37 سال گذشته، قدرتهای غربی و متحدین منطقهای آنان، تلاش فراوانی به عمل آوردند تا مانع از قدرتیابی ایران در سطح منطقه شوند. اما واقعیت آن است که در مقطع فعلی، جمهوری اسلامی تنها قدرت مؤثر و تعیینکننده در منطقه، با تسلط راهبردی برخلیج فارس میباشد. در این مدت تمامی سیاستهای امریکا در راستای تسلط انحصاری بر منطقه راهبردی غرب آسیا با نقطه کانونی خلیج فارس، به عنوان پیشنیاز تسلط بر جهان و به دست گرفتن مدیریت بینالمللی با شکست مواجه شد. امریکاییها خود اعتراف دارند که انقلاب اسلامی و سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی، عامل اصلی شکستهای آنان در این منطقه است.
3ـ امریکا به دلیل بیش از 20 تریلیون بدهی و مشکلات عمده داخلی، دیگر قادر نیست مانند گذشته در مناطق دیگر هزینه کند. آقای ترامپ در تبلیغات انتخاباتی خود و سخنرانیهای پس از ورود به کاخ سفید، از بخشی از واقعیتهای امریکا رونمایی کرد. وقتی رئیسجمهور جدید امریکا میگوید، دولت اوباما در جنگهای خاورمیانه 6هزار میلیارد دلار هزینه کرده و با این پول، دو بار میشد امریکا را ساخت، معنایش آن است که اکنون ساختن امریکا بر پیگیری سیاستهای دیگر ترجیح دارد. معنای این سخن، آن است که امریکا مانند گذشته، قادر به خرج کردن و حفظ پایگاهها و نیروهای نظامیاش در خارج از مرزها و دوردستهایی چون خلیج فارس نیست.
4 ـ دولت استعمار پیر انگلیس، مدتی است در منطقه خلیج فارس فعال شده و در رزمایش مشترک مورد اشاره، فرماندهی رزمایش را بر عهده گرفته است. از تحرکات انگلیسیها، برداشت میشود که گویا با توجه به ضعفهای اساسی امریکا و افول قدرت این کشور در منطقه، انگلیسیها قصد دارند به موقعیت خود در پیش از جنگ دوم جهانی برگردند. به عبارت دیگر انگلیسیها قصد دارند یا جایگزین امریکا در منطقه شوند یا به صورت مشترک در کنار امریکا و دیگر کشور اروپایی باسابقه استعمارگری یعنی فرانسه، سلطه رو به پایان غرب در منطقه و خلیج فارس را احیا نمایند.
5 ـ در هدف رزمایش، شبیهسازی تاکتیکهای مقابله با قدرت دفاعی و نظامی ایران مورد تأکید قرار گرفته است. آیا این رزمایش برای برپاکنندگان آن، آوردهای خواهد داشت؟ برای پاسخ به این پرسش، باید به تحولات منطقه، بحرانآفرینیها از سوی کشورهای غربی در این منطقه به کمک دولتهای وابسته و گروههای تروریستی و نتایج این بحرانها توجه کرد. طی یک و نیم دهه گذشته، امریکاییها به کمک متحدین اروپایی، صهیونیستی، عربی و ترکی خود، هر چه در منطقه برای احیای سلطه خود انجام دادند، کمتر نتیجه گرفتند و روز به روز بر مشکلاتشان افزوده شد. دلیل این ناکامیها، شکلگیری یک جبهه مردمپایه با محوریت جمهوری اسلامی در منطقه است. محور مقاومت و جریان بیداری اسلامی، از شرق مدیترانه تا سواحل خلیج عدن، این جبهه و توانمندیهای آن را توصیف مینماید. بدیهی است که این رزمایش هم یک اقدام مشترک در امتداد صدها اقدام مشترک غربیها طی این سالها در منطقه است. اقدامهایی که هیچکدام نتوانست روند تحولات این منطقه را به نفع غرب تغییر دهد. بر این اساس، رزمایش موسوم به «سهگانههای متحد»، هیچ آوردهای جز افزودن بر هزینههای این سه کشور نخواهد داشت.
6 ـ گرچه رزمایش سهگانههای متحد برای مجریانش آوردهای نخواهد داشت، لکن این رزمایش فرصتی دیگر برای نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، جهت شناسایی نقاط ضعف و اهداف عملیاتی فراهم میکند.
جمهوری اسلامی و خصوصاً نیروهای مسلح کشورمان، نشان دادهاند که چگونه تهدیدها را میتوانند به فرصت تبدیل کنند. این رزمایش و قدرتنمایی رزمناوها، نه تنها هیچ خللی در اراده ایرانیان و نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایجاد میکند، بلکه این امکان را برای سپاه و ارتش فراهم میسازد که طرحهای عملیاتی خود را برای هر نوع مقابله احتمالی دقیقتر و متناسب با شرایط دشمن و امکانات او به روزرسانی کنند.
7 ـ بیگانگان با این رزمایش، در راستای فریب افکار عمومی، ممکن است بر ضرورت تأمین امنیت برای جریان انرژی تبلیغات به راه انداخته، ایران را عامل از بین رفتن این امنیت معرفی نمایند اما واقعیت آن است که ایران عامل اصلی صلح، ثبات و امنیت در منطقه است و مداخله بیگانگان عامل اصلی بر هم خوردن این امنیت میتواند باشد. بنابراین غربیها چهبسا با شعار تأمین امنیت در خلیج فارس، بخواهند کارهایی را انجام دهند، لکن نیتی جز بر هم زدن امنیت این منطقه نخواهند داشت. شعار مبارزه با تروریسم امریکا طی یک و نیم دهه گذشته از یک طرف و پرورش و ایجاد و تجهیز گروههای تروریستی از جمله داعش از سوی امریکا، دلیل قاطعی برای داشتن چنین نگاهی به غربیها میباشد.
همانطور که امریکاییها با خلق گروههای تروریستی و صرف چندین هزار میلیارد دلار نتوانستند به هیچ یک از اهداف راهبردی خود در جنگهای نیابتی برسند، با برپایی رزمایشهای مشترک هم نه تنها به هیچ یک از اهداف مورد نظر نخواهند رسید، بلکه متضرر هم خواهند شد.
انتهای پیام/