بازار تهران؛ آتشفشان خاموش پایتخت
بازار تهران یکی از قدیمیترین، سنتیترین، دیدنیترین و پر رفت و آمدترین مراکز شهر تهران است. در حال حاضر بافت فرسوده و پیچیده بازار که از دوران ناصرالدین شاه به یادگار مانده آن را تبدیل به یک بمب بالقوه است.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، بازار تهران یکی از قدیمیترین، سنتیترین، دیدنیترین و پر رفت و آمدترین مراکز شهر تهران است. با توجه به همین ویژگیهایی که از آنها یاد کردیم در حال حاضر بافت فرسوده و پیچیده بازار که از دوران ناصرالدین شاه به یادگار مانده آن را تبدیل به یک بمب بالقوه کرده و ممکن است با کوچکترین حادثهای، بزرگترین فجایع بهوجود آید. اگر یک بار گذرتان به بازار تهران افتاده باشد حتماً متوجه ویرانهها، سیمکشیهای نامرتب و پوسیده، سقفهای ترک خورده، آجرهای ریخته، دیوارهای نم کشیده و... شدهاید.
حادثه پلاسکو ما را بر آن داشت تا سری به بازار بزرگ تهران بزنیم و از کسبه آن درباره وضعیت ایمنی جایی که کار میکنند پرسوجو کنیم. فضایی که بیشتر شبیه به یک آتشفشان خفته میماند و منتظر فرصتی است تا خدای ناکرده، بیدار شود و... وارد بخش اصلی بازار میشویم. جایی که همیشه پر از جمعیت است و کاسبان سعی میکنند مشتریان را به سمت خود جلب کنند. ظاهر اولیه بازار را که نگاه کنید سقفها سالماند و مغازهها نسبتاً خوب به نظر میرسند؛ اما کافی است از راه اصلی بازار راهتان را کج کنید و وارد سراها و تیمچههای مختلف آن شوید و به عینه ببینید که شرایط بازار آنقدرها خوب نیست و هر آن ممکن است آتشسوزی رخ دهد یا آواری بریزد. همانطور که یک سال پیش سقف سرای حریری ریخت و هنوز هم ویرانههای آن باقی است. حتی گفته میشود در سال پنجبار در بخشهای مختلف بازار آتشسوزیهایی رخ میدهد که البته خدارا شکر هیچ وقت حادثه بزرگ و رسانهای نبوده با این وجود هنوز هم در همان منطقه ویرانه و خطرناک، کاسبان مشغول کارند.
فاضلاب، برق و گاز خطرات پیش روی بازار
سیمکشیهای بازار اکثراً بیرون هستند و پوسیدگی سیمها خطرناک به نظر میرسد. نبود گازکشی در محدوده بازار هم موجب شده که کاسبان یا از گرمکنندههای برقی یا از گرمکنندههایی که با کپسول گاز یا نفت کار میکنند مغازهشان را گرم کنند. وضعیت نامناسب فاضلاب بازار هم بر خطرناک بودن این محدوده اضافه میکند. با یکی از کسبه بازار هم کلام میشویم. او میگوید: «در این مغازه 16 سال میشود کار میکنم. مغازه وقفی است و برای همین من صاحب مغازه نیستم. تا الان که مشکلی پیش نیامده و امیدوارم همچنان هم مشکلی به وجود نیاید.» او میگوید بیمه برایش صرف نمیکند: «بیمه برای کسانی میصرفد که بالای یک میلیارد سرمایه داشته باشند. در اینجا نهایتاً 50 تا 100 میلیون هر مغازه اطراف ما سرمایه داشته باشد که چندان زیاد به حساب نمیآید. برای همین اکثراً در اینجا مغازههایشان بیمه نیست.»
نگران هستیم، اما کاری نمیشود کرد
صاحب مغازه دیگری در مقابلش بخاری برقی گذاشته و خودش را گرم میکند. او در پاسخ به این سؤال که نگران تکرار فاجعه پلاسکو در بازار تهران نیست، میگوید: «همه نگرانند اما مگر کاری میشود کرد؟ در اینجا یا باید میراث فرهنگی کاری کند یا اوقاف چون اکثر مغازهها وقفی هستند و کسانی که در آن کار میکنند سرقفلی دارند. آنهایی که مغازه برای خودشان هست هم کار چندانی برای بهبود وضعیت مغازهشان انجام نمیدهند. اما چاره چیست؟ اینجا باید یک اقدام کلی و سراسری صورت گیرد و همینطور که برخی از سراهای بازار بازسازی شدهاند باید کل بازار بازسازی شود.»
کاسبی در میان خرابهها
یکی از کسبه ما را برای دیدن سرای حریری راهنمایی میکند. جایی که سقفاش سال گذشته ریخت و هنوز هم بازسازی نشده است و میگوید: «راسته اصلی بازار وضعیت تقریباً بهتری نسبت به جاهای دیگر بازار دارد. وقتی وارد سراهای قدیمی بازار شوید متوجه خواهید شد که فاجعه در بازار شوخی نیست. سقف اکثر مغازهها چون قدیمی است از تیرهای چوبی ساخته شده. حتی آنهایی که بازسازی شدهاند هنوز هم تیرهای چوبی را دارند. این چوبها خودشان معدن آتشسوزی هستند. چون کاملاً خشکاند و سریع میسوزند. اکثر اجناس بازار هم قابل اشتعال هستند و اگر بسوزند ویران میکنند.» او ما را به زیر زمینسرای حریری میبرد که بوی نم همه جا را فرا گرفته: «تمام زیر زمینهای بازار همین شکلی هستند. نم گرفتهاند و بار زیادی در آن قرار گرفته. اگر این زیر زمینها نشست کند اتفاق خوشایندی برای بازاریها نخواهد بود.»
بازسازیها ظاهری است
سرای دیگری که وارد آن میشویم، سرای سعید است. جایی که بازسازی شده اما به عقیده کسانی که در آنجا کار میکنند بازسازیها فقط صورت ظاهری آن است و از نظر بازسازی، ایمنی صفر به نظر میرسد: «بعضی از پاساژها و مغازهها خوب بازسازی شدهاند؛ اما دالانها، مغازهها و انبارهای زیادی هستند که حال و روز خوشی ندارند. حتی آنهایی که بازسازی هم شدهاند ظاهری هستند. هنوز هم پشت بازسازیها شرایط ناایمن قبلی باقی مانده. اینجا خیلیها معتقدند چون فاجعه پلاسکو در ساختمانی با طبقات زیاد رخ داده تا این حد خسارت و تلفات بهبار آورده. چون بازار حالت طبقاتی ندارد نمیتواند چنین معضلی را به وجود آورد؛ اما با این حال پیشگیری بسیار لازم است. خیلی از مغازه داران خودشان سیم کشیهایشان را درست کردهاند؛ اما بسیاری چون مستاجرند این کار را نمیکنند. به هر حال یک جرقه سیمهای پوسیده میتواند بسیار خطرناک باشد. حتی اگر خسارت جانی نگذارد در این اوضاع نامساعد بازار، خسارت مالی هم میتواند بسیار کمرشکن شود.»
بافت متراکم و مصالح قدیمی بازار تهران فاجعهآفرین است
یکی از کاسبان قدیمی بازار که 50 سال میشود در این محدوده کار میکند و پدر و پدربزرگش نیز در همین بازار کاسبی میکردهاند، میگوید: «در بازار بهدلیل طاقهای ضربی مقاوم و خانهها و مغازههای قدیمی با مصالح سنگین و بدون مقاومسازی این قابلیت را دارد تا یک حادثه یا زلزله با توجه به بافت متراکم آن فاجعهآفرین باشد. یکی از بزرگترین مشکلات بازار در زمان بحران، نبود راههای دسترسی به درون بافت کهنه بازار و وجود انبارها و تیمچههای بازار است که میلیونها تن کالای قابل اشتغال انبار شده در خود دارد؛ اما تازمانی که مسوولان فکری به حال این بافت قدیمی شهر تهران نکنند، همیشه باید نگران یک حادثه -آن هم حادثهای جبرانناپذیر- بود.»
منبع: صبح نو
انتهای پیام/